سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش زنان و نوزایش جامعه ی ایران


پارسا نیک جو


• جنبش زنان به اعتبار کارنامه‌ی پیکار تاریخی سه دهه‌ی گذشته اش، به رغم تمامی فراز و نشیب ها و کاستی‌های‌اش، یکی از عمیق ترین، گسترده ترین و رادیکال ترین نیروهای پیش برنده‌ی نوزایش تاریخی جامعه‌ی ایران بوده و خواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۶ اسفند ۱٣٨۶ -  ۶ مارس ۲۰۰٨


جامعه‌ی ایران در آستانه‌ی نوزایش سرنوشت ساز تاریخی خود قرار گرفته است . میل به رهایی در تاروپود جامعه ریشه دوانده است. شور آگاهی رهایی بخش، پرده‌های پندار خرد ستیزی و خرد گریزی را دریده و کالبد سنت را، از منبر داوری بر تخت تشریح نشانده است. تیغ های تیز جنبش‌ها‌ی اجتماعی- طبقاتی، بافت‌ها و غده‌های سرطانی را نشانه گرفته‌اند. شورشعله‌ی فعالان جنبش‌ها در دل تاریک ِ شب دیرینه، ملیون‌ها شمع برافروخته است. بر این پایه می‌توان گفت در جامعه‌ی ما، فروپاشی عصر بنده‌گی و زایش عصر سرافرازی و آزاده‌گی یکی از امکان‌های تاریخی پیشاروی ما است. حال باید دید جنبش زنان در این میانه چه جای‌گاهی دارد و تا کنون در این راستا چه نقشی ایفا کرده است. به باور من جنبش زنان به اعتبار کارنامه‌ی پیکار تاریخی سه دهه‌ی گذشته اش، به رغم تمامی فراز و نشیب ها و کاستی‌های‌اش، یکی از عمیق ترین، گسترده ترین و رادیکال ترین نیروهای پیش برنده‌ی نوزایش تاریخی جامعه‌ی ایران بوده و خواهد بود.
چرا عمیق ترین، گسترده ترین و رادیکال ترین؟ زیرا:
- جنبش زنان، پنهان‌ترین و درونی‌ترین لایه‌های فرهنگ و روابط استبدادی را در زیست سپهر فردی – اجتماعی و خودآگاه و ناخودآگاه فردی- جمعی جامعه‌ی ایران، آشکار و برجسته ساخته و بخش قابل توجهی از جامعه را علیه آن روابط و فرهنگ برانگیخته است.
- جنبش زنان، با فریاد ِ صدا های خفه شده‌ی زنان در تاریخ مذکر، گوش جامعه‌ی تک صدایی را با صدای غریبه‌ی نیمه‌ی خود آشنا کرده؛ و میلاد خجسته‌ی فرهنگ چند صدایی را فریاد زده است.
- جنبش زنان، با طرح و بسط گفتمان‌های زنانه، علیه تصورات و کلیشه های زن ستیز، شوریده و ذهن و زبان زنانه را وارد فضای گفتمانی جامعه کرده است.
- جنبش زنان، با عصیان علیه تابوهای جنسی، تن و تمنا‌های جنسی را از زندان ِ فرهنگ ِ تابو پرور رها کرده و شور عاشقانه را در فرهنگ زنده گی جاری کرده است.
- جنبش زنان، با نقد و نفی باورهای زن ستیز مذهبی و جزم های دینی به رشد و بسط گفتمان های لائیک و خرد باور، یاری رسانده و افق و دریچه‌ی روشنی، فرا راه جامعه گشوده است.
- جنبش زنان، با نقد و نفی بی امان باورها، ارزش‌ها و هنجارهای الا هیات ِ فرهنگی و فرهنگ الاهیاتی، منابع ِ مشروعیت بخش ِ گفتمان‌های الا هیات سیاسی را بی اعتبار کرده است.
- جنبش زنان، با شوریدن علیه قوانین شرعی و تکالیف الاهی زن ستیز، نقد و شورش علیه الا هیات اسارت بار حقوق اسلامی را تعمیق بخشیده است.
- جنبش زنان، با ایجاد محافل و شبکه‌های ارتقا آگاهی و سازمان دهی کمپین‌های توده‌ای و شرکت فعال درعرصه ی پیکارهای دموکراتیک و طبقاتی توانسته‌اند هویت اجتماعی مستقل خود را در تار و پود جامعه حک کنند.
- جنبش زنان با حضور تاریخ ساز خود سبب بسط و رشد فمینیزه شدن ذهن و زبان جنبش‌ها و گرایش‌های فکری در جامعه شده است.
- جنبش زنان نه فقط علیه ارزش‌ها و هنجارهای زن ستیز قدرت سیاسی حاکم، بل علیه ارزش‌ها و هنجارهای زن ستیز حاکم بر جامعه نیز شوریده است.
- جنبش زنان توانسته است سخت جان‌ترین ساختار زن ستیز جامعه، یعنی خانواده‌ی پدر- مرد سالار را، سخت سست بنیاد کند. و با نقد و نفی آن کانون استبدادی و استبداد پرور، زمینه ساز رشد خانواده‌ی دموکراتیک و مشارکتی شود. بر این پایه می‌توان امید داشت که بخشی از نسل آینده فرایند جامعه پذیری را بیرون از الگوهای جنسیتی پدر- مردسالار تجربه کند.
گرامی باد روز پیکار جهانی جنبشی که ما را به زیستن در دنیایی انسانی فرا می‌خواند.

parsanikjoo@gmail.com
http://kherad-e-enteqadi.blogspot.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست