سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

با شکنجه و کشتن مردم به استقبال! "انتخابات آزاد و سالم و رقابتی" برویم!


بهروز ستوده


• آیا از میان کسانی که فردا از هفت خان رستم بگذرند کسانی را می شناسید که بطور شفاف و صریح اعلام کنند که خواهان بازنگری در قانون اساسی، قوانین مدنی و جزائی جمهوری اسلامی و لغو موادی هستند که با اعلامیه جهانی حقوق بشر در تناقض است و اگر مردم آنان را به عنوان نماینده خود به مجلس بفرستند در این راستا با قشریون عهد حجری مبارزه خواهند کرد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱ بهمن ۱٣٨۶ -  ۲۱ ژانويه ۲۰۰٨


در غیاب یک تشّکل یکپارچه و متحد دانشجوئی که قدرت چندملیون دانشجو ودانش آموز ایرانی را به نمایش بگذارد و فراتر از آن در غیاب یک جبهه وسیع و سراسری آزادیخواهی و حقوق بشری که تمام انرژی نهفته و توانائی های یک ملت و مخالفان حکومت اسلامی را در خود متجلی سازد و بر خیره سری های حکومت اسلامی در دانشگاهها مهار بزند و دست اراذل و اوباش را از جان دانشجویان و مردم ایران کوتاه سازد، موج دستگیری ها و شکنجه دانشجویان که از چند روز پیش از ۱۶ آذر آغاز شده است همچنان ادامه دارد و از تهران به سایر دانشگاههای کشور نیز کشیده شده است. در سنندج دانشجوئی بنام ابراهیم لطف اللهی را در حالی که فقط ۹ روز از تاریخ دستگیریش می گذشته است در زیر شکجه می کشند و هنگامی که خانواده اش در تلاش برای گرفتن اجازه ملاقات با جگرگوشه خود بوده اند محل دفن جسد او را به خانواده اش نشان می دهند.
این همه ددمنشی و شقاوت اسلامداران نسبت به دانشجویان و ایجاد محیط رعب و وحشت آنهم در روزهائی که خود را برای یک "انتخابات آزاد و رقابتی"! آماده میکنند برای چیست؟ چرا آنهائی که به دروغ نام خود را اصلاح طلب گذاشته اند و این روزها مشغول دقیقه شماری اند تا ببیند از توبره بیت رهبری صلاحیت چه کسانی برای ورود به مجلس خودی ها تأیید می شود همگی مُهر سکوت برلب نهاده اند و در مقابل این همه ددمنشی و جنایتی که در حق دانشجویان روا داشته می شود کلامی بر زبان جاری نمی سازند تا مبادا به احراز احتمالی صلاحیت شان خدشه ای وارد شود؟ پس شیوخ و سادات اصلاحات که قرار است به عنوان نماینده در مجلس آینده از حقوق مردم ایران دفاع نمایند کجا هستند؟ آیا اعتراض به دست و پا بریدن و صدور حکم پرتاپ از بلندی و کشتن ماهیگیری بینوا و دستگیری و کشتن دانشجویان در زیر شکنجه و دستگیری و ضرب و شتم همه روزه زنان در کوچه ها و خیابانها و سرکوب تجمع صنفی کارگران و معلمان در حوزه ی اصلاحاتی! که قرار است این آقایان برای مردم ایران به ارمغان آورند نمی گنجد؟ و یا اینکه آقایان می خواهند به بیت رهبری و شورای نگهبان کلک!! بزنند و بعد از گرفتن تأیید صلاحیت از مقام شامخ رهبری و شورای نگهبان و ورود به مجلس خودی ها آنوقت مبارزه! خود را آغاز نمایند و شروع کنند به استمدادجوئی و تظلم خواهی از "پیشگاه معظم رهبری"؟
و بیچاره مردمی که پس از سه دهه حکومت جهل و جنایت و از سر گذراندن آنهمه تجارب دردناک هنوز می بایستی خود را در دایره ی انتخاب بد و بدتر اسیر ببینند و هنوز می بایستی به توصیه پاره ای از به اصطلاح روشنفکران با دین و بی دین انتخاب شان محدود باشد بین مار غاشیه و عقرب جرّار. "روشنفکران" قدرت طلب و کج اندیشی که بجای تکیه بر نیروی عظیم مردم و به حرکت درآوردن این نیرو جهت به عقب راندن باند ولایت مطلقه فقیه و انجام اصلاحات واقعی، همچنان خود را به عبای شیوخ و سادات اصلاح طلب آویخته اند و با ساخته و پرداخته کردن تئوری های من درآوردی و صدبار شکست خورده به گمراه ساختن و عمیق تر نمودن توهمات توده مشغول اند و از لابلای تضادها و اختلافات آخوندها با یکدیگر که منشأاش قدرت طلبی و سهم خواهی است نه دغدغه ی دفاع از ملت سیه روز، به خیال خود می خواهند دمکراسی و جامعه مدنی برویانند. کسی نیست که از این مدافعین اصلاحات دروغین سئوال کند که آخوندهای با عمامه و بی عمامه ای که بخش تفکیک ناپذیری از پیکره ی این رژیم هستند و طی ۲٨ سال گذشته در هر فرصتی نیز وفاداری خود را به نظام و بیت رهبری اعلام کرده و می کنند و همین امروز چشمان خود را بر تمام جنایات و تبهکاری هائی که در دو قدمی شان اتفاق می افتد می بندند فردا چگونه می خواهند از حقوق یک ملتی در مجلس خودی ها دفاع نمایند و حق مظلومان را از ظالمان بستانند؟
اگر مبلغان و کار چاق کن های اصلاحات دروغین اصرار دارند که مردم ایران تجربه ی هشت سال دولت اصلاحات و کنترل آنان را بر دو قوه مقننه و مجریه و بی عملی آنان را در مقابل ولایت مطلقه فقیه به طاق نسیّان بسپارند و یکبار دیگر در خیمه شب بازی "انتخابات" شرکت کنند آیا بهتر نیست که به شیوخ اصلاح طلب توصیه نمایند که از همین امروز با دفاع از دانشجویان زندانی و مبارزه برای آزادی آنان از زندان و شکنجه، حسن نیت خود را به مردم نشان دهند تا مردم واقعاً باور کنند که آنان عوض شده اند و با برنامه و اهداف جدیدی می خواهند وارد مجلس شوند؟ آیا نهادن ماسک اصلاح طلبی برچهره و خود را به دروغ اصلاح طلب نامیدن برای جلب اعتماد و حمایت مردم کافی است؟ آیا مثل همه جای دنیا کاندیدای نمایندگی مردم نباید برنامه و اهداف اصلاحاتی خود را بطور شفاف در مقابل مردم قرار دهد و از آنان بخواهد که برای عملی ساختن و پیش بردن آن برنامه به او رأی دهند؟ آیا مردم ایران نباید بدانند که "اصلاح طلبان" قرار است چه چیزی را در کشور ما اصلاح نمایند، منظورشان از اصلاحات چیست؟ اصلاح در مجاری فاضلاب فلان شهر و محله است یا اصلاح در قانون اساسی و قوانین جزائی و مدنی جمهوری اسلامی که در تناقض آشکار است با اعلامیه جهانی حقوق بشر؟ چرا همه چیز در کشور ویرانه ما واژگونه است و پاره از "روشنفکران" ما نیز بر ادامه این واژگونگی کمک می نمایند؟ حاصل چک سفید را امضاء کردن و بدست مشتی آخوند با عمامه و بی عمامه دادن که از بدو انقلاب خانمانسور ۵۷ تا به امروز ادامه داشته است چه بوده که هنوز این آقایان دست از گمراه کردن مردم بر نمی دارند؟ و مگر نه اینکه یکی از وظایف روشنفکران جامعه، اقدام به روشنگری و آگاه نمودن مردم و راه را از چاه به توده ناآگاه نشان دادن است؟ آیا هنوز فصل آگاه کردن مردم و زدودن توهمات و ضعف ها و زبونی ها از اذهان مردم فرا نرسیده است و می بایستی که همچنان توده ناآگاه را به امید واهی "اصلاحات" از زیر رهبری این آخوند به زیر رهبری آخوند دیگری کشاند؟
آقای خاتمی گُل سرسبد و سیّد خندان "اصلاحات" که دو قوه مجریه و مقننه را در دست داشت پس از هشت سال سرگردان کردن مردم و در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود در جواب دانشجویان منتقد دانشگاه تهران گفت که: «من ملتزم به قانون اساسی جمهوری اسلامی هستم و نیامده بودم که این قانون را تغییر دهم» اینک سئوال اینجانب از آقایان دلالان اصلاحات طلبی از نوع آخوندی اش که از هم اکنون درگوش مردم درمانده ایران دوباره انتخاب بین مار و عقرب را زمزمه میکنند این است که آیا در میان خیل "اصلاح طلبانی" که این روزها تأیید صلاحیت خود را از بیت رهبری استغاثه می کنند و در پشت پرده و به دور از چشمان مردم به زد و بند با گروه های خودی مشغول اند کسانی را سراغ دارند که همین امروز با صدای بلند و بطور شفاف اعلام دارند که آنها به خواست ملت التزام دارند نه به خواست بیت رهبری؟ و آیا از میان کسانی که فردا از هفت خان رستم بگذرند و اسامی شان از توبره مارگیری سید علی خامنه ای به عنوان کاندید مجلس بیرون بیاید کسانی را می شناسند که بطور شفاف و صریح اعلام کنند که خواهان بازنگری در قانون اساسی، قوانین مدنی و جزائی جمهوری اسلامی و لغو موادی هستند که با اعلامیه جهانی حقوق بشر در تناقض است و اگر مردم آنان را به عنوان نماینده خود به مجلس بفرستند در این راستا با قشریون عهد حجری مبارزه خواهند کرد؟ اگر چنین کاندیدهائی را سراغ دارید اسامی شان را اعلام نمائید که اینجانب و بسیاری از مردم ایران رأی و اعتماد خود را به آنان بدهیم؟

۱ بهمن ۱٣٨۶
۲۱ ژانویه ۲۰۰٨


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست