سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آنکه گفت آری و آنکه گفت نه


کامران سپهری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۵ می ۲۰۰۶


بر همگان روشن است که مطابق قوانین بین المللی و اصول سازمان جهانی انرژی اتمی تمام کشورها حق این را دارند که تکنولوژی و دانش مربوط به استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را داشته باشند ִ همچنین بر همگان روشن است که درخواست آمریکا و دولتهای اروپایی از ایران برای تعلیق غنی سازی و توقف فعالیتهای مربوط به دانش هسته ای کاملا" مغایر قوانین بین المللی است و هیچگونه توجیه منطقی و قانونی ندارد ִ آمریکا و مت ح دانش میگویند که ایران قصد دارد که به سلاح اتمی دسترسی پیدا کند و اگر چنین شود صلح جهان به خطر میفتد ִ اولا" دقت کنید "اگر" و دوما" چگونه چنین با اطمینان میگویند که اگر ایران سلاح اتمی داشته باشد فوری از آن استفاده میکند؟ ִ باز هم بر همگان روشن است که سلاح های اتمی ساخته میشوند که استفاده نشوند به این دلیل که ابعاد فاجعه انسانی و زیست محیطی استفاده از بمب اتمی انچنان گسترده خواهد بود و در محدوده مرزها نیز باقی نخواهد ماند که تاکنون هیچکس و هیچ سازمانی قادر به پیش بینی نبوده است ִ
 
آنکه میگوید نه
دوات ایران و اکثریت مردم ایران به این درخواست نامشروع و مغایر با قوانین بین المللی میگویند نه و بر حق خود در استفاده صلح امیز از انرژی هسته ای پافشاری میکنند ִ
 
آنکه میگوید آری
گروه اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی به درخواست نامشروع   و مغایر با قوانین میگویند آری ִ زیرا آنها هم معتقدند که دولت ایران بدنبال سلاح اتمی است و همچنین معتقدند که اگر ایران به بمب اتمی دست یابد حتما" از آن استفاده خواهد کرد ִ
 
حال   فرض   کنیم این گروه ها توانستند قدرت را در ایران دراختیار بگیرند و بگویند آری . حال این سوال مطرح میشود که در قبال این آری گفتن چه چیزی نصیب ایران و مردم ایران میشود . آیا نان ورفاه بر سر سفره مردم ایران سرازیر میشود و ابادی و ابادانی کشور را فرا میگیرد؟
آیا برای نمونه یک کشور جهان سوم (استعمار شده) سراغ دارید که با اینکه صددرصد مطابق میل کشورهای استعمارگر عمل میکند از آ بادانی و رفاه و آ زادی برخوردار است . برای نمونه کشور مکزیک که در همسایگی امریکا قرار دارد کشوری مسیحی است و تمام دولتهایی که تاکنون در مکزیک بر سر قدرت بوده اند کاملا" سر سپرده آمریکا بوده اند . تمام شرکتهای آمریکایی بدون هیچگونه محدودیتی در مکزیک حضور دارند . مکزیک کشور پهناوری است که نفت هم دارد . تمام ساحلها و مناطق زیبای مکزیک بطور کامل در اختیار هتلداران و تورهای تفریحی امریکایی است . آیا اینها بدین معنی است که مردم مکزیک در رفاه و ازادی بسر میبرند . بر همگان روشن است که مردم مکزیک در نظر مردم و دولت آمریکا مردمی فقیر و بی فرهنگ هستند که همینکه اجازه دارند زنده باشند باید هر روز خدا را شکر کنند . هنوز هم مکریکی تبارهایی که شاید نسل چهارم و یا پنجمی باشند که در امریکا بدنیا آمده اند بعنوان شهروندان دست دو و سه به حساب می آیند .  
ولی با نه گفتن به درخواست های نامشروع و غیرقانونی کشورهای استعمارگر حداقل به تمام رنجهایمان بعنوان یک کشور جهان سوم ننگ نوکری و سر سپردگی و بی غیرتی اضافه نمیشود . مردن با عزت و شرف والا تر از زندگی کردن با خفت و خواری است .
یادمان باشد در دوره ای که مردم کشورهای استعمار شده در آفریقا و آسیا دیگر تاب تحمل حضور نظامی و سیاسی مستقیم کشورهای استعمار گر را نداشتند تهدیدها و خسارتهای جانی و مالی آن را قبول کردند و استعمارگران را وادار کردند که حداقل به پشت صحنه بروند و استقلال آنها را قبول کنند . اگر آن نسل از مردم به استعمار گران "نه"نگفته بودند هنوز هم همان آش بود و همان کاسه .
جهان آبستن یک تغییر کلی در روابط اقتصادی و سیاسی بین کشورها است.   دیگر زمان آن رسیده است که سیستم موجود که بر پایه نابرابری و بی عدالتی محض قرار دارد تغییر کند . چیزی که مسلم است این کشورهای استعمار گر هستند که باید قسمتی از رفاه را که به ناحق دارند از دست بدهند و این خوشایندشان نیست و به همین دلیل هم چنگ و دندان نشان میدهند و تهدید میکنند ولی باید چند نکته را به آنها یاد اوری کرد .
اول اینکه یک میکرب وقتی وارد بدن یک انسان میشود تا آنجایی میتواند رشد کند که باعث مرگ بدن میزبان نشود زیرا در صورت مرگ میزبان, خود نیز از بین میرود. اگر کشورهای استعمارگر بخواهند و بتوانند به تهدیدات خود عمل کنند و به هر کشوری که به خواستهای نامشروع آنها "نه" بگوید حمله کنند و آنجا را تخریب کنند در حقیقت مانند آن کسی هستند که   بر سر شاخ بن میبرید .
دوم اینکه رشد جمعیت و نوع زندگی در کشورهای استعمار شده موجب اقزایش تقاضا برای منابع طبیعی و مصرف در این کشورها شده است بنا بر این سهم بیشتری طلب میکنند . این رشد تقاضا در کشورهای استعمار شده کاملا" در جهت مخالف منافع کشورهای استعمار گر است . این به معنی پایان دوران رفاه نامشروع برای کشورهای استعمار گر است و بهتر است که این حقیقت را قبول کنند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست