سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تحریم یا مشارکت
مشارکت مشروط یا مشارکت بی قید و شرط


عیسی سحرخیز



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۶ دی ۱٣٨۶ -  ۶ ژانويه ۲۰۰٨


تنها دو روز به زمان ثبت نام و ده هفته به زمان برگزاری انتخابات مجلس هشتم باقی مانده است، اما هنوز این سوال مهم بر ذهن ها سنگینی می کند که آیا روز ۲۴ اسفند ۱٣٨۶ باید به پای صندوق های رای رفت؟ یا نه، بهترین گزینه در خانه نشستن است و دست روی دست گذاشتن. و حتی نه تنها در آن روز، بلکه از امروز تا آن روز.
یک بررسی اجمالی، یک مرور کلی بر اخبار رسانه ها، و یک ارزیابی شتاب زده در میان بیانیه های سیاسی یا سخنرانی های شخصیت های حقیقی و حقوقی اثر گذار، بیانگر این نکته است که بحث تحریم، گفتمان غالب این دور از انتخابات نیست - یا درست تر اینکه تا این زمان نبوده است. در مقام مقایسه، کافی است روزنامه های چهار سال پیش را فرا روی خود قرار دهیم، یا حتی تا دو سال و نیم پیش عقب رویم و به اخبار و گزارش های خبرگزاری ها و سایت های خبری نظر افکنیم، تا به روشنی مشاهده کنیم که امروز صدای تحریم، اگر نگوئیم گم و مبهم شده، دست کم به میزان زیادی تخفیف یافته است. این نتیجه گیری را به گونه ای دیگر نیز می توانیم به دست آوریم، کافی است نگاهی به دور و برمان بیندازیم و ببینیم تحریمی های دیروز، امروز کجا هستند، چه می کنند و چه می گویند- فارغ از اینکه با آنان یا دیدگاه ها و عملکردهایشان موافق باشیم یا مخالف.
   در مقابل، آنچه که فضای رسانه ای امروز ایران را پر کرده است، بحث ضرورت مشارکت است در روند انتخابات. البته در دو طیف مختلف، طرفداران مشارکت مشروط و مشارکت بدون قید و شرط، و در کنارش این علامت سوال بزرگ که در روز انتخابات هم؟!
فارغ از آن گروه حدود پنجاه درصدی در میان ۴٣ میلیون ایرانی حائز شرایط رای دادن در هشتمین دوره ی انتخابات مجلس که به دلایل خاص خود معمولا بدون قید و شرط در انتخابات شرکت می کنند، به همین میزان - یعنی حدود ۲۲ میلیون - شهروند ایرانی نگاهشان به انتخابات مشروط است. این جمع یا به طورعام تمایلی به شرکت در فعالیت های سیاسی ندارند، یا به صورت خاص در انتخابات شرکت نمی کنند. تعیین میزان دقیق هر یک از این دو گروه کاری است دشوار و خود بستگی دارد به عوامل مختلف. به ویژه، مرتبط است به میزان "آزاد، سالم و عادلانه" بودن انتخابات، و در هر انتخاباتی نیز متفاوت است و بستگی دارد به شرایط جغرافیایی، اقلیمی، یا وضعیت قومی، نژادی مناطق مختلف.
شاید بتوان گفت که آنچه که به این دور از انتخابات مجلس شاخصیت ویژه می بخشد، یکی میزان و ابعاد صدایی است که در مورد "مشارکت مشروط" مطرح و شنیده می شود، و دیگری هم نقش "آزمون فیصله بخش" است و آثار و پیامدهای این انتخابات سرنوشت ساز؛ قضاوتی که بر مبنای چگونگی روند ثبت نام، رد یا تائید صلاحیت نامزدها بر مبنای نظارت استطلاعی یا استصوابی شکل خواهد گرفت، یا عدم دخالت حاکمیت در آرای شرکت کنندگان انتخابات و هدایت آرا، یا در نهایت، بیرون آمدن اسامی اشخاص مورد نظر از صندوق ها از طریق سازوکار شمارش آرا، بر اساس مصلحت های ویژه.
   بحث در مورد "آزمون فیصله بخش" بودن چگونگی برگزار شدن انتخابات و پیامدهای آن برای تعیین روند سیاست ورزی و اصلاح طلبی موضوعی جداگانه است و باید در زمان مناسب از زوایای مختلف به آن پرداخته شود. اما بحث در مورد "مشارکت مشروط" و چگونگی شرکت در "کارزار انتخاباتی" طی دو ماه و نیمی که تا ۲۴ اسفند مانده است، جای بررسی و تحلیل فراوان دارد و می تواند نگاه ها و آرا را از وضعیت بینابینی موجود به سمت "مشارکت" یا "تحریم" انتخابات که در ادبیات سیاسی ایران "عدم مشارکت" ترجمه شده است، سوق دهد. این نقطه ای است که علاوه بر شرایط داخلی و خارجی ویژه ی دور و بر زمان برگزاری انتخابات، بیش از همه به حاکمیت و نگاهش نسبت به مبانی ای چون "جمهوریت"، "میزان بودن رای ملت" و میزان "آزاد، سالم و عادلانه" و تفسیر احزاب و گروه های سیاسی و نخبگان جامعه و کنشگران جامعه مدنی از آن بازمی گردد.
اگر چه تا آن زمان چند هفته ای بیشتر باقی نمانده است، اما قضاوت نهایی موکول خواهد شد به روزها و ساعت های آخر و چگونگی عملکرد اعضای شورای نگهبان و جریان هدایت گر آن در اعمال ولایت بر آرای مردم، از طریق حذف یا تائید گروه "انتخاب شوندگان" در جهت آزاد گذاردن یا بستن دست "انتخاب کنندگان" در روند انتخابات.
شاید اگر امکان "نظارت مستقل و اعتمادساز" بر عملکرد دو قلوی انتخاباتی "جنتی- افشار" و زیرمجموعه های حکومتی آنان بود، قضاوت در مورد "آزاد، سالم و عادلانه" برگزار شدن انتخابات ایران آسان می شد، یا دست کم کمتر مناقشه برانگیز.
تا کنون تلاش هایی چند برای اعمال این "نظارت مستقل و اعتمادساز" صورت گرفته است. یکی از طریق شکل گرفتن "کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم وعادلانه" توسط چهره های سیاسی، اجتماعی، حقوقی، مذهبی و دانشگاهی معتمد و شناخته شده، و دیگری درخواست برای اعمال "نظارت بین المللی" از جانب حزبی پر سابقه و امتحان پس داده.
   بانی اقدام اول جمعی از دلسوزان و میهن دوستان ایران، با دیدگاه ها و بینش های سیاسی، مذهبی و ایدئولو‍ژیک ناهماهنگ و حتی گاه متضاد بوده اند، اما در موضوع انتخابات هم دل و هم رای و هم راه. شخصیت های حقوقی و حقیقی گوناگونی تا کنون به حمایت از این گام سیاسی مهم برخاسته و هر یک به گونه ای موافقت خود را با ضوابط بیست و سه گانه ی اعلام شده از جانب "کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم وعادلانه" و دو کمیته ی شکل گرفته در این ارتباط بیان داشته اند. این ضوابط اگرچه بیشتر آرمانی است و کمتر معطوف به واقعیت های عملی در ایران - و گاه حتی رعایت تمام موارد آن غیرقابل دسترس در کشورهای پیشرفته و دموکرات- اما از آنجا که بانیان و اعضای ابن کمبته ی ویژه پذیرفته اند که دخالت مستقیم در انتخابات و اظهار نظر خاص و مستقیم در مورد ضرورت شرکت یا تحریم انتخابات نداشته باشند، می تواند گامی به پیش در جهت تحقق این خواسته ی بنیانی   صد ساله ی ملت ایران باشد، و در صورت فراهم آمدن تمهیدات و لوازم لازم، حمایت طیف گسترده تری را کسب کند.
   بانی اقدام دوم "نهضت آزادی ایران" است که تک صداهای گذشته و خواسته ی قلبی بسیاری از کنشگران سیاسی را در آستانه ی زمان ثبت نام مجلس هشتم، درغالب یک بیانیه تحلیلی در نقد نظارت استصوابی و عملکرد شورای نگهبان بیان داشته است.
   اقدام هایی که اگرچه لازم بوده است، اما در شرایط کنونی جامعه اگر موجی گسترده از حمایت را به دنبال نداشته باشد، مسلما کافی و اثرگذار نیست. متاسفانه از یک سو محافظه کاری و ملاحظه کاری برخی از جریان های سیاسی چشم دوخته به دست شورای نگهبان برای کسب حداقلی از تائید نامزدهای خود، و از سوی دیگر نزدیک بینی و خودمحوری برخی از جریان های اپوزیسیون که در اغلب اوقات سیاست همه یا هیچ را دنبال می کنند، می تواند مانعی در راه شکل گیری و اعمال "نظارت مستقل و اعتمادساز" باشد. لذا، همه چیز طبق معمول به دقیقه ی نود موکول شد و تا آخرین روزها در پرده ی ابهام قرار خواهد داشت.
   در این شرایط شاید بهترین گزینه تاکید هر چه بیشتر و وسیعتر بر "مشارکت مشروط" در انتخابات باشد- البته مشروط بر برگزاری انتخاباتی "آزاد، سالم و عادلانه"- و بهترین گزینه برای تحقق آن شرکت همه جانبه در "کارزار انتخابات" از طریق ثبت نام گسترده و چندلایه و تحمیل ضرورت وجود "نظارت مستقل و اعتمادساز"، برای تحمیل خواسته های قانونی و عادلانه ملت به حاکمیت و تحقق باقیمانده شعارهای اصلی انقلاب ۲۲ بهمن ۱٣۵۷؛    "آزادی و جمهوریت".

                                                                        جمعه ۱۴/۱۰/۱٣٨۶


* متن ویراسته ی ارائه شده به نشست حزب جامعه مدنی استان همدان با عنوان "انتخابات و چالش های پیش رو"، برگزار شده در روز پنجشنبه سیزدهم دی ماه ٨۶


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست