سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رمضان: ضیافت آزادی* یا اسارت و بندگی


فیروز نجومی


• ماه رمضان ماهی ست بی شباهت به هر ماه دیگر در سال. در این ماه مسلمان باید خود را دربست به دین بسپارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۰ شهريور ۱٣٨٨ -  ۱ سپتامبر ۲۰۰۹


ماه رمضان ماهی ست بی شباهت به هر ماه دیگر در سال. در این ماه مسلمان باید خود را دربست به دین بسپارد. دیگر کافی نیست که روزانه در پنج مقطع زمانی، هر چه در دست دارد رها کند و بشتابد بسوی وضو و طهارت و بیافکند خود را بخاک و بستاید و حمد رب العالمین گوید با رعایت جزیی ترین آداب و مقررات (بعنوان مثال: اگر یکی از شصت پاها با زمین تماس کافی بر قرار نکند، ممکن است سجده بندگی ات را خداوند نپذیرد). دیگر کافی نیست که بنده مسلمان نشان دهد که از خدا ترس و هراس در دل و در سر چیزی بجز اندیشه به قدرت نا متناهی ذات الهی دارد؛ که او مالک بهشت است و دوزخ؛ که او حاکم است بر این دنیا و نیز آن دنیای دیگر. این البته وظیفه ایست روزانه برای یک مسلمان دینمدار. خداوند دیگر باین رضا نیست در ماه رمضان. باید امتناع از خوردن و نوشیدن کند آنکه مسلمان است و دیندار، از صبح سحرگاهی تا غروب آفتاب. بپا خیزید در نیمه های شب. بار گیرد با چشمانی آلوده بخواب برای گذران فردایی پر مشقت و طولانی. بیافزاید قدری بیشتر بر آنچه هنوز در گلو دارد از تنولات در افطار پیشین. سپس بخواب نازنین بازگردد. نه نگران کار و امرار معاش باید باشد و نه در گیر علائق مادی و دنیوی. در این ماه باید که از خواهش ها و تمنا های درونی نیز در گذرد و خدای یگانه را محور هستی روزانه خود قرار دهد.

در سختی و شدت این حکم الهی نباید شک و تردید بخود راه داد. مسلمان با رضایت خاطر باید به سختی و درد و رنج در ماه رمضان تن در دهد و از حمد و ستایش باریتعالی لحظه ای غافل نباشد تا خدا از او راضی و خشنود شود.

آقای محمد خباز در تریبون اصلاح طلبان، روزنامه اعتماد ملی، ماه رمضان را تحفه ای اعلام میدارد پراز برکت و رحمت و مغفرت الهی. و از پیامبر نقل میکند که در موعظه خویش بمناسبت ماه رمضان بامت خویش خبر رسانده است که خداوند در ماه رمضان درب بهشت را گشوده نگاه می دارد و درب جهنم را بسته . در این ماه مسلمان میتواند با اعمال و رفتار نیک بدان راه یابد و یا با ارتکاب به شر، درب رحمت الهی را بر روی خود ببندد. او از پیامبر نقل میکند که تاکید نموده است که:

به تحقیق شقی‌ترین و بدبخت‌ترین مردم کسی است که در این ماه از آمرزش الهی محروم گردد. گرسنگی و تشنگی در این ماه یاد آور گرسنگی و تشنگی روز سخت قیامت باشد
(اعتماد ملی،۲۲/۶/۱٣٨۶)

آری برکت و رحمت و مغفرت را رب العالمین اهدا میکند، اما باید بدانی که آگر نخواهی از آن بهره ور شوی به شقی ترین و بدبخترین مردم پیوسته ای. آیا میتوان آمرزش خدا را نپذیرفت؟ اگر امروز تاب و تحمل درد و رنج را نداری، چگونه میتوانی تاب دشواریها و محنتهای روز قیامت را آوری؟ چگونه میتوانی خود را در معرض خشم و خشونت خدای قادر و دانا قرار دهی؟ کیست که آرزومند شقی بودن و بدبختی ست؟ میتوان یکماه را بر خود سخت گیری تا خداوند توانا در دفتر خود ثبت نموده و در روز حسابرسی شاید که از بار گناهانت کاسته شود. مضاف بر این رمضان تنها ماهی ست که در آن خداوند رحمان است و رحیم، ماهی که خداوند کرامتش را به بندگانش بارزانی و با عطوفت اهدا میکند. در عین حال رمضان ماه آماده سازی برای روز قیامت، روزی که خداوند دفتر اعمال ترا میگشاید، روزیکه تحملش بسیار رنجبارتر و درد انگیز تر است از آنچه در این دنیا جانداران تجربه کنند.

مسلم است که هیچ عمل و رفتار نیکی نتوانی، اگر امتناع از خوردن و نوشیدن نکنی، طهارت و وضو نگیری و خود را گرسنه و تشنه نگاه نداری. یازده ماه دستگیری از گرسنه گان و فقیر و فقرا کن، اما در ماه رمضان از روزه داری و ستایشگری، از سینه زدن و گریه زاری اجتناب ورز. باین ترتیب دست خود را بعملی آلوده ساخته ای که با آن بدون تردید درب جهنم را در برابر خود گشوده ای. یعنی که راه شقاوت و بدبختی را برگزیده ای. اگر، بعکس در ماه رمضان کنی و گویی، برخیزی و بخسبی، بنوشی و تناول کنی طبق احکام و اوامر الهی و به سجده های طولانی ادامه دهی ، به بهشت الهی دست یابی و عروس زیبای زندگی ابدی در نعمت و فراوانی را بدست آوری. اینست برکت و رحمت و مغفرت الهی، در ازاء تسلیم و اطاعت، فرما نبری و فرمانبرداری.

در دنباله این روایت آمده است که پیامبر خطاب به پیروانش میگوید که:

ایها الناس؛ به درستی جان‌های شما در گرو اعمال شماست. پس با استغفار جان‌های خود را آزاد سازید. پشت سنگین شده از گناه را با سجده های طولانی سبک کنید(اعتماد ملی،۲۲/۶/۱٣٨۶) .

نمیتوان بقصد و نیت خداوند کمترین شک و تردیدی داشت، نجات و رستگاری با اعمال انسان در رابطه مستقیم با یکدیگرند. بار گناهی که بر پشت انسان سنگینی میکند نتیجه اعمال او ست. این بار را سبک تر خواهی کرد اگر تن به تسلیم و اطاعت دهی و با طلب مغفرت و عجز و لابه و توبه جان خود را آزاد سازی. بی دلیل نیست که آقای سید محمد سعید مدنی در سرمقاله تریبون ولایت فقیه، روزنامه کیهان، ماه رمضان را " ضیافت آزادی" می خواند. وی مفاهیم انسان و انسانیت و آزادی را با احکام رمضان پیوند میزند و میگوید که رمضان ماهی است که باید بحنگ و مبارزه با دو دشمن بپردازی: بیرونی و درونی. مبارزه با دومی که دشمنی خطرناکتر از دشمن بیرونی ست بسیار دشوارتر است. زیرا که این دشمن درونی است که عامل اصلی اعمال گناه آلوده ایست که انسان مرتکب میشود.

آقای مدنی که خود دینداریست حرفه ای، در معرفی دشمن درونی از امام علی نقل میکند که گفته است: " اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک" و بترجمه نگارنده سرمقاله، " دشمن تر از نفس تو علیه تو وجود ندارد ، نفسی که نه در بیرون بلکه درون- میان دو پهلوی تو- قرار دار." (کیهان، ۱٣ سپتامبر ۲۰۰۷

اگر چه کشتار نفس، دعوتی ست به تسلیم و اطاعت در برابر اوامر و احکام الهی و نیستی و نابودی خویش، آقای مدنی سرمقاله نویس تریبون اصولگرایان پیرو ولایت فقیه، خوانشی دیگر دارد از این روایت: بر آنست که رمضان دعوتی ست بآزادی و آزادگی. بعبارت دیگر، رمضان ماهی ست که انسان مختار شده است و آزادی یابد اگر به کشتار نفس خویش برخیزد. چرا که نفسی که در درون، میان دو پهلوی انسان میزید، دشمنی ست که به انسان را به نابودی کشانده، گمراهش نموده، وادارش سازد که همه حقایق مطلق را کذ ب و واهی پنداشته، دل به لذایذ مادی و دنیوی بسته و خود را در چنگال شهوت شکم و شهوت جاه ومال اسیر و بنده نماید. انسان زمانی میتواند وارد در قلمرو آزادی و انسانیت شود که نفی و انکار نفس خویش کند، یعنی شیطان غرایز و شهوات را از درون خویش براند. بزبان ساده تری، انسان باید خود را به حقیرترین موجودات روی زمین تقلیل دهد تا بدینترتیب بخالقش بزرگی و عظمت و موجودیت و هستی دهد. چگونه ممکن است که انسان باشی و آزاده زی ای، اگر گرفتار نفس خویش شوی؟ مگر میتوانی لحظه ای اندیشه رب العالمین را از خاطر خود بزدایی و گوش فرا دهی بآوای وسوسه انگیز نفس؟ خداوند ناظر بر کوچکترین تمایلات درونی آدمی ست. او آگاه بر مکنونات ضمیر انسانی ست. به ثبت رساند در دفتر وکتاب خویش، اعمال و رفتار انسان را که بکار گیرد در قیامت و یا روز حسابرسی. البته که باید پاسخگو باشی؛ که چرا گرفتار تن و خواسته های تن شده ای؟ بچه دلیل بغرایز و شهوات خود گردن نهاده ای؟ امام علی گوید این نفس را باید کشت، چونکه فریبکار است و ریاکار. از تسلیم و اطاعت به ذات الهی بازت میدارد. نسبت بحقایق و احکام نهائی و الهی بی اعتنا و بی باورت میسازد. بنا بر استدلال آقای مدنی، نفسی که مخلوق را از خالق جدا و مستقل و رها از رهنمودها و هدایت های مقدس آسمانی سازد، دشمن انسانیت است و آزادی وآزادگی. اسارت در چنگال غرایز درونی، شکی نیست که تن دادن بشیطان است و عملی شیطانی.

البته تحت حکومت دین، این انسان که اسیر نفس خود گردیده است، جویا شود و سوال کند که اگر شهوت و شکم آنقدر گمراه کننده، شیطانی و بد و شر است، چرا آفریدگار آنها را آفرید و در نهاد انسان قرار داد، تردید نباید داشت که بدار مجازات آویخته خواهد شد. آیا این انسان است که نادان است و کودکانه میاندیشد و یا رب العالمین، ارباب حاکم بردو جهان بیرون و درون و بهشت ودوزخ ؟ آیا نباید به هوش و ذکاوت این حاکم تردید کرد؟ اگر انسان تهی از غرایز و شهوات مورد پسند است چرا خداوند چنین انسانی را نیافرید؟ این چه خدایی ست که غرایز و شهوات را در نهاد انسان قرار داده و آنگاه احکام و دستوراتی صادر نموده که آنها را مهار ساخته، در درون خود نیست و نابود سازی؟ منظور خدا از این بازی چیست؟ آیا غرض آن است که انسان را از بند غرایز و شهوات رها نموده و آزاد سازد تا خود او را باسارت و بندگی کشاند؟ این آن سوالی نیست که اندیشه دیندار را بخود مشغول سازد.

اصولگرای نامبرده در ادامه گفتار خویش در باره رمضان و یا "ضیافت آزادی"، آموزه های دینی در باره ماه رمضان را کلیت بیشتری بخشیده و در آموزه زیر خلاصه نموده و میگوید که:

در واقع لب کلام کتاب آسمانی و چکیده آموزه های نبوی خلاصه توصیه های معصومین (علیهم الاسلام) برای انسان و خطاب به او این است که : آزاد شو آزاد شود تا بعنوان یک موجود خود مختار و صاحب اراده و دارای قدرت انتخاب، درست تصمیم بگیرد و بهترین راه را انتخاب کند (کیهان، ۱٣ سپتامبر ۲۰۰۷)

کیست که ادعا کند که آزادی یک مفهوم و نهادی ست بیگانه و در خصومت با دین؟ کیست که دعوی آن دارد دین حق گزینش و خود مختاری را از انسان سلب کند؟ اما مشکل آنجاست که در دین، انسان آزاد است که بهترین راه را برگزیند و درست تصمیم بگیرد؟ مسلم است که انسان آزاد نیست که خود را بغرایز طبیعی و انسانی بسپرد. آزاد نیست که به تن و نیازهای تن بپردازد. آزاد نیست که بانحراف برود و به تجربه نیک را از شر جدا سازد. آزاد نیست که بجوید و بیافریند خود و دنیای خود را. آزادی در تسلیم و اطاعت مطلق و گردن نهادن بامتناع ها و ممنوعیت های وضع شده در کتاب الهی ست و تن دادن بسختی و گرسنگی و تشنگی . انسان آزاد است که شب و روز را وقف حمد و ستایش ارباب دو جهان کند و به انکار نفس خود نشیند. از تمام آن چیزها که تن لذت برد و قرین خوشی و سعادتش کند، انسان خود را باید محروم سازد. این آیا براستی آزادی ست و یا اسارت و بندگی و یا حقارت و خواری.

نویسنده کیهان به تبلیغ و ترویج نظام فرمانروایی و فرمانبرداری می پردازد اما در باره آزادی بعنوان خصلت انسانی سخن فرساییها میکند. او آزادی و انسانیت را در گرو اجرای بدون چون و چرای اوامر و احکامی میداند که خداوند برای هدایت و نجات بشر، در ماه رمضان صادر نموده است. بعبارت دیگر، رمضان ماهی ست که دیندار باید هرچه بیشتر باوامر الهی گردن نهد و براهی که برای او از پیش برگزیده شده است، همان راهی که بسوی آن قرآن هدایتش میکند گام نهد تا بآزدای و انسانیت دست یابد. چنین کنی زمانیکه صاحب اراده و قدرت انتخابی. در آنزمان است که بهترین راهها یعنی راه تسلیم و اطاعت را برگزینی و حکومت دین را بر سراسر جهان مستقر سازی، اینست ضیافت آزادی.

اگر فرمانبری و فرمانبرداری شرط لازم آن است که انسان باشی و آزاد زی ای. بدرستی روشن نیست که چیست مفاهیم و نهاد های اسارت و بندگی در نظر آقای اصولگرای پیرو ولایت فقیه؟ اما کجاست آن شاهد و مدرک که اگر گردن بر احکام الهی نهی بر هیچ حکم دیگری گردن ننهی. که سائیدن پیشانی خود در سجده های طولانی بخاک و تسبیح لاینقطع ارباب دو جهان، انسان را لزوما ظلم ستیز سازد وعادل و دادگر؟

هزاران سال است که رمضان تکرار شده است و بسیاری خود را در این ماه دربست به دین سپرده اند. توانمندان چه طعامها که به مسکینان و مستمندان نخورانند. چه صدقه ها و نذرها که ندهند. در این ماه دشمنی و عداوت کنار گذاشته میشود، فقیر و غنی در کنار هم نشینند از یک سفره تناول کنند. در رمضان نه تنها غنی و فقیر بوحدت رسند، بلکه ظالم ومظلوم، نیز ستمگر و ستمدیده. در این ماه چه حاجتها که از خدا نخواهند. در این ماه خداوند چه عجز ولابه ها که نشنود. اما مسلمانان بلحاظ حقوق فردی و اجتماعی از محرومترین مردمان روی زمین اند. نظام فرمانبری و فرمانبرداری بر اساس قهر و قدرت، سرکوب و دیکتاتوری، یکی از برجسته ترین وجوه جوامعی است که مردم آن اکثرا مسلمان اند و اکثرا در ماه رمضان فرمانبرداران خوبی هستند. آیا این بدان دلیل نیست که مسلمان به خواری و حقارت خود خو گرفته است و بخود به چیزی بیش از یک فرمانبردار مطیع و سربزیر ننگرد؟ آیا این بدان دلیل نیست که مسلمان بمنظور آنکه خدای خود را بزرکترین و قادرترین سازد بالاجبار خود را باید خوار و حقیر ترین سازد و نیز اسیر و عاجز؟ نفس انسانی خویش را نابود سازد که بآفریننده خویش هستی دهد. آیا این نیست جوهر نیست انگاری، که باید نفس خود را نفی و انکار و نابود سازی تا هستی یابی؟

اندوه در آنست که مسلمان اگر سر بشورش هم بر دارد، در دفاع از نظام فرمانروائی است و فرمانبرداری. صد بار اندوه بارتر آنکه فریفته خدائی ست که او را کودکی فرض میکند که نادان است و تا ابد نادان باقی خواهد ماند. کودکی که سری پر شور دارد، پراز هوی و هوس و پیوسته در پیش گیرد راه گنهکاری و گمراهی و آلودگی. خداوندی که او را مورد ارعاب و تهدید قرار میدهد، به تکرار هشدارش دهد از خشم و غضب و انتقام خداوند بترسد و هراس او را در دل نگاه دارد. وای اگر در راهی گام نهی که در مسیر ذات الهی نباشد، اگر نافرمانی کنی، اگر نه گویی و سرپیچی کنی، عذاب و شکنجه، بارها مردن و زنده شدن در ذلت و خواری عقوبتی ست دوزخی که در انتظارت است. بعکس پاداشت دهد اگر فرمان بری، اگر گویی و کنی آنجه که او مقرر داشته است. مسلمان زمانی بانسانیت و آزادی دست می یابد که خاموش و نابود سازد آنچه در او انسانی ست. چنین انسانی البته که گردد آماده پذیرایی هر ظلم و ستمی بآسانی.

انسانی که باحکام مطلق و نهایی تن میدهد و روزانه باید در اندیشه بار گناهانی باشد که بآن دنیا انتقال خواهد داد، انسانیست فرمانبردار و بی خبر است از آنچه انسانیست. انسانی که خود را اسیر ارزشهای کهنه و پوسیده می کند، غریزه ارزیابی، غریزه حقیقت جوئی در وجود خویش را میکشد. مسلمانی که باید باور آورد به غایت و حقیقت نهائی که در کتاب قران نوشته شده است، چه نیازی دارد به کتاب دیگری؟ چه نیازی دارد که در پی غایتی باشد انسانی: چگونه میتواند اندیشه بکند بآزادی، وقتی آزادی میشود روزه خواری، اسارت در چنگال تن: شکم و شهوت، لهب و لعب و بی بند و باری؟ کسی که آری گویی در نهادش گذارده شده است از نه گویی عاجز است و نا توان. او دچار شرم و عذاب شیطان شود اگر اندیشه نه گویی بسرش افتاد. تجربه نشان میدهد هر جا که دین دارای اقتدار بوده است، سرکوب و تنبیه و مجازات نه گوئی بسیار سنگین تر و خشن تربوده است. در حکومت دین است که هرگونه نمادی از نه گویی با عکس العمل پاسداران دین روبرو گردد. مسلم است که جامعه ایکه نیازمند ارشاد است آنهم از طریق قهر و خشونت و یا ترس و وحشت از سوختن در دوزخ، به بدترین نوع ظلم و ستمگری تن دهد بی آنکه خمی بابروی خود بیاورد. برای اینگونه مسلمانان است که ماه رمضان ماه ضیافت آزادی ست، نه تداوم اسارت و بندگی.

*عنوان سرمقاله کیهان در ۱٣ سپتامبر ۲۰۰۷.

فیروز نجومی

fmonjem@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست