سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از شب هنوز مانده دو دانگی! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : رویا سکون

عنوان : یک سوال
میخواستم نظر آقای قراگوزلو را درباره کره شمالی و تحولات اخیر سوریه و لیبی بدانم
آیا ایشان کره شمالی را در شمار دولتهای سرمایه داری دولتی می دانند. ؟ با توجه به اپوزیسیون آمریکائی لیبی در شهر بن غازی نظر ایشان در این مورد چیست؟
در ضمن این مقاله در تکمیل مقاله قبلی آقای قراگوزلو نشان دهنده شناخت دقیق ایشان از تحولات اجتماعی ایران و دوری جستن از تحلیل هیستریک و هپروتی است. کسانی که میخواهند از طریق تلویزیون انقلاب کنند و مناسبات اجتماعی کشور را نمی شناسند بقول لنین همان فرمانده جنایتکاری هستند که در شرایط فقدان توازن قوا سربازان خود را به جبهه گسیل می کند. ایران کنفرانس برلین نیست که با جهار تا هوچی بتوان آن را به هم ریخت. برای به هم زدن نظم و نظام سرمایه داری باید داری برنامه و تئوری صحیح انقلابی بود. جنون و ماجراجوئی ربطی به انقلاب ندارد. طبقه کارگر وارد میدان خواهد شد به حکم میئولیت تاریخی خود
٣٨۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : راوی واقعیت

عنوان : هخاهای جدید در قالب دفاع از کمونیسم و کارگر
روش مارکس ابتدا مبتنی بر نقد اقتصاد سیاسی سرمایه داری بود . ااو بحرانهای وسرمایه داری و شکستهای طبقه کارگر را با دقت و ژرف نگری بررسی کرد و به تبیین صحیح اوضاع سرمایه داری دوران خود رسید و قوانین مادی و علمی تاریخ و مبارزه طبقاتی را کشف کرد. من قصد تعریف و تمجید از محمد قراگوزلو را ندارم اما به عقیده من ایشان نیز واقع بینانه همان روش را کار بسته اند. این روش برای چپ شتابزده و عجول خارج نشین که حوصله اش سر رفته خوش نمی آید. روش آنان در برخورد با روز اول مه و جنبش لعتراضی مردم ایران مانند روش سازمان مجاهدین است.آنان برای دلخوشی خود مانند سلطنت طلبان که از همان فردای جمهوری اسلامی با کدتا میگفتند کار تمام است می گویند کار تمام است. آنان اول خواستند تحت تدابیر رهنمدهای فاضلانه لیدر خود با سه چهار هزار نفر قدرت سیاسی را قبضه کنند درست مانند سازمان مجاهدین خلق و چون نتوانستند افسرده شدند و حالا برای خود سناریو سازی می کنند. آنان دوست دارند تصویری غیر واقعی از روز اول ماه مه ارائه دهند. دو دلیل دارد. یکی این که آنان شناخت درستی از تحولات داخل کشور ندارند و دیگر آن که سواد سیاسیو تئوریک ندارند و فقط به فحاشی به این و آن میپردازند و البته برای آرام کردن خود فکر می کنند همیشه شرایط انقلابی است. نمونه این جماعت که مانند کبک سر در برف کرده اند حزب کمونیست کارگری شاخه جناب آقای تقوائی است که در برنامه تلویزیونی خود مانند مجاهدین خلق مرتب صحبت از انقلاب می کند. از طرف دیگر اتحاد این جماعت با سلطنت طلبان و لیبرالها هم جای تعجب ندارد. کسانی که تا دیروز میخواستند کارگران را دور بزنند یک شبه ناگهان خواب نما و کارگری شده اند و برای کارگران آگاه ما بخشنامه صادر میکنند. انگار کارگر ایران منتظر دستور این آقایان است. البته جای تعجب ندارد. نشست و بر خاست با شاهزاده رضا پهلوی خصلت های " هخا" ئی آدم را تقویت می کند.
٣٨۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : افشین مرادی

عنوان : چپ بریده و کتاب بحران
منظور دقیق آقای قراگوزلو از چپ بریده کدام جریان سیاسی است؟
من برای خریدن کتاب بحران ایشان تمام کتابفروشی های مقابل دانشگاه تهران و از جمله مرکز نشر نگاه را دوره کردم. گفتند تمام شده و فعلا تجدید چاپ نمیشود. پیشنهادم این است که آقای قراگوزلو که به کتاب خود ارجاع میدهند لااقل کتاب را به صورت پی دی اف در نت منتشر کنند.
٣٨۱٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : کامبیز خسروی

عنوان : نئولیبرالیسم در شیلی و رشد اقتصادی
به گمان من یک خصلت مقالات جناب قراگوزلو این است که از طنز تند و تلخ بهره می گیرند. مثلا در این مقاله وقتی به زباله و آسانسور اشاره می کنند و به ماجرای غسل و عشاری ربانی پیش از خزیدن به بستر مقاله جنبه تهاجمی و تعرضی به خود میگیرد. اما آیا این نوع برخورد واقعا هتک نیست؟ آیا ما حق داریم در صورت قبول نداشتن یک تئوری یا یک سیاست مشخص اقتصادی هر چه دلمان خواست نثار آن کنیم. بسیار خوب همه ما حتی اگر ضریب هوشیمان هم صفر باشد فهمیدیم که آقای قراگوزلو هم نئولیبرالیسم را خوب می شناسد و هم دشمن قسم خورده هر چی نئولیبرال است. باشد. آیا وقت آن نرسیده که ایشان کمی هم به جایگزین های نئلیبرالیسم داخل شود. همین نئلیبرالیسم که آقای دکتر قراگوزلو به آن حمله می کند تمام مصیبتهای بشری از بدو خلقت تا کنون را به حساب آن می نویسد در شیلی بیشترین رشد اقتصادی را رقم زد . در حالی که دولتهای سوسیالیست پرتغال و یونان زیر بار ابتدائی ترین اصلاحات اقتصادی وا رفتند و در نهایت دست کمک به سوی آی ام اف دراز کردند. آیا می دانید اگر کمک ۱۱۰ میلیارد یوروئی آلمان و صندوق بین المللی نئولیبرال نبود همین دولت سوسیالیست یونان سقوط می کرد؟
٣٨۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بنفشه مهدی زاده

عنوان : آنتونی نگری- مایکل هارت
آقای قراگوزلو با سلام و خسته نباشید . دستتان درد نکند . تقاضای من و چند دانشجوی دیگر علوم سیاسی این است که در صورت امکان در باره نظریه " امپراطور " و " انبوه خلق " آنتونی نگری نقدی بنویسید. چونکه این نظریه هم در میان تئوریسین های جنبش سبز هوادار دارد و هم در میان چپ های بریده . ما متاسفانه پس از خواندن ترجمه کتاب انبوه خلق نتوانستیم به یک نقد کامل و حتی نصفه نیمه در زمینه رهبری خلق و نفی طبقه کارگر در مسیر پیشبرد جنبشهای اجتماعی برسیم.
از آن جا که شما در یک مقاله دیگرتان هم به نگری حمله کرده اید انتظار ما این است که او را بطور مستقل نقد کنید.
منتظر باشیم؟
بنفشه- رضا-مهین-یوسف
٣٨۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بهروز حمید زاده

عنوان : نظر شما چیست آقای قراگوزلو؟
من خوب به خاطر دارم در جریان یک مناقشه که شروع کننده آن سیروس شاملو بود و شما جواب سفت و تند و سختی به او دادید سیروس در پاسخ , شما را استالین ایران لقب داد و مدعی شد که رفتار و گفتار شما ژدانفی است. او دقیقا از نام یوسف خان گرجستانی برای نامیدن شما استفاده کرد. من آرشیو آن جر و بحث را که در هفته نامه گوناگون به مدیر مسئولی خانم فرهمند پور منتشر می شد و از شما خط می گرفت دارم. این که می گویم از شما خط می گرفت به این خاطر است که هفته نامه دو مصاحبه با شما انجام داد و تیتر اصلی را به سخنان شما اختصاص داد و همیشه مقالات شما را در صفحه اول با عکس کار می کرد. به هر حال سیروس می گفت که وقتی شما در مورد اقدام لازم در ممانعت از حراج آثار شاملو حرکتی انجام داده و او سیاوش را تلویحا مرد خور خوانده بودید جواب نامه او به شما قبل از انتشار در اختیار شما قرار گرفته بود و البته با موافقت و دستور شما به سردبیر ( آقای محمدی ) منتشر شده بود. من همان زمان به سیروس گفتم که این رویه دموکراتیک است و قراگوزلو می توانست با استفاده از نفوذ خود مانع انتشار جواب شما شود. به هر حاتل شما هر گز در تبری از استالین سخنی نگفتید و حالا می بینم که مقاله خود را با استناد به کتابی از سلطان زاده شروع کرده اید. در مقاله قبلی دادگاه های استالین را نه جنایتی بزرگ بلکه " اشتباه " خواندید حالا می خواهم بپرسم آیا اعدام سلطان زاده هم به نظر شما " اشتباه " بود؟
خواهش من این است که بدون ورود به مباحث تئوریکی که من و امثال من را در موقعیت آچمز قرار می دهد به این سئوال من در هر فرصتی که ممکن شد جواب بدهید.متایفانه من در حال حاضر در ایران نیستم وگرنه حضورا خدمتتان می رسیدم.
٣٨۱٨۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : عباس کارگر پیشه( رضائی)

عنوان : لازم و بموقع
این مقاله محمد قراگوزلو در تکمبل مقاله قبلی بسیار لازم و ضروری بود. اینک وقت آن رسیده که هوادران دولت های آقای خاتمی و رفسنجانی و حامیان رنگارنگ موسوی و جنبش سبز بدون شلوغکاری وارد شوند و جواب بدهند. کسانی که کارگران را متشتت و متفرق کرده اند حالا باید در تبعید وحصر خانگی چوب سیاستهای نولیبرالی خود را بخورند. هر چند با شناختی که من از امثال آقای رجب مزروعی دارم بعید میدانم که این آقا و دوستانش در شورای هماهنگی راه سیز امید آنقدر به کارگران بها بدهند که اساسا به این مسائل بپردازند.
اما از چپ های مدافع جنبش سبز و مثلا مرتضی محیط می خواهم که در این مورد اظهار نظر کنند.از آنجا که سایت اخبار روز مدافع جنبش سبز است درج این مقاله و سایر مقالات محمد قراگوزلو نشان میدهد که این دوستان به مفهوم واقعی دموکراسی معتقدند.
با تشکر از آقای تابان و همکارانش.
٣٨۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : سعیده آلف. ن

عنوان : کارگر و روشنفکر منفرد
نقدهای تند ادبی فرهنگی و شعر شناختی محمد عزیز همیشه سرشار از لغات بکری بود که ما را به هیجان می آورد. درست مانند زمانی که حال و حوصله صحبت کردن داشت و وقتی که گرم می شد همه ما در دفتر شعر میخ می شدیم. حالا مدتهاست که محمد عزیز نقد شعر نمی نویسد اما غنای کلمات در مقالات او مثل گذشته نشان می دهد که او سرزنده تر از هر زمان دیگری به مرز پختگی کلام و کلمه رسیده است. من البته فهم درک مباحث کارگری را ندارم و مقاله را صرفا به سبب ظرفیت های زیبا شناختی آن و نام نویسنده خواندم. استفاده از یک تکه شعر شاملو به عنوان تیتر اصلی مقاله ای سیاسی واقعا جالب است. هر چند شعر " با چشم ها " شاملو هم شعری سیاسی اجتماعی در نقد حزب توده است. کلمات " ستیهند ه گی " و " نطع گاه " برایم خیلی جالب بود. و مثل گذشته از خواندن نوشته محمد عزیز استفاده کردم.
به یاد همه روزهای خوبی که ماسیدند و به باد رفتند و تنها در یاد ماندند
شاید اگر روزی آزادی سرودی بخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
ما نیز بتوانیم یکبار دیگر با عزیزانمان روزهای خوبی را تکرار کنیم که هر کدام به اندازه یک قصیده سرشار از ستایش بی مداهنه بود.
بقول احمد شاملو
مرا
تو
بی سببی نیستی
براستی صلت کدام قصیده ای
ای غزل................................................
از سال ۸۴ که وزارت ارشاد پادگانی شد دیگر ما نه قصیده خواندیم نه غزل. عزیزانمان همه رفتند و ما نیز نومید از هر زمان دیگری بار سفر بسته ایم.
وقتی که کارگران هم با وجود اینهمه سختی معیشت در خاموشی مطلق دست و پا می زنند و منفرد یا به قول محمد عزیز ما اتمیزه شده اند از دست روشنفکر همیشه تنها چه کاری ساخته است؟
٣٨۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : حمید رضا فروتن

عنوان : جوابی در خور و شایسته به منکران طبقه کارگر
ما دست و قلم چنین نویسنده ای را که با این پشتوانه تئوریک و دانش سیاسی در راه رهائی طبقه کارگر قلم می زند می فشاریم. انشالله دوستانی که با کنایه و طنز در زیر مقاله قبلی دکتر قراگوزلو کامنت نوشته بودند و این عزیز را به مرثیه سرائی متهم کرده بودند جواب خودشان را گرفته باشند. سبزها هم لابد شرمنده خواهند شد وقتی که با خواندن این مقاله می فهمند بزرگترین نیروی تغییر یعنی طبقه کارگر توسط رهبران و دولت های حامی جنبش سبز منزوی و تار و مار شده است.حالا گذشته مهندس موسوی بماند.
٣٨۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

    از : الهام میرکاظمی

عنوان : مسئولیت جناب قراگوزلو
با سلام گرم خدمت نویسنده گرانقدر جناب استاد قراگوزلو و آرزوی تندرستی
من مقالات شما را با علاقه ای خاص دنبال می کنم و تا کنون کامنت ننوشته ام . اما کما بیش همه کامنتها را می خوانم. اینک مطمئن هستم که شما متعهدترین نویسنده ای هستید که من تا کنون شناخته ام. من البته چندان جوان نیستم که جو گیر شده باشم . این را به این خاطر می گویم که بسیاری از مقالات شما در جحواب مستند و مستدل و برای توجیه خوانندگان نوشته می شود و علاوه بر این که مهم ترین مباحث روز کشور و جهان را تحلیل میکند به نحو بسیار طریف و هوشمندانه ای به کامنت ها هم جواب میگوید. حوصله شما واقعا ستودنی است و سرعت نوشتاریتان عالی است و قلم و سبک نگارشتان اگر نگویم کم نظیر باید بگویم بی نظیر است. اینها البته مداهنه نیست. به شوق آمدن یک زن معلم است که قربانی قرار داد موقت شده و حالا با خیاطی روزگار میگذراند. من البته خوشحال نیستم که استادی مانند شما نیز درگیر چنین وضعی است اما بعد از خواندن مقاله و بخصوص انتهای آن تلفنی به چند نفر دیگر از همکارانم که آنان نیز با مشکل من مواجه شده و هر کدام کار متفرقه ای انجام می دهند گفتم حتما این مقاله را بخوانند. قبلا نیز خواندن مقالات شما را به دوستانم تاکبد و توصیه میکردم. خسته نباشید.
٣٨۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست