سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

عهد نامه ی ایران
مقالات کارل مارکس و فردریش انگلس در باره ی استعمار


کارل مارکس - مترجم: حمید محوی


• سودی که از لشکرکشی به ایران نصیب بریتانیای کبیر شد تنها به جلب تنفر تمام آسیای میانه خلاصه نمی شود: رویگردانی هند، تقلیل روزافزون واحدهای هندی، تحمیل هزینه ی سنگین به خزانه ی هند، احتمال تقریبا ناگزیر مصیبت دیگری نظیر کریمه... ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٨ فروردين ۱٣٨۷ -  ۶ آوريل ۲۰۰٨


درباره ی جنگ علیه ایران اخیرا پرسشی از لرد پالمرستون از سوی اتاق بازرگانی خود او بعمل آمده بوده که در جواب به تندی گفته بود:
بمحض اینکه قرارداد صلح تصویب شود، اتاق بازرگانی هم نظر خود را درباره‍ی جنگ اعلام خواهد کرد.» قرار داد صلح بتاریخ ۴ مارس ۱٨۵۷ در پاریس به امضاء رسید و بتاریخ ۲ می ۱٨۵۷ در بغداد تصویب شد و هم اکنون تحت نظارت اتاق بازرگانی است. این قرارداد شامل چهارده بند است که هشت بند آن مرتبط است با شرایط جاری در قراردادهای صلح. بند ۵ مشروط است به خروج نیروهای کشور ایران از شهر هرات و دیگر مناطق افغانستان که می بایستی ظرف سه ماه پس از رد و بدل کردن تصویب نامه به اجرا گذاشته شود. طبق مصوبه‍ی بند چهارده، دولت بریتانیا متعهد شده است که پس از تحقق یافتن موارد قید شده، نیروهایش را فورا از بنادر و جزایر متعلق به ایران خارج سازد. جالب توجه این است که در مورد خروج نیروهای ایران از هرات، حتی پیش از تسخیر بوشهر یادآورشویم که چنین موردی طی مذاکرات طولانی در کنستاتینپل از جانب سفیر ایران، فرخ خان به لرد استانفورد دو ردکلیف Lord Stratford de Redcliffe صراحتا پیشنهاد شده بود. تنها امتیاز جدیدی که انگلستان در کوران این مذاکرات کسب کرد مربوط بود به استقرار واحدهایش در طول بدترین فصل سال و در طاعون زده ترین بخش از امپراتوری ایران. درباره‍ی مصیبتی که آفتاب، مرداب و دریا در طول تابستان بر سر خود اهالی بومی بوشهر و محمرا نازل می کند، نویسندگان قدیم و جدید به تفصیل نوشته اند. ولی نیازی به چنین مراجعی نیست، زیرا همین چند هفته پیش، سر هانری راولینسونُsir Henry Rawilson از مجربترین قضّات و از طرفداران پالمرستون، رسما اعلام کرد که واحدهای انگلیسی- هندی در شرایط آب و هوایی دهشتناک، مطمئنا از پای درخواهند آمد. روزنامه‍ی تایمز لندن London Times نیز به محض اعلان پیروزی در محمرا، نوشت که علی رغم قرارداد صلح، برای حفظ جان سربازان ضروری ست که واحدهای نظامی تا شیراز پیشروی کنند.

خودکشی یک دریاسالار و یک ژنرال بریتانیایی که در رأس واحدهای نظامی گماشته شده بودند، به جهت نگرانی و اضطراب عمیقی بود که از سرنوشت قریب الوقوع واحدهایشان احساس می کردند، و اینکه مطابق با دستورات دولت نمی بایستی فراتر از محمرا پیشروی می کردند. به این ترتیب به یقین می توانیم منتظر مصیبت دیگری باشیم که به آنچه در کریمه (۱) روی داد، شباهت زیادی دارد، البته با شدّت کمتر. ولی اینبار نه به دلیل ضروریات نظامی یا اشتباهات مسخره آمیز دستگاه اداری، بلکه به علت معاهده ای که با شمشیر فاتح نوشته شده بود. در بندهای مصوب معاهده‍ی مذکور جمله ای هست که اگر خوشایند پالمرستون باشد، می تواند به گشایش بحث و جدل تازه ای بیانجامد.
طبق بند چهاردهم بریتانیا موظف به خارج ساختن نیروهایش از بنادر و جزایری ست که به کشور ایران تعلق دارد. بنابراین پرسش اینجاست که آیا محمرا به ایران تعلق دارد یانه. ترکها هرگز از داعیه‍ی خود روی این منطقه که روی دلتای رود فرات واقع شده است صرفنظر نکردند. زیرا با توجه به اینکه بندر بصره در برخی از فصول عمق بسیار کمی دارد و برای شناورهای سنگین مناسب نیست، محمرا از دیرباز تنها بندر آنها در سواحل این رود بوده است. بنابراین اگر پالمرستون چنین راه حلی را انتخاب کند، می تواند به بهانه‍ی اینکه این بندر به ایران تعلق ندارد، آنرا به تصرف خود در آورد و راه حل نهایی را به گشایش آن در مسئله‍ی مرزی بین ایران و ترکیه موکول کند.
بر اساس بند ۶، ایران موظف است که از هر گونه ادعای ارضی روی شهر هرات و ایالات افغانستان    صرفنظر کند و از دخالت در امور داخلی افغانستان نیز خود داری نماید. استقلال هرات و افغانستان را به رسمیت بشناسد و هرگز سعی نکند که آنرا به مخاطره بیاندازد. و در صورت بروز اختلاف با هرات و افغانستان،جهت رفع بحران «به میانجیگری دولت بریتانیا مراجعه کند، و دست به اسلحه نبرند مگر اینکه میانجیگری دولت بریتانیا بی نتیجه بماند».
دولت بریتانیا نیز به سهم خود متعهد می شود که همواره از نفوذ خود در دولتهای افغانستان استفاده کند و از هر گونه سوء تفاهم و ابهام از جانب آنها پیشگیری نماید و « تمام امکانات خود را به بهترین وجهی بکار ببندد تا اختلافات به شکل عادلانه ای برای ایران فیصله یابد. چنین بندی از معاهده، صرفنظر از فرمولهای اداری و رسمی، هیچ مفهوم دیگری بجز باز شناسی استقلال هرات نداشت، یعنی همان امتیازی که در کنفرانس کنستاتینپل فرخ خان پیشنهاد کرده بود و بدان رضایت داده بود. حقیقت این است که بر طبق این بند، دولت بریتانیا داوری رسمی خود را بین افغانستان و ایران تثبیت و به ثبت می رساند. و این نیز همان نقشی ست که از ابتدای قرن به عهده گرفته بود. حال آنکه آیا قادر به انجام چنین تعهدی باشد، مسئله ای است که نه به حقوق قانونی که به زور بستگی خواهد داشت. علاوه بر این اگر شاه در دربارش با فردی مثل هوگو گروتیوسHugo Grotius ملاقت می کرد، او می توانست به دقت بگوید که هر آنگاه کشوری مستقل، حق دخالت به امور بین المللی خود را به کشور بیگانه ای واگذار کند، چنین رابطه ای از نظر قاضی باطل و قابل پیگیری نیست. و این نکته ای است که در مورد چنین قراردادی مشاهده می شود، چرا که انگلستان به نحو شاعرانه ای افغانستان را تعریف می کند که گویی چند قبیله‍ی مختلف دولت و کشور مستقلی را تشکیل می دهند. دولت افغانستان به مفهوم دیپلماتیک کلمه همانقدر واقعیت دارد که دولت پان اسلاوPanslave. بند ۷ مقرر می سازد که هر آنگاه مرز ایران توسط حکومتهای افغانی مورد تجاوز قرار گرفت، دولت ایران حق خواهد داشت که با عملیات نظامی تجاوز را سرکوب کند، ولی پس از مجازات تعرض کنندگان باید به مرز عادی خود باز گردد. چنین شرطی در واقع تکرار تحت الفظی همان بند از قرار داد ۱٨۵۲ است که به تصرف بوشهر انجامید.
بر اساس بند ۹، دولت ایران با استقرار و باز شناسی کنسول عمومی، کنسول، نایب کنسول موافقت دارد و نمایندگان بریتانیا را بعنوان ممتازترین ملّت می داند. ولی بر اساس بند ۱۲ دولت بریتانیا «از این پس از حق حمایت از اتباع ایرانی که در خدمت دولت بریتانیا یا کنسول عمومی، کنسول، نایب کنسول و نمایندگان کنسول نیستند صرفنظر می کند.»
پیش از آغاز جنگ، فرخ خان با استقرار کنسول بریتانیا در ایران موافقت کرده بود. قرارداد حاضر تنها موردی را که اضافه کرده است، صرفنظر کردن انگلیس از حمایت اتباع ایرانی بود، حقی که در واقع یکی از دلایل جنگ بود. اتریش، فرانسه و دولتهای دیگر هریک حق ایجاد کنسولگریهایشان را در ایران بدست آورده بودند ولی بدون هیچگونه راهزنی دریایی. سرانجام، معاهده دربار تهران را مجبور ساخت که به بازگشت مورای M.Murray تن در دهد و بعلاوه عذر خواهی از این جنتلمن نیز قید شده بود، زیرا در نامه ای از جانب شاه به صدر اعظم از او به عنوان مردی ابله، ناآگاه، غیر معقول، کوتاه بین و نویسنده‍ی پرونده ای وقیح و ناشایست یادکرده است. عذر خواهی از مورای نیز توسط فرخ خان انجام گرفته بود، ولی این عذر خواهی از جانب دولت بریتانیا رد شد و اصرار داشت که صدر اعظم برکنار شود و از ورود مورای به تهران «با کورنوموز وفلوت و چنگ و موسیقی باشکوهی، استقبال به عمل آید».
با پذیرش پست کنسول عمومی در مصر عنایت شخص بروت را بخود جلب کرده بود و در اولین سفر به بوشهر، به اعتبار نام شاه رسما در بازار به فروش تنباکو اقدام کرد و شوالیه‍ی سرگردان بانوی ایرانی شده بود که فضیلت چندان روشنی نداشت، به همین دلایل مورای نتوانست معرف شخصیت و مثال بارز بزرگ منشی بریتانیا در نزد شرقیان باشد. بازگرداندن اجباری او به دربار ایران باید به عنوان موفقیتی مشکل برانگیز برآورد شود. در مجموع این معاهده، صرفنظر از امتیازاتی که فرخ خان پیشکش کرده بود، هیچ موردی نداشت که ارزش نوشتن روی کاغذ را داشته باشد و هزینه متحمل شده و خون ریخته شده را توجیه کند.
سودی که از لشکرکشی به ایران نصیب بریتانیای کبیر شد تنها به جلب تنفر تمام آسیای میانه خلاصه نمی شود : رویگردانی هند، تقلیل روزافزون واحدهای هندی، تحمیل هزینه‍ی سنگین به خزانه‍ی هند، احتمال تقریبا ناگزیر مصیبت دیگری نظیر کریمه، پذیرش رسمی میانجیگری بناپارت بین انگلستان و دولتهای آسیایی، و سرانجام کسب دو نوار پر اهمیت توسط روسیه، یکی روی دریای خزر (کاسپین) دیگری روی مرز شمالی سواحل ایران.

زیرنویس مترجم:
Crimée
کریمه شبه جزیره ای ست در جنوب اوکرائین در ادامه‍ی دریای سیاه. از نظر تاریخی به دولت عثملنی و سپس به روسیه تعلق داشته است. این شبهه جزیره از سال ۱۹۵۴ به اوکرائین تعلق گرفت . مردم این منطقه اساسا روس زبان هستند. یکی از شهرهای آن یالتا می باشد که قرارداد یالتا بین استالین، روزولت و چرچیل بسیار معروف است.
جنگ کریمه ۱٨۵٣- ۱٨۵۶. روسیه در عهد نیکلای اوّل علیه امپراتوری عثمانی و متحدین آن یعنی فرانسه، انگلیس و ایتالیا به وقوع پیوست.

این مقاله روز ۱۲ ژوئن ۱٨۵۷ در لندن نوشته شده و در در شماره ۲۴ ژوئن ۱٨۵۷ روزنامه‍ی دیلی تریبون به چاپ رسیده است. مقاله توسط انتشارات پروگرس مسکو در سال ۱۹۷۷ مجددا منتشر شده است.

عکسهای تاریخی جنگ کریمه را در فایل زیر مشاهده کنید.
napoleontrois.free.fr


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست