سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چرا جواب سلام را نمی دهند؟ - سهراب مبشری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : امید سحر

عنوان : اتحاد چپ ممکن است!
نوشتار نظرگیر جناب سهراب مبشری(۲۰نظر تا این لحظه) نشان از توجه و تمرکز ایشان بر روی موضوعی مهم است و آن مسیر نظری است که رفقای فدایی تا امروز طی کرده اند. ایشان چندماه پیش مطلب دیگری با عنوان پایان قرن سوسیال دمکراسی با نگاه به آلمان داشتند که میتوان آنرا مکمل این بحث محسوب کرد:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۸۹۶۸۱

تا وقتی مثل جناب پیروز، کره شمالی را (که در قانون اساسی آن کلمه ای از سوسیالیسم یا کمونیسم وجود ندارد و حکوتی موروثی دارد)، کشوری "سوسیالیستی" بدانیم، فاکتهای و آمارهای نادرستی را مبنای ارزیابی خود قرار دهیم و با یاس و بدبینی در باره "اتحاد چپ" سخن بگوییم، طبعا به درک و فهم واحدی از "چپ" نخواهیم رسید.
و اما نوشتار جناب مبشری مرا به یاد زنده یاد "تورج حیدری بیگوند" انداخت که با گشودن بحثی مهم در برهه ای تاریخی، توانست یخ ذهنی یاران فدایی ما را در آن دوره آب کند و این نوشتارها نیز امروز میتواند سرآغاز تحولی نظری - سیاسی و ایدئولوژیک در طیفهای متنوع درون حزب چپ و سایر جریانات صادق چپ در ایران باشد.
واقعیت این است که در میان جریان های چپ ایران در ۷۷ ساله اخیر تنها حزب توده ایران بوده است که به رغم فراز و فرودهای شرایط سیاسی و سرکوبها و قتل عام های شاه و شیخ ، از صلابت و ثبات سیاسی و تئوریک برخوردار بوده است. چه قبل از انقلاب که یاران فدایی توده ای ها را به "راست روی" یا سازکاری متهم میکردند و چه اکنون که یاران فدایی متشکل درحزب چپ ایران، توده ای ها را با برچسب "چپ سنتی" متهم به "چپ روی" میکنند. آنچه تغییر کرده نه مواضع و نظرات حزب توده ایران، که مواضع یاران موسوم به جنبش فدایی بوده و اکنون نیز آنان را به مرز سازش طبقاتی و مصالحه با نظام سرمایه داری و نئولیبرالیسم بورژوایی سوق داده است.
با همه این اوصاف، "اتحاد چپ" در ایران به لحاظ عینی کاملا امکانپذیر است اگر بپذیریم که تاریخ خونبار یکصد ساله جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران ارثیه هیچ سازمان و حزب سیاسی نیست و نیروهای صادق چپ ایران چاره ای ندارند که برای رهایی طبقه کارگر و زحمتکشان اتحاد و همکاری داشته باشند درغیر اینصورت مثل دهه سیاه ۶۰ به قول برتولد برشت باید یکدیگر را در زندانهای رژیم خودکامه ولایت فقیه ملاقات کنند.
از توضیحات سودمند جناب زارعی قنواتی هم تشکر میکنم.
٨٨۷۷۲ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : ادامه,
ضمنا فراموش کردم خدمت جناب زارعی قنواتی عرض کنم که جمعیت اروپای "سوسیال دموکرات" و چین و ویتنام و کره و کوبای "کومونیست" و یکی دو کشور "سوسیالیست" آمریکای لاتین و باقیمانده احزاب کومونیست دنیا روی هم بسیار بیش از یک میلیارد نفر
میشود و ادعای سخاوتمندانه نیست مگر آنکه آنها را "چپی" ندانیم که مورد نظر "ما" ست, و این اصل مطلب است.
٨٨۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : بیژن نادری

عنوان : مبارزه پیگیربرای طرد جناح راست درون «حزب چپ»
ج.ا در شرایط بحران اقتصادی،سیاسی و هویتی سختی قرار گرفته است.هر روز که می گذردنا رضایتی مردم بیشتر می شود.بهمین خاطرهر صدای مخالفی شونده ای پیدا کرده است تاجائیکه می بینیم فردی مثل روح الله زم با اتکا به یک سایت مخالف خوان و افشا گر در این آشفته بازار سیاسی برای خودش یک پای اتحاد های ضد ج.ا شده است.متاسفانه در چنین شرایطی جای خالی یک نیروی چپ رادیکال قدرتمند بسیار مشهوداست. چپ ایران دارای سنت مبارزاتی افتخار امیزی است. در داخل کشور مبارزات اوج گیرنده کارگری دارای محتوایی سوسیالیستی است. نسل جوان چپ در کارخانه ها محافل روشنفکری معطوف به این گرایش است.این همه برای جناح چپ رادیکال درون تشکیلات «حزب چپ» ودیگر علاقمندان به سرنوشت اینده جنبش رهاییبخش مردم ایران وظیفه مبرمی را پیش رو گذارده است. این وظیفه مبرم مبارزه ایدئولوزیک بی امان با گرایش راست وتسلیم طلبانه درون این حزب است. تا طرد این گرایش منحط بایدنقدی پیگیر و مداوم صورت گیرد.
٨٨۷۶۷ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : خود پسندی (اگو)
با تشکر از توضیح جناب زارعی قنواتی, همانطور که ایشان آگاهند و سابقا هم در همین صفحات گفته ام ایشان از نویسندگان محبوب من میباشند و علت ذکر نام ایشان در کامنت قبلی هم این بود که از بین تمام کامنت ها, ایشان تنها کسی بودند که منظور خود را واضح و روشن بیان کردند.

منظور من اینست که "چپ" در نظر افراد و گروه های مختلف معانی بیشمار دارد و تفسیر های گوناگون آن بر روی کاغذ, سر به آسمان میزند. از این گروه بیشمار چند نمونه آن با قربانی شدن میلیون ها نفر اقلا در صد سال گذشته, به مرحله اجرا گذاشته شده اند و گرنه عمر کره زمین برای آزمودن تمام این فرضیه ها کفایت نمیکند. ناچار باید دید کدام یک از این فرضیه ها از بوته آزمایش موفق(تر) بیرون آمده اند؟ نه اینکه آن نمونه, ایدآل باشد ولی اقلا مرکزی ست که بتوان دور آن گرد آمد. اما تجربه جهانی و گذشته پنجاه شصت ساله "چپ"در ایران, در این باره مایوس کننده بوده و خود پسندی (اگو) ما سد راه است. به گمان من تنها امید, جبر تاریخ و نارسایی سرمایه داری ست و گر نه امیدی به اتحاد "چپ" نیست.
٨٨۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : نرخ را کاسبان بازار تعیین می کنند و ما هم چنان اردوی بی نرخ هاییم
درود به پیروز عزیز
موضوع اصلا نرخ تعیین کردن برای تفکر و جنبش چپ نیست بلکه اصولا مفاهیم سیاسی دارای یک بار معنایی مشخص می باشند که حداقل در محتوا باید پذیرفت و رعایت کرد. اشاره من در نظر کوتاهی که نوشتم معطوف به همین اصل است که اصولا و به قول زنده یاد خسرو گلسرخی "من در کجای جهان ایستاده ام" و البته در مورد شیوه ها و تاکتیک ها هم می توان نظرهای متفاوت داشت. مگر می توان چپ بود و با نظام سرمایه داری در اهداف نهایی آشتی کرد، مگر می توان چپ بود و همسو با سیاست های نئولیبرالی در مقابل زحمتکشان ایستاد درست همانگونه که امروز سوسیال دمکراسی اروپایی این مضحکه را نمایندگی می کند، مگر می توان چپ بود و وجود امپریالیسم و دخالت های آن در تحولات جهانی را انکار کرد، مگر می توان چپ بود و مستمع آزاد هز کلاس و نشست نیروهای ضدکارگری بود و امضای خود را در کنار امضای آنان گذاشت و ... بگذریم. اصولا نقد لازمه پویایی و غنای نوشته یا کنش آن کس یا نیرویی است که مورد نقد قرار می گیرد پس بسیاری از منتقدان به بعضی از مواضع حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از موضع حمایت دست به نقد می زنند. اینکه در جهان و در بین چپ ها اختلاف نظر زیادی وجود دارد جای هیچ شکی وجود ندارد و البته نه چند میلیارد نفر چپی که جنابعالی این اندازه سخاوتمندانه آمار می دهید، اما بالاخره باید در چارچوب یک تعریف مشخص و اصولی از چپ نوشت و عمل کرد. اصلا بحث تفاوت در تفسیر از مارکسیسم نیست چون اگر من یا جنابعالی ابتدا اصل را بر پذیرش مارکسیسم بگذاریم و به این اندیشه وفادار باشیم دیگر تفاوت ها و اختلافات در تاکتیک و شیوه عمل به راحتی می تواند حل شود. مارکسیسم با اتکای با ماتریالیسم و دیالکتیک هم در حوزه سیاست قاعده را بر تفکر علمی گذاشت و هم بر این نکته تاکید کرد که هیچ موضوع جزمی مشروعیت ندارد و تغییر همیشه و دائمی خواهد بود. بنابراین و به قول لنین "تحلیل مشخص از شرایط مشخص" یک موضوع کاملا پذیرفتنی در امر سیاست ورزی است اما اینکه به بهانه تغییر شرایط بیایم ابتدایی ترین اصول محتوایی یک هویت تاریخی سیاسی را نقض کنیم دیگر در این چارچوب نمی گنجد. پیروز عزیز به سلامت باشد
٨٨۷۶۲ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : تغییر تاریخ مرخصی
باز به عنوان یک غیر حرفه ای خود را وارد سخنان بزرگان مینمایم. گفته طنزی ست که در جوانی میخواستم دنیا را عوض کنم و امروز سعی م در تغییر تاریخ مرخصی هایم است.

جناب زارعی قنواتی میان معامله نرخ طی کرده و سوسیالیسم را از نظر خود بیان فرموده اند. باید دید که نه تنها "....حامیان حزب چپ ایران «فدائیان خلق» و حامیان جنبش فدایی و حتی مجموعه چپ سوسیالیستی ایران ...." بلکه چند میلیارد "چپ" جهان هم با این تعریف موافقند یا خیر؟ و اگر نه, آیا هنگام آن نرسیده است که بجای جهان, خود را تغییر دهیم؟

سه, چهار پنج هزار سال پیش - با معلومات آن روز - "خداوند" مذهب یهود را به زمین نازل فرمود و هنوز پیروان آن بر سر این "ایدیولوژی؟" کشته شده و میکشند. آیا آنچه "مارکس" صد و پنجاه سال پیش گفت هم هنوز طابق النعل بالنعل قابل اجراست؟ و برسر تفسیر های آن باید با یکدیگر در افتیم؟ آیا میشود با تفسیر واحدی موافقت کرد؟ نمیدانم.
٨٨۷۵٣ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : "یار بی‌پرده از در و دیوار, در تجلی است یا اولی‌الابصار". هاتف
با تشکر از توجه جناب مبشری, امید که جناب ایشان در آینده پاسخی هم برای کنجکاوی های یک "غیر حرفه ای" یعنی کسی که هرگز فعالیت حزبی نداشته است داشته باشند.

موضوع تحزب و پولیتیک و غیره مانند بسیار چیز های دیگر, تابع قانون بطری نیمه پر میباشد. با این مقدمه, فکر میکنم که "چپ", ایرانی و غیر ایرانی, امروزه بطری "کومونیسم - سوسیالیسم - دموکراسی" خود را نیمه خالی می بیند. یعنی دنیا آن چیزی نیست که باید باشد. زمانی که از دیده نیمه پری به اوضاع نگاه کنیم, هنوز این پدیده در برابر "کاپیتالیسم نیو لیبرال - امپریالیسم" به صورت حکومت های سوسیال دموکرات اکثرا در اروپا و کشور های کومونیست چین و کره شمالی و ویتنام و مهمتر از همه کوبا و یکی دو کشور "سوسیالیست" در آمریکای مرکزی و جنوبی, و احزاب نیمه زنده کمونیست در تمام دنیا, زنده و فعال و پابرجاست. اشکال در این است که ما بتوانیم به یک تعریف جامع و همه پسند از "کمونیسم" برسیم.
٨٨۷۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : حزب چپ ایران باید در مقابل انحرافات راست روانه موضع گیری کند.
با درود به جناب مبشری عزیز و همه حامیان چپ سوسیالیستی
در این نوشته جناب مبشری موضوعات مهمی را مطرح کرده است که شاید لازم باشد از سوی حزب چپ ایران یا حداقل از طرف دوستانی که در مقاله از آنان نام برده شده است به صورت شفاف پاسخ داده شود. این خواست تنها مبشری نیست بلکه سوالاتی اساسی است که در پشت ذهن بسیاری از حامیان حزب چپ ایران «فدائیان خلق» و حامیان جنبش فدایی و حتی مجموعه چپ سوسیالیستی ایران وجود دارد و متاسفانه هنوز پاسخ شفاف داده نشده است. خود من وقتی در بیانیه ها و اظهارات حزب و بعضی رهبران و فعالین حزبی از مفاهیمی چون «خصوصی سازی معیوب», «چپ دمکرات» و یا امضای جناب بهزاد کریمی را در کنار امثال آهی، خادم، سازگارا و مجموعه فرشگردی ها در بیانیه های اشک تمساحی آنان دیدم که چه دروغین از حقوق طبقه کارگر و اعتراضات نیشکر هفت تپه به اصطلاح حمایت کرده بودند و به نوعی مشروعیت بخشی به این ادعا از سوی مجموعه یی که در ذات خود دشمن طبقه کترگر ایران می باشند، دچار سرگیچه سیاسی شدم که چپ را با این اظهارات و عملکردها چه نسبتی می تواند داشته باشد. یک حزب چپ واقعی نماینده اردوی کار است، ضدامپریالیسم است، ضد سیاست های خانمان برانداز و ضدکارگری نئولیبرالی است و هویت خود را در روندهای سوسیالیستی می داند و هرگونه ابهام و نقض این اهداف کلان که در چارچوب دمکراتیزاسیون و عدالت اجتماعی مطرح است، جای پرسش اساسی دارد. سخن بسیار است و قبلا با بسیاری از دوستان فعال حزب چپ ایران در میان گذاشته ام و فعلا به همین مختصر بسنده می کنم و امیدورام که حزب چپ ایران در چارچوب یک جنبش چپ سوسیالیستی بتواند از این اغتشاش نظری و مواضع سیاسی چندگانه رها شده و در موقعیت یک جنبش چپ سوسیالیستی خود را اثبات کند.
٨٨۷۴٨ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : سهراب مبشری

عنوان : سپاس و پاسخ
سلام به همه دوستانی که لطف کرده و مطلب را خوانده اند. سپاس از همه دوستانی که ابراز لطف کرده اند. در مورد نقد اظهارات فرخ نگهدار گرامی، حق با آقای صمیمی است. جایش در این مقاله نبود. همان گونه که در سوتیتر آمده است باید به جای خالی نقد امپریالیسم در مواضع حزب چپ می پرداختم. خواننده گرامی پیروز هم محق است بداند نظرات خود من چیست. امیدوارم در آینده بتوانم جبران مافات کنم. زنده باشید، سهراب مبشری.
٨٨۷۴۵ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

    از : ایرانی

عنوان : چرا ندارد!
آخر چطور می توان به کسی که عکس دست جمعی با رهبران این حزب می گیرد و بعد از مرگ رفنسنجانی او را تمجید و تعریف کرده سلام کرد وقتی خانوادهای قربانی جنایت این ملای جانی در میکونوس در غم ابدی از دست دادن عزیزانشان هستند. جواب سلام او و همفکران او را باید حکومتیان اسلامی بدهند که آنها هم اکراه دارند.
٨٨۷۴۱ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست