سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کشتارها را به یاد آر!


مسعود نقره کار


• رعشه ها و تشنج های انتخاباتی, به ویژه طی چند هفته ی اخیر, که حتی به جسم و جان بخشی از به اصطلاح "اپوزیسیون" حکومت اسلامی و "روشنفکران" در خارج کشور افتاده است, این سوال را سبب شده است که آیا با چنین حافظه تاریخی و با چنین"اپوزیسیون" و "روشنفکرانی" کشتار هزاران دگراندیش در ایران و جنایت های حکومت اسلامی می روند تا به دست فراموشی سپرده شوند؟ نخست وزیر کشتار دگراندیشان, رئیس جمهور برگزیده بخش بزرگی از دگراندیشان میهنمان است, تاریخی اینگونه سراغ دارید؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۷ خرداد ۱٣٨٨ -  ۷ ژوئن ۲۰۰۹


    عدم تحمل دگراندیش از هنگام سلطه اسلام بر سرزمین مان, ابعادی دیگر یافت , ویژگی ی مساله ساز و مشگل آفرینی که در مهمترین و پایه ای ترین کتاب ها و متن های اسلامی به وضوح تبلیغ و ترویج شده است . در این کتاب ها و متن ها وجود پاره ای تناقض ها , برداشت های اسلامی معتدلی را نیز سبب شده اند اما تناقص ها و بر داشت ها ی معتدل نتوانسته اند برگرایش غالب عدم تحمل دگراندیش به عنوان خصلت اساسی و مهم اسلام در ایران سایه افکنند. تاریخ اسلام در ایران نشان داده است حکام اسلامی در کردار سیاسی , اجتماعی و دینی دگر اندیش ستیز و دگر اندیش کش بوده اند .
اعراب مسلمان از همان آغاز اشغال ایران - که تا به امروزنیز ادامه یافته است - پیروان ادیان زرتشتی ,یهودی و مسیحی را " اهل ذمه " و دیگران را موالی یا" بندگان آزاد شده" وعجم یا" گنگ زبان" و مشرک خواندند. اینان پس ازشکل گیری ده ها فرقه و شاخه و شعبه ی اسلامی حتی به مسلمانان دگراندیش برچسب کافر , ملحد , مرتد , منافق و زندیق زدند , و به این وسیله ابزار های مطلوبی برای مشروعیت بخشیدن به آزار و اذیت , تکفیر , زندان, شکنجه وکشتار دگراندیشان و مخالفان بوجود آوردند. بساط کتاب سوزان ها , کتاب شستن ها , کشتار دگر اندیشان و حتی قطعه قطعه کردن آن ها از ان هنگام پر رونق تر شد.!
حکومت اسلامی ایران که نام " جمهوری اسلامی ایران " بر خود نهاده است , تجلی تمامی سلسله ها و دود مان هایی ست که عدم تحمل و کشتار دگراندیشان از ویژگی های شان بود.آیت الله خمینی , بنیانگذار حکومت اسلامی ایران, در عرصه ی عدم تحمل و کشتار دگراندیشان همان کرد که اسلاف اش در ایران کردند.
۵ فقره کشتار دگراندیشان ,که طی سی سال گذشته به فرمان آیت الله خمینی و پیروان اش به وقوع پیوست , ابعاد   عدم تحمل و نابردباری این حکومت در قبال دگراندیشی و مخالفت را نشان می دهد:

۱- کشتار آغاز انقلاب, سال های ۵٨-۱٣۵۷:
کشتار این سال ها اکثرا" مسولین رژیم پهلوی را در بر گرفت. نخست وزیر , وزیران , فرماندهان ارتش و نیروی انتطامی و امنیتی( اطلاعاتی) و بسیاری از مسولین , کارکنان و وابستگان به دربار و دوایر کشوری و لشکری قربانیان این کشتاربودند. محاکمه های این قربانیان نا عادلانه و منطبق با قوانین قضایی و حقوقی بین المللی نبود. در این کشتار روحانیون وابسته به در بار , حتی موذن هوادار رژیم پهلوی , برنامه ساز رادیو و تلویزیون و گوینده اخبار در رادیوو تلویزیون, وعده ای از سرمایه داران و زمینداران نیز تیر باران شدند و یا به طرز فجیع به قتل رسیدند. در میان قربانیان این کشتار بودند کسانی که هیچ جرمی مرتکب نشده بودند و تنها به دلیل حمایت و یا همکاری با رژیم پهلوی اعدام شدند.
حکومت اسلامی در این سال ها تعدادی از بهاییان ودیگر مسلمانان مخالف حکومت اسلامی رانیز اعدام کرد.بهائیان , به عنوان بزرگ ترین اقلیت مذهبی در ایران که بیش ٣۰۰ هزار ایرانی را شامل می شوند ,از آن هنگام تا کنون بزرگ ترین قربانیان عقیدتی حکومت اسلامی اند.
در این سال ها حکومت اسلامی در یورش به کردستان و ترکمن صحرا تعدادی از مخالفان سیاسی و عقیدتی خود را اعدام کرد , و یا به قتل رساند. در مورد تعداد دگراندیشان به قتل رسیده به دست حکومت اسلامی در این دوره آمار دقیقی در دست نیست , گمان زده می شود صدها دگراندیش در این دوره اعدام , و یا به اشکال گوناگون به قتل رسیدند. .
علاوه بر کشتار دگراندیشان, حکومت اسلامی تعداد قابل ملاحظه ای از قربانیان بی سوادی , بیکاری و فقر, به ویژه معتادان و خودفروشان را اعدام کرد , و یا به طرز فجیعی به قتل رساند.   

۲- کشتار سال های ۶۲-۱٣۶۰
حکومت اسلامی در این سال ها هزاران تن از مخالفان سیاسی و عقیدنی خود را اعدام کرد, و یا به اشکال مختلف به قتل رساند. رهبران , اعضا و هوادران سازمان مجاهین خلق و سازمان ها ی چپ گرا , حتی رهبران و فعالین برخی از سازمان های چپ گرایی که حامی حکومت اسلامی بودند (حزب توده و سازمان فداییان اکثریت ) بیشترین قربانیان این دوره را شامل می شوند. به نوشته ی روزنامه های حکومتی تنها دریک روز در تیرماه سال ۱٣۶۰ , بیش از ٣۰۰ نفر در اوین اعدام شدند , که در میان آنان جوانان زیر ۱٨سال نیز وجود داشتند.
در این دوره فشار بر اقلیت های مذهبی , به ویژه بهاییان نیز تشدید شد . یکی از قربانیان بهاییت دراین سال ها پروفسور منوچهر حکیم , پزشک و استاد دانشگاه بود که در سال ۱٣۶۰ در سن ۷۱ سالگی به قتل رسید .مونا محمود نژاد , دانش آموز ۱۷ ساله را نیز به جرم بهایی بودن در میدان چوگان شیراز اعدام کردند.
افرادی از دیگر گروه های سیاسی و عقیدتی مخالف حکومت اسلامی نیز اعدام شدند. سازمان مجاهدین خلق تعداد قربانیان این سال ها را ده ها هزار نفر اعلام کرد , و در کتابی نام و مشخصات هزاران تن از قربانیان را اعلام نموده است .

٣- کشتار بزرگ تابستان سال ۱٣۶۷.
با فتوی آیت الله خمینی، در طول ۲ ماه مرداد و شهریور این سال ، نزدیک به پنج هزار زندانی سیاسی وعقیدتی قتل عام شدند. آیت الله خمینی با بهانه قرار دادن حمله ی نظامی سازمان مجاهدین خلق ایران از درون عراق به غرب کشور چنین فتوایی صادر کرد:
«... کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رأی اکثریت آقایان حجه الاسلام نیری... (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد. ... در زندان های مرکز استان کشور رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد، رحم بر محاربین ساده اندیشی است... آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند [اشدًا علی الکفار] باشند و...»
با این فتوا زندانیان سیاسی و عقیدتی, مجاهد و غیر مجاهد ، در محاکماتی ۲ تا ٣ دقیقه ای که در آن ها یک روحانی نقش دادستان , قاضی و وکیل مدافع را بازی می کرد , محکوم و دسته دسته به دار آویخته شدند.
درباره ی علل سیاسی و ایدئولوژیک (عقیدتی) این جنایت بزرگ و کم سابقه نظرات گوناگونی مطرح شده است:
- برخی پذیرش پیشنهاد صلح سازمان ملل متحد (قطعنامه ۵۹٨ شورای امنیت سازمان ملل) توسط خمینی را دلیل صدور فتوی فرمان قتل عام زندانیان می دانند. در همین رابطه عده ای می گویند خمینی با این کار می خواست خشم خود را از این شکست فرونشاند.
عده ای دیگر اما بر این باورند که پایان جنگ، پایان بهانه تراشی برای مشکلات اجتماعی و اقتصادی بود . این نگرانی که مردم به خاطر مشکلات مذکوردست به اعتراض و شورش بزنند وجود داشت و خمینی بر آن شد تا بازماندگان احزاب و سازمان های سیاسی را از میان بردارد تا سازمان دهندگانی احتمالی برای سامان دادن به اعتراض ها وشورش ها وجود نداشته باشد.
- برخی حمله ی سازمان مجاهدین خلق ایران به غرب کشور را دلیل صدور فتوای قتل عام زندانیان سیاسی و عقیدتی می دانند.
- عده ای نیز بر این نظرند که پیش از حمله ی مجاهدین خلق، و نیز پیش از پذیرش قطعنامه ی شورای امنیت سازمان ملل، خمینی و یاران اش قصد "پاکسازی" زندان ها را داشتند. اعتصاب ها و مقاومت های درون زندان، بیماری خمینی و احساس این که مرگش به زودی فرا خواهد رسیدرا دلیل قتل عام سال ۶۷ می دانند.
- برخی فعل و انفعالات درون رژیم و تلاش خمینی برای جلو گیری از هم پاشیدگی حکومت اش را عامل صدور فتوی خون و جنایت می دانند.
پیش و نیز در ادامه ی این کشتار بزرگ ,کشتار اقلیت های مذهبی , بویژه بهاییان ,رهبران مسیحی وسنی نیز ادامه یافت .( به گزارش سازمان عفوبین الملل در فاصله سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ حداقل ۲۰۰ بهایی اعدام شدند ).

۴- کشتار در خارج از کشور
طی سی سال گذشته حکومت اسلامی حداقل ۷۰ تن از دگراندیشان, روشنفکران و مخالفان سیاسی و عقیدتی اش را در خارج از ایران ,به ویژه در اروپا به طرز فجیع به قتل رسانده است . این سلسله قتل ها با قتل علی اکبر طباطبایی به سال ۱۹٨۰ در واشنتگتن دی .سی آغاز شد. قاتل یک سیاهپوست مسلمان امریکایی ست که به ایران گریخته و در آنجا به کار و زندگی مشغول است !. شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی و فریدون فرخزاد شاعر و شومن نیز در میان این قربانیان بودند, که هردو با ضربات متعدد کارد به طرز فجیعی در پاریس و بن به قتل رسیدند. در منطقه کردستان کشور عراق نیز در فاصله سال های ۱۹۹۱ تا۱۹۹۷ بیش از ۲۱۰ تن از افراد اپوزیسیون حکومت اسلامی ترور شدند.   

۵- قتل های زنجیره ای
قتل های زنجیره ای که در آن ها حداقل ۷۶ نفر به قتل رسیدند با هدف ایجاد فضای وحشت و ارعاب در جامعه , بویژه در جامعه روشنفکری ایران آغاز شد. این قتل ها از آذر ماه سال ۱٣۶۷آغاز و آخرین آن در آذر ماه ۱٣۷۷ اتفاق افتاد. این سلسله قتل ها با قتل فجیع دکتر کاظم سامی وزیر بهداری کابینه مهندس بازرگان و از فعالین سیاسی ایران شروع شد . دکتر سامی را به ضرب کارد در مطب اش به قتل رساندند. قتل سعیدی سیرجانی ( نویسنده و پژوهشگر) , داریوش فروهر( رهبر حزب ملت ایران) و همسرش پروانه فروهر, محمد مختاری ( شاعر , پژوهشگرو عضو کانون نویسندگان ایران), محمد جعفر پوینده ( نویسنده و پژوهشگر) نمونه هایی از این قتل هاست . اسناد و شواهد موجود جای تردید نگذاشته اند که این قتل ها را وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سازمان داده بود.

خلاصه
سی سال حیات جمهوری اسلامی گواهی ست بر اینکه رهبران حکومت اسلامی ایران خود را منادی حقیقت مطلق و برتر , نماینده ی خدا و آخرین کلام می دانند.اتکای فکری و رفتاری رهبران این حکومت آموزش های کتاب قران است که در آیه های متعدددر آن تکرار شده است کتابی ست ابدی و هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند در آن تغییری ایجاد کند, و در قران همه چیز هست و هیچ کمی و کاستی در آن وجود ندارد و محمد نیز به عنوان خاتم الانبیا , آخرین کلام را گفته است. از مندرجات این کتاب و کلام پیامبر برداشت های گوناگونی شده و می شود, بر داشت هایی گاه معتدل و گاه به شدت ارتجاعی و خشونت آفرین. حکومت اسلامی ایران از نمونه هایی ست که ارتجاعی ترین بر داشت را از این کتاب و کلام پیامبرش داشته است. تلاش چنین حکومتی همانند و همنوا سازی همه اندیشه ها و عقیده ها با اندیشه و عقیده خود , که آن را بهترین و برترین می داند ,بوده و هست , آن هم به ضرب آزار و اذیت , توهین , تحقیر , تبعید , تکفیر , زندان , شکنجه و قتل و کشتار دگراندیشان . کاری که روزمرگی جمهوری اسلامی ایران شده است.
رهبران جمهوری اسلامی , به ویژه آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای , با بر داشتی خشونت آیین از قران , کلام محمد و جانشین ها ی او , طی سی سال گذشته بانیان اصلی ۵ فقره کشتار دگراندیشان در ایران بوده اند , که در این کشتار ها بسیاری از روحانیون و مسولین قوه های قضاییه , مجریه و مقننه حکومت نیز این دو آیت الله را همراهی کرده اند.
پرسش دانشجویان شجاع در دو دانشگاه ( کرمان و بابلسر ) از میر حسین موسوی در باره ی کشتار بزرگ سال ۶۷ این امیدواری را پدید آورد که آقایان بتریج مجبور به پاسخگویی پیرامون جنایت های حکومت شان خواهند شد, اما رعشه ها و تشنج های انتخاباتی , به ویژه طی چند هفته ی اخیر , که حتی به جسم و جان بخشی از به اصطلاح " اپوزیسیون " حکومت اسلامی و " روشنفکران " در خارج کشور افتاده است , این سوال را سبب شده است که آیا با چنین حافظه تاریخی و با چنین" اپوزیسیون " و "روشنفکرانی" کشتار هزاران دگراندیش در ایران و جنایت های حکومت اسلامی می روند تا به دست فراموشی سپرده شوند؟ فقر حافظه تاریخی, دادخواهی بیدادی که بر ده ها هزار دگراندیش رواداشته شده است را به کجا خواهد رساند ؟ نخست وزیر کشتار دگراندیشان, ریاست جمهوربرگزیده بخش بزرگی از دگراندیشان میهنمان است, تاریخی اینگونه سراغ دارید؟


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست