سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

طیف مخالف استبداد دینی و ضرورت اتحاد


میثم قهوه چی


• نیروهای مقابل استبداد دینی امروز یک طیف گسترده را تشکیل می دهند. تقویت فضای مشترک بین این طیف می تواند زمینه ساز اشتراک در عمل گردد. عدم اتحاد در بین طیف حاضر مشغول شدن نیروها به هم و زایل شدن نیروها و تفرقه باعث می شود استبداد به راحتی طیف مخالف خود را قلع و قمع کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۴ فروردين ۱٣٨۵ -  ۱٣ آوريل ۲۰۰۶


۱. دسته ای از آراء كه وضع موجود و حكومت را واجد خصوصياتی استبدادی می دانند. خصوصيات استبدادی نيز خصايصی روشن است. بازداشت دگرانديشان، كنترل مطبوعات، تلويزيون دولتی، انحصار ارتباطات در دست دولت، كنترل فرهنگ (ادبيات، سينما  و...) همه نشان دهنده ی وضعی استبدادی است. البته استبداد ها يك شكل نيستند و لزومی ندارد كه برای خواندن وضعی استبدادی در يك كشور اوضاعی مانند حكومت صدام يا طالبان وجود داشته باشد. اين افكار استبداد را عامل اصلی بدبختی مردم می دانند و برای مشاركتی و دموكراتيك شدن قدرت تلاش می نمايند .
۲. دسته ی ديگری از افكار افكاری است كه دفاع سرسختانه از وضع موجود را بر عهده می گيرد و برای اين كار از قرآن و سنت و عترت و عقل و فلاسفه ی غرب و هر منبع موجودی استفاده می كند. اين دسته از افكار حمايت حكومت را با خود دارد. منافع حياتی، قدرت و ثروت مايه ی اتحاد گروه های متعدد در اين جريان است. قدرت حاكم حاميان خود را منظم و منسجم حفظ می كند .
اين متن كوشش خواهد كرد تأملی باشد در باب چگونگی تحقق افكار دسته ی اول .
 
ايران امروز وضعی استبدادی دارد. با توجه و عميق شدن در استبداد وضع موجود در خواهيم يافت كه استبداد ِ امروز ايران ريشه در قرائت خاصی از دين دارد و نتيجه ی خاصش نهادهای استبداد دينی است .
نهاد هرمی استبداد در ايران دينی است. بازتوليد وضع موجود با دين ميسر می گردد. به همين خاطر است كه تبليغات چی های وضع موجود، رسانه ها و ادبيات و عملكردشان را بر مقياس تقويم هجری قمری شيعی اثنی اعشری صفوی تنظيم كرده اند. برای گذار از وضع موجود بايستی در مقابل آن بود. مقابل بودن با وضع موجود يك جايگاه خاص سياسی نيست بلكه جايگاهی سلب است كه طيفی را در خود به همراه دارد.
جريانهای مقابل وضع موجود همه در اين مسئله مشترك اند كه خصايص اصلی آن را نفی می كنند. نكته ای كه يادآوری اش مفيد می تواند باشد اين است كه مراد از وضع موجود بيشتر وضعيت سياسی است و روح حاكم بر آن كه ما آن را استبداد دينی می ناميم .
تاريخ ايران را حاصل دور آزادی – استبداد دانسته اند اين چرخه از مشروطه آغاز می شود. خروج از اين دور مستلزم آگاهی به اين دور و شناخت فرايند تكرار آن است .
نيروهای مقابل استبداد دينی امروز يك طيف گسترده را تشكيل می دهند. تقويت فضای مشترك بين اين طيف می تواند زمينه ساز اشتراك در عمل گردد. عدم اتحاد در بين طيف حاضر مشغول شدن نيروها به هم و زايل شدن نيروها و تفرقه باعث می شود استبداد به راحتی طيف مخالف خود را قلع و قمع كند. از اين رو اتحاد طيف مخالفان استبداد دينی می تواند زمينه ساز فضای دموكراتيك بر پايه ی عقلانيت گردد. توجه شود كه اتحاد نيروهای مخالف تنها به خاطر تمايزشان با وضع موجود و نيز اشتراك ايشان در مقابل وضع موجود است. بديهی است پس از حاكميت دموكراسی و تحقق وضع مقابل استبداد دينی تمايزها برجسته خواهد شد .
دو معيار هست كه می توان با توجه به آنها جريانی را در طيف مخالف استبداد دينی لحاظ كرد. اول اينكه آيا واقعا جريان مزبور مقابل وضع موجود است يا نه او به دنبال جايگزينی خود در وضع موجود است تا استبداد دينی را راهبری نمايد. مثلا شايد جريانی بر آن باشد كه ولايت فقيه مطلوب است اما چون او و جريانش مورد الطاف آن مقام نيست به مخالفت با وضع موجود پرداخته است. اين چنين جريانی نمی تواتند در طيف مخالفان استبداد دينی قرار گيرد. معيار دوم اين است كه او عقايد خود را عقايدی نداند كه بايد به هر طريقی تحقق يابد. می توان در مقابل استبداد دينی ايستاد اما پس از آن استبدادی ديگر در لباس ليبرالی، دينی و يا سوسياليست ايجاد كرد .
گذشت زمان طيف مخالفان استبداد دينی را گسترده تر می كند. اين گستردگی خود به خاطر گسترده تر شدن دامنه ی استبداد دينی است. استبداد دينی رفته رفته دامنه ی استبداد را به خاطر حذف رقيبان و مدعيان گسترده تر می سازد و افراد زيادی را قتيل راه آينده اش می سازد. عدم تحمل و وسواس وضع موجود دشمنان او را قوی تر نيز می سازد. علت ديگری برای گسترده شدن مخالفان تناقضات موجود قرائت استبدادی از دين است كه برای بسياری به وجود می آورد. زندگی كنونی در جهان حاضر افراد را به حقوق خود آشنا كرده در نتيجه افراد حقوق خود را مطالبه می كنند. هم چنين سبك های ديگری از زندگی را فرا روی انسانها قرار داده است. استبداد دينی از سويی حقوق اقشار را گرفته و از سويی ديگر امكان سبك زندگی های ديگر به غير سبك رسمی را ممنوع می سازد. توجه به نمونه های سركوب، اين مطلب را به خوبی نشان می دهد. سركوب دراويش و جوانان (ممنوعيت سبك های زندگی) و از سوی ديگر سركوب اقليت های ملی، كارگران، دانشجويان، زنان (دست اندازی به حقوق افراد).
اين گستردگی هر روز جريان جديدی را به جرگه ی مخالفين استبداد دينی وارد می كند. اتحاد اشتراكی دو سويه است اول اشتراك در مخالفت با استبداد دينی و دوم اشتراك در دموكراسي .


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست