سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی کلی به اوضاع کنونی جنبش و راهکارها!


احمد مرادی


• هدف مرحله ای امروز، پس زدن نیروی کودتا ، حفظ و تقویت رهبری و فراهم نمودن زمینه های پیشروی و کسب مطالبات بعدی است و این پیشروی در مرحله حاضر و امروز، از کانال شخص اصلاح طلبی چون موسوی با آن مختصات فکری و اعتقاداتش میگذرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ تير ۱٣٨٨ -  ۱۴ ژوئيه ۲۰۰۹


با اینکه حدود یکماه است که از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران میگذرد، اما بنظر میرسد که پرونده آن هنوز بسته نشده است. در این میان با به میدان آمدن شخص آیت الله خامنه ای و بهره گیری رژیم جمهوری اسلامی از کلیه ترفندها و حداکثر توان موجود، از بگیر و به بندهای گسترده و شکنجه مخالفین و نمایش شوهای تلویزیونی گرفته تا زیر ضرب بردن شخصیت عناصر متشخص اصلاح طلبان چون موسوی و کروبی و خاتمی و دیگران و همینطور دروغ پردازیها و عوام فریبی گسترده خود با استفاده از کلیه امکانات دولتی و غیر دولتی ، تلاش میورزد نتیجه انتخابات را به توده ناراضی تحمیل کرده و آنان را به زعم خویش اقناع نماید . اما نتیجه این تلاشها حاکی از آنست که رژیم جمهوری اسلامی در این راستا نه تنها کمتر موفق بوده، بلکه بر بی اعتمادی بیشتر توده مردم و نیز بر شکاف بخشی از نیروهای درون حکومتی اوان انقلاب با دولتمردان حاکمیت کنونی بیشتر دامن زده است. اعلام موضع آیت الله صانعی، طاهری شیرازی، منتظری، موسوی اردبیلی، جامعه روحانیت مبارز قم ، هادی غفاری و دیگر شخصیتها و گروههای مختلف نمونه شاخص این بی اعتمادیها و نپذیرفتن مشروعیت دولت کنونی می باشد.
واقعیت اینست که معادلات امروز حاکم بر جامعه با پیچیدگیهایی همراه بوده و اساسا با ایام زمان شاه تفاوتهای زیادی دارد. در زمان حاکمیت محمد رضا شاه، رژیم پهلوی با سرکوبی شدید کلیه نیروهای چپ و لیبرال- دمکرات و ملی گرا و با یکدست کردن حاکمیت خود از یکسو و با قائل گردیدن امکان رشد برای نیروهای مذهبی و با خیال به جذب بخش روحانیت جامعه از سوی دیگر، تلاش نمود حاکمیت خود را تثبیت و تحکیم بخشد. در واقع، رژیم پهلوی از سویی با مار پرورده در آستین خود که بعدها به دشمن اصلی او بدل گردید روبرو بود و از سوی دیگر، ساواک و ارتش یگانه نیروهایی بودند که وظیفه دفاع و سرکوبی و از میان برداشتن مخالفین رژیم شاهنشاهی را بر عهده داشتند. اما امروز حکومت جمهوری اسلامی در عرصه ساختار قدرت بر خلاف رژیم شاهنشاهی با چالشهای جدی روبروست، بطوریکه حتی تا بحث خلع مرجعیت آیت الله خامنه ای بعنوان ولی فقیه نیز پیش رفت. علاوه بر آن، رژیم جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی نیز از جایگاه و موقعیت مطلوبی برخوردار نیست و بسیاری از کشورها حتی کشورهای دوست و محافظه کار نیز با دیده شک و تردید نسبت به نتیجه انتخابات وحتی رابطه با جمهوری اسلامی مینگرند. مجموعه عوامل هم داخلی و هم خارجی باعث شده است که فعلا موجودیت و حیات کنونی موسوی و کروبی و دیگران بطور نسبی تضمین گردد و علیرغم تلاشهای خامنه ای در وانمود کردن اختلافات موجود بعنوان مسائل خانوادگی، اما بنظر میرسد که او در همراه کردن این فرزندان « ناخلف » خانواده با خود موفق نبوده است.   
اما امروز سئوال اینست که واقعا سرنوشت این اصلاح طلبان و در رآس آنان آقای موسوی چه خواهد شد؟ این جنبش خودانگیخته اعتراضی تا کی میتواند بهمین صورت و بدون برنامه و چشم اندازی روشن دوام یابد؟ آقای موسوی با این پشتوانه میلیونی توده مردم در پی تحقق چه هدفی است؟ آیا او در صدد تداوم همین وضعیت موجود خود است و یا اینکه بر اساس یک برنامه روشن قصد بسیج سازمانگرانه توده مردم را دارد؟ نظیر چنین سئوالاتی قطعا در ذهن میلیونها تن از افراد جامعه شکل گرفته و آنان را نگران ساخته است. پاسخ به این مسئله میطلبد که اوضاع حادث در جامعه را بطور واقع بینانه مورد ارزیابی و سنجش قرار داده و نقاط ضعف و قوت آنرا روشن نمود که در این رابطه الزامی است مقدمتا به چند نکته اشاره گردد.
همانگونه که مجموعه شواهد نشان داد، از مهمترین نکات برجسته جنبش 22 خرداد که به اذعان همگان نقطه ضعف عمده آن بشمار می آید، فقدان تشکلی سراسری بود که بتواند با طرح عامترین شعارهای عمدتا دمکراتیک قشر وسیعی از توده مردم، از نیروهای روشنفکری گرفته تا ملیتها و طبقات زحمتکش و حتی بخشی از روحانیون را بخود جلب نماید. در مقام درک از این مرحله از جنبش و نیروی رهبری کننده آن قبل از همه باید گفت که هم موسوی و هم کروبی به نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه ( نه خامنه ای ) اعتقاد داشته و اعتراضات آنان و همینطور بخش غالب توده مردم در اقصی نقاط کشورمان « هنوز » از این چارچوب خارج نشده و علیرغم همه شعارهای پراکنده موجود در سطح جامعه در جهت نفی کامل نظام جمهوری اسلامی که بدنبال صحبتهای خامنه ای در نماز جمعه و حمایت کامل او از نتیجه انتخابات و احمدی نژاد تقویت گردید، با این وجود « هنوز » مضمون اصلی شعارها و اهداف این جنبش متوجه « براندازی رژیم جمهوری اسلامی » نیست. زیرا، جهت نهادینه شدن و عامیت یافتن این شعار، هم توده مردم و بویژه نیروی رهبری باید بدان رسیده و برنامه آلترناتیو روشنی بجای نظام کنونی جمهوری اسلامی داشته باشد. در حالیکه دیدگاه برنامه ای هم آقای موسوی و هم کروبی فعلا در چارچوب نظام حاکم کنونی است. از اینرو من اعتقاد دارم که هنوز شرایط بویژه به لحاظ ذهنی برای تحقق این شعار مهیا نیست و با توجه به عزم قطعی رژیم جمهوری اسلامی در سرکوبی کوچکترین اعتراضات، در رأس قرار دادن شعار « براندازی نظام جمهوری اسلامی» در این مقطع که هنوز آلترناتیو قدرت در حال شکل گیری و قدرت گرفتن است، شعار نادرست و زود هنگامی بوده و آن تنها زمینه مهار و سرکوبی کامل جنبش توسط رژیم را از موضع کاملا حق بجانب فراهم خواهد ساخت. این همان خطای بینشی بخش غالب روشنفکران سیاسی دوران قبل از انقلاب است که معتقد بود « شاه باید برود» ، بدون اینکه بدان بیاندیشد که آیا آلترناتیو جایگزین صاحب برنامه بوده و از آمادگی بسیج توده ها ، برهم زدن توازن قوا به نفع خویش و کسب قدرت برخوردار است؟ از اینرو، بر خلاف تحلیلها و ارزیابیهای اراده گرایانه و خود خواسته برخی جریانات و افراد که گمان میکنند توده عام مردم از خط قرمز گذشته و حذف کامل نظام را خواهان هستند، شعار مرحله ای این مقطع جنبش فعلا در چارچوب همان نظام جمهوری اسلامی و علیه دولت غیرقانونی کنونی متمرکز میباشد.
متأسفانه این دیدگاه حداکثر طلب در شرایط امروز که توده مردم از میان بد و بدتر به همان بد راضی هستند ، با عمده کردن ماهیت رژیم جمهوری اسلامی ، تنها به حمایت صرف از جنبش جاری موجود اکتفا نموده و از ارائه راهکارها برای چگونگی تداوم این جنبش عدالتخواهانه طفره میرود و بدان پاسخ نمیدهد که چه رابطه ای میان مطالبات کنونی این جنبش با اهداف برنامه ای خود وجود دارد . این امر نه تنها معضل بسیاری از نیروهای سیاسی کشور، بلکه همانطور که فوقا اشاره گردید از مسائل محوری است که امروز فراروی جناح اصلاح طلب و در رأس آنان آقای موسوی قرار دارد. در واقع آقای موسوی و دیگر عناصر اصلاح طلب جامعه باید دریافته باشند که اعتراضات خودانگیخته و بی برنامه و بدون چشم انداز توده مردم نمی تواند برای همیشه ادامه یابد و در این بین در صورت فقدان هدف استراتژیکی معین و عدم سازماندهی آنان، بدون شک این جنبش میتواند در تداوم خود به انفعال و پاسیویسم کشانده شود و این دقیقا همان چیزی است که نظام مطلقه و خلیفه ای آقای خامنه ای خواهان آنست. از اینرو، تداوم جنبش فعلی وجود سازمانگری توده مردم را زیر یک برنامه معین و با شعارها و تاکتیکهای مشخص شرایط امروز می طلبد. این امر از عهده یک فرد بر نمی آید و همانطور که روند انتخابات در جامعه نشان داد، توده مردم از آن درجه از سطح آگاهی برخوردار گردیده اند که بسوی آن فرد و یا جریانی گرایش نشان دهند که برای برون رفت جامعه از بحران کنونی دارای برنامه و راهکارهای عملی و قابل توجیهی باشد.
با توجه به این توضیحات، بنظر میرسد که ضرورت ایجاد حزبی فراگیر که در برگیرنده عام ترین خواسته ها و علایق اقشار و طبقات مختلف جامعه باشد هر چه بیشتر احساس میگردد. قدر مسلم آنکه، عملکرد و مضمون وظایف چنین حزبی با توجه به در نظر داشت تناسب قوا و ذهنیت غالب در جامعه فعلا در چارچوب همان قانون اساسی جمهوری اسلامی و تحقق حقوق دمکراتیک و شهروندی افراد محصور خواهد بود و تصور این مسئله که گویا چنین حزبی نقطه آماج خود را باید متوجه حذف کامل نظام ولایت فقیهی در جامعه نماید، فکر ناپخته ای است که از قانونمندی مبارزه و شرایط امروز جامعه و درجه آمادگی و ذهنیت توده عام جامعه درک بسیارنازلی دارد. ایجاد چنین حزبی در جامعه با استناد و محور قرار دادن حقوق دمکراتیک و مدنی و انسانی کلیه آحاد کشور میتواند حمایت قشر وسیعی از جامعه ، از فرهیختگان دانشگاهی و روشنفکری گرفته تا زنان و جوانان و طبقات زحمتکش و حتی ملیتها را نیز در بر داشته باشد. ایجاد چنین حزبی نه تنها مغایرتی با فعالیت و یا تشکیل احزاب ملی که در راستای حقوق ملی و سیاسی ملیت خود مبارزه میکنند نخواهد داشت، بلکه در یک فضای سالم اجتماعی میتواند به همگرایی های مبارزه واحد و مشترک برای حل معضلات اصلی جامعه نیز بیانجامد. البته چنین حزبی نمیتواند نماینده طبقه خاصی از جامعه باشد و وظیفه اصلی آن در شرایط امروز که طیف طرفداران جمهوریت و مردم سالاری در مقابل تفکر ایجاد حکومتی خلیفه ای- ایمانی و حجتیه ای صف آرایی کرده اند، تحقق همان شعارها و مفاد قانون اساسی در رابطه با حقوق اجتماعی و مدنی و ملی شهروندان و ملیتهای کشورمان از زمره محوری ترین بسترهای مبارزه کنونی جامعه ما بشمار می آید.         
نکته قابل ذکر دیگر آنکه، همراه گردیدن با جنبش امروز توده مردم الزاما به معنای دنباله روی از آنها و حل شدن در آنها و یا بفراموشی سپردن ایده آل ها و اهداف خود نیست. در این بین نکته مهم ، حفظ استقلال فکری خود ودرک آن مرحله و سطحی است که جنبش در آن قرار دارد. امروز جنبش اعتراضی در حال گذران پروسه احساس گرایی به عقل گرایی است و با توجه به این ویژگی است که هنر مبارزه نیروی تحول طلب را در پیوند ماهرانه شعارها و خواسته های حداقل و حداکثر نمایان میسازد. در واقع برای رسیدن و کسب خواسته های حداکثر، همه نیروهایی که خواهان جامعه ای دمکراتیک و مردمی هستند، و در شرایطی که گزینه قابل توجه و اتکای دیگری وجود ندارد، گذار از این مرحله و تحقق همان شعارها و خواسته های حداقل، امری الزامی و اجتناب ناپذیر است. هدف مرحله ای امروز، پس زدن نیروی کودتا ، حفظ و تقویت رهبری و فراهم نمودن زمینه های پیشروی و کسب مطالبات بعدی است و این پیشروی در مرحله حاضر و امروز، از کانال شخص اصلاح طلبی چون موسوی با آن مختصات فکری و اعتقاداتش میگذرد.   
لذا امروز دیگر بحث تحریمی و شرکت کننده نیست و شرایط می طلبد که از وجود و توان همه نیروهای تحول طلب، دمکرات و هر آنکس که به برقراری ارزشهای مدنی و انسانی در جامعه اعتقاد دارد بهره گرفته و از عمده کردن اختلافات و پیشبرد بحثهای فکری و نظری بی مورد که به تفرق درصف نیروی ترقی دامن میزند پرهیز گردد. امروز، زمان تصفیه حسابهای گذشته میان خود و یا زیر علامت سئوال بردن اعمال گذشته موسوی ها و دادخواهی و طلب پاسخ از آنان در قبال جنایتهای گذشته حکومت جمهوری اسلامی نیست. طرح این مسائل نیازمند استقرار فضایی دمکراتیک و آزاد در جامعه است.
البته این جنبش میتواند بطور مقطعی و کوتاه مدت مورد سرکوب قرار گیرد، ولی شکست نخواهد خورد، مهم آنست که توده مردم و رهبری آن با یک تشکل سیاسی فراگیر مبتنی بر برنامه ای روشن و دمکراتیک در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشد و باید تأکید نمود که هر چه بر میزان فشارها و محدودیتها بر مردم افزوده شود، بهمان میزان نیروی هر چه بیشتری به صف براندازان رژیم پیوسته و متشکل شدن بیشتر توده مردم را موجب خواهد گردید.
برای برقراری چنین جوی در جامعه و برای تحقق خواستهای دمکراتیک و ملی توده مردم و پیشروی جنبش، مبارزه خود را همگام با جنبش عدالتخواهانه نیروهای مبارزکشورمان بطور بی وقفه و خستگی ناپذیر تداوم بخشیم.

moradi5704@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست