سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی کوتاه‌ برتحولات منطقه‌ قفقاز - ۱


هادی صوفی زاده


• منطقه‌ قفقاز، به‌ دلیل وجود تعدد ملی و قومی، بغرنجی های تاریخی، ذخائر عظیم نفت و گاز حوزه‌ خزر و صدور آن به ‌اروپا، موقعیت ژئوپولتیک و ژئواکونومیک آن، بعد از خاورمیانه‌ پرتنش ترین منطقه‌ جهان است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۶ بهمن ۱٣٨٨ -  ۵ فوريه ۲۰۱۰


مقدمه‌:
منطقه‌ قفقاز، به‌ دلیل وجود تعدد ملی وقومی، بغرنجهای تاریخی، ذخائرعظیم نفت وگازحوزه‌ خزر وصدورآن به‌اروپا، موقعیت ژئوپولتیک و ژئواکونومیک آن، بعداز خاورمیانه‌ پرتنش ترین منطقه‌ جهان است. موضوعات مهمی همچون اثرات وتبعات جنگ میان روسیه‌ وگرجستان و متعاقب آن استقلال دو منطقه‌ آبخازیا و اوسیتیای جنوبی از گرجستان، تاسیس پروژه‌ گاز نابوکو ( نوباکو ) ازطرف کشورهای غربی وپروژه‌ گازی "جریان جنوبی" متعلق به‌ روسیه‌ به‌موازات پروژه‌ فوق، موجب افزایش توجه بازیگران بین المللی بویژه‌ روسیه‌ وامریکا به این منطقه‌ شده‌ودرسطح منطقه‌ای نیز دوکشور همسایه‌ جنوبی قفقاز یعنی ایران و ترکیه‌ هرکدام بنا به‌مصالح خوددرقبال مسائل منطقه‌ دیپلماسی خودرا تنظیم نموده‌ اند. درکناراینها موارد ریز دیگری چون، مشکلات دیرینه‌ میان ارمنستان و ترکیه‌ ، احتمال‌ اعلام خودمختاری قره‌باغ منطقه‌ موردمناقشه‌ میان آذربایجان و ارمنستان واستقبال ارمنستان از طرح یادشده‌، ادعای رئیس جمهور جهوری اوسیتیای جنوبی درخصوص افزایش توان دفاعی آن کشور در صورت حمله‌ مجدد گرجستان به‌ آن، انتخابات پارلمانی آبخازیا، زمزمه‌ موج تازه‌ای از اعتراضات احزاب علیه‌ دولت فعلی گرجستان وموارد دیگری ازجمله‌ حساسیت وپیچیدگیهای آن منطقه‌ می باشد که‌ تلاش براین است به‌ جهت شناسایی بیشتر منطقه‌ و رقابتهایی که‌ این روزها درآن منطقه‌ جریان دارد درچند قسمت پیرامون اوضاع گرجستان، پروژه‌ گاز نابوکو، آینده‌قره‌باغ و احتمال استقلال این منطقه‌ کوهستانی ومنافع کشورهای درگیردرمنطقه‌ را بررسی نمائیم.

حوزه‌ قفقاز
منطقه قفقاز به جهت سکونت ۵۰ ملت مختلف در کنار به نام موزاییک اقوام مشهور است. به‌ لحاظ جغرافیایی منطقه‌ قفقاز محدوده ای است به وسعت ۴۰۰ هزارکیلومتر و با جمعیتی در حدود ۲۲ میلیون نفر که قسمت جنوبی ومرکزی آن‌ درگذشته‌ نه‌چندان دور بخشی از خاک ایران بوده‌ و در جریان عهدنامه‌های گلستان ( ۱٨۱٣ ) وترکمانچای ( ۲۱ فوریه‌ ۱٨۲٨ ) ضمیمه‌ خاک روسیه‌ تزاری گردیدند.
قفقاز از شرق به‌ دریاچه‌ خزر وازغرب به‌ دریای سیاه‌، ازشمال به‌ روسیه‌ وازجنوب به‌ ترکیه‌ و ایران متصل می شود. اصولا" منطقه‌ قفقاز به‌ دوبخش قفقاز شمالی و قفقاز جنوبی شناخته‌ شده‌ که‌ رشته‌ کوه‌ قفقاز سرزمین قفقاز را به‌ بخش شمالی و جنوبی تقسیم نموده‌ است. قفقاز شمالی شامل جمهوری های خودمختارچچن، داغستان، اینگوشتیا، کاراچای ـ چرکسیا، کاباردینو-بالکاریا، سرزمین کراسنودار، اوستیای شمالی-آلانیا، سرزمین استاوروپول، و آدیغه‌ که‌ همگی به‌شیوه‌ خودمختار در جمهوری فدراتیو روسیه‌ قرار دارند و در مباحثات منطقه‌ای قفقاز شمالی حیات خلوت روسیه‌ به‌ شمار میرود. قفقاز جنوبی نیز شامل کشورهای آذربایجان، ارمنستان وگرجستان می باشند. قفقاز جنوبی یکی از مناطق پرتنش جهان و کشور گرجستان مرکز اصلی این تنشها می باشد که‌ درچند سال اخیر به‌رقابت میان دو کشور قدرتمند امریکا و روسیه‌ درآمده ‌است و اختلافات کشورهای ارمنستان وآذربایجان نیز از بدو استقلال از اتحاد جماهیر شوروی برسر منطقه‌ ناگورنوقره‌باغ یکی دیگر از منازعات دیرینه‌ است. لازم به‌ گفتن است که‌ در قفقاز شمالی نیز مشکلات دیرینه‌ چچنیها با دولت روس و برخی ناآرامیها در داغستان و اینگوش از مشکلات آن منطقه‌ هستند.

گرجستان
کشور گرجستان تنها کشور قفقاز است که‌ مرز دریایی با دریای سیاه‌ دارد و موقعیت ویژه ژئواستراتژیک آن عملاً قفقاز را به اروپا پیوند می دهد، که ‌اهمیت این کشور را در محاسبات منطقه ای و جهانی نمایان می سازد. ساختار چند ملیتی آن که‌ درآن آبخازها، اوستیها، ارامنه‌، ترکها و کردها و آجارها در آن اقامت دارند بیشترین مشکلات ملی را از بعد از استقلال از اتحاد شوروی با خود داشته ‌است. آجارها که‌ تاریخ دیرینه‌ای از حکومتداری و درگیری در مناقشات میان روسیه‌ عثمانیها دارند تا سال ۲۰۰۴ بطور خودمختار منطقه ‌خود را اداره‌ نموده‌ اما با پایان یافتن حکومت ادوارد شواردنادزه‌، آن جمهوری فدرال منحل و بخشی از کل گرجستان شد، اما برعکس آبخازها و اوسیتیها از بدو فروپاشی روسیه‌ با یک مدل خودمختاری غیررسمی‌ اداره‌ شدند‌ تا اینکه‌ جرقه‌های جنگ سال ۲۰۰٨ آنان را یکباره‌ به‌ استقلال و تجزیه‌ از گرجستان کشاند. با گلوله باران یکی ازمناطق شمالی گرجستان توسط نیروهای گرجی درتاریخ ۷ اوت سال ۲۰۰٨ که‌ اوستیها درآن ساکن هستند، جنگی شروع گردید که‌ آینده‌ منطقه‌ را دگرگون نمود و تسویه‌های حسابهایی چند دهه‌ گذشته‌ نیز که‌ به‌دلایل بسیاری مسکوت مانده‌ بود زنده‌ گردید. گرچه‌ گرجستان روسها را مسبب جنگ معرفی می کنند، اما طبق گزارش اتحادیه اروپا در باره جنگ خشونت آمیز سال گذشته گرجستان و روسیه ، گرجستان مقصر شناخته شده است. در این گزارش که با کمک ٣۰ کارشناس نظامی و سیاسی اروپایی توسط هایدی تاگلیاوینی، دیپلمات سوئیسی تهیه شده، هشدار داده شده که مناقشه گرجستان همچنان تهدیدی برای صلح و بی ثبات کردن منطقه و مناطق خارج از این محدوده است ( ۱ ).
نفرت ملیتهای تازه‌استقلال یافته‌ از گرجیها را رامی توان از زبان مسئولین هرکدام از بخشهای استقلال یافته‌ شنید. سرگئی باگاپش، رئیس جمهور آبخازستان درجریان انتخابات اخیر آن منطقه‌ اعلام کردند که‌ ملتشان هرگز با گرجستان در یک کشور زندگی نخواهد کرد. زناور گاسیف، رئیس پارلمان آستیای جنوبی درخصوص فرصت پیش آمده‌ می گوید "نمی دانم مردم آتشی چگونه این شادی بزرگ را تحمل کنند. ما این همه سال منتظر این رویداد بودیم و حالا نمی توانیم آن را باور کنیم. در تسخینوال همه جا تیر در می‌کنند. مردم ما می خواهند همه فشنگهای خود را مصرف کنند چرا که الآن زندگی صلح‌آمیز شروع می‌شود. نمی دانم ما بعد از سالها جنگ چگونه خود را با زندگی صلح‌آمیز تطبیق دهیم". تیموراز ممسوروف، رئیس جمهور اوسیتیای شمالی در وصف استقلال همزبانان اوستی خود می گوید "شناسایی استقلال این دو جمهوری را کار ایثارگرانه اخلاقی رئیس جمهور میدانم. ما بالاخره برای حمایت واقعی از مردم اولویت قایل شده‌ایم. همه چیز ناگهانی بود. این وضع شبیه به انتظار تولد بچه است". خارج از روسیه‌، کشورهای نیکاراگوئه‌ و ونزوئلا، استقلال آن دو حکومت را را به‌رسمیت شناخته‌اند. دومای روسیه‌ و شورای فدراسیون روسیه‌ بنا به‌ درخواست حکومتهای آبخازیا و اوسیتیا به حمایت از خواسته‌ آنان مبنی بربه‌رسمیت شناختن آنان رأی داده‌ و در توجیه‌ آن اعلام نموده‌اند که‌ با عنایت به ابراز اراده آزاد ملت‌های استی و آبخازی، بر اساس مفاد اساسنامه سازمان ملل متحد، بیانیه سال ۱۹۷۰ درباره اصول حقوق بین الملل در مورد روابط دوستانه بین دولت‌ها، سند نهایی اجلاس امنیت و همکاری در اروپا (هلسینکی، ۱۹۷۵) و سایر اسناد بنیادین بین المللی، فرمان‌هایی درباره شناسایی رسمی استقلال آستیای جنوبی و استقلال آبخازستان توسط فدراسیون روسیه را امضا می نمائیم. روسیه از کشورهای دیگر دعوت می‌کند در این زمینه از آنان الگو بگیرند. این انتخاب ساده‌ای نیست ولی این تنها امکان نجات جان مردم است. دمیتری میدودف رئیس جمهور روسیه ضمن شناسایی استقلال آبخازستان و اوسیتیای جنوبی از همان استدلالاتی استفاده کرد که غرب در زمان خود در مورد کوزوو به کار گرفته بود. جنبه اخلاقی آن، دفاع از قوم کوچک در برابر قتل عام از طرف ملت قوی‌تر است. رهبر روسیه همان اتهاماتی را علیه میخاییل ساکاشویلی مطرح کرد که در زمان خود علیه میلوشویچ رئیس جمهور سابق یوگسلاوی طرح شده بودند. او همان ترتیب استدلالات را تنظیم کرد. در این زمینه مشکل بتوان او را سرزنش کرد. فقط باید قبول کرد که دو حقیقت وجود دارد. (بنقل از آلکساندر رار، کارشناس شورای سیاست خارجی آلمان).


دو مورد مشابه‌ استقلال آن دوجمهوری در دنیا وجود دارد یعنی تایوان و قبرس شمالی. قبرس شمالی فقط توسط ترکیه شناخته شده است. تایوان، دولتی است که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد و بدون اینکه توسط کسی شناخته شود، زندگی میکند، کاملاً مستقل است و اقتصاد توسعه یافته‌ای دارد.
علیرغم اینکه‌ گرجستان هنوز اززیر بار مصائب بحرانهای یادشده‌ کمر راست ننموده‌، ارمنستان هم در حمایت از اقلیت ارامنه‌ خود در گرجستان، تهدیداتی را متوجه‌ آینده‌ آن کشور نموده ‌است. سید حسین طباطبائی از موسسه‌ مطالعات قفقاز معتقد است که‌: "تمایلات خودمختاری ارامنه مناطق جنوبی گرجستان نیز عملاً اهرم فشاری است که ارمنستان توانسته است هرازگاه از آن جهت تنظیم روابط خود با این کشور بهره برداری هوشمندانه ای بنماید. مجموعه این شرایط نامناسب از نظر یکپارچگی ارضی به اضافه اهمیت استراتژیک گرجستان در منطقه قفقاز جنوبی، تفلیس را در سالیان اخیر به میدان بازی سیاسی و دیپلماتیک گسترده ای بین دو قدرت مهم رقیب – روسیه و آمریکا – تبدیل نمود. میدانی که شواردنادزه با اتکاء به یک عمر تجربه سیاسی همواره سعی داشت به عنوان بازیگری هوشمند، حداکثر امتیاز را از دو طرف بازی بگیرد."
با روی کار آمدن حکومت رئیس جمهور جوان آقای میخائیل ساکاشویلی که‌ درانتخابات سال ۲۰۰٣ که‌ انقلاب مخملی نام گرفت گرجستان به‌ دلیل تقاضای عضویت در پیمان ناتو و اتحادیه‌ اروپا و اتکای بیش ازحد آن کشور به‌ امریکا مورد خشم کشور روسیه‌ قرار گرفت. این چرخش گرجستان شرایطی را بوجود آورده‌ که‌ گرجیها مشکلاتی را برای صدور گاز و انرژی روسیه‌ فراهم آورند که‌ بعدا" به‌ آن خواهم پرداخت، و درسطح داخلی نیز احساس ضد روسی را درمیان مردم گرجستان تقویت کرد تا جائیکه‌ زبان روسی کم کم به‌ فراموشی سپرده شده و زبان انگلیسی و المانی جایگزین آن گردید، کاری که‌ به‌کام روسها خوشایند نبود. امریکا به‌بهانه‌ دسترسی وحمایت لجستجیکی به ‌افغانستان برخی سرمایه‌گذاری را دراین کشور انجام داده‌ و در مرحله‌ اول اقدام به‌ تاسیس فرودگاهی عظیم درآن کشور نموده‌ که‌ برخی اذعان می دارند ایجاد همچون پایگاههایی که در سطح فرودگاه‌ فرانکفورت المان است فراتر از یک اتحاد و گرایش به‌ غرب است بلکه‌ اهداف وسیعتری را دنبال می نماید و برای نمونه‌ همچون پروژه‌هایی تهدید علیه‌ کشورهایی چون ایران نیز به ‌حساب می آید. بی جهت نبود که‌ ایران از معدود کشورهایی بود که‌ نسبت به‌ تجزیه‌ خاک آن کشور سکوت اختیار نمود و با دیدارهای رسمی میان هیات های سیاسی ایران و آبخازیا بطور غیرمستقیم آنان را به‌رسمیت شناخته‌ است.
جنگ گرجستان عواقب وخیمی برای آن کشور درپی داشت که‌ اولین پیامد آن درسطح داخلی تظاهرات گسترده‌ مخالفین دولت آقای ساکاشویلی وپیوستن بسیاری از طرفداران دیروز به‌ مخالفین است. خبرگزاری فارس در تازه‌ ترین گزارش از اوضاع داخلی آن کشور نوشته‌: به نقل از آژانس خبری "روس‌بالت"؛ "زوراب نوگایدلی "، نخست وزیر سابق و رهبر حزب "گرجستان عادل "، اعلام کرد، قسمت اعظم احزاب اپوزیسیون گرجستان اظهار داشته‌اند که موج سوم و اصلی اعتراضات خود علیه دولت را از ۹ آوریل آغاز می‌کنند. وی در این رابطه گفت، ما در این روز بار دیگر اتحاد اجتماعی و وحدت اپوزیسیون و جامعه را به نمایش می‌گذاریم. نوگایدلی در توضیح این اقدام گفت، همه اینها برای آن است که گرجستان پیروز شود و من امیدوارم نه تنها احزابی که در انتخابات شرکت می‌کنند، بلکه آنهایی که در انتخابات شرکت ندارند نیز در این روند به ما بپیوندند" .
درعرصه‌ اقتصادی وخارجی نیز کشور قزاقستان پروژه‌های گازرسانی و برخی سرمایه‌گذاریهای دیگر در آن کشوررا متوقف نمود. سایت روسیران در مطلبی با عنوان گرجستان ونفت خزر می نویسد "امتناع اخیر شرکت دولتی نفت و گاز قزاقستان «کازمونای گاز» از ساخت یک پالایشگاه در شهر باتومی، به اقتصاد و چهره گرجستان ضربه محکم جدیدی وارد کرده است. قزاقستان همچنین از ساخت اسکله‌ای برای صادرات غله در بندر Poti خودداری کرده و یک پروژه دیگر از این قبیل در باتومی را به حال تعلیق در آورد. به عقیده تجار قزاقستانی، در حال حاضر ساخت چیزی در گرجستان بیش از حد خطرناک است. طرح ساخت راه‌آهن قارص – آخالکالاکی – باکو نیز زیر علامت سئوال رفته است. ترکیه نیز رسماً به بهانه عدم قدرت پرداخت گرجستان از این پروژه منصرف شده و نیز تأکید کرده است که راه‌آهن آینده امنیت ندارد. این امر با حوادث ماه اوت ۲۰۰٨ در منطقه ارتباط دارد. طرف گرجی نمی تواند تعهدات خود را بر اساس وام تسهیلی ۲۰۰ میلیون دلاری آذربایجانی اجرا کند که در چارچوب این پروژه به تفلیس پرداخت شده بود.". درچنین شرایطی است که‌ کشورهای همجوار موقعیت را مغتنم شمرده‌ و پروژه‌های دیگری جایگزین می کنند که‌ پروژه‌ گاز نابوکو یکی ازآنان است که‌ درقسمت دوم به‌ آن خواهم پرداخت.

۰۵.۰۲.۱۰
منبع: موسسه‌ مطالعات ایران واوراسیا ( ایراس)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست