سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کره و مسائل بین المللی (۱)
مصاحبه سان وو لی با نوام چامسکی


سان وو لی - مترجم: ناهید جعفرپور


• انسانها امروز در مقابل بزرگترین خطر تاریخ قرار گرفته اند. این چنین چیزی تاکنون وجود نداشته است. منظورم این است که دو بحران بزرگ وجود دارد که در واقعیت زندگی آینده بشریت را بزودی بطوری جدی تهدید می کند. وحشتناکترینش جنگ هسته ای است. این یک مشکل جدی است و در حال حاضر هیچ کجا به اندازه کافی در باره آن بحث و گفتگو نمی شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ فروردين ۱٣٨۵ -  ۴ آوريل ۲۰۰۶


سئوال: حال شما چطور است. سلامتی برقرار است؟
 
جواب: تشکر. همانطور که می بينيد حالم خوب است.
 
سئوال: آيا شما در اين اواخر در باره کره تم خاصی را دنبال می کنيد؟
 
جواب: کره در جهان نقش بسيار مهمی را ايفا می کند. اولا اينکه توسعه اقتصادی در اين کشور بسيار استثنائی بوده است. همچنين از زمانی که ديکتاتور يون سرنگون شد توسعه سياسی اش هم قابل توجه شده است. در واقع جامعه ای زنده وهيجان انگيز شده است. خيلی چيزها اتفاق می افتد.
اگر به کره بروم برخی چيزها وجود دارند که بايد انجام بدهم. دعوت نامه من را سازمان بين المللی صلحی در کره صادر کرده است. سازمانی که تلاش می کند اختلافات ميان کره جنوبی و شمالی را تا حدودی حل نمايد. من به احتمال قوی در اين باره کارهائی خواهم نمود. دعوت نامه ديگری از جزيره يجو دارم. جائی که خيلی دلم می خواهد بروم. فکر می کنم در آنجا سالگرد يک قتل عام برگزار می شود. آنجا جائی است که من هميشه دلم می خواسته بروم. من اعتقاد دارم که دولت و رئيس جمهور هر دو در مقابل يک بحران اتمی خطرناک موضعی عاقلانه را پيش گرفته اند.
 
سئوال: ما در کره در باره رسوائی گزارش تحقيقات تقلبی دکتر هاوانگ شوکه شديم. آيا شما در اين باره چيزی شنيديد؟
 
جواب: بله طبيعتا
 
سئوال: گذشته از جدل های بر سر وجود ياخته های تيره ای پراهميت، برخی چنين استدلال می کنند که اين گونه تحقيقات يعنی تحقيقاتی که ضروريند تا ياخته های تيره ای را از جنين جدا نمود، به لحاظ اخلاقی قابل فکر است. شما در اين باره چه فکر می کنيد؟
 
جواب: من فکر می کنم که بايد اين کار به نوعی انجام شود که حقوق انسانی را خدشه دار نکند. من اعتقاد دارم آن ياخته های تيره ای که بطور معمول برای کار تحقيقی جمع آوری می شوند از جنين هائی گرفته می شوند که منهدم شده اند. بنابراين اگر که اين ياخته ها مورد استفاده قرار گيرند به کسی آسيب نمی رسد. در واقعيت هم اين خود امکانی را به وجود می آورد تا سلامتی و زندگی بسياری از انسانها بهبود يابد و شايد هم بطوری جدي. در واقع سئوال اينجاست که ياخته های يک نوزاد مرده را می توان برداشت تا شايد توسط آن زندگی بسياری از انسانها را نجات داد و همچنين برای تحقيقات استفاده نمود؟. تحقيقاتی که بسيار موثر است و دانش را جلو می برد و بسياری از بيماری های لاعلاج   را با استفاده از اين ياخته ها علاج می نمايد؟ من اعتقاد دارم که اين کار با ارزش است. من واقعا متاسفم که اين اتفاق افتاد. ولی يک چنين اتفاقاتی پيش می آيد. تحقيقات علمی با تحقيقات تاريخی فرق دارند. اگر اشتباهی شود و يا تقلبی صورت گيرد، خيلی سريع جلوی آن گرفته می شود. زيرا که انسانهای ديگری اين آزمايشات را ادامه می دهند. اين مسئله هميشه وجود داشته است اما همواره تحقيقات ادامه داشته است.
بطور واقعی من فکر می کنم در اينجا سئوالات مهمتری وجود دارند. در اينجا اوضاع بسيار جدی است. اوضاعی که شايد آنچنان غمناک نباشد اما بطور دراز مدت بسيار مهمند. موضوع بر سر مقالات در مجلات پر تيراژ و مهم است. اگر که يک بررسی آماری کنيم می بينيم که همواره به نفع کسانی که سرمايه گذاری می کنند در فضائی مشخص پيش گوئی هائی می شود و اين پيش گوئی ها تعيين می کنند که چه چيزی علنی شود و چه چيزی علنی نشود. به اين مفهوم که کارهای آزمايشی و تفسير اين کارها به نفع کنسرن ها مشخص می شوند. کنسرن هائی که آنها را تامين مالی می کنند. اين تنها يک تقلب نيست.   به اين معنی که اخبار منفی گزارش داده نمی شوند. مسئله اين جاست که اخبار گزينش می شوند. البته اين موضوع را به اين سادگی ها نمی شود اثبات نمود. اما بطور دراز مدت خود اين قضيه می تواند نتايج منفی داشته باشد. يعنی اينکه بايد ديد داروهائی که انسانها استفاده می کنند در دراز مدت چه ريسک هائی به همراه خود خواهند داشت؟
در باره تحقيقات هاوانگ با وجود اينکه اين تحقيقات اتفاقی بسيار بد و برخوردی غلط بود اما خوشبختانه به کسی آسيب نرساند. اگر اطلاعات در باره يک دارو تقلبی باشد، آنوقت بايد طور ديگری به اين قضيه نگاه کرد. در اينجا اين مشکل وجود دارد و آنهم مشکلی بزرگ که همانطور که گفتم برای تصيح اين مشکل احتياج به زمان و تحقيق مجدد است. نمونه های ديگری هم در اين مورد وجود دارند. مثلا مسموميت در اثر سرب که موضوعی بسيار مهم است. هيچکس نمی داند چه تعدادی کودک در جهان در اثر اين مسموميت مرده و می ميرند. زمانی که در سال های ۲۰ کنسرن ها شروع کردند از سرب برای بنزين استفاده کنند دقيقا می دانستند که اين سرب سمی است. اما آنها اين قضيه را فاش نکردند. آنها به اندازه کافی از اين قدرت سياسی برخوردار بودند که نگذارند دولت ها اين موضوع را مجددا مورد تحقيق قرار دهند و يا افشا کنند. در حدود ۵۰ سال طول کشيد تا بالاخره اين مسئله افشا شد. هزينه ها وحشتناک بود. دقيقا بسياری از مسائل ديگر در اطراف ما چون اين مسئله پيش می روند. باز هم مثال ديگری می زنم، در سرتاسر جهان درجه ابتلا به سرطان روز بروز در حال رشد است. بخصوص در کشورهای صنعتی و کاملا مشکل است که بتوان تک تک عوامل را دنبال نمود. اما اين احتمال قوی هم وجود دارد که سموم شيميکال باعث اين مسئله می باشند. کنترلی واقعی برای از بين بردن اين سموم انجام نمی پذيرد. حال چرا اين کنترل نمی شود بر می گردد به قدرت نهاد های مالی و قدرت کنسرن ها و ... و هم چنين قدرت بر دولت ها که ماهيتا وظيفه دارند کنترل اساسی بکنند که از گسترش سمومی که باعث تهديد جامعه می شود جلوگيری نمايند.
بطور واقعی هم اين اتفاقات غمناک را، يعنی اتفاقاتی که باعث می شوند زندگی انسانها به خطر انهدام بيافتند، گذشته از فجايع زيست محيطی و اين مسئله که هيچ اقدامی در اين باره نمی شود و گرم شدن کره زمين که واقعا بحرانی اساسی برای بشريت است و ...... را بايد بسيار جدی گرفت و در مقالبش کاری کرد تا اين خسارات نقصان يابند. زيرا اگر در مقابل اين خطرات کاری کنيم شايد بتوانيم زندگی برای نوه هايمان را قابل تحمل کنيم. بنا بر اين در مقابل اين آسيب های بسيار بزرگ بر داشتن ياخته از جنين مرده خيلی کوچک و ناچيز بنظر می رسد.
 
سئوال: شما بعنوان يک نفر با تحصيلات آکادميک در افکار عمومی در باره اين مشکل يعنی نتيجه گيری متقلبانه از تحقيقات چه کرده ايد؟ و اصولا در ايالات متحده آمريکا با اينگونه تقلب ها چگونه برخورد می شود؟
 
جواب: وقتی آدم مجلات علمی را می خواند و مقالات را ملاحظه می کند، بعضی وقت ها اين طور به نظر می رسد که نويسنده ها مقالاتی می نويسند که در اين مقالات از نظرات قبلی خود عقب نشينی می کنند زيرا تحقيقات بعدی نشان می دهند که آنچه که آنان نوشته بودند غلط بوده است. يا اينکه آنها اطلاعات را دوباره بازنگری می کنند و می بينند که نتيجه ديگری بدست آمد از آنچه که آنان حدس می زدند. بسياری ديگر مقالاتی می نويسند که در آن مقالات نظرات خود را تصحيح می کنند. در بسياری از بخش های علمی سريعا برای جلوگيری از چنين مشکلاتی تصيحاتی انجام می پذيرد و بايد سريعا عمل شود. اما آنچيزی که به هزينه های مالی برمی گردد به لحاظ شيوه مشکل و پيچيده تحقيق مجدد بسيار مشکل ساز است. اما در اين باره بسيار جدی عمل می شود و من نمی دانم که آيا شکل بهتری برای برخورد با اين قضيه وجود دارد يا نه. دانشمندان ضرورتا کارهای همديگر را امتحان می کنند ( کنترل می کنند) و در اينجا می تواند زدو بند هائی شکل بگيرد.
 
سئوال: آيا اين آدمها يک طوری مجازات می شوند؟   آيا دستگير می شوند؟
 
جواب: بله و نه . تقلب در تحقيقات جرم نيست. بلکه تنها نادرست است. برای مثال به کنسرن های توتون نگاه می کنيم .کنسرن هائی که مدتها طولانی اطلاعات در باره انعکاس مرگ آور آن چيزی را که می سازنند مخفی داشته و از آن حرفی نزدند. در اين راستا برخی از مجازات ها هم صورت پذيرفت که خيلی سخت هم نبودند. کنسرن ها خيلی ساده برای جرائمشان مجازات نمی شوند. جنايت های کنسرن " وايت ـ کالور " به ندرت مجازات می شوند. در اين باره تحقيقات بسياری وجود دارد. در اين تحقيقات از دو مثال صحبت می شود: موضوع بر سر دو کنسرن بزرگ داروئی است. من فکر می کنم کنسرن های " الی   لی لي" و " اسميت کلين" که در حال حاضر در يک کنسرن بزرگ ديگر ادغام شدند. اين موضوع بر می گردد به سالهای ٨۰ . تا آنجائی که خاطرم است، يک سری شکايت بر عليه اين دو کنسرن شده بود. زيرا که اين کنسرن ها اطلاعات در باره برخی دارو ها را عوض نموده بودند و در آنها دستکاری کرده بودند. اطلاعات غلطی که باعث مرگ هزاران نفر در جهان شد.  
  در حدود ٨۰۰۰۰ هزار انسان پيدا شدند که بخاطر اين دارو ها بسيار زجر کشيده بودند و به اين لحاظ هم يک طومار تهيه نموده و بر عليه اين کنسرن ها شکايت نموده بودند. البته در دادگاه برنده شدند و اين کنسرن هم خسارتی شامل ٨۰۰۰۰ دلار پرداخت نمود يعنی نفری يک دلار برای کسانی که اين همه سخت آسيب ديده بودند. اگر يک آدم مسئول اين بود که ٨۰۰۰۰ نفر آسيب ببينند، مطمئنا حکم دادگاه مبنی بر پرداخت جريمه نقدی ٨۰۰۰۰ دلاری نبود و مجازات خيلی سنگين تر از اين بود اما اين چنين با جنايت های کنسرن ها معامله می شود. در واقعيت هم بررسی های بسياری در باره اقدام به قتل عمد از سوی کنسرن ها وجود دارد. اينکه کسی با اين آگاهی که کاری را می کند باعث مرگ افراد می شود به آن کار دست بزند . اين کار را قتل عمد از سوی کنسرن هامی گويند و خيلی هم اتفاق می افتد ولی هيچگاه دنبال اين جرائم گرفته نمی شود.
در انگلستان قرن هاست که اين رويه ادامه دارد .يعنی دقيقا از زمان انقلاب صنعتي. اولين کتاب در باره قتل عمد کنسرن ها که از سوی حقوق دان بريتانيائی نوشته شد ، هفت يا هشت سال پيش علنی گشت. نويسنده از من خواست که مقدمه ای بر اين کتاب بنويسم. دقيقا من تازه از اين طريق فهميدم که چنين کتابی نوشته شده است. اما آنچيزی که به آمريکا برمی گردد: من اصلا مطمئن نيستم که تا چه اندازه در آمريکا اين مسئله مورد تحقيق قرار گرفته است. سيستم های قدرتمند شيوه هائی دارند که توسط آن خود را در مقابل مجازات ها حفظ می کنند. در واقع هم اين قضيه در باره تمامی موضوعات بين المللی صادق است. مثلا اگر به تريبونال نورنبرگ / توکيو توجه کنيم ، بخصوص درنورنبرگ در آنجا روبرت جکسون نماينده شاکی اصلی به اين نتيجه رسيد که ما وقتی بطور کل جناياتی را از اين قبيل فقط محکوم می کنيم، وقتی خودمان اين جنايات را انجام می دهيم همين روند محاکمه برای ما بايد صورت پذيرد. اين اتفاق افتاد؟ بزرگترين جنايت بين المللي، آنطوری که در نورنبرگ از آن نام برده شد ،يعنی جنايتی که باعث تمامی اين بدبختی هاست و اين جنايت ها از آن ناشی می شود و انسانهائی در نورنبرگ برايش به دار آويخته شده اند، جنايت حملات جنگی است. اين حملات جنگی هم بسيار جدی تعريف شده اند. حمله جنگی اين است   که کسی نيروهای نظامی اش را به کشوری ديگر گسيل کند.  
باشه من در زمانی مناسب به اين مسئله برخورد خواهم کرد.
 
سئوال: در بعد مشخصی پيشرفت های علمی و تکنولوژی در انسان حس وحشت را بر می انگيزد. شما با توجه به اين مسئله آينده بشريت را چگونه می بينيد؟
 
جواب: انسانها امروز در مقابل بزرگترين خطر تاريخ قرار گرفته اند. اين چنين چيزی تاکنون وجود نداشته است. منظورم اين است که   دو بحران بزرگ وجود دارد که در واقعيت زندگی آينده بشريت را بزودی بطوری جدی تهديد می کند. وحشتناکترينش جنگ هسته ای است. اين يک مشکل جدی است و در حال حاضر هيچ کجا به اندازه کافی در باره آن بحث و گفتگو نمی شود. اما وقتی که ما نوشته ها و بررسی های تحليل گران استراتژی   و همچنين ديگر کسان را که به اين موضوع پرداخته اند، نگاه می کنيم، می بينيم که بسياری از اين ها بحران امروزی را بعنوان جدی ترين بحران تا کنونی و جدی تر از هر بحرانی در زمان جنگ سرد می دانند.
خيلی چيزها می تواند اتفاق بيافتد. از همه بدتر اين است که تروريست ها بتوانند تسليحات هسته ای را مورد استفاده قرار دهند. برای مثال بکاربری يک بمب هسته ای در نيويورک است.
سازمان امنيت آمريکا اين تخمين را زده است که   امکان بکارگيری يک بمب سه گوش در عمليات بعدی و انفجار آن در حدود ۵۰% است. همانزور که می دانيد هيچکسی نمی تواند پيشگوئی کند که آسيب ها و خسارت های آن چقدر است.
اما جدی تر از همه يک حمله واقعی هسته ای است و اين روز به روز احتمالش بيشتر می شود. اگر به آنچه که بنام سيستم دفاعی موشکی نام دارد توجه کنيم آنزمان به دلايل ادعای بالا پی خواهيم برد. خوشبختانه تا به امروز اين سيستم دفاعی موشکی هنوز نشانی از خود بروزنداده است که عمل خواهد نمود و از اين بابت هم مرتب انتقاد می شود که پول برای چيزهائی خرج می کنيم که خوب عمل نمی کند. اما اين يک سوءتفاهم است زيرا خطرواقعی از سوی سيستم دفاعی موشکی زمانی است که نشان دهد عمل می کند. اگر آمريکا يک سيستم دفاعی داشته باشد که بتواند از آن استفاده کند آنزمان هر دشمن فعالی وسيله ای می سازد تا قدرت آن را خنثی کند. منظور روسيه و چين است. که اين کار را کرده اند آنهم نه تنها فقط با گسترش گسترده تاسيسات اتمی شان و تسليخات اتمی شان، بلکه با ابزاری که می تواند هر گونه سيستم دفاعی موشکی را خنثی سازد واين مسئله خود خطر را صدچندان می کند. آنهم نه فقط برای آمريکا بلکه برای تمامی جهان.
اين سيستم دفاعی موشکی و موشک های هسته ای اش از سوی سيستمی اتمی کنترل می شود و با کامپيوتر فعال می شوند. ما جزئييات کار روسيه و چين را نمی دانيم اما در باره سيستم آمريکا خيلی می دانيم. سيستمی که دقيقا نشانه گيری شده اند. اين سيستم تا کنون صدها اشتباه کامپيوتری داشته است. صدها نمونه که کامپيوتر اشتباهی اعلام خطر نموده است و اعلام نموده است که يک حمله موشکی انجام می پذيرد و در اين حالت برای انسانها چند دقيقه بيشتر زمان نمی ماند که تشخيص دهند آيا حمله ای وجود دارد يا نه و بدبختانه تا کنون کنترل انسانی به اين نتيجه رسيده است که اعلام خطرها اشتباه بوده است. اما کافی است که تنها يکبار اين مسئله اشتباها انجام نپذيرد آنزمان چه فاجعه ای رخ خواهد داد؟   اما سيستم روسی و چينی اين چنين دقيق هدف گيری نشده است. بنابراين سيستم دفاعی موشکی آمريکا و بعد وسيع امکانات نظامی اش   ، روسيه و چين را مجبور می نمايند که امکانات خود را گسترش دهند و اين مسئله برای کره جنوبی و ژاپن خطر بزرگی است. زيرا که آنها دقيقا در وسط قرار گرفته اند. اگر چين نيروی نظامی اش را تقويت کند در اين صورت هند هم به همان سرعت و وسعت قدرت نظامی اش را بالا می برد. اگر هند قدرت نظامی اش را گسترش دهد در اين صورت پاکستان هم همان کار را خواهد نمود و به اين صورت کشور ها يکی بعد از ديگری به اين کار دست می زنند. هر چه بيشتر گسترش تسليحاتی شود به همان اندازه خطر بزرگتر می شود. مسلما اين تسليحات آنچنان   بزرگ و قوی نيستند اما مهم اين است که از کنترل خاصی برخوردار نيستند و اين مسئله هر روز بيشتر و بيشتر می شود.
 
سئوال: باشد. ما مجددا در باره مشکل تسليحات هسته ای صحبت خواهيم نمود. بگوئيد دومين خطر چيست؟
 
جواب: دومين خطر فاجعه های زيست محيطی است. در اينجا موضوع بر سر مدت زمانی طولانی است. يک جنگ هسته ای می تواند در اثر يک اتفاق فردا اتفاق بيافتد. فجايع زيست محيطی در مدت زمانی دراز اتفاق می افتند. اين اتفاق خواهد افتاد و بسيار جدی است. هيچکس نمی داند پيامد ها چيست اما مسئله ای جدی است.
 
سئوال: شما در باره دولت بوش چه ارزيابی داريد ؟ جنگ عراق هنوز به پايان نرسيده است چگونه می توان به آن خاتمه داد؟
 
جواب: دولت بوش خطرناکترين دولت هائی است که در آمريکا وجود داشته است. منظور من اين است آنها در دوبخش مقاصدی و برنامه هائی را دنبال می کنند که ما هم اکنون در رابطه اش   و خطراتش صحبت نموديم. آنها همچنين برنامه هائی را دنبال می کنند که خطر ترور را افزايش می دهند. چيزی که بسيار مشکل ساز است. اين جنگی هسته ای نيست اما بسيار جدی است و تقريبا آگاهانه به اجرا در می آيد.  
مثلا جنگ عراق با اين انتظار اجرا شد که اين جنگ خطر های توسط تروريسم و گسترش تسليحات هسته ای را افزايش دهد و در واقعيت هم همين جوری شد. يکی از سازمان های امنيتی آمريکا که قبلا اين هشدار را داده بود، تائيد کرد که اين واقعه انجام پذيرفته و مثلا تعداد حملات تروريستی درست يکسال بعد از جنگ تقريبا سه برابر شد و اين افزايش همچنان ادامه دارد. آنچه که آنها می کنند علاوه بر افزايش خطر و صدمات برای   مردم آمريکا ، مسئله دومی هم وجود دارد و آنهم سياست اقتصادی است که نسل های آينده را   شديدا تحت فشار قرار خواهد داد. خسارات اين سياست اقتصادی را هم نوه های ما بايد بپردازند. تا زمانی که آنها می توانند جيب هايشان را پر کنند برايشان بی تفاوت است که چه اتفاقی در آينده خواهد افتاد. بنابراين آنها و دوستانشان پول زيادی به جيب می زنند اما نوه های آنها زمانی بايد جواب گو باشند و خسارت اين سياست ها را بپردازند. اين چيزی که هم اکنون از جلوی چشمان ما می گذرد رسوائی بزرگی است.
برای مثال سيستم سلامتی و بهداشت آمريکا نمونه ای برای تهاجم به زندگی تمامی ملت های کشورهای صنعتی است. هزينه ها دوبرابر بيشتر از تمامی کشورهای ديگر صنعتی است. ولی نتيجه کاملا تاسف بار است. اوضاع آنچنان وخيم است که تصور نمی شود و دليلش هم اين است که همه چيز خصوصی است. تامينات بهداشتی هزينه بالای اداری دارد هزينه ای که ديگر سيستم ها ندارند. همچنين خيلی قوی کنترل می شوند. بوروکرات های شرکت های بيمه از روی سر دکتر ها همه چيز را کنترل می کنند. پرسشنامه های زيادی بايد پر شوند و نتيجه تنها هزينه بالاست و در مقابل خدمات رسانی بسيار بسيار وخيم است و تازه هر روز بدتر هم می شود.
اگر می خواهی بدانی که تا چه اندازه وخيم است و تا چه اندازه بصورت بوروکراسی و کاغذ بازی پيش می رود می بايست تنها نگاهی به روند " سيستم مديکير" بياندازي. جائی که دارو در اختيار انسانهای مسن قرار می دهد. آنها قانون جديدی برای بيمه پزشکی داروئی در فضای " مديکير" وضع نمودند. اين قانون از سوی شرکت های بيمه و کنسرن های داروئی پيشنهاد و مورد پذيرش قرار گرفت. واقعا يک هديه غير قابل تصور از جانب آنهاست. آنها مدارکی با صدها صفحه تنظيم نمودند و برای تمامی سالمندان کشور فرستادند. من هم يکی بدستم رسيد. همچنين همسر من هم يکی گرفت. اگر مهم نبود به آن می خنديديم . در حدود صد صفحه در باره اين است که چه مزايائی وجود خواهد داشت اگر که از " مديکير" دارو بگيريم. من می بايست يک تيم از دستياران بررسی و تحقيق را در خدمت می داشتم تا اينکه تنها بفهمم اين سئوالات چه معنی می دهند و چه می خواهند بگويند. اگر آدم ٨۰ ساله است هرگز نخواهد فهميد که موضوع از چه قرار است و چه بايد بکند. منظورم اين است که اين پرسشنامه يک کابوس کاغذ بازی است.
هدف اين کنسرن داروئی اين است که شرکت های بيمه و کسانی که خدمات بهداشتی می دهند را ثروتمند کند. قيمت دارو در آمريکا از تمامی جوامع ديگر صنعتی بالا تر است. قيمت برخی دارو ها ده برابر بيشتر از همان دارو توليد شده در کارخانه جات شعبه اين کنسرن در کشورهای ديگر است.   در تمامی کشورهای ديگر سود سرشار حاصل می شود اما در اينجا سود مطلق حاصل می شود. تمامی اين اقدامات برای اين است که سود بيشتر شود و خدمات و دارو رسانی مشکل تر. اين به آن معنی است که سالمندان ديگر از دسترسی مرتب به دارو های موردنيازشان محروم گردند.
برای اکثر مردم در اين کشور اين مسئله بحران شخصی وحشتناک عظيم است و مسلما برای نسل های آينده فشاری مضاعف است. قيمت ها هر روز در حال افزايشند و در واقع بخشی بزرگ از بودجه مردم را بخود اختصاص داده است. از اين رو اين دولت از هر جهت خطرناک است.
ادامه دارد


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست