سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"انتخابات", توهم و خودشیفتگی


مسعود نقره کار


• "انتخابات" مجلس اسلامی و بحث های پیرامون آن در خارج کشور نشان می دهد که هخاییسم و احمدی نژادیسم در جسم وجان بسیاری از ما فعالین سیاسی اپوزیسیون نیز خانه دارد , علایمی که در فرصت مناسب بیرون می زنند تا جلوه فروشی می کنند! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۴ اسفند ۱٣٨۶ -  ۱۴ مارس ۲۰۰٨


انتخابات هشتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی به خوبی و خوشی برگزار خواهد شد و نمایندگان برگزیده ی "امت اسلامی اقتدارگرا و اصلاح طلب", "اصلاح طلبان تبعیدی" و "اصلاح طلبان حکومتی ی مهاجر و تبعیدی" به مجلس شورای اسلامی راه خواهند یافت.
طبیعی ست که عده ای شرکت در این "انتخابات "غیر دموکراتیک" را نادرست و "بیعت با رهبری" بدانند, و گروهی دیگر, علیرغم غیردموکراتیک دانستن" انتحابات", شرکت در آن را کاری درست و "بیعت با خاتمی" تشخیص بدهند. اما آنچه که در این میانه غیر طبیعی و غیر قابل انتطار به نظر می رسد, تشدید علایم ابتلای بخشی از فعالین سیاسی ی اپوزیسیون به توهم و خودشیفتگی ست. پیش از این نی زچنین علایمی به هنگام "انتخابات" در حکومت اسلامی و یا سایر معرکه ها و نمایش های مشابه دیده می شد, اما نه به این شدتی که در این دوره شاهد آن هستیم. "انتخابات" هشتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی بار دیگر نشان می دهد تنها آقای احمدی نژاد و رهبران حکومت اسلامی نیستند که دچار تشدید توهم و خوشیفتگی ای نگران کننده شده اند, بخشی از اپوزیسیون مستقر در خارج از ایران نیز دچار این بلیه هستند. گویی "هخاییسم" و "احمدی نژادیسم" در جسم و جان بسیاری از فعالین سیاسی اپوزیسیون نیز خانه داشته و دارد, که در هنگام یافتن فرصتی مناسب بروز و جلوه فروشی می کنند.
برای نمونه, در رابطه با معرکه و نمایش اخیر "انتخابات" مجلس هشتم اسلامی, سلطنت طلبان و برخی از رادیو و تلویزیون های "لس آنجلسی" از "ملت شریف" می خواهند در روز انتخابات به خیابان ها بریزند و بساط حکومت اسلامی را جمع کنند و دودمان شان را بر باد دهند (نگاه کنید به برنامه های آقای صور اسراقیل ), و یا بسیاری از رهبران سازمان های سیاسی از مردم می خواهند که شعارهای انتخاباتی را به شعار سرنگونی بدل کنند و تکلیف یکی از سازمان یافته ترین نظام های جنایت و سرکوب را یک روزه روشن کنند. "اصلاح طلبان تبعیدی" و "اصلاح طلبان حکومتی ی مهاجر و تبعیدی" و مشابهین نیز رهنمود های گوناگونی صادر فرمودند, که از شرکت در انتخابات و صف بستن های اعتراضی در برابر حوزه های رای گیری گرفته تا برگزاری نافرمانی های مدنی, مثل بوق زدن ماشین ها و لباس سفید پوشیدن و رای سفید دادن و..... در بساط شان یافت, می شود.
نمونه دیگری از توهم و خود شیفتگی را می توان در رهنمودهای آقای فرخ نگهدار مشاهده کرد. آقای نگهدار که در رابطه با انتخابات اخیر "سکوت خود را شکستند"!! از "ملت شریف" و "همه ی فعالین" خواسته اند در انتخاباتی شرکت کنند , که به گفته ی ایشان:
"......هدف اصلی درست کردن مجلسی بله قربان‌گو است که بیشتر ماشین قانون‌نویسی باشد تا خانه ملت. رویای رهبری است که بیشترین مردم با کمترین حق انتخاب، پای صندوق‌ها حاضر شوند. ...." (ایران امروز , ۱۲ مارچ ۲۰۰٨))
اینکه آقای نگهدار با توجیه و مغلطه و سفسطه در چنین انتخاباتی شرکت کند و از اقوام و دوستان و آشنایان بخواهد در آن شرکت کنند امری قابل فهم ,و حق ایشان و اقوام و دوستان و آشنایان شان است, اما هنگام که با "من" ی به انداز ه ی "من" "رهبری" پای "ملت شریف" و "همه ی فعالین" در ایران را به میان می کشد, می باید بیش از اندکی, نگران شد!
تا حد اطلاع من ایشان در دو جریان سیاسی در خارج از کشور فعالیت دارند, سازمان اکثریت و اتحاد جمهوری خواهان ایران, آقای نگهدار سخنگوی هیچکدام از این دو جریان, که مواضعی متفاوت با ایشان در رابطه با انتخابات دارند, نیز نیستند. بنابراین باید دید چه فرایندی پیش آمده که ایشان با چنین لحن و موقعیت "خودساخته پرداخته ای" با "ملت شریف" و "همه ی فعالین" سخن می گوید.
به گمان من این فرایند روانی چیزی جز یک نمونه از "خودشیفتگی ی بدخیم" (نارسیسسم) و توهمی که به آن اشاره کردم, نیست. می گویید اشتباه می کنم؟- امیدوارم اشتباه کرده باشم- اما شما هم این جمله ها را یکبار دیگر بخوانید:
" ....هرگاه در پیشگاه ملت شریف تعهد شود که اصلاح طلبان در صورت راه‌یافتن به مجلس "طرح قانونی اصلاح قانون انتخابات" را ارایه و تصویب آن را پی خواهند گرفت؛ هرگاه یاران خاتمی، "همراه شو ای عزیز" را به همراهی برای اصلاح قانون انتخابات معنا کنند؛ من، فرخ نگهدار، همگان را به حمایت فعال از لیست اصلاح طلبان فرامی‌خوانم" (ایران امروز , ۱۲ مارچ ۲۰۰٨)
".....من، فرخ نگهدار، از عموم اقشار ملت استدعا می‌کنم: هرآینه یاران خاتمی در پیشگاه ملت شریف تعهد کنند، در صورت ورود به مجلس، "اصلاح قانون انتخابات" را وجه اصلی همت خود قرار می‌دهند، با حمایت از لیست ائتلاف اصلاح‌طلبان، با ندای آنان برای درمان این درد مشترک، همراه هم شویم...." (منبع فوق)
"........در شهرستان ها توصیه ام به همه فعالین این است که بکوشند نامزدها هرچه بیشتر در برابر خواست های محلی و صدای مردم متعهد شوند. تلاش ها باید در هر حوزه ای متوجه انتخاب نماینده ای شود که نسبت به مردم متعهدتر است. حتی در انتخاباتی به پوچی انتخابات در دوره شاه، باز هم درجه شرکت در روستاها و شهرهای کوچک، و نیز اثر نماینده بر زندگی اهالی، به هیچ وجه ناچیز نبود. بسیاری از نمایندگان در تمام سال های قبل و بعد از انقلاب همیشه به نوعی سرویس رسان به موکلین و رابط بین حکومت و مردم بوده اند. این تعامل و تاثیر گذاری بسود تقویت فرهنگ دموکراسی و جامعه مدنی و بسود مردم است..." (منبع فوق)
بحث بر سر شرکت و یا تحریم انتخابات نیست, که این دو حق شهروندی همگان است, نگرانی برسر وخامت حال این دست از "من" های سیاسی و گسترش "منیت فقیهانه", در میان ما, اپوزیسیون حکومت اسلامی, است. نگرانی بر سر این است که با وجود این دست علایم پیش آگهی ی خوبی برای حاملین این علایم متصور نیست, و زیان های چنین علایمی نیز بیش از هر چیز متوجه اپوزیسیون یک پوزیسیون ارتجاعی و ضددموکراتیک خواهد شد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست