سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تشتت در میان کودتاگران!


احمد فرهادی


• به این ترتیب علی‌رغم موفقیت کودتاگران در کنترل خیابان‌ها و پیش‌گیری از برگزاری تظاهرات، و علی‌رغم دستگیری‌ها و بگیر و ببندهای فراوان، و علی‌رغم ریختن خون بسیاری از جوانان، کودتا نه تنها به نتیجه‌ی دلخواه طراحان‌اش نرسیده، هزینه‌های سنگینی بر بلوک حاکم وارد آورده، شکاف در ارکان جمهوری اسلامی را عمق بی‌سابقه‌ای بخشیده، بل‌که حتا به درگیری و کشمکش در درون خود کودتاگران نیز منجر شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ مرداد ۱٣٨٨ -  ۲٨ ژوئيه ۲۰۰۹


گمان می‌کنم جا داشته باشد برای دریافت درست روی‌دادها، طرح کلی کودتا را، که یک ماه پیش در مقاله‌ی "خیره‌سری تا کی؟" مطرح کرده بودم، تدقیق و یک بار دیگر خیلی کوتاه مرور کنم.

طرح کودتا و عناصر آن
نیروی کودتاگر: طراح و نیروی اصلی کودتا بخش نظامی– امنیتی بلوک حاکم است که آن را به دیگر شرکای‌اش در بلوک حاکم، از جمله به آقای خامنه‌ای، تحمیل کرده است.
اهداف نهایی کودتا: ۱ – تضعیف هرچه ممکن و به حداقل ممکن رساندن نقش انتخابات در ساختار حکومت، ۲ – تبدیل "جمهوری اسلامی" به "حکومت اسلامی" تحت رهبری نیروی نظامی– امنیتی، ۳ – تضعیف نقش پست "رهبری" در حکومت و سوق دادن آن به یک نقش تشریفاتی تحت تسلط نیروی نظامی– امنیتی و در صورت لزوم حذف آن.
اهداف مرحله‌ای کودتا: ۴ اهداف اصلی کوتاه مدت کودتا عبارتند از: ۱ – حفظ پست ریاست جمهوری برای ۴ سال دیگر و از آن طریق بسط سلطه‌ی کامل نیروهای نظامی– امنیتی بر قدرت اجرایی کشور در راستای رسیدن به اهداف نهایی کودتا، ۲ – تضعیف ارتباط آقای خامنه‌ای با دیگر بخش‌ها و بویژه با روحانیت و وابسته کردن بیشتر او به نیروی نظامی– امنیتی، در راستای تضعیف نقش پست "رهبری" و تسلط بر آن، ۳ – وارد آوردن ضربه‌ی قطعی بر موقعیت روحانیت در ارکان حکومت در راستای بند پیشین و اهداف نهایی کودتا، ۴ – تضعیف و درهم کوبیدن اپوزیسیون درون حکومت.
نقشه‌ی کودتا: ۱ – بخش اصلی و نخستین کودتا تقلب انتخاباتی شامل ۳ مرحله، پیش از رای‌گیری، هنگام رای‌گیری، شمارش آرا و اعلام نتایج (طرح "دروغ بزرگ")، ۲ – بخش دوم سرکوب اعتراضات مردم، ۳ – بخش سوم تصفیه‌ی راس حکومت از عناصر "غیرمطلوب".
سازماندهی اجرایی و عملیاتی: ۱ – اجرای بخش نخست توسط وزارت کشور و شورای نگهبان، ۲ – اجرای بخش دوم توسط سپاه، نیروهای انتظامی، بسیج و لباس‌شحصی‌ها تحت رهبری کامل سپاه، ۳ – اجرای بخش سوم توسط سپاه، وزارت اطلاعات و بخشی از قوه‌ی قضاییه بازهم تحت رهبری کامل سپاه، ۴ – نقش پیش‌بینی‌شده برای آقای خامنه‌ای به اصطلاح "فصل‌الخطاب بودن" گفته‌های او. یعنی هرجا مشکل پیش آمد "آقا" بیاید و اوضاع را آرام کند.

پیشرفت بخش‌های کودتا
پس از گذشت ۴۷ روز پرماجرا تا کنون از ۳ بخش کودتا تنها بخش نخست یعنی تقلب انتخاباتی به صورت کامل اجرا شده است. نتایج مهندسی آرا به عنوان نتایج انتخابات اعلام شده و همه‌ی مدافعین کودتا بارها و بارها این دروغ بزرگ را تکرار کرده‌اند و می‌کنند. بخش دوم، یعنی حقنه کردن نتایج اعلام شده، و وادار کردن مردم به باور کردن "دروغ بزرگ"، از طریق سرکوب اعتراضات و بگیر و ببند، به صورت کامل شکست خورده است. در عملیاتی کردن بخش سوم، یعنی تصفیه‌ی راس حکومت از عناصر "غیرمطلوب"، کودتاگران با مقاومت شدید روبرو شده‌اند. نقش پیش‌بینی‌شده برای آقای خامنه‌ای برای آرام کردن اوضاع و به اصطلاح "فصل‌الخطاب بودن" گفته‌های او نیز کارساز نبوده است.
به این ترتیب علی‌رغم موفقیت کودتاگران در کنترل خیابان‌ها و پیش‌گیری از برگزاری تظاهرات، و علی‌رغم دستگیری‌ها و بگیر و ببندهای فراوان، و علی‌رغم ریختن خون بسیاری از جوانان، کودتا نه تنها به نتیجه‌ی دلخواه طراحان‌اش نرسیده، هزینه‌های سنگینی بر بلوک حاکم وارد آورده، شکاف در ارکان جمهوری اسلامی را عمق بی‌سابقه‌ای بخشیده، بل‌که حتا به درگیری و کشمکش در درون خود کودتاگران نیز منجر شده است. بی‌اعتنایی یک هفته‌ای آقای احمدی‌نژاد به "حکم حکومتی" آقای خامنه‌ای در مورد آقای مشایی و وادار شدن آقای خامنه‌ای به انتشار علنی "حکم حکومتی" برای اعتبار اجرایی یافتن آن، پس زدن وزارت اطلاعات توسط سپاه، برکناری آقای اژه‌ای از وزارت اطلاعات، به میدان آمدن حجت‌الاسلام علی سعیدی نماینده‌ی "ولی فقیه" در سپاه، انتقال زندانیان مهم به زندان ۶۶ سپاه، نمونه‌های درگیری‌های شدید در بین بالاترین سطوح کودتاگران است. شکاف در ارکان جمهوری اسلامی، شکاف در میان حامیان پیشین کودتاگران (اصول‌گرایان) و اکنون شکاف در میان خود کودتاگران.

کودتا در آستانه‌ی شکست کامل
در ۴۷ روز طوفانی که گذشت، ایستادگی آگاهانه و افتخارآمیز شهروندان ایرانی، که تحسین بی‌اغراق جهانیان را برانگیخت، همراه با ایستادگی و پای‌مردی تحسین برانگیز آقایان موسوی و کروبی، و درایت و هوشمندی آقای موسوی در هدایت اوضاع، دست به دست هم دادند و آرزوی پیروزی سریع کودتاگران را بر باد دادند. تکیه‌ی کودتاگران در این مدت به ویژه بر دو مورد بود و هست، کم اهمیت جلوه دادن موضوع درگیری و به خشونت کشاندن عرصه‌ی درگیری. مردم و آقایان موسوی و کروبی در مقابل بر اهمیت موضوع انگشت گذاشته و کوشیدند جامعه و جهان را متوجه واقعیت و عمق بحران کنند و با تمام توان از به خشونت کشیده شدن درگیری‌ها جلوگیری کردند. صراحت تحسین برانگیز آقای رفسنجانی در تاکید از تریبون نمازجمعه بر اوضاع بحرانی، عرصه را باز هم بیش‌تر بر کودتاگران تنگ کرد. همه‌ی این‌ها همراه با به درازا کشیده شدن زمان، عاملی که علیه پیروزی کودتا تاثیر می‌گذارد و تیغه‌ی شمشیر کودتا را کند و بی‌ثمر می‌کند، کودتا را به آستانه‌ی شکست کامل کشانده است. دندان نشان دادن خشمناک خشن‌ترین بخش کودتاگران در زمینه‌ی چنین ناکامی قابل توضیح است.

راه برون‌رفت از بحران
راه روشن است. پیشنهاد روشن و کارساز آقای خاتمی، یعنی برگزاری همه‌پرسی در مورد نتایج انتخابات زیرنظر نهادی که مورد اعتماد مردم باشد، تنها راه به پایان رساندن کم‌هزینه‌ی بحران بسیار عمیق کنونی است. بدیهی است که این راه حل نیز آسان به دست نخواهد آمد. شاید صحبت دیروز آقای رفسنجانی را، که گفت "امید من به رهبری است"، بتوان در راستای کوشش وی برای آسان‌تر کردن راه چنین همه‌پرسی ارزیابی کرد. البته بسیار بعید به نظر می‌رسد که اقای خامنه‌ای قدر چنین امکاناتی را که در اختیار او قرار داده می‌شود بداند و واکنش مناسب نشان بدهد. من گمان می‌کنم خود آقای خامنه‌ای هم متوجه شده است که دیگر زمان ایفای نقش او به پایان رسیده است، اما اصلا باور ندارم او بتواند پرده‌ی پایانی را متفاوت از آن‌ نقشی که در کودتا به او واگذار شده رقم بزند.

آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ی دستگیر شدگان
گناه نابخشودنی خواهد بود اگر کوشش برای عملیاتی کردن برگزاری همه‌پرسی، نخستین و حیاتی‌ترین وظیفه‌ی همه‌ی شهروندان ایران را به سایه براند. نخستین و حیاتی‌ترین گامی که همه باید در راه آن بسیج شویم آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ی دستگیر شدگان حوادث ۴۷ روزه‌ است. این‌که آقای شاهرودی دیروز دستور داده "تمامی کسانی که جرمشان در حدی نیست که بازداشت باشند با قرارهای مناسب آزاد شوند" دستوری بسیار نادرست و چکی است سفید که به کودتاگران تقدیم کرده است. بدیهی است از نظر کودتاگران و افرادی مانند حجت الاسلام طائب، و آقای مرتضوی همه‌ی دستگیرشدگان و ربوده‌شدگان جرمشان در حدی هست که باید تا اعتراف یا مرگ در بازداشت باشند. اگر آقای شاهرودی می‌خواهد ذره‌ای در راستای مردم حرکت کند باید دستور آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ی دستگیر شدگان حوادث ۴۷ روزه‌ را صادر کند. این که کودتاگران این کار را بکنند یا نه بحث دیگری است. اما مگر می‌شود چنین توقعی را از کسی مانند آقای شاهرودی داشت؟ کاربرد واژه‌ی "جرم" در همین دستور، خود نشان‌دهنده‌ی میزان پای‌بندی آقای شاهرودی به ارزش‌های انسانی و اصول قضایی هست. تا جایی که من آدم غیروارد به امور حقوقی می‌دانم پیش از تشکیل دادگاه می‌توان از اتهام افراد صحبت کرد ولی نمی‌توان آنان را مجرم دانست و از جرم آنان صحبت کرد. آیا رییس قوه‌ی قضاییه این امر را نمی‌داند؟

سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۸۸
احمد فرهادی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست