یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سخنی چند با نیروهای دموکرات و سکولار


حسن بهنام



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۵ دی ۱٣٨٨ -  ۱۵ ژانويه ۲۰۱۰


بیش از شش ماه از شروع جنبش اعتراضی مردم میگذرد. جنبشی غافلگیرکننده که دوست و دشمن را به حیرت واداشت.
حکومتی که سی سال به دنبال نیرنگ و ریا بوده و ده ها انتخابات غیر دموکراتیک را با شیوه های گوناگون تقلب برگزار کرده به یکباره با سیل خروشانی از اعتراض روبرو گشته و دچار سرگیجه ای باور نکردنی شد که هنوز نیز پابرجاست.
پس سراسیمه به خشونت و سرکوب روی آورد و روزبه روز بر آن افزود و با حرکات پیش بینی نشده دیگری از جانب مردم روبرو گشت و دایره اعتراضات بالاتر رفت و مطالبات افزایش یافت.
اما این خشم و اعتراضات مردمی نه تنها حکومت که نیروهای مخالف آن یعنی اپوزیسیون خارج از کشور را نیز غافلگیر کرد. نیروهایی که روزی چون مردم حال حاضر در کوران مبارزات سخت با حکومت اسلامی قرار داشتند ولی بنا به شرایط حاکم مجبور به جلای وطن گشته و در غبار سرد غربت پیگیر مبارزه با ایدئولوژی حاکم بر حکومت اسلامی گشتند.
جنبش اعتراضی مردم پس از انتخابات ۲۲ خرداد، تلنگری به پیکر اپوزیسیون وارد آورد و جنب و جوشی را در بین آنان سبب گشت. اپوزیسیونی که مخالف شرکت در انتخابات بود و آنرا تحریم کرده بود ، اینک همصدا با دسته دیگر که شرکت در انتخابات را نوعی مبارزه علیه استبداد دینی می پنداشتند ، به حمایت از جنبش مردم پرداخته و خود را در اندیشه های اعتراضی مردم یکسان دیده و با آن همراهی نمود.
ابتدای جنبش در هر کجای دنیا با نوعی سر در گمی همراه است و عدم انسجام و سازماندهی. اما پس از گذشت چند ماه دامنه انتظارات مانند روز اول نیست . در حالیکه جنبش روز های ابتدائی را با موفقیت آنهم بدون رهبری و برنامه ریزی مدون پشت سر می گذاشت؛ از اپوزیسیون سیاسی توقعات بیش از پیش جلوه می نماید.
اپوزیسیونی که سالها در تب و تاب مبارزه با این استبداد دینی بوده و سالها شاید در انتظار چنین روزی نشسته ، اما در عمل هیچ طرح و برنامه ای برای تدوین راهکار و تاثیر بر جنبش اجتماعی ندارد.
در حالیکه طیفی از حکومت که تنها به دنبال جابجایی مهره ریاست جمهوری بوده و بر سر همین مرام و عقیده خود باقی است ، به خوبی خود را وارد جریان اعتراضی مردم کرده و از خشم و اعتراض مردم به پا خاسته استفاده برده و روزبروز بر هماهنگی خود می افزاید ، اپوزیسیون واقعی تنها به تجزیه و تحلیل بیانیه های اینان پرداخته و ابتکار عمل خود را باز نیافته است!
آنهائیکه سعی در همراهی تمام جریانات مردمی با خود و حداکثر استفاده ابزاری از حضور مردمی در خیابانها را به نام و به کام خود می کنند ؛ هفده بیانیه صادر کرده اند، اتاق فکر تشکیل داده اند! عُقلا و زُعمای خود را گرد آورده و نُسخ رنگارنگ اسلامی – دینی برای مردمِ به جان آمده از سی سال حکومت دینی می پیچند! اما طرح و برنامه نیروهای دموکرات و سکولار کجاست ؟
سی سال مبارزه با استبداد دینی به ما آموخت که چاره کار سکولاریسم است و دموکراسی. سی سال حاکمیت دیکتاتوری دینی به ما یاد داد که نسخه شفا بخش ، حکومت لائیک است و جدائی دین از سیاست.. اما در راهِ به اجرا گذاردن این تجربه گران که بسی تلخ نیز بدست آمده ، چه کار کرده و چه کار باید انجام دهیم ؟ کدام گرد همائی سیاسی را بر پا کرده ایم ؟ بر چه پلاتفرم مشخصی جهت نیل به اهدافمان برنامه ریزی و حرکت کرده ایم ؟
اگر به سکولاریسم اعتقاد داریم ، اگر به آزادی و دموکراسی می اندیشیم ، پس رسیدن به آن چگونه باید باشد ؟ در جامعه کنونی آزادی بیانی در کار نیست ، برابری و تساوی حقوق زن و مرد نیست ، همچنان شاهد تضییع حقوق ملیتهای تحت ستم هستیم . سندیکائی جهت مطالبه حقوق حقه کارگران وجود ندارد و دانشجویان را رو به سمت تحجر و واپس گرایی و حذف تفکر و اندیشه هدایت میکنند.
درد را همه می دانیم ، درمان را همه می شناسیم ، اما کافی است ؟ با شناخت و بدون اجرای راهکارهای عملی کجائیم و کجا قرار خواهیم گرفت ؟
سخن از آلترناتیو است و آینده سیاسی پس از استبداد. اما چه آینده ای ، چه سیاستی ، چه ساختاری ...؟ علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد ! تا در دور باطل "سی سال حاکمت دیگری" نیفتاده ، باید چاره ای اندیشید.
حال که تاریک اندیشان راه را شناخته و به درستی به کُنه وجودی مطالبات مردمی پی برده و سالوسانه در پی تصاحب فکر و اندیشه مردم و گرفتار کردن آنان در چاهی عمیق تر از چاله کنونی هستند ، باید حساب خود را جدا کرده و جلو رفت. حال که قصد حذف نیروهای سکولار و دموکرات از بدنه اصلی و عمده مطالبات در پیش است، خود نیز با آنان همراه نشده و با پای خود به مسلخ نرویم !
بر نیروهای دموکرات و سکولار است تا گرد آمده و تاثیر خود را بر جنبش مردمی تنها مانده در میان گرداب حوادث پیش رو نشان داده و دور نمای فردایی روشن را ساخت. اگر چاره کار در سکولارسم است و دموکراسی ، پس چه جای درنگ و مجال؟ تنها با تبیین استراتژی های لازم بریا مبارزه با استبداد و تدوین راهکارهای مناسب جهت پی گیری مطالبات و حقوق راستینِ انسانی می توان به اهداف مد نظر نایل گشت. پس بر این نیروهاست تا هرچه زودتر برای فردایی نزدیک چاره ای بیندیشند و خود ابتکار عمل را در دست گیرند.

حسن بهنام
پاریس – جمعه ۲۵ دیماه ۱٣٨٨


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست