سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اکثریت خاموش!؟
در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی


دریادل توانا


• این اکثریت نه تنها خاموش نیست بلکه مجموعه نیروهای اجتماعی سیاسی و فکری را در بر میگیرد که دغدغه امروز و آینده کشور و جامعه را دارند و دموکراتیک سازی ساختارهای قدرت با همه الزامات آن را راه علاج مصائب خویش می دانند... این اکثریت شرکت در جنبشی را می پذیرد که در زندگی و غلبه بر مصائبی که با آن دست به گریبان است تاثیر داشته باشد. این اکثریت آزادی و حقوق بشر را با طنین فریاد می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۲ دی ۱٣٨۷ -  ۱ ژانويه ۲۰۰۹


انتخابات مختلف از جمله ریاست جمهوری در حکومت اسلامی فاقد ویژه گیهای انتخابات آزاد و عادلانه است. فقط عناصر و جناحهای حکومتی با اثبات وفاداری به ولایت فقیه و نظام اسلامی بر سر چگونگی حفظ نظام و دستیابی به قدرت با یکدیگر به رقابت می پردازند. با تبلیغات وسیع از رسانه های گوناگون فضای سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند و مردم را به شرکت در نمایش انتخابات ترغیب می کنند .
حکام اسلامی که اساسا به حقوق شهروندی آحاد جامعه وقعی نمی گذارند و با آزادی خصومت دارند بصورتی گسترده از تبادل آزاد اطلاعات میان شهروندان ممانعت می نمایند صدای مخالفین را علیرغم موازین حقوق بشر و قانون اساسی مورد قبول حکومت بشدت و نهایت قساوت سرکوب می کنند، با اجرای طرحهای مختلف به عنوان برقراری نظم و امنیت اجتماعی فضای رعب و وحشت را در جامعه گسترش می دهند، جو تردید و بدبینی را در عرصه عمومی حاکم میسازند تا شرکت در فعالیت های سیاسی- اجتماعی و درخواست انجام مطالبات و حقوق شهروندی را غیرعقلانی و بی ثمر جلوه دهند. در فضای انتخابات مردم را به "غفلت از خود" و "تبعیت از سیاست های حکومت" همچنین شرکت وسیع در نمایش انتخابات دعوت می کنند تا به جهانیان نشان دهند که از مشروعیت برخوردارند.

۱
رهبری جمهوری اسلامی با تصویب قوانین و اهرم نظارت شورای نگهبان ساختار قدرت را بیش از پیش متصلب نموده و پایه های استبداد سیاسی و مذهبی را تحکیم و شعاع دایره خودیها در قدرت را تا میزان قابل توجهی کاهش داده است که جز محدود افرادی با ویژه گیهای خاص و موردنظر در آن راهی ندارند. حتی به محمد خاتمی که با حکومت رابطه خویشاوندی دارد توصیه میشود "به افراد منتقد خود* این اطمینان را بدهد که نگرانی از سوی وی وجود ندارد چراکه خاتمی بیش از سایر کسانی که ادعا می کنند به نظام و رهبری پایبند است"۱

۲
اصول گرایان که با حمایت شخص رهبر و قدرت فراقانونی وی منبعث از قانون اساسی "با انحصاری کردن حضور خودشان (در قدرت) از ورود جریانهای دیگر جلوگیری می کنند و با حربه نظارتی شورای نگهبان جریان مقابل را از صحنه خارج می کنند"، ۲ سیطره نیروهای امنیتی و نظامی را بر ارکان قدرت بسط داده و مصائب بسیاری را به کشور و مردم ایران تحمیل کرده اند. آنها امکان و توانائی آنرا دارند با نمایش انتخاباتی مهندسی و مدیریت شده به حضور خویش در قدرت استمرار بخشند .
                        
٣
اصلاح طلبان حکومتی که "خود را متعلق به این نظام و رهبری می دانند" ٣ با این ادعا که "آمادگی بیشتری برای پذیرش تحولاتی که در دنیا می افتد دارا هستند و بهتر می توانند این تجربیات را پالایش و... در امور کشور بکار گیرند"، ۴ برای دستیابی به قدرت و حفظ نظام بر ضرورت وحدت تاکید می کنند. "احتیاج به وحدت بسیار جدی است... باید پشت سر رهبر بزرگوار... با وحدت و همدلی این حرکت را ادامه دهیم تا از فضائی که برای ما ساخته اند به خوبی عبور کنیم". ۵
اصلاح طلبان حکومتی به سیاق این سالها که از گسترش تحرکات اجتماعی و التهابات سیاسی و تهدید حوزه قدرت هراس دارند بی وقفه تلاش می کنند از مفاهیم و مقوله های مدرن مثل دموکراسی و آزادی تهی از معنای واقعی بهره گیری نمایند و مانند سال ۷۶ باصطلاح جنبش اصلاحات را بازسازی نمایند و "انرژی موجود در جامعه را آزاد و رها سازند". ۶ آنها بر این باورند که با استفاده از وجه جمهوریت نظام و نهادهای باصطلاح انتخابی می توانند با انجام اصلاحات دموکراسی را تحقق بخشند**. این نگرش با نادیده انگاشتن این اصل که توسعه و تحول جامعه محصول مناسبات درونی جامعه و نیروهای اجتماعی است از برابری حقوق سیاسی نیروهای روشنفکری و شخصیت های دموکرات و سکولار سخنی نمی گویند. مهمتر آنکه به مطالبات و خواسته های اکثریت مردم توجهی نمی کنند و با نگاه یکسویه به قدرت از سازماندهی جنبش های اجتماعی پرهیز می کنند و بر این تصور اصرار دارند که "عملکرد مسئولان فعلی (دولت احمدی نژاد)... این اکثریت (خاموش) را ترغیب به حضور بر سر صندوق های رای می کند". ۷
درک نادرست و ذهنی اصلاح طلبان حکومتی ازتحول نگرش اکثریت جامعه با تاکید بر این امر که "این افراد (اکثریت خاموش) بیشتر به خاطر اشخاص به صحنه می آیند نه بخاطر جبهه ها و گروههای سیاسی" ٨ کامل میشود. گویا اکثریت جامعه آرمان و آرزوئی ندارند.
                                                
۴
اکثریت جامعه در پروسه توهم زدائی و رویگردانی از تفکر اصلاح طلبان و شخص خاتمی به سکولاریسم و اندیشه های دموکراتیک گرایش نشان داده اند. این اکثریت نه تنها خاموش نیست بلکه مجموعه نیروهای اجتماعی سیاسی و فکری را در بر میگیرد که دغدغه امروز و آینده کشور و جامعه را دارند و دموکراتیک سازی ساختارهای قدرت با همه الزامات آن را راه علاج مصائب خویش می دانند و در قالب جنبش های دانشجویان، زنان، معلمان، کارگران و... به شکلی به حرکت درآمده اند، خواسته های صنفی و جنسیتی و... خویش را در پیوند با مطالبات جنبش اجتماعی بیان می نمایند. این اکثریت همنوائی و همدلی و همبستگی عمیق و گسترده جامعه را طالب است. این اکثریت شرکت در جنبشی را می پذیرد که در زندگی و غلبه بر مصائبی که با آن دست به گریبان است تاثیر داشته باشد. این اکثریت آزادی و حقوق بشر را با طنین فریاد می کند. این اکثریت که به لحاظ کمی دائما افزایش می یابد، آگاهانه بر مشارکت آزاد و داوطلبانه برای هدایت زندگی در مسیر دلخواه تلاش می کند و تحقق این مهم را منوط به تغییر ساختارهای قدرت برای اداره کشور مبتنی بر دموکراسی می داند...
آیا اصلاح طلبان حکومتی می توانند این اکثریت را نمایندگی کنند؟ با توجه به تجارب و تحول نگرش آحاد جامعه این اکثریت تمایلی به شرکت در نمایش انتخاباتی حکومت و تکرار تجارب قبلی دارد؟

ایران - دریادل توانا


توضیحات:
۱-علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی روزنامه اعتماد ۱۱/۰۹/۱٣٨۷
۲- مرتضی الویری روزنامه اعتماد ۷/۹/۱٣٨۷
٣- محسن آرمین روزنامه اعتماد ۶/۹/۱٣٨۷
۴- مرتضی الویری روزنامه اعتماد ۷/۹/۱٣٨۷
۵- علی اکبر هاشمی رفسنجانی اعتماد ۷/۹/۱٣٨۷
۶- خشایار دیهیمی ۵/۹/۱٣٨۷
۷-محمد سلامتی ۶/۹/۱٣٨۷
٨- محمد هاشمی – کارگزاران سازندگی روزنامه اعتماد ۲۱/٨/۱٣٨۷

- منظور منتقدان حکومتی است و توجهی به لنتقاد مجموعه مردم و نیروهای اجتماع ندارند
**    - محمد خاتمی همواره تاکید می نماید که مردم سالاری مورد نظر وی هیچ قرابتی با دموکراسی ندارد


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست