سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زنان عراق و افغانستان در کشورهای تحت اشغال


دلال اسعد - مترجم: صفار ساعد


• اکنون زنان عراق در محیطی بس خطرناک زیست می‌کنند. آن‌ها جرأت ندارند و قادر نیستند که خانه‌هایشان را حتی در روز روشن ترک کنند. شما نمی‌توانید زنی را تنها در خیابان ببینید مگر آن که در معیت یک مرد باشد. مادران از این که دخترانشان را به مدرسه بفرستند، ترس دارند. سربازان مرد آمریکائی زنان را در پاسگاه‌های بازرسی تحت لوای بازدید بدنی مورد آزار و اذیت جنسی و گاها تجاوز قرار می‌دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ فروردين ۱٣٨۵ -  ٣۰ مارس ۲۰۰۶


  آقای عباس امير انتظام در ارتباط با تشکيل کنگره ملی ايرانيان ضمن اشاره به سادگی عضويتش در آن؛ نقطه نظرات خويش را در مقالهء تاريخ ۱۰ اسفند ۱٣٨۴ سايت ايران امروز توضيح داده؛ ايرانيان را به (هم انديشی ملی)؛ در اين کنگره دعوت نمودند .
 
ايشان هدف اصلی از طرح کنگره ملی را فراهم کردن فضای مناسب بحث و گفت وگو پيرامون مسئله مشترک همه ايرانيان يعنی استقرار حاکميت ملی و دفاع از تماميت ارضی و همزيستی مسالمت آميز ايرانيان اعلام کرده اند .
 
چون هدف از طرح مسئله بحث و گفت و گوست؛ ما بخشی از متعلقان به خرده فرهنگها!!! *۱ که حدود ۶۰% مردم ساکن ايران را تشکيل ميدهيم؛ به سهم خُرد خويش به نکاتی در اين باره اشاره کرده؛ توجه نظرگاه کلان فرهنگی آقای انتظام را به آنها جلب نموده؛ شايد به غناء (هم انديشی ملی) ياری رسانيم .
 
البته آقای امير انتظام در مقاله خود به اين امر اشاره نکرده اند که وابستگان خرده فرهنگها!!! (ملل غير فارس) حق شرکت در اين مباحثه را دارند يا خير؟ اما از آنجا که ايشان در اين کنگره خود را عضوی ساده و آزمايشی ميشمارند؛ شرکت در اين بحث را برای خود بلامانع تلقی می نمايم !
 
اصولاً برای ورود به هر ميداني؛ خصوصاً ميدانی به وسعت کنگره ملي؛ هر داوطلب شرکت در آن؛ آزادانه دروازه ای را برای دخول در بحث انتخاب کرده؛ وارد ميشود. اما به دليل اينکه طراحان مسئله کنگره ملی فرهنگهای ملل غير فارس را؛ خرده فرهنگها!!! می انگارند؛ احتمالاً در صورت پذيرفته شدن؛ مجبور خواهيم بود؛ تنگترين دريچه را برای ورود بگشايم .
 
به محض گشودن دريچه مجاز و پس از ورود به کنگره؛ شاهد نگاه های مغرور و آمرانه؛ امّا اين بار کمی محتاطِ! صاحبان کلان فرهنگ گشتيم. بدليل هراس از دشنام تنمان را سراسر؛ لرزه فرا گرفت؛ امّا چون هدف از شرکت در کنگره؛ عزم جزممان در اثبات غير علمی تعاريفی چون خرد و کلان برای فرهنگها بود؛ بر اعصاب خود فائق آمده لرزه "اندام" را با تکيه بر استواری اراده به آرامش دعوت کرديم. پس آنکه "اندام"   دعوت را پذيرفت؛ بی لحظه ای درنگ سخن اينچنين آغاز نموديم .
 
با اشاره به روند روز افزون برآمد هويت های ملي؛ توجه حاضران را به مبارزات ملل سرکوب شده ترک؛ ترکمن؛ بلوچ؛ کُرد و عرب جلب نموده؛ شکست شيوه های منسوخ ساخت اراده گرايانه و غيرعلمی هويت ملی و ارادهء ملی منبعث از آن را اعلام می نمائيم.
 
در حالی که سکوت سنگينی همه جا را فرا گرفته بود؛ چهره های برافروخته و ابروان در هم فرو رفتهء گردانندگان گنگره؛ موجب لرزش دوباره تنهايمان شد. طوفان تهمت ها سرازير شده؛ سکوت را شکست .
 
اين بار هم با تکيه بر استواری اراده و ايمان به حقانيتمان؛ لرزه "اندام" را به آرامشی دوباره دعوت کرده؛ (هم انديشی ملي) را به آنان ياد آوری کرديم و سخن خويش را اين چنين دنبال نموديم .
 
جبههء ملی علی رغم اختلافاتی که با رژيم سلطنتی پهلوی داشت؛ زير ساخت خودرا با تکيه بر هويت ملی رضا شاهی و ارادهء ملی منبعث از آن بنيان نهاده؛ با اينکه "هم جبهه و هم ملي" را به يدک ميکشد؛ بدليل هم پيوندی شديدش با آن هويت جبری؛ هرگز نتوانسته و نمی تواند بستری مناسب برای اتحاد همه ايرانيان ايجاد کند .
 
از اين روست که پيشنهادات و فراخوانهای اعضای جبههء ملی در رابطه با اتحادها؛ نمی تواند از در بر گيری مردمان بيش از يکی از لايه های فرهنگی کشور کثير المله ايران؛ فراتر رود .
 
هويت ملی که برای اهداف سياسی تنگ نظرانهء خاص ساخته و پرداخته شده و از طريق سرکوب و توهين بر مردم تحميل گرديده؛ عدم کارآيی خودرا به اثبات رسانده و به بن بست رسيده است. نتايج کاربرد چنين شيوه هايی، هميشه؛ عميق تر شدن شکافها و تبديل تنوعها به اختلافات شديد بوده است .
 
اگر بپذيريم که بغرنجی شکافهای محلی و منطقه اي؛ قومی و فرهنگی بر پيدايی هويت ملی واحد ايرانی تأثير نامطلوب گذاشته اند؛"وجود هر نوعی از شکافهای آشتی ناپذير در جامعه مانع وصول به اجماع کلی درباره اهداف زندگی سياسی گرديده و از تکوين چارچوبهای لازم برای همپذيري؛ مشارکت و رقابت جلوگيری می کند و به استقرار نظام سياسی غيررقابتی ياری می رساند. اين گونه شکافها ممکن است اقتصادی (طبقاتی)؛ محلی و منطقه ای، قومی و فرهنگی و يا شکافهای تمدنی باشد. قطعاً وجود چنين شکافهايی از تکوين هويت ملی واحد نيز ممانعت به عمل می آورد." ۲*   تبعيت جبهه ملی از سياست تقويت لايهء فارسی فرهنگ ايرانی به زيان ديگر لايه های ملی و همچنين اطلاق خرده فرهنگ بر فرهنگهای ملل غير فارس؛ تأثير نامطلوب را بر تکوين هويت ملی واحد؛ افزايش داده است .
 
تخفيف حدّت شکافهای قومی و ملی؛ علی رغم بغرنجی ها؛ به شرطی که هر دو سوی شکاف به يک ميزان تلاش و احساس مسؤليت از خود نشان دهند امکانپذير است. در اين راستا؛ اشاره به ملاقات هيئت نمايندگی مردم عرب اهوازی در تهران که در روزهای نخست پس از پيروزی انقلاب مردمی بهمن ۵۷ با آقای عباس اميرانتظام که در مقامی دولتي؛ مشغول بکار بودند؛ نا اميد کننده؛ امّا عبرت انگيز است .
 
" هيئت نمايندگی خلق عرب اهواز که به تهران (برای تسليم مطالبات مردم عرب به دولت موقت) سفر کرده بود؛ در تاريخ ۴/۲/۱٣۵٨ با مهندس عباس امير انتظام ملاقات وگفت و گو کرد. رفتار آقای اميرانتظام با هيئت نمايندگی در اين ديدار؛ ضديتش را با مردم عرب و درخواستهايشان کاملاً آشکار نموده؛ لهجه آمرانه ايشان؛ لحن و بيان مسؤلان رژيم سرنگون شده شاه را (در اوج قدرت)؛ در اذهان تداعی می کرد؛ گويا که انقلابی رخ نداده است."*٣
 
همچنين دريا دار احمد مدنی يکی ديگر از رهبران جبهه ملی در همان سال در کنار آقای امير انتظام در مقابل مردم عرب قد علم کرده؛ فاجعه چهارشنبه سياه را آفريد؛ که در آن بيش از ٣۰۰ تن از فعالان سياسی و فرهنگی عرب را به خاک و خون کشيد .
 
۲۴ سال بعد؛ پنجشنبه ۲٣ بهمن ۱٣٨۲ شاهد اعتراض کتبی هيئت رهبری جبهه ملی ايران (اديب برومند؛ مهندس عباس اميرانتظام؛ دکتر داود هرميداس باوند؛ مهندس نظام الدين موحد؛ دکتر پرويز ورجاوند) به تصميم وزارت آموزش و پرورش "خبر مربوط به دستور العمل وزارت آموزش و پرورش؛ روزنامه ايران – ۹/۱۱/۱٣٨۲" بوديم .
 
و اخيراً هم آقای کورش زعيم يکی ديگر از اعضای شورای مرکزی جبههء ملی در ميزگردی با عنوان مسأله ای به نام قوميت ها؛ "اخبار روز تاريخ ۲٨ اسفند ۱٣٨۴ – ۱۹ مارس ۲۰۰۶"   به اين جمله از سخنان دقيق آقای مجيد تولايی يکی ديگر از شرکت کنندگان در آن ميز گرد که گفته بود (به نظر من با کتمان کردن مسأله اقوام؛ مشکلی از تضاد واقعی موجود حل نميشود و پاک کردن چنين صورت مسأله ای از وخامت اوضاع بحرانی مسأله ی قوميت در ايران نمی کاهد.) اعتراض کرده گفت (اين درست نيست که تمايز قوميتی ايجاد کنيم.) آقای زعيم با انکار   تمايزات قومی و ملی در ايران در آن ميزگرد سعی نمودند وجود آن تمايزات را مصنوعی و معلول شيطنت ها؛ جلوه دهند .
 
کليه شواهد فوق بر عدم توان طراحان کنگره ملی بر پيش برد گفت و گوی واقعاً ملی؛ دلالت   دارد. اگر فعالان و رهبران جبهه ملی ايران؛ هويت ديگران را آنگونه که ديگران خود تعريف می کنند؛ به رسميت نشناسند؛ استعداد و صلاحيت نمايندگی حتی فقط لايه فارسی هويت ملی ايران را نخواهند داشت .
 
آيا تاکنون از خود سؤال کرده ايد؛ چگونه ميتوان همزمان به بهانه دفاع از تماميت ارضی هموطن خود را سرکوب کرده و سخن از همزيستی مسالمت آميز با او را بر زبان راند؟
 
در اينجا فرصت را غنيمت شمرده؛ طرفداران واقعی همپذيری و همزيستی مسالمت آميز را دعوت می کنم؛ برای هميشه گفتمان دفاع از تماميت ارضی را در برابر گروهها و ديگر لايه های فرهنگي؛ از قاموس ادبيات سياسی خود حذف کرده؛ بجای آن گفتمان تقويت آنرا که مبتنی بر ارادهء مستقل و داوطلبانه مردم است؛ جايگزين نمايند .
 
زيرا که؛ اگر بارها در طول تاريخ ايران و جهان به بهانه دفاع از تماميت ارضي؛ ولی در واقع بخاطر استيلا و حذف ديگري؛ هزاران بار انسانها را به خاک و خون کشيده اند؛ جايگزينی (تقويت بجای دفاع از تماميت ارضی؛ ميتواند منش مسالمت آميز رفتاری انسانها را گسترش و (هم انديشی ملي) را در پی خواهد آورد .
 
 
*۱- اعتراض جمعی از اعضای جبهه ملی ايران به تصميم وزارت آموزش و پرورش (پنجشنبه ۲٣ بهمن ۱٣٨۲ سايت ايران امروز ).
 
*۲- موانع توسعه سياسی در ايران چاپ چهارم؛ ص۲۶ (دکتر حسين بشيريه) .
 
*٣- واقعيتها؛ آمال و خواستهای عربهای الاهواز و حق تعين سرنوشت؛ص ۴۹ (جابر احمد)
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست