• حسینی به نام و یزیدی به خو
شرر بارد از پیکرت مو به مو

شریعت مداری لقب وان عجب
نشانی نداری تو از این نسب ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۹ مرداد ۱٣٨٨ -  ۱۰ اوت ۲۰۰۹

 
حسینی به نام و یزیدی به خو
شرر بارد از پیکرت مو به مو
 
شریعت مداری لقب وان عجب
نشانی نداری تو از این نسب
 
قلم داده دستت ترا « راهه بر »
قلم نه، همان گرز و تیغ و تبر
 
ز کیهان شرافت برفت آن زمان
چو خنجر زدی بر دل واژگان
 
کلامت همه کین و نفرت، سیاه
پیامت به خون شسته و پر تباه
 
نگاهت به انسان و عشق و خدا
همه جرم   و مرگ و زبان جزا
 
به گردت « دبیران » جور و ستم
ز رجالگانت نبودی تو کم
 
یکی قاتل و مخبرست همزمان
دگر همقطارش شکنجه گران
 
چه سرهای روشن که دادی به دار
خباثت ترا پیشه و کسب و کار
 
تبارت ز چنگیز پست و زبون
همه عاشق کشتن و بوی خون
 
کدام اهرمن را تو بت کرده ای
که بر ظلم و ظلمت چنین برده ای
 
ندانم چه گون دایه ات شیر داد
که این کینه ها در رگت سیر داد
 
چه بد مکتبت یا معلم که بود
که جز جهل و جنگت « فضیلت » نبود
 
کدام لعنت خفته در روزگار
ز اعماق تاریک یک قبر تار
 
برون کرده ات تا که آتش زنی
به هستی ملت، تو آن دشمنی
 
تو ننگی به ایران و ایرانیان
چه گویم، به هر آدم اندر جهان
 
به پایان رسد دور تو شک مدار
نماند ز نامت دمی یادگار
 
کنون ملتی را ببین در فراز
به آزادگی رهسپار، چشم باز
 
ندایش نمیرد چو ما زنده ایم
به راهش خروشنده کوشنده ایم
 
به فردای روشن که آید همی
به زخم دلان تا شود مرهمی
 
ترا جایگه در صف جانیان
رود بر تو آخر عدالت چنان !
 
ب . ک . ایزدی