سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هنوز دیر نیست
۱۱ بهمن ۱۳۸۴، روز شکستی بزرگ برای دیپلماسی جمهوری اسلامی


سهراب مبشری


• در این شرایط بین المللی، تشدید رویارویی اتمی به سود مردم ایران و آزادیخواهان ایرانی نیست. این رویارویی، در داخل ایران نتیجه ای جز ایجاد بهانه های لازم برای سرکوب طرفداران حقوق بشر، سرکوب مبارزات کارگران و دانشجویان و ایجاد جو جنگی نخواهد داشت. به سود مردم ایران است که بحران اتمی فیصله یابد و به جای این بحران، مسئله حقوق بشر در صدر موضوعات مربوط به ایران قرار گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۱ بهمن ۱٣٨۴ -  ٣۱ ژانويه ۲۰۰۶


نیمه شب ١١ بهمن ١٣٨۴، تحول غیرمنتظره ای در بحران اتمی روابط خارجی جمهوری اسلامی روی داد. در حالی که موضعگیری های هفته گذشته روسیه و چین، حاکی از آن بود که این دو کشور فعلاً در برابر ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد مقاومت می کنند، وزرای خارجه آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان به همراه نمایندگان اتحادیه اروپا طی نشستی، بیانیه ای تصویب کردند که در آن اعلام شده است این کشورها در نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در همین هفته، خواهان ارجاع پرونده اتمی جمهوری اسلامی به شورای امنیت خواهند شد.
این تحول، شوک بزرگی برای جمهوری اسلامی است که در سالهای اخیر با تمام توان کوشیده است پرونده اتمی خود را در چارچوب آژانس نگه دارد و مانع طرح موضوع در شورای امنیت شود. ١١ بهمن ١٣٨۴، به عنوان روز شکستی بزرگ برای دیپلماسی جمهوری اسلامی ثبت خواهد شد. علی لاریجانی که پیش از مأموریت یافتن برای اداره مذاکرات هسته ای، تیم قبلی مذاکره کننده از سوی ایران را متهم به دادن مروارید غلتان در ازای گرفتن آب نبات (نقل به معنی) کرده بود، چند روز پیش سفرهایی بی سرانجام به مسکو و پکن داشت که اکنون آشکار شده است این سفرها چیزی جز یک شکست تمام عیار نبوده است. روسیه و چین، در آخرین لحظه جمهوری اسلامی را تنها گذاشتند و عملاً به مشی آمریکا و اروپا پیوستند. اگر در جمهوری اسلامی حساب و کتابی می بود، همین امروز باید علی لاریجانی را از کار برکنار می کردند. این فرد در هفته های گذشته برای حکومت متبوع خود کاری نکرد جز خام کردن کسانی که به فعالیتهای او امید بسته بودند، در حالی که آخرین حامیان ذینفوذ جمهوری اسلامی سرگرم گرفتن آخرین امتیازات از آمریکا و اروپا در ازای خالی کردن پشت تهران بودند. خواست برکناری علی لاریجانی اگر از سوی خود دلسوزان نظام جمهوری اسلامی مطرح شود، بسیار قابل درک و منطقی خواهد بود.
اما راه و رسم جمهوری اسلامی چنین نیست. در این نظام، کسی به جهت لیاقت و تخصص به مقامی نمی رسد تا به علت بی لیاقتی و ندانم کاری برکنار شود. مقامات این نظام، بر حسب تناسب قوا میان باندهای حکومتی تقسیم می شود و تنها تغییر این تناسب قواست که به تغییر این مقامات می انجامد. دسته گلی که تیم تحت مسئولیت لاریجانی به آب داده است، حتی در تاریخ مشعشع مقامات نالایق جمهوری اسلامی کم سابقه است. اما او در مقام خود خواهد ماند، چرا که تقسیم کار معینی در شرایط پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری، او را در این مکان نشانده است. او نماینده و گماشته افراد معینی در «بالا»ست که تمام توان خود را به کار خواهند گرفت تا رقبا از افتضاحی که لاریجانی به بار آورده است برای تضعیف موقعیت حامیان لاریجانی بهره نبرند. در نتیجه، کسی در رأس جمهوری اسلامی نخواهد گفت که نتیجه چند ماه فعالیت تیم جدید هسته ای، نه تنها صفر که زیر صفر بوده است. کسی در رهبری جمهوری اسلامی اذعان نخواهد کرد که در این چند ماه، موقعیت بین المللی نظام بسیار بدتر شده است. و تتمه اصلاح طلبان حکومتی نیز که این گوشه و آن گوشه نق می زنند، ضعیفتر از آنند که کسی آنها را جدی بگیرد.
یک واکنش ایرانیان آزادیخواه و دمکرات در قبال تحول اخیر، می تواند چنین باشد که از تشدید تقابل جهان با جمهوری اسلامی استقبال کنند و افزایش فشار بین المللی به حکومت مستبد مذهبی در ایران را به فال نیک بگیرند. اما نگارنده این سطور، چنین واکنشی را نادرست می داند. از تشدید رویارویی هسته ای جمهوری اسلامی با جهان، نتیجه ای به سود دمکراسی و حقوق بشر در ایران به دست نخواهد آمد. موضوع این رویارویی، حقوق مردم ایران نیست. موضوع این رویارویی این است که جمهوری اسلامی بتواند با ورود به کلوب اتمی، برای کشورهای دیگر دردسرساز شود یا نه. هدف آمریکا، اروپا و متحدانشان در این رویارویی، نه جایگزینی استبداد مذهبی در ایران با حکومتی برخاسته از اراده مردم کشور ما، که مهار کردن نظام جمهوری اسلامی و رفتارهای بین المللی آن است. برای واشنگتن، لندن، پاریس، برلین و ... مهم این است که جمهوری اسلامی پا را از گلیم خود درازتر نکند، در منطقه کمتر دردسر بسازد، و در یک کلام، به رعایت حداقلی از قواعد بازی بین المللی تن دهد. غرب، جمهوری اسلامی را نمدمالی خواهد کرد و تا وقتی جایگزینی برای این رژیم در چشم انداز نباشد، مخالفتی با بقای فقهای نمدمالی شده بر کرسی قدرت در ایران نخواهد داشت. حتی تندروترین محافل دولت آمریکا نیز یا دیگر به دنبال یک عراق دوم در ایران نیستند و یا اگر هم باشند، نخواهند توانست مشی خود را به کرسی بنشانند. مشی دولت بوش نیز چیزی نیست جز مهار جمهوری اسلامی در همراهی با متحدان بین المللی (و به ویژه اروپایی) واشنگتن. سیاست آمریکا در قبال ایران، عملاً به همان مشی مهار جمهوری اسلامی (containment) برگشته است که در دوره نخست ریاست جمهوری کلینتون و پیش از روی کار آمدن خاتمی در ایران پیش برده می شد. انتخابات پارلمانی امسال آمریکا که دمکراتها در آن تقویت خواهند شد، این روند رجعت به سیاستهای گذشته را تقویت خواهد کرد.
در این شرایط بین المللی، تشدید رویارویی اتمی به سود مردم ایران و آزادیخواهان ایرانی نیست. این رویارویی، در داخل ایران نتیجه ای جز ایجاد بهانه های لازم برای سرکوب طرفداران حقوق بشر، سرکوب مبارزات کارگران و دانشجویان و ایجاد جو جنگی نخواهد داشت. به سود مردم ایران است که بحران اتمی فیصله یابد و به جای این بحران، مسئله حقوق بشر در صدر موضوعات مربوط به ایران قرار گیرد.
در اینجاست که شاید نوعی همسویی میان منافع مردم ایران و خواست آن بخش از نیروهای دوراندیش تر در حکومت وجود داشته باشد که خواهان خاتمه دادن به بحران اتمی اند. ممکن است این بحران به عمد از سوی کسانی در حکومت تشدید شده باشد که به انگیزه های مختلف می خواهند روابط خارجی جمهوری اسلامی آکنده با تنش باشد. شاید بتوان چنین انگیزه هایی را در تلاش برای تضعیف رقبا و محکم کردن جای خود در دستگاه قدرت، کسب دستاویز برای سرکوب مردم در داخل کشور و یا حتی پیروی از یک راهبرد توسعه طلبانه و ایدئولوژی تهاجمی جستجو کرد. به گمان من، همه نیروهای تأثیرگذار در حکومت به یکسان از چنین انگیزه هایی تبعیت نمی کنند. برای کسی که از بیرون به حکومت می نگرد، دشوار است که بتواند تشخیص دهد در حکومت نیروی کافی برای غلبه بر مشی تشنج آفرین وجود دارد یا نه. اما منطق حکم می کند که نیروهایی در حکومت، مخالف مشی تنش زا باشند، و برخی شواهد نیز حاکی است که چنین است. کسانی که منافعشان در مناسبات تجاری با غرب است، کسانی که تحریمهای اقتصادی محتمل را با نگرانی می بینند، آنها که کسب و کارشان نوعی ثبات می طلبد، قاعدتاً باید خواهان فیصله دادن به بحران حاد روابط خارجی جمهوری اسلامی باشند. من از میزان نفوذ فعلی چنین محافلی در بالاترین سطوح تصمیم گیری در حکومت بی خبرم، اما امیدوارم به کلی بی تأثیر نباشند و خطاب به آنها می گویم:
هنوز دیر نشده است. جمهوری اسلامی هنوز این امکان را دارد که به گونه ای، بدون آنکه ناچار از اذعان به یک شکست شود، روابط خارجی خود را از این مخمصه نجات دهد. اعضای دائمی شورای امنیت، اعلام کرده اند تا اسفندماه در این شورا موضوع را بررسی نخواهند کرد و منتظر گزارش نهایی آژانس خواهند شد. طرح روسیه روی میز است. آمریکا این طرح را پذیرفته است. جمهوری اسلامی نیز می تواند با قبول این طرح و توافق پیرامون انجام غنی سازی در خاک روسیه، کاری کند که شورای امنیت، تحریمی علیه ایران وضع نکند. صرفنظر از اینکه برنامه اتمی جمهوری اسلامی برای ایران لازم است یا نه، حکومت می تواند این برنامه را با پذیرش طرح روسیه نجات دهد و سوخت نیروگاه هایی را که می خواهد بسازد، تأمین کند. هنوز جمهوری اسلامی مدعی است برنامه اتمی اش، کاملاً صلح آمیز است. اگر چنین است، کافی است جامعه بین المللی تضمین دهد که نیروگاه های ایران بدون سوخت نخواهد ماند تا هدف ادعایی حکومت، یعنی پیشبرد برنامه هسته ای صلح آمیز، تأمین شود. اگر سران رژیم تاکنون امیدوار بودند با طی کردن راهی که پاکستان رفت، خواهند توانست «قاچاقی» و «یواشکی» به بمب اتمی مجهز شوند، بهتر است همین الآن و بی سرو صدا با این آرزوها وداع کنند.
اکنون برای کندترین اذهان نیز روشن است: جمهوری اسلامی هرچه در سازش با جامعه بین المللی بیشتر تعلل کند، در موقعیت ضعیفتری قرار خواهد گرفت. آنها که در رأس جمهوری اسلامی هنوز ذره ای عقل سلیم دارند، باید بجنبند و این را به شرکایشان در قدرت حالی کنند. غلتیدن ایران در سراشیبی که آن سوی شورای امنیت است، سناریویی است که جمهوری اسلامی هنوز می تواند جلوی آن را بگیرد.
بهتر است رهبران جمهوری اسلامی دیوانگانی را که می گویند غرب از تحریم ایران بیشتر صدمه خواهد دید تا خود غرب، از اتاقهای خود بیرون کنند و زمام امور را از دست این گونه مبتلایان به مالیخولیا بگیرند. غرب آماده است ده، بیست دلار یا حتی بیشتر افزایش قیمت نفت را تحمل کند. تحریم نفتی ایران، تأثیری در همین حدود خواهد داشت و همین تأثیر نیز ظرفیتهای بازار نفت برای فعال کردن منابع جدید را به کار خواهد انداخت. شوک تحریم نفتی ایران، برای غرب گذرا، اما برای اقتصاد ایران دیرپا و مرگبار خواهد بود. کسی هست که بتواند این امر بدیهی را به سران جمهوری اسلامی بفهماند؟ کسی هست از آنها بخواهد مشاوران شارلاتان را طرد کنند؟ کسی هست به آنها بگوید همه دولتهایی که به شما قول حمایت داده اند مانند روسیه و چین یکی پس از دیگری به شما پشت خواهند کرد و تنهایتان خواهند گذاشت؟
قصد، دلسوزی برای حکومت مستبد و فاسد جمهوری اسلامی نیست. سخن این نوشته، این است که فعلاً این حکومت و مردم ایران، در یک خانه نشسته اند. نیروهای دمکرات ایرانی، نمی خواهند دود رویارویی جمهوری اسلامی با جهان، به چشم مردم ایران برود. آزادیخواهان ایرانی، می خواهند مردم ایران، خود تکلیفشان را با استبداد داخلی روشن کنند. آنها که آزادی ایران را می خواهند، نمی توانند علاقه ای داشته باشند که مبارزه آزادیخواهانه شان در پس پرده دود دعوا بر سر موضوعی که مسئله اصلی مردم ایران نیست گم شود. چه خوب می بود اگر این روزها به جای دعوای اتمی، مبارزه شجاعانه کارگران شرکت واحد تهران مرکز توجه قرار می گرفت. چه خوب می بود اگر با خوابیدن سر و صدای بحران اتمی، جهانیان فریاد حق طلبانه طبقه کارگر ایران را هم می شنیدند و در می یافتند اکثریت زحمتکشان ایران، طرفدار احمدی نژاد نیستند و فریب شعارهای دروغین او را نخورده اند.
نخستین واکنش های جمهوری اسلامی در قبال تصمیم اخیر اعضای دائمی شورای امنیت، نشان از این ندارد که حکومت ایران از شکست سهمگین دیپلماسی خود درس گرفته است. اگر نیروی تنش زا در جمهوری اسلامی کماکان مشی خود را به کرسی بنشاند و کار به تحریمهای جهانی علیه ایران بکشد، نیروهای دمکرات ایرانی در برابر ماشین تبلیغاتی عظیم جمهوری اسلامی که برای جلب حمایت مردم بسیج خواهد شد، وظیفه ای دشوار خواهند داشت. در چنین شرایطی و با محدودیت شدید امکانات اطلاع رسانی مستقل از حکومت، روشنگری در این باره که مسئولیت عواقب تحریمها تنها و تنها بر عهده رهبری جمهوری اسلامی است، کاری خواهد بود دشوار، اما در عین حال اجتناب ناپذیر. آزادیخواهان ایرانی از هم اکنون باید برای چنین روزی آماده شوند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست