سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هشــــــــــــــــــــدار
"جمهوری اسلامی دموکراتیک ایران" خیانت به جنبش سبزو ندای حق طلبانه مردم ایران


ویکتوریا آزاد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۷ دی ۱٣٨٨ -  ۲٨ دسامبر ۲۰۰۹


جنبش ساختارشکن سبزمردم ایران میرود که با کلیت نظام تعیین تکلیف کند. تفاسیرگوناگونی ازاهداف این جنبش تاکنون شنیده و خوانده شده است. به یمن رنگارنگی این تفاسیر و مقاومت جناحهای مختلف و به یمن قاطعیت مردم درشعارهای آزادیخواهانه و دیکتاتور ستیزانه خود ، تفسیرسازشکارانه سبزگرایان"رژیم جمهوری اسلامی محور" تاکنون نتوانسته وجه غالب پیدا کند. دراین گذرتعدادی سعی میکنند که به این جنبش کماکان رنگ و لعاب دینی ودین محوردهند و از این نمد برای خود کلاهی درست کنند. همین عده تلاش میکنند که شعارها را لعاب مذهبی بدهند و خیزش مردم ایران را خیزشی
غیرسکولاروبا گرایشات اسلامی جلوه دهند. این عده تلاش میکنند برای این خیزش رهبران و چهره های دینمداربتراشند وحرکت حقمدارانه ملت ایران برای دموکراسی و جدائی دین ازحکومت و تدوین یک قانون اساسی سکولاررا ، حرکتی "اصلاح گرا" درچهارچوب "ارزشهای اسلامی و مطالبه بازگشت قانون اساسی عهد امام خمینی و اصلاح حکومت بشکل مسالمت آمیزدرچهارچوب همین نظام"معرفی کنند. آنان حتی مرگ آیت الله منتظری را نیزمستمسکی برای پیشبرد اهداف خود قرارمیدهند. ازاواسطوره ای میسازند که گوئی او هرگزخطائی مرتکب نشده بود واو نبود که استقرارنظام مخوف ولایت فقیهی جمهوری اسلامی را برنامه ریزی و راهبری کرد. نگارنده مرگ نابهنگام آقای منتظری را تسلیت گفته و چرخش سیاسی او راشجاعانه خوانده و نوشت که ازاو درتاریخ به نیکی نیزیاد خواهند کرد اما او را "پدرمعنوی حقوق بشر" نخوانده و نخواهم خواند همان حرف وعملی که شیرین عبادی ، فرخ نگهدار، خاتمی ، گنجی و ... بسیار ناشیانه وغیرمسئولانه انجام دادند.
مرزبین اخلاق و سیاست بسیارباریک وآسیب پذیراست وچنانچه اخلاق را فدای سیاست کنیم بی شک عدالتجویانه رفتارنکرده ایم. داوری یکی ازعرصه های شناخت انسانها درگستره اخلاق است. یک داورعادل نه زیاد میگوید ونه کم ! داوری که بر اساس منافع شخصی و سیاسی صورت میگیرد هرگزداوری عادلانه ای نیست. درآنجا که آقای منتظری را که در دو دهه اخیر تلاشگرحقوق بشر شد ، خانم شیرین عبادی "پدرمعنوی حقوق بشرایران" میخوانند آنچنان اغراقی صورت گرفته که صدای خودی هاهم نیزدرآمد!
هم اکنون دستهائی درکاراست که برموج خیزش سبزمردم ایران تکیه دهد و ظاهرأ یک جابجائی سطحی درساختارقدرت ایجاد کند بدون آنکه این جابجائی همان باشد که مد نظراکثریت ملت ایران است. خوشبختانه چهره های معرف چنین ساختاری امتحان خود را پس داده اند و امیدی به آنان نیست. هرچند تلاش میکنند که با تکیه برحسن و حسین و
یزید و معاویه رنگ و لعاب دینی خود را براین جنبش تحمیل کنند اما بازشاهدیم که سمت و سوی شعارهای مردمی در اغلب موارد مضمون غیردینی وحتی مخالفت با ارزشهای دینی پیدا میکند. شعارها ی زیرسندی براین مدعاست!

تجاوز، خیانت / مرگ براین دیانت
تجاوز ، جنایت/ مرگ بر این ولایت
تجاوزتوی زندان / اینم بود توی قرآن؟
نائب زوری نمی خوایم/ امام زمان خودش میاد
اشک تمساح نمی خوایم / دولت مصباح نمی خوایم
حسین حسین شعارشون/ کهریزک افتخارشون
ملا باید بره قم/ قدرت به دست مردم
ایران باید آباد بشه/ ملت بایدآزاد بشه
حکومت جن گیر و رمّال بسه/ دولت دینی برا سی سال بسه
سی سال روسیاهی/ حکومت الهی
کارخدا با خدا/ دین از سیاست جدا
حکومت جن گیر و رمّال بسه/ دولت دینی برا سی سال بسه

دین پرازخرافه ـ رومنطق وحساب نیست
روسری چادر نمیخوایم - رژیم قلدر نمیخوایم

آخوند منبع درده - چارقد سر ما کرده!؟
آخوند ضد انسان ـ میگه زن نصف مرد

نه روسری نه توسری - آزادی و برابری
حجاب بد دامیه - تحقیر اسلامیه
ما با مردان برابریم - از حق خود نمیگذریم

حال آن گرایش که میخواهد بنام دین علیه انحرافات حکومتی مبارزه کند و حکومت اسلامی دموکراتیک را ابدا کند خط قرمزهایش کجاست و با حاملان شعارهای بالا چه رفتارو گفتمانی دارد؟ اهداف خود را که در تلاقی با خواست و مطالبات جوانان ؛ زنان ؛ کارگران و ....که برای جدائی دین ازحکومت مبارزه میکنند چگونه تعریف میکنند ؟ پاسخ به این سوالها را در8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی و دردوران اصلاحات بخوبی دریافت کردیم و باید درسهای لازم را گرفته باشیم. اینکه آقای خاتمی آزادی را می ستاید که کافی نیست آزادی برای چه کسانی و با چه مضمونی ؟ آزادی را او چگونه معنی میکند مرزهای آزادی من با آزادی مسلمان وار او در کجا تلاقی و تعامل پیدا میکند؟ تکلیف او با شرع اسلام و مقوله آزادی بمعنای عام جهانشمول حقوق بشری آن چیست؟ با تکلیف شرعی امربه معروف و نهی ازمنکرچه میکند وازآن منظربا حوزه آزادی های اجتماعی و شخصی ما چگونه برخورد میکند؟
آقای خاتمی در سخنرانی شب عاشورا درحسینیه جماران چنین گفت : حرکت بسوی آزادی درمکتب امام حسین حرکت ازموضع دین است علی الخصوص وقتی بنام دین برجامعه ستم میکنند و انحراف در دین ایجاد شده. ایشان گفتند : من بنام دین علیه این انحراف قیام میکنم.
این نحوه تفکر یکی ازهمان چهره هائی است که سعی میشود رهبرمعنوی جنبش سبزمعرفی شود. من به آقای خاتمی حق میدهم که به عنوان یک روحانی همه چیزرا دینی و ایدئولوژیک ببیند و به نام دین قیام کند اما اواجازه ندارد که تعبیر مرا از آزادی به مکتب امام حسین محدود کند وسمت حرکت ما را نیز دینی بداند. واقعیت اینست که برخوردها ئی از این دست اعتماد ما را ده چندان خدشه دارمیکند.
با داده هایی که من دارم نسل جوان ار ادبیات آخوندی فاصله گرفته و چه مسلمان باشد و چه غیرمسلمان ، هدف اوپایان بخشیدن به دخالت دین درحکومت و دولت و سیاست است. الله اکبرگفتن او جنبه تاکتیکی داشته که البته به مرور کم رنگترمیشود.
ارزشهای دینی میتواند درتفکر سیاسی افراد تبلوریابد اما در سیاست گذاری و قانون گذاری و درخیزش سبزمردم ایران پای مذهب را بمیان نکشیم. آقای سازگارا هم دست بردارند از این ادبیات عهد دقیانوس که تماما به آخوندها و تحجرقرون وسطائی تعلق دارد. مردم بپا نخواسته اند که ثواب اخروی ببرند و ازاین خیزش فیض الهی ببرند. مردم بپا نخواسته اند چون شهادت شیرین است و ما را بسوی خدا میبرد اگرچنین است پس دوستان همین فردا به ایران بازگردید. مردم به ستوه آمده از ظلم ستمگران برخواسته اند تا حق خود را بازستایند و راهی جزاهدای جان و مال خود ندارند و این نیز ناشیرین است اما چاره ای دیگرندارند جزمقاومت. این شعارهای یزیدی حسینی عاقبت خوشی ندارد همانگونه که نداشته است. باید ازاین ادبیات فاصله گرفت. باید ازاسلامیزه کردن جنبش ضداستبدادی مردم ایران جلوگیری کرد و این ترفند قدیمی را برای جلوگیری ازاستقرارسکولاریزم و دموکراسی در ایران خنثی نمود.واقعیت اینست که ملایان و روحانیت ،اسلامیستهاو همه طرفداران معمم وغیرمععم آنها درطول تاریخ مبارزاتی مردم ایران ازصدرمشروطه دیرآمده اند اما همه توشه مردم را نیززود بالا کشیده اند ؛ همیشه نیزلباس پیشرو و ظلم ستیزی بتن داشته اند. ما سی سال است با استبداد مبارزه میکنیم و برخی بتازگی ازخواب بیدار شده اند وتازه متوجه شده اند که قتل سعید امامی ها وداریوش وپروانه فروهرها چه سالی صورت گرفت ؟!!! ما البته که ورود آنان را حتی اگردیرکردند خوش آمد میگوئیم و اینرا یک اتفاق نیکو درروند مبارزه با این نظام میدانیم اما توقع هم نداشته باشند که آنها را روی سرگذاریم و حلوا حلوایشان کنیم. باید بین حضورخلاقانه برای تحول مردمی و حضورفرصت طلبانه تمیزقائل شد.

یاران ؛ جمهوری خواهان ، مشروطه خواهان طرفدارپادشاهی پارلمانی ؛ سوسیالیستها ؛ ملی مذهبی ها ؛ ملیون سکولار؛ فدرالیستها و همه و همه :

نگذاریم خون شهیدان راه آزادی بهدر رود وعده ای این رستاخیزملی را به انحصارفرقه خود به مسلخ کشند و حکومت اسلامی 30 سال دیگرخود را اینبار بنام اسلام دموکراتیک ابقا کند.

با آرزوی پیروزی ملت قهرمان ایران برای استقراریک نظام دموکراتیک و سکولار
www.victoriaazad.com
vazad6321@yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست