سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از شب هنوز مانده دو دانگی! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : صدیقه کمانگر

عنوان : جنبش شکست نخوردگان
آیا این همان جنبشی نیست که اسرائیل را دموکراتیک ترین دولت خاورمیانه معرفی کرد؟
آیا این همان جنبشی نیست که می خواست با تئوری ضد مارکسی حزب و قدرت کاخ ها را بگیرد؟ آن هم با ده هزار نفر؟
آیا این همان جنبشی نیست که جنبش مسلحانه خلق کرد را به انحلال کشید و در سد دربندیخان به آزادی سکس رای داد؟
آیا این همان جنبشی نیست که از حمله آمریکا به افغانستان دفاع کرد؟
آیا این همان جنبشی نیست که شعار حکومت انسانی را به جای حمومت کارگری نشانده است؟
آیا این همان جنبشی نبست که برای رضا پهلوی فراخوان و دعوتنامه فرستاده است؟
و آیا های دیگر.
خواهش من آز آقای قراگوزلو این است که نظر صریح خود را درباره این کولی بازها اعلام کنند.بگویند که به امپریالیسم باور دارند. بگویند جنگ افغانستان را محکوم کرده اند. بگویند به حقوق مردم آواره فلسطین معتقدند. بگویند که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند.بگویند که برخلاف تصور منصور حکمت شاعر آزادی ما استاد احمد شاملو با محمد علی فردین و نادرپور از زمین تا آسمان فرق می کند.بگویند که پول گرفتن از دولتها وابستگی سیاسی به همراه می آورد.
اسلو
صدیقه کمانگر
٣٨۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مهری ش.ح

عنوان : آقای پیروز
آقا یا خانم پیروز با کلمه فینگلیشی
با سلام
من اصلا شما را نمی شناسم که بخواهم خطاب به جنابعالی نکته ای بگویم
شما بهتر است برای تقویت زبان نگارشی خود یک دوره دستور زبان پنج استاد عهد بوق را بخوانی تا دریابی که در زبان فارسی " آنها " نداریم و " آنان " داریم. شما که ادات جمع را نمی شناسی چگونه به خود اجازه می دهی در باره دو فعل گزاردن و گذاردن اظهار فضل کنی. متاسفم که ذیل مقالات تخصصی محمد جان به جای نقدخای تخصصی پر شده است از حرف های بیربط امثال من. همین کامنت های نامربوط بود که یک بار نویسنده ما را تا ننوشتن در فضای مجازی برد. من به عنوان یک زن شاعر بدون ادعا این قدر شهامت دارم که درباره آن چه که نمی دانم نظر ندهم و فقط بنویسم که مقاله را خواندم و از نثر و نگارش آن به وجد آمدم. تازه من منتظر جواب " جنبش شکست نخوردگان " هستم. کی به شما گفت که وارد این معرکه که ربطی به جنابت ندارد شوی؟
برای شما آرزوی طول عمر و صبر و شکیبائی دارم. شتاب زده فضاوت نکن عزیزم.
٣٨۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : این هم معرفی جنبش شکست نخوردگان برای انها که سوالی دارند
جنبش شکست نخوردگان همان بود که وقتی همه در عشق امام رحیل ذوب شده بودندو برای سرمایه ملی مترقی در ایران سینه چاک میکردند، گفت نه سرمایه ارتجاعی است و دیکتاتوری لازمه قدرت این سرمایه است. این جنبش وقتی که عده ای برای اعدام سران سابق رژیم هورا می کشیدند گفت نه. این دادگاههای بی وکیل صلاحیت نداردواعدام وحشیانه است. این جنبشی است که وقتی حجاب بر سر زنان را اجباری کرد به خیابان امد و گفت ازادی زن نه شرقی است نه غربی است جهانی است. این جنبشی است که وقتی بقیه جلو سفارت رژیم رژه می رفتند و برای امام ضد امپریالیست هورا می کشیدند گفت نه این امام از بن ارتجاعی است و باید سرنگون شود. این جنبشی است که وقتی جنگ ایران و عراق شروع شد و بسیاری به دفاع از وطن اخوندها مردم را به جنگ تشویق می کردند به سازمان دادن جنگ زدگان دست زد و کاری کرد که امام جمعه شیراز با هو شدن مردم دمش را روی کولش بگذارد و شعار جنگ ارتجاعی است دشمن اصلی شما رژیم جمهوری اسلامی است رابه میان مردم برد. این همان جنبشی است که وقتی جمهوری اسلامی پس از ۳۰ خرداد دست به قتل عام زد، در کردستان به مدت یک دهه مقاومت مسلحانه علیه این رژیم را سازمان داد که هنوز که هنوز است کردستان به دلیل ان مقاومت سنگر تسخیر ناپذیر برای رژیم شده است. این همان جنبشی است که وقتی رفسنجانی و خاتمی را به مردم بیندازند در کنفرانس برلین بی ابرویشان کرد. این همان جنبشی است که گفت این موسوی و کروبی از خود باندهای مافیایی هستند و فقط برای ایجاد تشتت در جنبش مردم امده اند و حفظ این رژیم. این جنبشی است که پس از فروپاشی دیوار برلین که بسیاری را پشیمان که سهل است به سر به ننوکانها وصل کرد گفت کمونیسم زنده است و ربطی به این دیکتاتوریهای سرمایه دولتی ندارد. جنبش طبقه کارگر باقدرت تمام دوباره سر بلند خواهد کرد. این همان جنبشی است که علیرغم هزاران کشته و زندانی، زنده است و اعلام کرده است تا زندگی است برای مبارزه برای یک دنیای بهتر ادامه میدهد و شکست نخواهد خورد. برای زندگی کردن چاره ای ندارد مگر اینکه مبارزه کند و پیروز شود. این جنبش شکست نخوردگان است. به اطراف خود نگاه کنید. جنبش شکست نخوردگان را در همه جا می بیینید. در خیابانهای ایران، در میدان التحریر مصر در میدان خورشید مادرید درهر جایی که مبارزه برای ازادی برابری و یک دنیای انسانی و سوسیالیستی در جریان است این جنبش نیز وجود دارد. جنبش شکست نخوردگان امال و ارزوهایش را فراموش نمی کند و مانند بسیاری پشیمان نیست. با افتخار به تجربه بیش از ۳۰ سال مبارزه اش در ایران افتخار می کند و مطمین است که می تواند با جنبش های اجتماعی مختلف یکروز اعدام را لغو کند مردسالاری و رژیمهای حافظ انرا کنار بزند بهداشت و مسکن و تحصیل را در ایران برای همه رایکان کند و سوسیالیسم را با قدرت متشکل طبقه کارگر ایران که اکثریت ان جامعه است برقرار کند. این جنبش شکست نخوردگان است. با درود
٣٨۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : شکست نخورده و لابد پیروز
سرکار مهری خانم،
فرمودید "شمای شکست نخورده و لابد پیروز". چون این فرمایش ممکن است به این معنی باشد که من غیرانسان نویسنده این کامنتم باید عرض کنم که من جز نام peerooz را بکار نمیبرم و به علاوه شکست نخورده لازم نیست پیروز باشد. خیلی ها که به نبردی نرفته که شکستی بخورند و یا آنها که هنوز مقاومت کرده و شکستی نخورده اند پیروز هم نیستند.
دیگر اینکه منت را نمی گزارند، منت را میگذارند. سوم اینکه همه مردها آقا نیستند و همه زن ها خانم نیستند. و بالاخره لازم نیست که جویای تخصص افراد باشید. اگر در همین حد تخصص خود که شاعری و ادبیات است به کمال برسید " انسانی پیروز" خواهید بود.
٣٨۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بیژن سیادتی

عنوان : واقع بینی
متاسفانه مشکل چپ ما از زمان جنبش فدائی تا کنون این بوده که تحلیل خود را بر واقعیت تحکیل کرده و در واقع تحلیل نکرده بلکه تحمیل کرد ه است. من از سال ۴۸ چپ ایران را می شناسم و اصولا با چپ این کشور بزرگ شده و زیسته ام. به زندان رفته و پاسیو شده و به زندگی برگشته ام. تقریبا تمام سازمان ها و اکثر افراد را می شناسم و عادتی هم به کامنت گزاری ندارم. از این چپ مدتهاست که بریده ام و دل زده ام. اما حالا احساس می کنم که یک نفر بر خلاف دیگران صحبت می کند. تازه صحبت می کند. متفاوت است. صداقت در سخنش موج می زند. اشتباه نشود من چپ گذشته را ناصادق نمی دانم اما معتقدم که آنان هر دم در یک چاله افتادند. از شوروی تا چین و آلبانی . به نظر شخصی من آقای قراگوزلو هم خوب تحلیل می کند هم تئوری چپ را خوب می شناسد و هم واقعگرا ترین چپی است که من در این سالهای طولانی دیده ام. همین دو مقاله اخیرایشان در نهایت واقع بینی نوشته شده است. کسانی که در ایران هستند میتوانند قضاوت کنند.
٣٨۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : سیروس رستگاری

عنوان : شکست خورده
دوست محترم جناب شکست نخورده شما برای اظهار نظر میتوانی به سایت های فراوان و بیشما احزاب مختلف حزب کمونیست کارگری تشریف ببری و برای لیدرهای محترم خود تعیین تکلیف کنی. شما که تلویزیون کانال جدید هم دارید و مرتب به مادونا و جنیفر لوپز فخر میفروشید و خیلی هم مدرن هستید. شما با نویسندگان و چپ های ناسیونالیست!! چکار دارید برادر؟ شما تا توانسته اید به روشنفکران این کشور توهین کرده اید و حالا می خواهید این گذشته زشت خود را با این کامنتها پوشش دهید. نمیشود برادر. شما از احمد شاملو و محمد مختاری تا محمد قراگوزلو را تا زورتان رسیده ناسزا گفته اید حالا چه میخواهید؟ ول کنید آقا یا خانم گرامی. به همان لیدر تا که مارکس زمانه بود سوگندتان میدهم که نویسندگان ما را ول کنید. شما یک منصور حکمت دارید که او را بالاتر از مارکس و انگلس و لنین و تروتسکی گذاشته اید حالا با قراگوزلو چی کار دارید؟ من دو سوال از شما دارم و امیدوارم که صادقانه جواب دهید
یک. نظر شما در باره امپریالیسم آمریکا و دولت اسرائیل چیست؟
دو. شما که معتقدید با چند هزار " روشنفکر " مثل خانم مینا احدی و آقای صابر میتوان قدرت سیاسی را تسخیر کرد با طبقه کارگر چه کار دارید؟
این را به یاد داشته باش که اینها فقط سوال من نیست. سوال خیلی از دانشجویان است که " جنبش شکست نخوردگان " را از بیخ و بن قبول ندارند.
سیروس.ثمینا
٣٨۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بهروز

عنوان : آسمون ریسمون بافی یا تحلیل علمی
خب حالا طبقه کارگر ۴۰ میلیونی داریم منتها چه فایده که اتمیزه شده و کاری ازش بر نمیاد و این بورژوازی نامرد هم اصلا قصد تموم کردن این فرایند رو نداره. شما به این میگین تحیلی علمی؟!
٣٨۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : امیر خیری

عنوان : چرا به موسوی رای دادند؟
کسانی که می گویند کارگران به موسوی رای دادند یا واقعیت را نمی دانند یا خواب تشریف دارند. اگر میخواهید ببینید کارگران و زحمتکشان به چه کسی یا کدام جریان سیاسی رای می دهند:
تریبون صدا و سیما را آزاد کنید تا همه ی داوطلبان بتوانند مواضع خود را بیان کنند
رسانه ها را برای همه و نه فقط اصلاح طلبان آراد کنید
نظارت استصوابی را حذف کنید
دخالت سپاه و وزارت کشور نظامی شده و در اختیار امثال عبدالله نوری و موسوی لاری و مصطفی نجار و سردار میلیاردر صادق محصولی را کنار بگذارید و انتخابات را به یک مرجع اجرائی بیطرف واگذار کنید
در اینصورت معلوم میشود کی رای دارد. احمدی نژاد و موسوی و کروبی و خاتمی یا نیروهای مردمی سالم و ترقیخواه و دموکرات.
مردم به موسوی رای دادند برای اینکه آلترناتیو دیگری نداشتند.
با تشکر از آقای قراگوزلو که با قلم زیبا و تحلیل های همیشه خواندنی و تئوریک خود در دل ما جا دارند. در ضمن جنبش شکست خوردگان هم باید برود پبش لیدر خود حضرت حجت الاسلام حمید تقوائی تا به اتفاق هم حکومت انسانی خلاص از فرهنگ را با هدف آزادی سکس بنیاد کند.
٣٨۲۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مهری ش.ح

عنوان : به: جنبش شکست نخوردگان
آقا یا خانم محترم جنبش شکست نخوردگان
از این که به محمد جان عزیز ما لطف دارید و منت می گزارید و مقالاتش را نقد می کنید و زحمت مشارکت در بحث را با کامنت به خود میدهید ممنونم. البته من وکیل وصی محمد جان نیستم دو لابد ایشان اگر صلاح بداند خودش جواب خواهد داد چرا که او با کسی تعارف ندارد. یک سوال دارم. یعنی چند سوال دارم که اگر ممکن است جواب دهید:
اول این که شما کی هستید؟ البته جسارت من را ببخشید. منظورم این است که من نمی فهمم این عنوان شکست نخوردگان با پیشوند جنبش یعنی چه؟ اسم مستعار است؟ خب این همه اسم مستعار وجود دارد چرا رفته ای سراغ این عنوان نامفهوم؟ اگر آقا (مرد) هستید من نام مستعار شهاب را که نام برادرم هم هست برای شما پیشنهاد می کنم. شهرت و فامیلی اش را خودت بگذار که همش تحمیلی نباشد. اگر زن ( خانم) هستید من نام بانو را پیشنهاد می کنم که در کامنت ها هم دیده نمی شود و تکراری هم نیست. اما سوال من از شما این است.قصدم البته تجسس نیست. شما بفرمائید تخصص تان چیست؟ تا من بگویم که به چه حقی برای نویسنده ما تعیین تکلیف می کنی؟ ببین عزیز جان! من که سرکار یا جنابت را نمی شناسم اما با شناختی که از محمد جان دارم همین را خدمتت بگویم که او همیشه اولویت های نوشتاری اش را خود انتخاب می کند و به توصیه من و شما هم گوش نمی کند . از من و شما بزرگتر و گردن کلفت تر حریف او نشده اند. او هر کجا تشخیص بدهد که میتواند حرفی بزند خواهد زد. استدلالش هم این است که به قول دوستش احمد شاملو:
در آخرین فرصت
آنچه را که می باید گفته باشم
گفته ام آیا؟
حالا شما از راه نرسیده و سط دعوا نرخ تعیین می کنی. دوستان می دانند که من زنی شاعرم و اقتصاد و این حرفا سرم نمی شود اما این را در طول سالیان دراز معاشرت با شاخصترین نویسندگان و منتقدان کشورم فهمیده ام که محمد جان برای خودنمائی چیزی نمی گوید. یا دلش به درد آمده یا احساس مسئولیت کرده است. یک پیشنهادم بری شمای شکست نخورده و لابد پیروز این است که خودت بر داری و بنویسی تا ببینیم که اصلا اصول نوشتن را میدانی.
امیدوارم که از من نرنجیده باشی.
از سایت اخبار روز مثل همیشه متشکرم که با این همه حوصله مقالات و شعرهای خوب را منتشر می کند. انتشار اشعار اسماعیل خوئی همیشه جذاب است. برای اسماعیل عزیز که من را خوب می شناسد آرزوی تندرستی دارم. محمد جان هم که نگفته همیشه سرحال است. برای شما دوست شکست نخورده هم پیروزی به توان ان می خواهم.
٣٨۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : دست شما درد نکند اما ...
خیلی خوشحالم که اقای قراگوزلو بدنبال مقاله پاسفیستی که در ارزیابی از اول ماه مه ارایه داد این مقاله را نوشت و نظر خود را در مورد اینکه چرا طبقه کارگر نمی تواند بطور متشکل و وسیع وارد میدان شود نوشت. من اگر چه با این استدلال ایشان نیز موافق نیستم و لی حداقل انرا قدمی بجلو می دانم. به نظر من اقای قراگوزلو وقتی در حوزه تخصصی خود یعنی نقد اقتصاد سیاسی مقاله می نویسد خوب می نویسد ولی وقتی وارد ارزیابی جنبش های اجتماعی و پیشرفت و پسرفت ان میشود به پاسفیسم و ناامیدی دچارمی شود. در ایران نمی توان میزان تشکل و حضور طبقه کارگر را از وسعت حضور کارگران متشکل در خیابان و غیره نتیجه گرفت.میزان حضور طبقه کارگر و میزان پیشرفت انرا بهتر از همه از روی عکس العمل رژیم می توان دید. اینکه کارگران بجای ۱۰ تومان ۳ تومان گیرشان امد نشاندهنده ضعف طبقه کارگر نیست. اینکه توانسته اند با این همه تجهیزات و نیروهای راست همین ۳ توما ن را هم بگیرند نشان دهنده قدرت عظیم این طبقه است. اگر به خیل ملیاردی پولهای رفسنجانی و غیره در میان سبزها و نیوکانهای ایران و ملیاردها دلار پولی که رژیم در مقابله باجنبش کارگری صرف می کند را با حقوقهای بخور ونمیر طبقه کارگر مقایسه کنید انوقت متوجه می شوید که این بدست اوردن پیروزی کوچک خبر از چه اتشفشانی را می دهد. در زمان شاه نیز وقتی کارکران با شعار جاوید شاه اعتصاب می کردند بسیاری بودند که همین حرفهای نومید کننده را می زدند و فکر نمی کردند یکروزی همین کارگران شیرهای نفت را بسته و رژیم را بزانو در بیاورند. به نظر من اقای قراگوزلو سازمان دادن و رهبری جنبش کارگری را به فعالین ان بسپرد و اگر میخواهد کمکی کند به نقد سیاستهای نیوکانهای ایران در حکومت و در اپوزیسیون بپردازد. جنبش های اجتماعی را ایشان می تواند ۱۰ سال دیگر جمع بندی کند و لی نه حوضه تخصصی ایشان است و نه تا بحال رهبری عملی جنبشی بوده اند که بتوانند به ارزیابی درستی از ان بپردازند. اول ماه مه امسال برخلاف نظر ایشان و خصوصا پس از پیروزی کارگران پتروشیمی در عقب راندن رژیم یک پیروزی دیگر برای جنبش کارگری بود و نشان داد که برخلاف نظرات ایشان چناچه شکافی در رژیم ایجاد شود رهبران و فعالین این جنبش بدون داشتن توهمی به سیاستهای نیوکانها، بزرگترین نیرو را در ایران بسیج خواهند کرد. علاوه بران بیانیه همین کارگران کمی که متشکل شده اند نشان می دهد که در یک شرایط باز، جنبش کارگری و رهبرانش تره ای هم برای این نظرات نیوکانی و نیو لیبرالی خرد نخواهد کرد. جنبش کارگری و فعالین ان تحت اتوریته معنوی و تا حدودی تشکیلاتی کمونیستهای ایران بوده و می باشد. اول ماه مه ها این را با قدرت تمام نشان میدهد. از دور دست ایشان را می فشارم و از زحماتشان در نقد سیاسی سیاستهای نیوکانهای ایران تشکر می کنم.
٣٨۱۹۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست