سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رفراندم!


دریادل توانا


• سلب فرصت از مخالفین یا هر یک از آحاد جامعه برای "انتخاب شدن" یا "انتخاب کردن" به هر بهانه ای بمنزله نقض آشکار حقوق بشر و نادیده انگاشتن اصول دموکراسی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۵ دی ۱٣٨۲ -  ۱۵ ژانويه ۲۰۰۴


hasantavana@yahoo.com

در حالیکه تحصن و اعتراض اصلاح طلبان رد صلاحیت شده از سوی نهادهای تحت امر رهبری ادامه دارد انفعال و بی تفاوتی اقشار مختلف مردم ایران نسبت به این موضوع در خور تامل است، آنهم در شرایطی که اصلاح طلبان اقدام خود را تقاضا به منظور "برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه" و تحقق"مردمسالاری" و.... اعلام می نمایند.
بررسی واقع بینانه نشان می دهد که بی اعتمادی بخش بزرگی از مردم مبتنی بر این درک است که "منازعات و مناظرات جناحها و جریانات درون حاکمیت بیهوده، با هدف فریب مردم، بمنظور اعمال فشار روانی برای گرمابخشی به تنور انتخابات مجلس هفتم و... است تا جائیکه اعتراض نمایندگان از یکسو و اصرار و پافشاری نهادهای تحت امر رهبری و انتصابی از سوی دیگر را "منازعه حاکمان" و "دعوای خودی ها" تفسیر می کنند و تاکید دارند که الزام همه آنها حفظ نظام ولائی و استبداد دینی است.
بی آنکه بخواهیم به داوری در درستی یا نادرستی این عقاید بپردازیم، باید بر پذیرش این نکات اساسی تاکید کنیم که:
شایستگی و استحقاق مردم ایران برای دستیابی به آزادیهای دموکراتیک، رفاه، سعادت و نیکبختی انکارناپذیر و اثبات شده است. شرکت و رای مردم عزیز ایران در دوم خرداد ۷۶ و انتخابات پس از آن، با هر تفسیری نشانه بلوغ، خردورزی، مشارکت طلبی به منظور گسترش صلح، آزادی و اعاده حقوق پایمال شده از راههای مسالمت آمیز و متجددانه بوده است. براین اساس برخورد آحاد جامعه به موضوع اخیر، بازتاب عمق شکاف حاکمیت – ملت و بیانگر این واقعیت است که در چارچوب نظام سیاسی – حقوقی حاکم امکان تحقق مطالبات و پیشبرد تحولات دموکراتیک وجود ندارد.
چون به تجربه دریافته اند که ادغام نهاد دین در دولت و استفاده ابزاری از دین، برای رهبر و نهادهای انتصابی این امکان را فراهم کرده است تا نهادهای انتخابی مدنی را تحقیر و از کارائی ساقط نمایند وخود را به نام "نمایدگان خدا" و استبداد دینی را به نام دین مقدس به مردم تحمیل کنند.
مردم ایران با آگاهی از نقش دموکراسی و عقلانیت سیاسی در غلبه بر کاستیها و آلام فردی و اجتماعی، می دانند که پذیرش دموکراسی و حقوق بشر مستلزم احترام به رای و نظر آحاد جامعه انسانی فارغ از انگیزه های دینی و ایدئولوژیک است بهمین دلیل آماده پذیرش رویکردی هستند که بنیان آن خردورزی و مشارکت عمومی، مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر است. این رویکرد با احترام به آزادی دینی، فرصت برابر را در اختیار همگان قرار می دهد. چراکه دموکراسی حاصل تعامل اندیشه، آزادی و حضور نیروی عظیم انسان در عرصه زندگی اجتماعی است.
مردم ایران اذعان دارند دشمنی و خصومت با دول جهان، دخالت در امور دیگر ملل، همکاری با گروههای تروریست و خشونت طلب، ناهمگامی با روندهای جهانی و تلاش پنهانی برای دستیابی به سلاحهای امحاء جمعی و...عایدی جز تهدید کیان و امنیت ملی و نهایتا خفت، شکست و افزایش مصائب و مشکلات در بر نخواهد داشت.
بر این اساس بر پایان خصومت و دشمنی با همه جهان، و همکاری و همگامی با روندهای جهانی اصرار دارند.
تفکر نمایندگان در مغایرت با تفکر مدنی
اساس تحصن نمایندگان، فقط و فقط اعتراض به رد صلاحیت خود، برای ادامه حضور در قدرت است حتی علیرغم رد صلاحیت حاضر بدرخواست لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان نشده اند.
آنها از برگزاری "انتخابات آزاد و عادلانه" سخن می گویند در حالیکه مشخصه بارز "انتخابات آزاد و عادلانه" حق "انتخاب شدن" و "انتخاب کردن" برای همگان بالاخص حضور آزاد و موثر مخالفین در همه عرصه هاست (۱) سلب فرصت از مخالفین یا هریک از آحاد جامعه برای "انتخاب شدن" یا "انتخاب کردن" به هر بهانه ای به منزله نقض آشکار حقوق بشر و نادیده انگاشتن اصول دموکراسی است. از این منظر رد صلاحیت نمایندگان نقض حق شهروندی و انسانی آنان است.
از دموکراسی و تعامل اندیشه سخن می گویند اما حاضر نیستند از آژادی بیان نیروهای دموکرات جامعه دفاع نمایند یا با این نیروها همکاری نموده مقالات و اندیشه های مختلف را در نشریات و سایت های خود منتشر کنند، تا صدا و نظر آنها در جامعه انعکاس یابد گویا "آزادی" مورد نظرشان "آزادی شنیدن" از سوی دیگران و تبعیت محض آنهاست.
از مدنیت حرف می زنند اما هیچگاه نخواستند یا بهتر بگوئیم نتوانستند با سازماندهی پویش های اجتماعی مردم، نیروی عظیم اجتماع را که خود با رای این نیروها به قدرت رسیده بودند، در برابر استبداد بکار گیرند چون از تعمیق جنبش هراس داشتند.
در مقابله با جناح راست، علیرغم ادعاهای متعدد با عناوین خروج از قدرت، استعفا و... بطور مستمر عقب نشینی کردند تا جائیکه هم اعتماد مردم را از دست دادند و هم ثابت نمودند که فقط حرف می زنند پای عمل که می رسد عقب نشینی می کنند.
رفراندوم و نمایندگان معترض
اینهمه در شرایطی است که در نتیجه وابستگی روزافزون زندگی انسانها به علم، فرایند همبستگی و پیوند دولت با ملت اجتناب ناپذیر شده است و سیاست در همه سطوح حیات فردی و اجتماعی آحاد جامعه رسوخ کرده است. شهروندان از طریق نهادهای مدنی و حزبی، با بهره برداری از شیوه های علمی، ضمن تمرکز زدائی از قدرت سیاسی، در همه ارکان حکومت و زندگی مشارکت می کنند و در کنار یکدیگر، بدور از تعلقات دینی و ایدئولوژیک بر مولفه های مختلف اثر میگذارند.
به خدمت گرفتن مفاهیم سیاسی مدرن مثل "انتخابات آزاد و عادلانه"، دموکراسی، و... بدور از معنا و محتوای اصلی این واژه ها نمی تواند مردم آگاه ایران را به "غفلت از خود" و "همرنگی های صوری و مصلحتی با نظام" وادار نماید یا آنها را به شرکت در انتخاباتی بی ثمر، که چندین بار آزموده اند ترغیب سازد بهمین دلیل بخش بزرگی از مردم ضمن تحریم فعال انتخابات مجلس هفتم با طرح شعار "رفراندوم، رفراندوم، راه نجات مردم" رهبری و نظام ولائی را که ادعا دارند از حمایت خدا و اکثریت قاطع شهروندان برخوردارند به چالش می طلبند.
جبهه وسیع دموکراسی خواهان ایران با همه نیرو و توان در مقابل مدافعان استبداد صف آرائی می کنند. این جبهه حمایت وسیع مردم ایران، جامعه بین الملل و نهادهای جهانی را با خود بهمراه دارد. این منازعه ایران را در آستانه جهش عظیم بسوی دموکراسی قرار داده است و نوید نظمی نوین را می دهد که بر نیروی عظیم آحاد جامعه ایران استوار است.
نمایندگان رد صلاحیت شده خود را در کدام جبهه قرار می دهند؟؟؟ آیا حاضرند مطالبات به حق مردم را که منطبق بر دموکراسی و حقوق بشر است شعار خود قرار دهند؟ و برای یکبار هم که شده محکم و استوار به دموکراسی و جنبش اجتماعی وفادار بمانند؟؟؟؟
۱. مقاله جنبش دموکراسی ، اصلاحات و انتخابات مجلس هفتم – سایت اخبار روز – صفحه ویژه انتخابات


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست