همسایه ی رنگین کمان باش
عسگر آهنین
•
گفتم: اگر میل گریزت هست،
از خلوت ِ خود،
این دخمه جای ِ اوج گیر نیست
گیرم که رنگ چاردیوارش
آبی، به رنگ آسمان باشد!
...
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه
۴ مهر ۱٣٨۶ -
۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷
به: کاوه - شین
دیدم تو را آهنگ ِ پرواز است
گویا که دیگر
تاب و توان ِ زندگی با خود
در خلوت ِ خود را نداری
***
گفتم که در را
بگشا به روی قله ها،
- پرواز خود را،
از قله ها آغاز کن،
تا چشم اندازت زمین و آسمان باشد!
***
برخاستی،
بالی زدی،
در سایه ماندی.
***
گفتم: اگر میل گریزت هست،
از خلوت ِ خود،
این دخمه جای ِ اوج گیری نیست
گیرم که رنگ چاردیوارش
آبی، به رنگ آسمان باشد!
***
برخاستی،
بالی زدی،
بر جای ماندی.
***
گفتم که: برخیز!
در را به روی ِ قله ها بگشا،
آهنگ پروازت اگر هست!
پرواز، در این دخمه ی تاریک
جز زخم های تازه سوقاتی ندارد.
هرگز عقاب تیزپروازی ندیدم، کآشیانه
در خانقاه موش ِکوری کرده باشد.
***
برخاستی،
در را گشودی...
گفتم: به سوی ِ قله ها بنگر
باشد که من، روزی تو را در آسمان بینم
باشد تو را همسایه ی رنگین کمان بینم.
لندن
۲۰۰۷/۹/۱۵
|