سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در پاسخ به سخنان حسن حداد، معاون دادستان تهران
درباره شرایط ۲۰۹ بهترین بازداشتگاه دنیا!


کیانوش سنجری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۲ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱٣ اوت ۲۰۰۷


آقای حسن حداد که نام اصلی اش حسن زارع دهنوی است و تا سال ۱٣٨۴ یعنی قبل از منسوب شدن در مقام معاونت امنیت دادستانی تهران، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب بود و شمار فراوانی از پرونده های ساخته و پرداخته شده برای فعالین سیاسی منتقد، دانشجویان و روزنامه نگاران و به ویژه بازداشت شدگان در تجمعات اعتراض به رژیم را او بررسی می نمود، دیروز در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، پیرامون وضعیت پرونده های دانشجویان بازداشت شده ی دانشگاه امیرکبیر، منصور اسانلو و سه ایرانی امریکایی که در بازداشت وزارت اطلاعات هستند سخن گفت و گفت شکنجه نمی کنیم و گفت بازداشتگاه ۲۰۹ یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیاست!

آقای قاضی زارع دهنوی!
نخست این پرسش مطرح است که اگر بازداشتگاه ۲۰۹ یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیاست و زندانیان در آن جا شکنجه نمی شوند پس چه دلیلی وجود دارد که شما و مسئولان وزارت اطلاعات به نمایندگان منتخب حکومت در مجلس شورای اسلامی، سال گذشته و امسال اجازه ندادید از آن جا بازدید کنند؟

۱۶ تیر امسال محمد رضا تابش دبیر کل فراکسیون اقلیت مجلس به خبرگزاری ایسنا گفته بود "توقع بسیار کوچکی است که نمایندگان مردم در خانه‌ی ملت بتوانند از زندان‌ها بازدید کنند". او گفته بود درخواست فراکسیون اقلیت مجلس برای بازدید از بازداشتگاه ۲۰۹ به بالاترین مرجع قضایی کشور ارائه شده است.
سال گذشته نیز در زمانی که شادروان اکبر محمدی در اعتصاب غذا بود و روی تخت بهداری زندان دراز به دراز افتاده بود و کسی به او توجه نمی کرد، آقای اکبر اعلمی و چند تن دیگر از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس برای بازدید به زندان اوین رفته بودند اما آن ها در مقابل در بازداشتگاه ۲۰۹ با فرمان ایست روبرو شده بودند و نتوانسته بودند داخل شوند! اما چرا؟ چون اگر داخل می شدند، در راه رو ها و درون اتاق های بازجویی زندانی هایی را می دیدند که بر خلاف دستور العمل صادر شده از سوی عالی ترین مقام قضایی کشور، چشم بند بسته بودند و بازجوها با زدن سیلی توی صورت آن ها، ازشان می خواستند که اعتراف کنند که با منشی شان رابطه جنسی داشته بودند!
و احتمالا اگر نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس می توانستند از پلکان ساختمان ۲۰۹ اندکی بالاتر بروند تا برسند به بندهای انفرادی ۱ تا ۱۰، یعنی همان جایی که آقای قاضی حداد اسمش را گذاشته سوئیت با امکانات ویژه، و دریچه ی چند تا از این سلول های تنگ را می گشودند، می دیدند که بجز چند تا پتوی رنگ و رو رفته و چرک گرفته که بوی تعفن می دهند و البته جسم انسانی که رویش خفته است، چیز دیگری نیست! واگر آن ها وقت می داشتند تا پای درد و دل آن انسان ِ زندانی می نشستند، از گلوی به بغض نشسته ی او می شنیدند که: نمی دانم چند وقت شده است که این جا زندانی شده ام. یک سال و شاید هم بیشتر. این کاغذ ها را به من داده اند تا همه ی اتهاماتم را خودم رویش بنویسم. اوایل کتکم می زدند اما چند ماه می شود که سراغم نیامده اند!

در بخش دیگری از این گفتگو خبرنگار خبرگزاری ایلنا از قاضی حداد پرسیده است: در نوشته‌های پایگاه‌های اطلاع رسانی از شما به عنوان چهره خشن یاد می‌شود، به مروج شکنجه معروف شده‌اید، چرا اینگونه معرفی می‌شوید؟ و قاضی حداد با مظلوم نمایی پاسخ داده است: اولا قلم در دست دشمن است، ثانیا خدا می‌داند، تا امروز با متهمی بلند صحبت نکرده‌ام. با همه افراد در کمال آرامش و ادب سخن گفته‌ام.

آقای قاضی زارع دهنوی!
اولا قلم در دست شماست که بوسیله ی آن حکم بازداشت و زندان صادر می شود و روزنامه ها و رادیو و تلویزیون هم همین طور! و ثانیا شما لازم نیست با متهمان بلند صحبت کنید، چرا که شما با صدور حکم قضایی، مجوز بازجویی فنی - شکنجه - متهمان در اتاق های بازجویی را صادر می کنید و این بازجوی وزارت اطلاعات است که به جای شما عربده می کشد و شکنجه می کند؛ چه آن زمان که قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب بودید و چه اکنون در معاونت دادستانی تهران!
اگر خاطر مبارکتان باشد، سید مجید - مجید پورسیف - رییس دفترتان در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب جلو چشم وکیل و خانواده متهمان به صورت آن ها سیلی میزد و رکیک ترین ناسزاها را بارشان می کرد. یادتان رفته است؟ یادتان رفته است که در سال ۱٣٨۰ به همراه سید مجید آمده بودید به بازداشتگاه ۵۹ سپاه و گروهی از زندانی های مرتبط با ائتلاف ملی مذهبی ها را ملاقات کردید و من را هم، و آقای سید مجید در حیاط بازداشتگاه در حضور شما سیلی محکمی به صورتم زد و یادتان هست او چه ناسزایی بارم کرد؟
یادتان هست در سال ۱٣٨۰ برای اینکه بیشتر تحقیرم کنید دستور دادید در زیرزمین دادگاه موهای سرم را از ته بتراشند؟

یادتان هست که در اتاق شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب آقای سید مجید در حضور شما و در حضور مادر یکی از بازداشت شدگان تجمع سالگرد ۱٨ تیرماه به نام بابک به دست آن جوان قاشقی داد تا برود توالت و مدفوعش را ببلعد تا شما راضی شوید و او را به زندان بازنگردانید؟

و یادتان هست ...

آقای قاضی حداد در جای دیگری از این مصاحبه گفته است که "ما اطلاعات کاملی داریم، امروزه به قدری اطلاعات آسان کسب می‌شود که نیازی به شکنجه و برخوردهای خشن وجود ندارد."

آقای قاضی زارع دهنوی!
آیا نامه ی خانواده های دانشجویان بازداشت شده ی دانشگاه امیرکیبر خطاب به رییس قوه قضاییه را نخوانده اید؟ در این نامه و نیز از زبان برخی از دانشجویان آزاد شده چگونگی شکنجه شدن دانشجویان در بازداشتگاه ۲۰۹ - بازداشتگاهی که شما آن را یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیا معرفی کرده اید! - شرح داده شده است: ناسزا به زندانی و اعضای خانواده اش، تهدید به قتل و ضرب و جرح شدید و تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده، ضرب و شتم شدید توسط هفت بازجو به صورت هم زمان، ضربه با پا به بازوها ، سینه ، پشت و ضرب و شتم با مشت و لگد به سر و صورت و پا ها، استفاده از کابل و شلاق برای ضرب و شتم و تهدید به آزارهای جنسی با بطری و تخم مرغ داغ!

و در این یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیا چه بلایی بر سر خانم هاله اسفندیاری آورده اید که او تلفنی از مادر کهنسالش التماس می کند که به دادش برسند!
و در این یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیا - در سال ۱٣٨۴ - چه بلایی بر سر بابک دادبخش (یک زندانی امنیتی گمنام) آورده بودید که خودش را در سلولش حلق آویز کرده بود.
و در این یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیا چه بلایی بر سر حمید رضا محمدی آورده بودید که او ۲ بار به وسیله قاشق رگ دستش را بریده بود؟ (حمید رضا متهم به ارتباط با فردی به نام فولادند بود. او در سال ۱٣٨۴ در سلول ۶٣ بازداشتگاه ۲۰۹ هم سلولی ام بود.)

و در این یکی از بهترین بازداشتگاه های دنیا با زندانی ها چگونه رفتار می شود که "محمد انور کرد" زندانی متهم به ارتباط با سازمان القائده که در سال ۱٣٨۴ از زندان گوانتانامو آزاد شده بود و پس از ورود به ایران دربازداشتگاه ۲۰۹ زندانی شده بود به نویسنده ی این نوشتار که برای ۱۵ روز هم سلولی اش بود اعتراف می کند که زندان گوانتانامو را به ۲۰۹ ترجیح می دهد! محمد انور می گفت همه ی زندانی ها در گوانتانامو یرخوردار از وکیل مدافع بودند و این در حالیست که دانشجویان زندانی و دیگر متهمان پرونده های سیاسی در ایران از داشتن وکلیل مدافع محروم هستند!

کیانوش سنجری
kianooshsanjari@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست