سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گفته بودی که برمی گردی


محمدعلی شکیبایی


• و پریزادگان را خبر می کنی
تا رنج هاشان را گردن بندی کنند
و به گردنِ آفتاب بیآویزند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۴ شهريور ۱٣٨٨ -  ۵ سپتامبر ۲۰۰۹


 
 
 
 
گفته بودی که برمی‌گردی
با دستانی پُر از خواب‌های اساطیری
و با آوازت پُلی می‌سازی
تا بسترِ سبزِ آلیاژِ بالنده
و پریزادگان را خبر می‌کنی
تا رنج‌هاشان را گردن‌بندی کنند
و به گردنِ آفتاب بیآویزند.
 
گفته بودی
وقتی که ماه
پیراهنِ سپیدش را پوشید
چکمه‌های چرمی‌ات را
در چمدانِ عتیقه‌ی تاریخ می‌گذاری
و از حافظه‌ی بلوط بالا می‌روی
و دانه دانه پروانه‌های مُرده را جمع می‌کنی
و لابلای کلمه‌های گُم‌شده‌ی کتابت می‌چینی.
از میانِ اطلسی‌های سوخته می‌گذری
خورجینِ شعرت را برمی‌داری
و در باد می‌تکانی
و دخترت
کلمه‌های پراکنده‌ را نقاشی می‌کند.
 
گفته بودی
وقتی زمین
گونه‌های جنگلی‌اش را آراست          برمی‌گردی
بر بُرجِ ستارگان تکیه می‌دهی
لبخندت قد می‌کشد
و خرگوشانِ بازیگوش
بر شانه‌هایت اجتماع می‌کنند.
 
گفته بودی که برمی‌گردی
                              و..........!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست