سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مخالفت با "بیانیه در محکومیت کمک دولت آمریکا"


م. چشمه


• در رابطه با کمک خارجی در شرایط حاضر، یعنی در پی شکست جنبش اصلاحات در ایران، دو خطر مهم جنبش دمکراسی خواهی ایران را تهدید میکند. یکم، ناامید شدن از مردم ایران و چشمداشت به عامل خارجی بمثابه عامل نجات دهنده، و دوم، تنزه طلبی و میدان دادن به فرصت طلبان و دکانداران سیاسی برای گرفتن کمک از دول خارجی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ فروردين ۱٣٨۵ -  ۵ آوريل ۲۰۰۶


اخيراً بيانيه ای با امضای تعدادی از شخصيتهای شاخص سياسي- فرهنگی اپوزيسيون خارج از کشور در تقبيح اختصاص ٨۵ ميليون دلار از طرف دولت آمريکا در جهت "کمک به نيروهای مخالف رژيم جمهوری اسلامي" منتشر شده است. در ميان اسامی امضاء کننده نام شخصيتهائی مانند علی اصغر حاج سيد جوادي، هوشنگ کشاورز صدر، نسيم خاکسار، علی راسخ افشار، مجيد زربخش، ناصر پاکدامن، هدايت متين دفتري، بهمن نيرومند، رضا براهنی و شهرام غنبری بچشم ميخورد. اين بيانيه در حقيقت بيکی از بزرگترين تابوهای اپوزيسيون سياسی ايران يعنی تماس با دول خارجی و احتمالاً دريافت کمک از آنان برخورد کرده و آنرا شديداً محکوم ميکند. بيجهت نيست که اخيراً در زمينه سخنرانی علی افشاری و اکبر عطری در سنای آمريکا چنين هياهوئی بپا گرديد. به باور نگارنده، بيانيه که با روحيه ای تنزه طلبانه و صرفاً روشنفکرانه تدوين شده است، حکمهای مطلق و جهانشمولی را صادر ميکند که ميتوانند در مواردی بمثابه سدی در مقابل جنبش رهائی بخش مردم ايران عمل کنند. در بند يک بيانيه ميخوانيم: "۱- اپوزيسيون مستقل ايران دريافت هرگونه کمک (اعم از مالی و غير مالي) از ايالات متحده و ديگر دولتهای خارجی را عملی مذموم و از نظر اخلاق سياسی مطرود ميداند، آنرا محکوم و توهينی آشکار به مردم ارزيابی ميکند." (۱) اگر بخاطر حساسيت بخشی از اپوزيسيون، ايالات متحده را از حکم فوق حذف کنيم، معلوم نيست چرا دريافت برخی کمکها از پاره ای دول خارجی آنهم بصورت علنی و شفاف که مستقيماًً به اعتلای اپوزيسيون ايران کمک ميکند، نادرست است! فی المثل اگر اپوزيسيون ايران کمکهائی را از دولتهائی مانند سوئد، هلند و يا کانادا بمنظور راه اندازی کانالهای راديو- تلويزيونی و يا تسهيل ارتباطات اينترنتی دريافت کند چه گناه کبيره ای مرتکب شده و چه توهين آشکاری به مردم ايران کرده است!؟
 
اين اصل درستی است که هر جنبش آزاديبخشی ميبايست در اساس بر روی انرژی و منابع مردمی خود تکيه کند. اما بسيار ساده لوحانه است اگر فکر کنيم که اپوزيسيون پراکنده و ضربه ديده ايران در مقابله با رژيمی اينچنين بهيمی و سرکوبگر که بر دريائی از نفت و گاز خوابيده و در مواجهه با خطر همواره بسيار انعطاف پذير عمل کرده است، ميتواند در عصر جهانی شده بدون کمک خارجی و از جمله کمک از دول خارجی بر حريف فائق آيد. واقعيت بديهی و پيش پا افتاده ايست که سياست خارجی دولتها و از جمله ارائه کمک آنها به اپوزيسيون برخی کشورها در اصل در جهت منافع خود اين کشورها است. اما اين مسأله بدين معنی نيست که در هيچ دورانی و در هيچ موردی منافع يک دولت خارجی نميتواند با منافع اپوزيسيون يک کشور ديگر در يک مسير قرار گيرد. در واقع هنر اپوزيسيون تشخيص صحيح اين موارد و موقعيتها است. در حال حاضر بنظر ميرسد که سياست اعمال فشار تا حد تغيير رژيم توسط دولت آمريکا و برخی دول اروپائی در مورد رژيم ايران با سياست اپوزيسيون تحول طلب ايران همسوئی نشان ميدهد. وظيفه اين اپوزيسيون در حال حاظر در زمينه ارائه کمک از طرف دولت آمريکا نه تقبيح اين کمکها، بلکه عنوان کردن اين موضوع است که دولت آمريکا همراه با ساير دول اروپائی در زمينه محکوم کردن نقض حقوق بشر در ايران و ارائه کمک به جنبش دمکراسی خواهی ايران بسيار کوتاهی کرده و اکثراً در صدد بوده اند تا با رژيم جمهوری اسلامی از در سازش در آيند.
 
بيانيه در بند چهارم حکم مطلق ديگری صادر ميکند. اينکه "چشم دوختن به کمک خارجی نشانه وابستگی است." (همانجا). آيا صادر کردن اينچنين حکم کلی و جهانشمولی بسيار ناپخته و نادرست نيست؟ کمی به تاريخ مراجعه کنيم. آيا چشم دوختن پاره ای از مبارزان صدر مشروطه بکمک دولت انگليس در مبارزه با استبداد داخلی ناشی از وابستگی آنان به انگليس بود؟! آيا در اواخر جنگ جهانی اول استفاده لنين و درخواست کمک وی از دولت آلمان برای بازگشت به روسيه ناشی از وابستگی وی به دولت آلمان بود! و يا در زمان جنگ جهانی دوم استفاده دوگل و نهضت مقاومت فرانسه از کمکهای متفقين در مبارزه با فاشيسم و اشغال نظامی فرانسه نشانه وابستگی آنان به انگليس و آمريکا بود! و صدها مورد ديگر. از آنجا که بسياری از شخصيتهای امضاء کننده بيانيه از چنين مسائلی با اطلاع اند، معلوم نيست نيت واقعی آنان از تدوين چنين بيانيه هائی چيست؟ آيا يادآوری مکرر کودتای ۲٨ مرداد (که کابينه قبلی آمريکا نيز از بابت آن از مردم ايران عذرخواهی نمود) به قصد آموزش از تاريخ است، و يا به قصد دامن زدن و عمده کردن تضاد با آمريکا است؟
 
بيانيه در جای ديگری با اشاره به "سرنوشت غم انگيز مبارزات مردم افغانستان" تلويحاً حمله نظامی آمريکا به افغانستان را غم انگيز ميداند و اوضاع کنونی اين کشور را ناشی از دخالتهای آمريکا ميداند. اما بيانيه توضيح نميدهد چگونه مردم ستمديده افغانستان ميتوانستند بدون کمک خارجی که حمايت سازمان ملل را نيز با خود داشت، باين زوديها از شر جرثومه طالبان – القاعده رهائی يابند! و آيا برای تمدن جهانی موجوديت القاعده در افغانستان قابل قبول بود؟ آيا اينچنين موضع گيری عملاً بمفهوم ترجيح دادن رژيم طالبان به رژيم فعلی افغانستان با تمام کاستيها و جوانب غير دمکراتيک آن نيست؟
 
نگارنده اين سطور در عين حال معتقد نيست که هر گونه کمک خارجی را در هر شرايطی ميتوان و ميبايست پذيرفت. مخالفت من با اين بيانيه از يکطرف بخاطر طرح يکسری احکام مطلق و کلی آن در رد هر گونه کمک خارجي، و از طرف ديگر، بخاطر نا ديده گرفتن تضاد عمده مردم ايران با حاکميت ارتجاع آخوندی و دامن زدن به ستيزه جوئی با آمريکا است. آنهم در شرايطی که آمريکا، حد اقل ظاهراً، بدفاع از حقوق دمکراتيک مردم ايران بر خاسته است.
 
در رابطه با کمک خارجی در شرايط حاضر، يعنی در پی شکست جنبش اصلاحات در ايران، دو خطر مهم جنبش دمکراسی خواهی ايران را تهديد ميکند. يکم، نااميد شدن از مردم ايران و چشمداشت به عامل خارجی بمثابه عامل نجات دهنده، و دوم، تنزه طلبی و ميدان دادن به فرصت طلبان و دکانداران سياسی برای گرفتن کمک از دول خارجي.
 
۱۵ فروردين ۱٣٨۵
 
۱. "بيانيه در محکوميت کمک دولت آمريکا" ايران امروز. ۲۹ مارس ۲۰۰۶
 
                   


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست