سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گزارش به ملت ایران - ۱
مشاهداتی از سفر به دانمارک و شرکت در سمپوزیوم بررسی اوضاعِ سیاسی ایران و نقش گروهای قومی


اکبر کرمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۷ بهمن ۱٣٨۲ -  ۲۷ ژانويه ۲۰۰۴


در تاریخ ۴ بهمن ماه سمپوزیومی با عنوان بررسی اوضاعِ سیاسی ایران و نقش گرو های قومی؛ در پارلمان دانمارک برگزار شد. من هم به این کنفرانس دعوت شده بودم، البته نه به خاطر ترک بودنم، چرا که دعوت کنندگان به هیچ وجه نمی دانستند که من از ترک های فریدن هستم. من به خاطر مقالات و کارهاییی که در زمینه حقوق بشر انجام داده ام، به ویژه مقاله ای که با عنوان «عبور از دمکراسی ملی به دمکراسی محلی» نوشته ام و در برخی از سایت های خبری و نیز برخی از مطبوعات داخلی ایران چپ شده است به این کنفرانس دعوت شده بودم.
در مورد این کنفرانس حرف های زیادی هست که در فرصت مناسب دیگری خواهم زد، اما در شرایط موجود، بر انم که با گزارش ملاقات های خودم با برخی از ایرانی های مقیم دانمارک به نوعی به آسیب شناسی مسائل اقوام ایرانی بپردازم. اکثر ملاقات ها و سخرنانی های کنفرانس مزبور، به باور من، خیلی تند و رادیکال بود، چیزی که در ادبیات سیاسی داخلlبه آن چپ روی میگویند.
مساله دیگر اینکه، گفتگوهای سمپوزیوم خیلی از گفتمان غالب و سرنوشت ساز ایران دور بود که به هیچ روی نمی توانست با دعواها و شکاف های اصلی حال حاضر جامعه ایران منطبق شود.
به همین علت، مشاهدات و گفتگوهای من در دانمارک با ایرانی ها، به صورتی معطوف به درک عللِ چپ روی های این گرو از هموطنان پراکنده در سر تا سر اروپا شد.
در یکی از روستاهای دانمارک به نام «Trustrup» با یکی از این هم میهنان آشنا شدم که برای من بسیار تکان دهنده و گزنده شد. این هموطن عزیز من که هنوز دلش برای ایران می تپد، به ما گفت که ۴ سال پیش به دانمارک آمده است، از یکی از روستاهای ایران. وی میگوید من در ایران، در کنکور و در رشته بیوشیمی قبول شده بودم، ولی در گزینش مرا رد کردند. با این که در ایران شب و روز سخت کار میکردم و چند کار را با هم انجام می دادم، اما زندگی مشقت بار و سختی داشتم، به گونه ای که نه میتوانستم تصمیم به ازدواج بگیرم. یعنی جرات اون را نداشتم. بالاخره تصمیم گرفتم بیایم دانمارک، اگر چه، در ابتدا بسیار نگران و مضطرب بودم، اما خیلی زود همه نگرانی های من برطرف شد و ان وقت با خودم گفتم ای کاش زودتر آمده بودم. ای کاش قبل از سربازی از ایران در میرفتم. اکنون غصه ی هدر رفتن عمرم در دوران سربازی را میخورم. هدر رفتن عمرم در ایران. غصه ی هموطنان را در ایران که برای به دست آوردن اولیه ترین حقوق انسانی خود چه گونه باید مبارزه کنند. چقدر باید مبارزه کنند. چند حکومت باید عوض کنند چقدر باید محرومیت بکشند.
در روستای Trustrup که تنها ۱۵۰۰ نفر جمعیت دارد، این هم وطن ما پیتزا فروشی دارد. البته وقتی میگویم روستا نباید تصور شود که روستاهای دانمارک شبیه روستاهای ما هستند. در این روستا همه جاده ها آسفالت شده اند، امکانات زندگی کمتر از شهر های دانمارک نیست، پمپ بنزین، خدمات اجتماعی، مدارس استاندارد و...
منزل وی تقریبأ به احتمال قوی از ۹۰% خانه های شهری ا ایرانی ها، هم تمیزتر بود و هم مرف تر. ماشین، دوربین فیلم برداری دیجیتال، کت اینترنت (اینترنت در این روستا به جرات میتوان گفت سریعتر و پیشرفته تر از اینترنت در تهران بود)، مبل خوب، میزِ غذاخوری عالی. فاکس، تلفن، کتاب خانه، میز مطالعه خیلی خوب، چراغ مطالعه، بوفه خوب، تختخواب، سرویس دستشویی و اشپزخانه بهداشتی و عالی، دستگاه کپی، شمعدان های بلور زیبا و...
درآمد وی به حساب ایران معدل ماهی سه میلیون تومان میشد، به بچه هایش دولت حقوق میداد، کودکستان در شرایط بسیار عالی و بهداشتی و رایگان بدنیا آمدن ها.
میگوید مردم دانمارک به من احترام میگذرند. میگوید پلیس دانمارک هم به من احترام میگذرد. وی در توضیح بیشتر میگوید ما اینجا هر چه به پلیس دانمارک بگوئیم آن ها می پذیرند مگر آنکه ثابت شود حرف ما غلط است، در حالی که در ایران هر چه پلیس بگوید، ما باید بپذیریم. در توضیح این مطلب هموطن ما خاطره ای از ایران نقل کرد که بسیار جالب و البته آشنا بود. روزی در روستای ما چند گوسفند گم شد، پلیس یکی از هم ولایتی های مرا که البته سابقه دزدی داشت دستگیر کرد، وی چند روز بد اعتراف کرد که گوسفند ها را دزدیده است. پس از مدتی گوسفندها پیش کس دیگری پیدا شدند. من از آن فرد پرسیدم پس تو برای چه اعتراف کردی؟ در جواب به من گفت تو هم اگر به جای من بودی به هر چه آن ها می خواستند اعتراف میکردی.
بیشتر نمی گویم، این همه آیا برای این گونه از ایرانیان، به ویژه اگر از اقلیت های قومی باشند، آیا برای تبدیل غیرقابل فهم اقوام ایرانی به ملل ایرانی کافی نیست. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست