سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دشنه و قلم


مسعود نقره کار


• به راستی این چه رازی ست که چنین حکومت قدر قدرتی که از آسمان و زمین حمایت می شود از نام و بازمانده ی پیکر شاعری آزاداندیش و آزادیخواه می ترسد و شهامت و جرات دیدن تجمعی حدود صد نفر از شاعران و نویسندگان آزادیخواه کشور تحت حاکمیت اش را ندارد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٨ فروردين ۱٣٨۵ -  ۱۷ آوريل ۲۰۰۶


لعنت   به شما که جز عشق جنون آسا
هرچيز جهان شما جنون آساست
( شاملو , باغ آينه )
 
و باز روزانی از روزگاری که حکومت اسلامی رقم زده است :
" به روزگاري
                                   که شرف
                        ندرتی ست
بهت برانگيز
که نه آسايش خفتگان
که سکون مردگان را
آشفته می کند." ( دشنه در ديس , شاملو )
 
دو رويداد, و تکرار حکايت زبونی و حقارت حکومت اسلامی در برابر اهل قلم .
دشنه کشان و قداره بندان اسلامی سنگ مزار احمد شاملو را برای چندمين بار تخريب کردند, و بار ديگر هراس شان را از "مرده" ی شاعر بيمرگی که ساليانی ست خود را در جان و جهان آزادی و انسانيت تکثير کرده است, نشان دادند .
و هفته ای بعد به سراغ اهل قلم آزاد انديش و آزادايخواه رفتند و مانع برگزاری مجمع عمومی کانون نويسندگان ايران شد ند.
حکومت اسلامی که گردانندگان اش مدعی اند اين حکومت "حاکميت الله" بر روی زمين است .
حکومت اسلامي, حکومت سربازان امام زمانی که قرار است نه ف ق ط از ايران که از جهان بساط بيداد و ستمگری بر چيند .
حکومتی که ۲۷ سال است "توی دهن امريکا می زند" و نعره کشان شعار می دهد "امريکا هيج غلطی نمی تواند بکند", و ظاهرا" در برابر نه فقظ اين بزرگترين قدرت نظامی و اقتصادی جهان, در برابر قدرت های ديگر "ايستاده است ."
حکومتی که برای نظرات و تهديدات اروپا و تمامی مجامع بين المللی تره هم خرد نمی کند .
حکومتی که ميليون ها انسان در ايران و در سراسر جهان پشتيبان اش هستند و هزاران "جان برکف " حاضرند در راه اش, يعنی راه بهشت, خود را تکه پاره کنند .
حکومتی که توانسته است ده ها هزار مخالف خود, و هزاران آزاد انديش و آزاديخواه را اعدام کند بی آنکه آب از آب تکان بخورد .
حکومتی با پشتوانه مالی ده ها ميليارد دلاري, با ارتشی ميليونی و صدها هزار شبه نظامي, و با ارگان های عريض و طويل, متعدد, مجهز و پيشرفته ی اطلاعاتی, شکنجه   گری و سرکوبگري .
حکومتی که می رود تا قدرتی "هسته ای" شود و اسراييل و امريکا را از ميان بردارد و ....  
چه حکمتی ست   که   در برابر قلم چند ده نويسنده و تشکل شان عاجز و در مانده شده است؟  
به راستی اين چه رازی ست که چنين حکومت قدر قدرتی که از آسمان و زمين حمايت می شود از نام و بازمانده ی پيکر شاعری آزادانديش و آزاديخواه می ترسد و شهامت و جرات ديدن تجمعی حدود صد نفر از شاعران و نويسندگان آزاديخواه کشور تحت حاکميت اش را ندارد؟ راز وحشت و ترس خوردگی   يکی از وحشی ترين و ترسناک ترين حکومت های جهان از قلم و کانونی شگل گرفته از تعدادی اهل قلم چيست؟  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست