سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

درس های جنبش انتخاباتی


خسرو صدری


• بزرگترین درسی که این مردم به خودکامگان میهن مان دادند آن بود که: قدرت مردمی، الزاما از صندوق رای بیرون نمی آید تا با تقلب بتوان انکارش کرد. مردم برای تحمیل اراده خود، راه کارهای دیگری نیز دارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٨ تير ۱٣٨٨ -  ۹ ژوئيه ۲۰۰۹


در عالم سیاست، درستی شعار ها، از جمله، با تعداد گوش های شنوا برای آن، سنجیده میشود. بسیاری ولی هنوز فکر میکنند که برای ابراز انزجار هرچه بیشتر از ج.ا ، باید به غلظت و تندی شعارشان بیافزایند. قریب سی سال است که بخشی از اپوزیسیون، با فراخوان برای "سرنگونی ج.ا" و "تحریم انتخابات"، کوچکترین تزلزلی را در حاکمیت موجب نشده است ولی اینک مردم، با تجربه و خرد جمعی و بهره گیری از راه کارهای قانونی، هنرمندانه، در غیبت مدعیان "چپ" و "راست"، ارکان نظام را به لرزه انداخته اند. جنبش انتخاباتی اخیر در ایران، نه تنها حاکمیت را غافلگیر کرد بلکه اپوزیسیون را نیز به حیرت انداخت.
نتیجه گیری درست و کامل از این تحولات، هرچند به زمان نیاز دارد ولی تا همین جا نیزموجب تغییراتی مهم گردیده و درس های زیادی نیز برای آموختن داشته است:

-"تحریم انتخابات"، آیه مقدسی نیست که یک بار نازل شده باشد و برای همیشه و در هر شرایطی بکار آید.
به عنوان نمونه، دفتر تحکیم وحدت و سازمان ادوار تحکیم وحدت، در انتخابات اخیر شرکت کردند، در حالی که دوره قبل را تحریم کرده بودند. وقایعی که رخ داد و هم اینک شاهد آن هستیم، به وضوح درستی سیاست شرکت فعال در این انتخابات را نشان می دهد. آن ها که قادر نیستند از قالب های سخت باورهای کلیشه ای خود بیرون آیند، و هنوز در صدد توجیه "تحریم" هستند، اولا با "تحریمی" و "غیرتحریمی" تقسیم کردن مردم، موجب تفرقه افکنی می شوند؛ ثانیا، فاصله خود را با مردم بیشتر کرده و دامنه تاثیرگذاری آتی شان را بر تحولات سیاسی محدودتر می کنند.
تحریم کنندگان زیادی پیش بینی کرده بودند که موسوی انتخاب خواهد شد و با این استدلال مردم را به عدم شرکت دعوت میکردند که گویا موسوی و احمدی نژاد، "سرو ته یک کرباسند" و یا مانند "خیار زمینی و درختی ،هردو در بی خاصیتی مشترکند". کودتای انتخاباتی لاکن نشان داد که تفاوت این دو تا آن حد بود که رژیم برای پیروزی یکی بر دیگری، چنین خود را بی آبرو کند. برخی اینک میگویند که بیرون آمدن احمدی نژاد از صندوق، دلیل درستی موضع تحریم بود. ولی آیا واقعا کسی هم وجود داشت که با این پیش بینی، انتخابات را تحریم کرده باشد؟ و تازه چه نتیجه ای جز آن چه در دور نهم رخ داد، حاصل میشد؟ مردم در خانه می نشستند و احمدی نژاد بدون درد سر، چون دور قبلی، به ریاست می رسید. حرکت و جوشش مردم، خط بطلان بر موضع "تحریم" کشید. و چه خوب که بی توجه به ندای این دوستان، چون دور گذشته، ریش و قیچی را در دست انحصارطلبان رها نکردند.
- تلاش سنجیده و خردمندانه مردم در استفاده از روزنه انتخابات و خلق شگفتی غیرقابل پیشبینی، به ما می آموزد که تنها در کنار مردم میتوان به درک درستی از وضعیت جامعه برای مبارزه در جهت ایجاد تحولات مثبت دست یافت. مردم به ما نشان می دهند که، باوجود اختلافات طبقاتی، فرهنگی، قومی و ...، برآیند نیروها چگونه محاسبه می شود و جنبش چگونه میتواند توده ای شود.
- "اصلاح طلبان" را نباید تنگ نظرانه، به چشم رقیب نگریست. تخریب شخصیت آن ها، با یادآوری گذشته آنان، هیچ کمکی به برقراری دمکراسی نخواهد کرد. بسیاری از دیگر گروه های سیاسی نیز، در یکی دو دهه اخیر، در باورهای خود بازبینی کرده اند. و این را باید به فال نیک گرفت. آن ها که امروز در کنار مردم، در خیابان و زندان هزینه می پردازند، در نظر مردم، برتر از آن کسانی هستند که صف خود را از آن ها جدا کرده اند.
عقب نشینی میرحسین موسوی و حتی سازش او با جناح تمامیت خواه، برای بازنگری در نتایج فوق منطقی و موجه نخواهد بود.   
- "مردم"، با اعتماد به نفس حاصل از جنبش خود، من بعد، نه به عنوان وسیله قدرت نمایی حاکمیت برای شرکت در میتینگ های فرمایشی، بلکه به شکل نیرویی مستقل و تاثیر گذار، مقابل هر دو جناح حاکمیت، مطالبات خود را عرضه خواهند کرد.
- نمایان شدن نقاط ضعف حاکمیت در برخورد با معترضین، در عصر وسائل ارتباط جمعی مدرن، افق های تازه ی را در تحمیل حاکمیت مردم بر آن ها می گشاید.
- این حرکت، در درجه اول متعلق به اکثریت مردمی است که در انتخابات شرکت کردند و پس از اعلام نتایج با خواست کاملا مشخص، خواهان به حساب آوردن آرای خود شدند. این بدان معنی نیست که همه شرکت کنندگان در تظاهرات میلیونی و یا تظاهرات پراکنده پس از آن، در انتخابات شرکت کرده بودند. واضح است که تقریبا کلیه گروه های سیاسی اپوزیسیون، در این اعتراضات شرکت داشتند و هرکدام سعی کردند از این فرصت تاریخی بهره گیرند و حرکت مردم را به سمت موردنظر خود هدایت کنند. حال هرکدام از این جریانات فکری میتوانند با رصد کردن میزان تاثیر گذاری شان، به ارزیابی نسبتا واقع بینانه ای از توان خود دست یابند. البته با منظور کردن این واقعیت، که شکل گیری آغازین حرکت، که بخش اصلی موضوع می باشد، کاملا خارج از محاسبات و کنترل آن ها صورت گرفت.
آن ها که در چنبره گروه گرایی، اسیر و زمین گیر نشده اند، با وجود غیبت اولیه در این کلاس تمرین کسب آزادی و دمکراسی، درس های زیادی برای اصلاح مواضع خود خواهند آموخت.

بزرگترین درسی که این مردم به خودکامگان میهن مان دادند آن بود که: قدرت مردمی، الزاما از صندوق رای بیرون نمی آید تا با تقلب بتوان انکارش کرد. مردم برای تحمیل اراده خود، راه کارهای دیگری نیز دارند. انتخاب با شماست.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست