سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خیره‌سری تا کی؟


احمد فرهادی


• اوضاعی که تا امروز پیش رفته نشان داده است که ایستادگی در برابر کودتاگران از درون و بیرون حاکمیت، کودتاگران را در تنگنا قرار داده است و روز به روز رسیدن به هدف را برای آنان مشکل می‌کند. وظیفه‌ای که به آقای خامنه‌ای محول شد، بیشتر از آنی که در خدمت پیشرفت کار کودتاگران باشد در خدمت تخریب "ولی فقیه" قرار گرفت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۷ تير ۱٣٨٨ -  ۲٨ ژوئن ۲۰۰۹


علی‌رغم موفقیت کودتاگران در کنترل خیابان‌های شهرهای بزرگ، بویژه تهران، و پیش‌گیری از برگزاری تظاهرات، و علی‌رغم دستگیری‌ها و بگیر و ببندهای فراوان، کودتا هنوز به نتیجه‌ی دلخواه طراحان‌اش نرسیده، هزینه‌های سنگینی بر بلوک حاکم وارد آورده و شکاف در ارکان جمهوری اسلامی را عمق بی‌سابقه‌ای بخشیده است. موتور محرک و نیروی اصلی کودتا بخش نظامی–امنیتی بلوک حاکم است. این کودتا و چنین هزینه‌ی سنگینی را این بخش به دیگر شرکای‌اش در بلوک حاکم تحمیل کرده است.
طراحان کودتا
نیروی نظامی–امنیتی پس از پایان جنگ، با این ادعا که در حالی که او از سویی سرگرم جنگ بوده و از سوی دیگر سرگرم تار و مار کردن به قول خودشان "منافقین" و "گروهک‌ها"، دیگران ثروت اندوخته‌اند، به سهم خواهی از ثروت و قدرت پرداخت. احساس غبن در تقسیم غنایم انگیزه‌ی نیروی نظامی–امنیتی برای سازماندهی خود به صورت حزب پادگانی شد، به تدریج خود را از یک نیروی تحت رهبری حاکمیت به یکی از شرکای حاکمیت فرارویاند و پس از تثبیت جای خود به عنوان شریک، شروع به بزرگ شدن کرد و برای رفع تنگی جا در اریکه‌ی قدرت، به لاغر کردن و تراشیدن بدنه‌ی شرکای دیگر خود، به ویژه روحانیت پرداخت.
ستون اصلی این نیرو سپاه است و تعدادی از سران سپاه در راس آن قرار دارند. اما اتوریته‌ی فرماندهان بر زیردستان و همکاری زیر دستان با فرماندهان تنها از سلسه‌مراتب سازمانی سپاه ناشی نمی‌شود. سازمان‌دهی حساب‌شده‌ای بسیاری از رده‌های پایین‌تر را، متناسب با جای‌گاه سازمانی آن‌ها و بسیار مهم‌تر از آن متناسب با نقش آن‌ها در تامین و تضمین منافع این جمع، در قدرت و ثروت سهیم کرده است. کافی است به تعداد سپاهیان پیشینی که اکنون در پست‌های نمایندگی مجلس، وزارت، معاونت وزارت، استانداری، فرمانداری، مدیریت کل ادارات و . . . قرار داده شده‌اند نظری افکنده شود. در عرصه‌ی اقتصاد نیز علاوه بر این‌که سپاه به مثابه‌ی یک نهاد یک‌پارچه با قلدری عرض اندام می‌کند و اعوان و انصار سپاه در سود آن سهیم می‌شوند، اعضای سپاه و نیروهای امنیتی، بویژه با استفاده از رعبی که در جامعه ایجاد کرده‌اند، به صورت فردی به فعالیت‌های اقتصادی و غارت و چپاول ثروت ملی اشتغال دارند.

اهداف کودتا
این نیرو با وجود این‌که در هر سه عرصه‌ی سیاسی، اقتصادی و نظامی–امنیتی حضور وسیع، پرنفوذ، قدرتمند و بسیار موثری دارد، به این میزان از قدرت بسنده نمی‌کند و سرطان‌وار و پی‌گیرانه دست‌اندکار برهم زدن تعادل موجود به نفع خود است. همین است انگیزه‌ی اصلی طرح کودتای انتخاباتی. حمله‌ی بدون پرده‌پوشی آقای احمدی نژاد، این نقاب کنونی نیروی نظامی–امنیتی، در مناظره‌های تلویزیونی به آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری شبیخونی بود حساب شده و گیج‌کننده که نشان می‌داد ماجرا تنها حفظ پست ریاست جمهوری با یک حرکت تبلیغاتی پوپولیستی نیست و مقاصد دیگری نیز با آن پیوند خورده اند.
اکنون می‌توان به روشنی دید که نقشه‌ی کودتا، بسیار حساب شده و با دقت و برای همه‌ی مراحل از سوی نیروی نظامی–امنیتی طراحی شده بوده است. به گمان من ۴ هدف اصلی کودتا عبارتند از: ۱ – حفظ پست ریاست جمهوری و از آن طریق حفظ سلطه‌ی کامل بر قدرت اجرایی کشور برای ۴ سال دیگر، ۲ – وارد آوردن ضربه‌ی قطعی بر موقعیت روحانیت در ارکان حکومت، ۳ – تضعیف ارتباط آقای خامنه‌ای با دیگر بخش‌ها و بویژه با روحانیت و وابسته کردن بیشتر او به نیروی نظامی–امنیتی و از این طریق تسلط بر پست رهبری، ۴ – تضعیف و درهم کوبیدن اپوزیسیون درون حکومت.
بخش اصلی و نخستین کودتا تقلب انتخاباتی بود (شامل ۳ مرحله، پیش از رای‌گیری، هنگام رای‌گیری، شمارش آرا و اعلام نتایج)، بخش دوم سرکوب اعتراضات مردم و بخش سوم تصفیه‌ی راس حکومت از عناصر "غیرمطلوب". نقش پیش‌بینی‌شده برای آقای خامنه‌ای به اصطلاح "فصل‌الخطاب بودن" گفته‌های او بود. یعنی هرجا مشکل پیش آمد "آقا" بیاید و اوضاع را آرام کند.

پروژه‌ی تقلب
تز پایه‌ی تقلب خنثی کردن استراتژی پیش‌گیری از تقلب اصلاح‌طلبان بود. اصلاح‌طلبان، با در نظر داشت پیروزی بسیار فاصله‌دار آقای خاتمی به ویژه در رقابت با آقای ناطق نوری، بر این نظر بودند که زمانی که تفاوت آرا بسیار زیاد باشد تقلب نمی‌تواند صورت بگیرد. به گمان من به همین دلیل هم بوده که آقایان موسوی و کروبی پیش از روز رای‌گیری اقدام به اعتراض جدی به تقلب‌های پیش از آن نکرده‌اند و صلاح ندیده‌اند نیروی زیادی روی آن بگذارند. بیش از ۱۰ میلیون رای دهنده نیز بر پایه‌ی همین باور پای صندوق‌های رای آمدند. طراحان کودتا با پیش بینی چنین اقبالی و برای مقابله با آن پروژه‌ی "دروغ بزرگ" را طراحی کردند.

تقلب در هر ۳ مرحله‌ی انتخابات
تقلب در مرحله‌ی پیش از رای‌گیری، از طریق سوءاستفاده از امکانات دولتی و زیرپا گذاشتن همان قوانین ناقص و غیردمکراتیک موجود، کاملا آشکارا و در برابر چشمان همگان صورت گرفت. خصلت عملیات این مرحله به گونه‌ای است که نمی‌شد تقلب را دزدکی انجام داد، در حالی که مجریان انتخابات این امکان را برای مرحله‌ی رای‌گیری و برای مرحله‌ی شمارش آرا و اعلام آرا سازماندهی کرده‌اند. همه‌ی قراین و شواهد حاکی از آن است که تقلب در این دو مرحله به صورت موازی و مکمل هم طرح‌ریزی و عملیاتی شده است. در مرحله‌ی رای‌گیری به لطایف‌الحیل صندوق‌ها با اوراق غیرواقعی رای به نفع آقای احمدی‌نژاد پر شده‌اند.
اما اساس طرح "دروغ بزرگ" به مرحله‌ی شمارش و اعلام آرا مربوط می‌شود و اصولا تقلب در دو مرحله‌ی پیشین برای ایجاد آمادگی در جامعه برای پذیرش پیروزی آقای احمدی‌نژاد و توجیه تقلب این مرحله صورت گرفته است. مکانیسم این تقلب به این صورت بوده است که آرای صندوق‌ها شمارش شده‌اند ولی آن‌چه که اعلام شده ربطی به آرای شمارش شده از همان صندوق‌های تقلبی نداشته است. بر اساس طرحی آماده شده از پیش، و بدون این‌که احتیاجی به جمع کردن آمار شمرده شده از همان صندوق‌های تقلبی وجود داشته باشد، می‌بایستی رای آقای احمدی‌نژاد بین ۶۰ تا ۶۵ درسد اعلام شود، رای آقای موسوی بین ۳۰ تا ۳۵ درسد، و رای آقای کروبی زیر یک درسد. طبعا هرچه باقی ماند برای آقای رضایی. آن‌چه را که ستاد انتخابات به تدریج و با سرعت اعلام می‌کرد بر مبنای این سبد رای از پیش طراحی شده بود. همه به یاد داریم که ریتم زمانی اعلام تدریجی آرا در دفعه‌ی پایانی به صورت کاملا چشمگیری به هم خورد و برخلاف دفعات پیشین که با ریتمی حدودا یک ساعته صورت می‌گرفت، تاخیر چندین ساعته‌ای در اعلام آخرین نتایج اتفاق افتاد. این تاخیر برای این بوده که در پایان شمارش آرا، جمع کل آرای شمرده شده از صندوق‌ها، در سطح استان‌ها و در سطح کل کشور، مطابق این سبد آرایش داده شود.
مطابق طرح پیش‌بینی شده این دروغ را بلند و محکم و با وقاحت بیان کردند و به قول آقای موسوی بزرگی دروغ را دلیلی بر درست بودن آن جلوه دادند. آقای خامنه‌ای گفت مگر می‌توان ۱۱ میلیون تقلب کرد. همان‌گونه که گفته شد تقلب در مراحل پیشین برای اثبات درستی دروغ بزرگی است که گفته شده است. این که شورای نگهبان مرتب از شمارش ۱۰ درسد صندوق‌ها دفاع می‌کند فقط برای این است‌که فاصله‌ی رای‌ها اثبات شود وگرنه اگر همه‌ی صندوق‌ها، همین صندوق‌های تقلب شده، بازشماری شده و نتیجه‌ی کلی بر پایه‌ی این بازشماری محاسبه شود، گرچه ممکن است بدلیل تقلب در مرحله‌ی رای‌گیری نتیجه باز هم به نفع آقای احمدی‌نژاد باشد، اما حتما تفاوت بسیار زیادی با نتایج اعلام شده خواهد داشت. این آن چیزی است که ستاد کودتا پای آن نخواهد رفت، چون نتایج اعلام شده جمع نتایج شمرده شده نیست. فقط کل آرای استانها را گرفته‌اند و در فرمول از پیش تعیین شده قرار داده و بر مبنای درسدهای پیش‌بینی شده اعداد را محاسبه و اعلام کرده‌اند. اما یک نکته‌ی بسیار بسیار مهم در این مرحله باید مورد توجه قرار گیرد و آن این‌که در صورت رفتن پای بازشماری همه‌ی صندوق‌ها، صندوق‌هایی که امروز مورد بازشماری قرار گیرند هیچ معلوم نیست همان صندوق‌های روز ۲۲ خرداد باشند.

پیروزی شهامت بر وقاحت و خشونت
اوضاع آن‌گونه پیش نرفت که کودتاگران می‌خواستند. اعلام نتایج ساخته شده برای انتخابات، اکثریت مردم را، که برای خلاصی از شر دولت پادگانی به یک تفاهم ملی رسیده و سیل‌گونه پای صندوق‌های رای رفته بودند، بهت‌زده کرد. بهت پس از ساعاتی به خشم تبدیل شد. مردم واژگونه خواندن را‌ی‌شان را برنتابیدند و تن به خفت ندادند و به خیابان‌ها ریختند. ستاد کودتا خیلی پیش‌تر تدارکات لازم را آماده کرده و از اولین ساعات بعد از ظهر ۲۲ خرداد نیروی سرکوب گسترده‌ای به خیابان‌های شهرهای بزرگ گسیل کرده و رسما اعلام همایش اقتدار کرده بود. خیابان‌ها پرتشنج بود. پایداری شجاعانه‌ی آقای موسوی و آقای کروبی و پا به میدان گذاشتن مردم با شعار "رای من کجاست؟" کودتاگران را با این امر مواجه کرد که کار به سادگی پیش نخواهد رفت. اما ایستادگی در برابر کودتاگران نمی‌توانست تنها به سطح بیرون از حاکمیت منحصر شود. کودتاگران بسیار روشن و آشکار برای زدن بخشی از حاکمیت نیز تیغ کشیده بودند. این امر شکاف درون حکومت را به سرعت و به شدت تعمیق بخشید. کودتاگران از درون و بیرون حاکمیت با ایستادگی مواجه شدند.

آینده از آن مردم است
اوضاعی که تا امروز پیش رفته نشان داده است که ایستادگی در برابر کودتاگران از درون و بیرون حاکمیت، کودتاگران را در تنگنا قرار داده است و روز به روز رسیدن به هدف را برای آنان مشکل می‌کند. وظیفه‌ای که به آقای خامنه‌ای محول شد، بیشتر از آنی که در خدمت پیشرفت کار کودتاگران باشد در خدمت تخریب "ولی فقیه" قرار گرفت. سخنان "ولی امر مطلق مسلمانان جهان" هیچ مشکلی را حل نکرد و خود مشکلی به مشکلات موجود افزود و ناقوس طشت رسوایی "رهبر" پرطنین‌تر شد. اکنون دیگر به نظر می‌رسد آقای خامنه‌ای زمان چندانی برای نگهداشتن قبای رهبری بر دوش خود ندارد. حتا بعید نیست کودتاگران نیز برای کمتر ضربه دیدن خود، سر تداوم ولایت او معامله بکنند. این سرنوشت قریب به اتفاق دیکتاتورها هست که خیره‌سری می‌کنند، خیلی دیر صدای مردم را می‌شنوند و نه تنها خود زیر دست و پا له می‌شوند که هزینه‌ی مردم را در حرکت به پیش سنگینتر می‌کنند.
آینده، نه تنها آینده‌ی دور که همین آینده‌ی نزدیک نیز، از آن مردم است. ایستادگی، و شور و شعوری که مردم در این ایستادگی نشان دادند تحسین جهانیان را بر انگیخت. چنین مردمی شکست نمی‌خورند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست