سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فصل پنجم...


پیرایه یغمایی


• خشک ِ خشک ِ خشک آمد، قد سرو رعنا خشک
برگ و بار سبزش ریخت، شد ز بیخ و بالا خشک ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۰ مرداد ۱٣٨۶ -  ۱۱ اوت ۲۰۰۷


خشک ِ خشک ِ خشک آمد، قد سرو رعنا خشک
برگ و بار سبزش ریخت، شد ز بیخ و بالا خشک

عشق و زندگی در یاد، از نوک قلم افتاد
بزم دل مهیّا لیک، جوهر تمنّا خشک

لحظه، لحظه ی توفان، خاک، تشنه ی باران
آسمان سیاه اما، ابر های نازا خشک

رنگ سرخ گل ها مرد، سرخ اگر به چشمت خورد
عطر سرخ فریاد است، لخته لخته هر جا خشک

چهره هاله ای مبهم، سینه راوی ماتم
دیده لب به لب از اشک، بام گونه امّا خشک

این شروع ویرانی است، از چه می برد؟ گر نیست
رود زنده را تا مرگ، روح چشمه را تا خشک

خشکسال تر دامن، می زند ز گل گردن
گردن و تبر شد تر، باغ و دشت و صحرا خشک

فصل پنجمینش خوان، کاندر اوج تابستان
از درون زمستانیم، سوز خشک و سرما خشک

Pirayeh163@hotmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست