عنوان : جناب مهرانی
با سلام وپوزش از اخبار روز که مزاحمت های این روزهای بنده رو تحمل کرده اند.متشکرم اقایان

اقای مهرانی خدمت شما عرض شودکه طبق قانون اساسی حکومت ایران که تابع قوانین شریعت است،ولی فقیه به نماینده گی از طرف امام غایب رهبر و قیم مسلمانان است نماینده خدا روی زمین! در چنین مجموعه ئی هیچگونه تکرار میکنم هیچگونه اصلاحاتی در جهت امور مردم قابل اجرا و شدنی نیست.زیرا خدای روی زمین و ملت ایران یک اخوند یست بی سواد ،عقب افتاده و نادان.که بر خود وحی شده است که خداوند روی زمین است مملکت و ۷۰ ملیون انسان همگی تحت مالکیت او هستند.
چنین مجموعه ئی باید اسکلتی برای طول عمر خود بتراشد و تراشید:اصلاحات..تمام این مجموعه از اخوند عمامه دار و بی عمامه ،همگی میدانستند و میدانند که مفهوم اصلاحات تنها مترسک و دکوری ست برای فریب مردم..زیرا بدون دگرگون شدن قانون اسای جمهوری اسلامی .هیچگونه اصلاحی امکان پذیر نیست.به عقیده شما ایا اقای خاتمی نمیدانست که "تدارکچی و مامور معزوری بیش نیست؟ در ۴ سال اول نمیدانست..ایا در دوره دوم چرا خود را کاندید کرد؟ دو دوره ۸ سال خود میدانست که رهبر خدایگان کشور است و بدون اجازه او اب نمیتواند بخورد.اگر او کشور و مردمش را دوست میداشت بالاتر ..اگر اسلام محمدی را پاس میداشت و قلبا عشق به مذهبش میورزید..همان اغاز کار به مردم حقیقت را میگفت ،میگفت به ۲۰ ملیون انسانی که به او اعتماد کردند..مردمانی خوش و زود باور و ساده دل..میگفت و کنار میرفت..به نظر شما امروز ایران در چه احوالی بود؟
شما و بسیاری چون شما هستند که مردمانی شریف و صادق قلبا معتقد به اصلاح طلبان بوده اید..اما واقع نگر باید بود..نیست؟ این است که من و بسیاری نتیجه میگیریم که خاتمی مردم را دو دوره فریب داد.او خود میدانست با چنین قانون اساسی و رهبری که ادعای خدائی میکند..هیچ امری قابل اصلاح نیست.اما از انجا طول عمر نظام چپاول،غارت و کشتار و دزدی باید چند صباحی به طول عمر خود بیافزاید..فریب..اقای محترم فریب اولین خصیصه جماعت اخوند است.بنده از طرف پدر و مادر در بین این جماعت اخوند..بزرگ شدم.شما ملایان را نمیشناسید .کودکان این مملکت بروی زمین بیرون از ساختمان در شهرها و روستاهای ما درس میخوانند..بخاری های رضا شاه درمدارس میترکد و فرزندان ما را میکشد..اینهمه واجبات در مملکت ،و ۷۵۰ ملیارد دلار پول نفت از جانب همین قانون اساسی دزدی میشود..اقای مهرانی این درخت مسموم و زهراگین (قانون اساسی و نظام ولائی /قانون شریعت اسلامی) تا پا برجاست ..مفهوم و معنائی برای "اصلاحات "وجود خارجی نخواهد داشت و ندارد.تجربه این را ثابت کرده است..من عکس های ایرانیان خارج از کشور را که در پایتخت های اروپا اسکاندینوی صبح زود در صف ایستاده بودند برای رای به ملا حسن..دیده ام.ادم میخواهد زار زار بگرید اقا.حتی اینها گول حرفها و تبلیغات همین اصلاحطلبان داخل و خارج را میخورند و رای میدهند..در واقع به همان ولی فقیه،به صغیر بودن خویش و شبان بودن یک اخوند وقانون اساسی جمهوری اسلامی رای میدهند..اینها چگونه میاندیشند و چه کسانی هستند براستی؟ادم تعجب میکند حتی اینها؟مگر با وجود ریشه زهراگین میشود برگها و ساقه های درختی را سالم و تندرست نگهداشت ؟در پایان نوشته اتان متذکر شدید که در نبود ازادی سیاسی.صنفی..و..و خودتان به گفته خود فکر کنید که : مگر با چنین قانون اساسی ئی میتوان چنین شرائطی را بوجود اورد؟ خیر..
دو قوه مهم کشور را دو خانواده غیر ایرانی اداره میکنند"اکثر سران سپاه همه متولدین قادسیه و نجف عراق هستند..کشور ما مورد اشغال است اقای مهرانی..نزدیک به ۴۰ سال است که مورد اشغال شهروندان عرب سخت تندروی اسلامی واقع شده است..و با چنین عنانوینی چون ،اصلاحات و دولت امید وغیره فریفته اند و این فریب ادامه دارد..اگر شما..من صادق باشیم با مردم وقتی متوجه شدیم که تنها مترسکی هستیم..ایا وظیفه وجدانی و اخلاقی ما حکم نمیکند که به مردمی که با رای انها بدین جا رسیده ایم..حقایق امر را باز گو نمائیم؟
هموطن عزیز اصلاح طلبان همگی در رفاه و ارامش در خانه های استخر دار خود زندگی میکنند و معنای فقر و هزار بدبختی را نمیدانند.راستی اینها از کجا درامد دارند؟عبدی ها..تاجزاده ها..ابطحی ها و بنده حظور ذهن ندارم همگی این مفت خورها..از کجا تامین میشوند؟
من نیز مانند شما ارزوی پیروزی برای همه و مملکتمان میکنم.
اخبار روز ..واقعا شرمنده ام از لطف شما ممنونم.
٨۰۶٣۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : اقای بابک تحلیلی بسیار محتمل ارائه دادهان!
ناتوانی حکومت از نداشتن حمایت کافی مردمی رنج مبرد!
آمار انتخابت انچنان دستکاری شده است، که کسی باور نمیکند!
٨۰۶٣۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : آقای سیروس شفیعی کی ، کی را فریب میدهد؟
شما می توانید فکر کنید که :« این نظام با پدیده ئی بنام "اصلاح طلبان" سه دهه ملت ایران را فریب دادند و به عمر فاسد و زهراگین زعمای ایران ملایان غارت گر،افزودند و فرصت های لازم را از بین بردند.ملت را با خدعه و فریب ،ترس از سوریه و لبنان و لیبی و عراق شدن ایران.فریفتند و ترساندند..ترس برادر مرگ است.فرصت های زیادی برای خمینی و دارو دسته غارت گر و حیله گرش خریدند...۴۰ سال است..»
شایدبسیاری دیگر مثل شما فکر کنند.
.درباره ی تمام بلاهائی که بر سر ما ایرانیان در این ۴۰ سال آمده است نظرات متفاوت است .در این جا می خواهم فقط در باره ی «اصلاح طلبان» که بزعم شما سه دهه مردم را فریب داده اند ...اشاره ای کنم.تعجب نکنید ! اصلا علاقه ای به آنها و هیچ نیروی دیگری مذهبی دارم...
اما دیدیم که بخشی از مردم بلاکشیده که تا سال ۱۳۷۶ در هیج «انتخابات » حکومتِ ِکشتار ِاسلامی شرکت نکرده بودند و بهمین دلیل میزان مشارکت در دو دوره ی اکبر هاشمی رفسنجانی حدود ۵۰ در صد بود. بخصوص زنان و جوانان بدلایل زیادی که در این مختصر نمی گنجد تصمیم گرفتند که با شرکت در «انتخابات» روال معمول تا آنروز را بهم بریزند تا باند خامنه ای ـ رفسنجانی ـ ناطق نوری و شرکاء را «تضعیف » کنند.میزان مشارکت به ۸۰ در صد رسید.
وقایع تلخ و شیرینی در جامعه اتفاق افتاد. بخشی از نیروهای حکومتی که قبلا در مجلس و سایر نهاد ها بنام جناح چپ یا خط امام معروف بودند در برابر حضور گسترده مردم که خواسته های معینی داشتند از مواضع قبلی خود فاصله گرفتند و «همخوانی» هائی از طرف آنها با خواسته های مردم دیده شد.وزارت اطلاعات و مسئولان آن زیر سنگین ترین فشارهای سیاسی قرار گرفتند ولی بعداز دو دوره ی ریاست جمهوری محمد خاتمی و مشارکت بیش از ۸۰ در صد ، کسانی که قبلا در «انتخابات» شرکت نکرده بودند در یافتند که خانه از پای بست ویران است و حتی با شکست ناطق نوری در « انتخابات»۱۳۷۶ و انتخاب مجدد محمد خاتمی در ۱۳۸۰ ، ولی فقیه و باند مافیائی او تمام رشته ها را در دست دارند.بهمین دلیل در «انتخابات » سال ۱۳۸۴ میزان مشارکت مجدد کاهش یافت و احمدی نژاد برنده شد.
هیچکس نمی تواند این تجربه ی سیاسی مردم را در نظر نگیرد. این «اصلاح طلبان» حکومتی بودند که نشان دادند قادر به « اصلاحات» حتی در حکومت مطلقه فقیه خودشان نیستند. حال باید در این مورد بحث کنیم که چرا فکر می کنید «این نظام با پدید ه ای بنام «اصلاح طلببان» سه دهه مردم را فریب دادند».مردم که با ابتکار خوددر ۲ خرداد ۷۶ آمدند و وقتی امکان تغییر مورد نظر خود را ندیدند کنار کشیدند. واصلاح طلبان هرگز بعد از آن «بلند» نشدند. نه در سال ۱۳۸۴ نه در ۱۳۸۸؛ اگر چنین نبود که «جنبش سبز» پا نمی گرفت . در سال ۱۳۹۲ هم دست به دامان رفسنجانی و سپس حسن روحانی شدند.. ماجرای ۸ ساله ی احمدی نژاد در ایران و جهان که احتیاج به توضیح زیادی نیست. دوباره بخشی از مردم خواستند از به قدرت رسیدن جلیلی یا رئیسی جلوگیری کنند .ولی میزان مشارکت هرگز به سال ۷۶و ۸۰ یا ۸۸ نرسید. پس مردم میدانند چه می کنند. مگر ایتکه فکر کنیم در سال ۷۶ باید ناطق نوری بمیل خامنه ای انتخاب میشد و حکومت در نهایت در حماقت های خود از بین خواهد رفت.....در این باره توضیح دهید. حتما حکمتی دارید که روشنگر است.
حرف آخر:
در دوره ی «انتخابات » ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ میزان مشارکت مردم استان بزرگ تهران حدود ۵۰ در صد بوده است و حکومت حامیانش از کنار این مسئله می گذرند. شرکت نکنندگان هم از رای دهندگان به رئیسی و هم رای دهندگان به حسن روحانی بزرگترند.
واقعا می پرسم : چه کسی مردم را فریب داده است؟ در نبود آزادی و فعالیت سیاسی ، صنفی و مدنی آمار دستکاری شده حکومت نشان میدهد که انها پایگاهی در بین مردم ندارند و این موضوعی است که متاسفانه نیروهای واقعا مخالف حکومت هم از کنار آن می گذرند.
چرا نیروهای سیاسی این واقعیت بزرگ را تبلیغ نمی کنند تا شرکت نکنندگان بیش از پیش گردند؟
پیروز باشیم
٨۰۶٣۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : دو کامنت مخفی امضا محفوظ و خواننده..
با سلام و عرض ارادت..ما چندی ست به محافل علم و ادب و اینتر نت اشنا شدیم.
چند هفته ایست..میچرخیم تا ببینیم کجا باید توقف کنیم و بیاموزیم..در این مقاله این اقا که در باره اخوند کروبی نوشته خوشمون اومد ،حقیقت رو نوشته اند..بعد دیدیم دو نفر یکی /خواننده که نوشته اند:
تازه دارید با بعضی افراد اپوزیسیون ایران و سطح فکر و مرام و منش ایشان آشنا می شوید. خانه از پای بست ویران است دوست محترم.
اقا ترو بخدا ما امدیم چیزی یاد بگیریم..شرح و حال بنویس..با این دو خط که خود شما متوجه اید منظورتان را..اوپوزیسونیا چه گروهی هستند..کدام خانه از پایه داغان است؟

در نوشته ان /امظاء محفوض هیچ نفهمیدیم..گویا در باره نور یا تابش نوری..چیزی از این قبیل صحبت فرموده اند..تابان چیست؟ به دوستی زنگ زدیم و شرح ماجرا گفتیم..بعد از کلی خنده و دست انداختن ما..گفت ماجرای تابان را..
این اقای محفوظ امضاء و همفکران شونو الملهدی در مشهد و اخوندای دیگر ۳۸ سال است که جلوی اگاه شدن و سواد پیدا کردن مردم را میگیرند..مجسمه فروسی ..حافظ و مولوی اینها را سنی و اهل عرق خوری و ..میدانند..خلاصه کلام تلاش دارند همه گذشته ما را ایرانیان را هپلو هپلو کنند..یعنی...بر..نند به همه تاریخ ما..میبینم که شما هم دارید از کسی که تلاش دارد ما و بقیه از اخبار و حقیقت های مملکتمان و مسایل دیگر هنری ادبی و این جور چیزا ..اگاه شویم و یاد بگیریم..شما این اقای محترم و خوب را بد گوئی میکنید..رک و راست مردانه بگوید از طرف الملهدی مشهدی امده اید؟
مخارج سفرتان را و خرج و دخل تان را حاج الملهدی میپردازند؟
شهامت داشته باشید بگو اقا..واگرنه شما و ما و بقیه باید کلی مدیون رحمت و کوشش این اقا باشیم که این خانه را باز کرده چیزی یاد بگیرم..بگیرید اقا!
اخر نوشته ات هم که مانند اربابت تهدید کردی که..وارد بازی شوم و الوده ئی شده اند..
پس برای این اسمت را ننوشتی..عجب ..ما ایرانیان چه اشکال گوناگونی داریم.!!
٨۰۶۲۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : اقای محفوظ
جناب اقا/ خانم امضاء محفوظ..بنویس،از خود و نظراتت دفاع کن منطقی،بر پایه استدلال.شما و امثال شما باید از تابان و مانند ایشان روزانه تشکر کنید سپاس گزار باشید و باشیم که چنین سایتی را با (میدانید درست کردن چنین مجموعه ئی در اینتر نت چه کار پر زحمتی ست اقا؟) که چنین سایتی را راه انداخته اند تا من ، شما یا دیگران اگر علاقه مند در عرصه مثلا ادبی،شعر،بحث های مختلف سیاسی/اجتماعی و هنری و غیره هستیم و دلهای پر دردی داریم ،مروری کنیم،بهره ببریم و ارامشی بدست اریم و در ضمن مهم تر از همه از اخبار مملکت و جهان تا حدودی اگاه شویم..بد است این حضرت اقا؟

شما در همین چند خط چی نوشته ئی؟چه منظور و مقصودی داری ..ما که نفهمیدیم .من بی سوادم ساده و روان بنویس ..بحث اصلاح طلبان و شیخ باج بگیر چه ربطی به )تابان و مسئولیت او در سایت اخبار روز دارد؟
دفاع کن از خودت..مرا محکوم کن..بمن نشان بده که احمقم و اندازه گاو نمیفهمم!
ما نفهمیدیم در جواب دو کامنت ما ..اینهمه برای شما زر زدیم..مزاحمت و کار زیادی برای اخبار روز تراشیدیم...شما چه نوشتید و چه میخواهید بگوئید اساسا؟؟
در هر چند کامنت تان هم از ف.تابان نام بردید که چه؟
چرا ؟ایشان در این معرکه چه نقشی دارند که ما نمیفهمیم و شما بلی؟!
البته از انجا که ازادی همه جهان را فرا گرفته است میتوانید تنها بنده را و همه عالم را "احمق " خطاب کنید..و اضافه بفرمائید که قصد جسارت!! ندارید و ازادانه دوست ندارید توضیحی بیشتر بدهید و واگذارید به خودمان که حدس بزنیم و چکیده را دریابیم..خود دریابیم چه خواستید بگوئید..همین.! سنگین تر هستید با این فرم "سیاسی"
٨۰۶۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : جناب امضا محفوظ
تازه دارید با بعضی افراد اپوزیسیون ایران و سطح فکر و مرام و منش ایشان آشنا می شوید. خانه از پای بست ویران است دوست محترم.
٨۰۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : در و تخته، خوب با هم جور در آمده اند!
حقیقت قضیه هم همین است که مقاله پدرکشتگی شما مناسب همین مدافع فرهیخته شما آقای "سیروس" است که:
اولا اصل قضیه را رها کرده و به یکی از فروع کامنت من یعنی صفت "آزاده" برای مهندس بازرگان گیر داده است که مطلقا موضوع اصلی کامنت من نیست، و هر کسی هم می داند که او مخالف اعدام های به اصطلاح انقلابی اوایل انقلاب بود، و در سال شصت، هم در مجلس، و هم در موضع گیری های جداگانه، صریحا با کشتار بچه های مبارز و مجاهد و فدایی مخالفت کرد، و در سال شصت و هفت هم علیه قتل عام تابستان شصت وهفت، صریحا موضع گرفت. اما به هر حال، کامنت من در باره خوب یا بد بازرگان نیست و در باره چیز دیگری است.

و ثانیا مرا این طور معرفی کرده است:
"انهم از جانب :امضا محفوظ...یا یک بسیجی..برادران سپاه..حلاصه یک حزب اللهی..که با همین پیکره ""محفوظ ..نان میخورد! "

و ثالثا بسیار تحلیل خردمندانه ای از مسئله مورد بحث، ارائه داده است و منطقش آن قدر مستحکم و قوی است که فکر نمی کنم کسی بتواند پاسخی برای آن داشته باشد.

در و تخته، خوب با هم جور در می آیند. مبارکتان باشد. مبارک شما و ف.تابان که شاید حتی یک لحظه هم فکر نکرده است با انتشار این مقاله و به خصوص با این تیتر، در این روز های معین و مشخص، وارد چه بازی شوم و به شدت آلوده ای شده است.
٨۰۶۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : خطاب اقای/خانم امضا محفوظ و عباسپور(اخبارروز گرامی ببخشید نام را اشتباه نوشته بودم این بی نقص است)
اقا/خانم محترم میتوانید بگوئید اقای اصلانی در قید حیات اند و نیازی به وکیل ندارند.حق دارید...فضولی موقوف..حق دارید و ازادید!
اما از انجائیکه این نظرات در سایت عمومی گذاشته و مورد دید همگان است ،فکر میکنم دیگران نیز حق دارند پاسخ نظری را بنویسند..امیدوارم این حق را به بنده بدهید..متشکرم .
اقای اصلانی میتوانند برای شما و در جواب شما بنویسند..

شما یا به این نظام سیاسی حاکم بر کشور،با قانون اساسی ان (قانون شریعت و ولائی..ملت صغیر و نیازمند یک ولی فقیه بنام وکیل و معلم و دانشمند.اخوند..)
موافقید که بدین معناست که شما خود و ملت را موجوداتی صغیر و ناتوان کور..موجوداتی مانند گوسفند که نیاز به شبان دارند..میدانیدو یا اینکه بدرستی از ماهیت نظام دینی و طبقه حاکم بر ایران ،اشنائی کافی و لازم را ندارید.
این نظام با پدیده ئی بنام "اصلاح طلبان" سه دهه ملت ایران را فریب دادند و به عمر فاسد و زهراگین زعمای ایران ملایان غارت گر،افزودند و فرصت های لازم را از بین بردند.ملت را با خدعه و فریب ،ترس از سوریه و لبنان و لیبی و عراق شدن ایران.فریفتند و ترساندند..ترس برادر مرگ است.فرصت های زیادی برای خمینی و دارو دسته غارت گر و حیله گرش خریدند...۴۰ سال است!
یا شما با نظام دینی موافقید و ان را برای کشورتان طالبید و یا خیر..طالب نظامی هستید ازاد،عادل مواسات و مساوات!
امروز جوک هائی که مردم برای پیامبران و امامان و روحانیان در اورده اند،از هر دشنام و توهینی شکننده تر است. ۴۰ سال قبل کسی چنین گستاخانه و بی پروا سخن نمیگفت..اینها همه از شکم حکومت دینی بیرون امده است.مسولیت بری شدن مردم از دین ،روحانیت است این گفته من است،بلکه پژوهش های داخل ایران گواه است. ..عقل کوچه و بازار است که میگوید" تکرار کار بیهوده خردمندانه نیست" گفتن این مطلب مار کشیدن ..و نه مار نوشتن است!!
عمر هر شیوه سیاسی/ اجتماعی چیز دیگری اصولا دارای محدودیت های زمانی و مکانی و دیگر شرائط است.ایا شما و همفکران شما و اصلاح طلبان حکومتی مصمم هستید که تا چه مقطع زمانی امیدوار باشید؟ زندگی مانند برق در گذر است.فقر،اعتیاد،فحشاء دزدی ،کشتار و قلع قمع مردم در میادین شهرها..هزاران هزاران کودکان کار،انبوه بدبختی های مردم..همه از سرچشمه نظام دینی و اسلام ناب محمدی ..بیرون امده است.کشور ما هرگز در چنین گرداب فساد و بدبختی انسانی ،بی عدالتی و استبداد..گرفتار نبوده است..و شما اصلاح طلبان!!ایا تصاویر خانه های تاجزاده،خاتمی،عبدی، ودیگر اصلاح طلبان حکومتی را دیده اید اقای محترم؟ایا اطاق های پذیرائی این موجودات دو رو فریبکار را دیده اید؟میدانم که نه،ندیده اید من دیده ام.همه این روبه هان در رفاه و ارامش زندگی میکنند.ایا این حق را داریم که بپرسیم امورات این اقایان از کجا میگذرد؟منبع درامد اینها از کجاست؟در اجتماع ایرانی به چه امری و کاری در فعالیت اند؟ از کجا منبع درامد دارند؟
نقطه ئی از زمین پهناور ایران را کندند و کندند تا به چشمه ئی رسیدند..این سرچشمه روان شد و روان شد و تمام پهنه این اب و خاک را ،فرهنگ و تاریخ و افتخارش را،هنرش را و ملتش را زهراگین کرد و هنوز سرچشمه روان است..ایا زمان خشکاندنش نیست امروز؟..اغازیدن محوحافظ ومولوی و فردوسی ..وو.و کرده اند کوته فکران!
..سالهاست سر کاریم..ما که خسته و درمانده شدیم..شما را نمیدانم..!چنانچه در فرنگ غرب زندگی میکنید که ..صدایتان از جای گرم بلند است..ایمدوارم همیشه راحت و گرم باشید..بخل و کینه اول درون خود انسان را زهراگین میکند.قلبا امیدوارم همه هموطنانم راحت و در رفاه و ارامش باشند..اما دور گود نشینید و فریاد لنگش کن سر دهید اقا!
اخبار روز محترم و گرامی..باز ببخشید پوزش ...از طولانی بودن این نوشته..اگر امکان بود منتشر کنید اگر هم نه..ما مخلص شما هستیم !
٨۰۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : خطاب به: امضا محفوظ..
چه خوب شد ما با کلمه و مفهوم "ازادی" اشنا شدیم در این دو سه دهه اخیر..امضا محفوظ ..هم بهره از همین مفهوم است!
نداشتن صداقت و شهامت در میان ما قوم ایرانی ست که به چنین روزگاری گرفتار امدیم.۴۰ سال است به چرا میرویم.نوشته اید:انسان ازاده ئی مثل مهندس بازرگان..!!
این انسان ازاده وقتی حکم نخست وزیریش را میگرفت،حتی سرش پائین تر از پای خمینی قرار داشت.تازه حکم را هم او ندادبلکه جبرئیل"رفسنجانی به وی داد.بازرگان کهنه پرست مسخ قدرت امام شده بود.
هنگامیکه امیر انتظام طرح انحلال مجلس خبرگان را تهیه کرد و از همه امضا گرفت"البته نه محفوظ"و در هیئت دولت هم تصویب شد..در پیش امام مانند کریم شیره ئی پس رفت.
در تمام مدتی که بازرگان اداره مملکت را بعهده داشت شبها مردم را روی پشت بام بدون محاکمه میکشتندحالا او مردی ازاده شده است..انهم از جانب :امضا محفوظ...یا یک بسیجی..برادران سپاه..حلاصه یک حزب اللهی..که با همین پیکره ""محفوظ ..نان میخورد!
اقا یا خانم امضا محفوظ..شما از شیخ باج بگیر چه میدانی؟
نوشته ات نشان میدهد هیچ از جماعت "اخوند نمیدانی..خصوصا از شیخ کروبی.
یا با خبری و از جیره بگیران این جماعتی.نوشته ئی با گذشته اشان فاصله گرفته اند..
معلوم است جوانی هستید بی تجربه و تازه کار...
این اب و خاک و مردمانش نیاز مبرم به یک خانه تکانی اساسی دارند و داریم.
۴۰ سال برای تجربه اندوزی و پی بردن به ماهیت مشتی دزد و جانی ،کافی ست.
تمام این لاشه متعفن باید از خاک این مرزو بوم پاک شود اقا /خانم.
موجوداتی بنام انسان..که دین و کتاب دینی را دستکی میسازند برای پنهان کردن سرشت پلید خویش...و ابزاری برای فریب مردم تا عمری مفت خورند و گیرند..در همه ادیان ،یافت میشوند اما در مذهب اسلام بمراتب این افراد بیرحم تر و فریبکار ترند چرا که مسلمانان از اگاهی و دانش ،بدورند
دین درست برای همین ساخته شده است:
قشنگترین و مطمئن ترین نقاب برای مفت خوری و فریب ملت ها..
کسانی که زیر هر علم و کتلی این نظام را روی سر خویش گذاشته و حلوا حلوا میکنند،و با خدعه و نیرنگ "اصلاح طلبی" تلاش در بیشتر کردن عمر نکبت بار این نظام غیر انسانی متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش بیانگردهای عربستان خشک و بی اب و علف ..میکنند .ممکن است تا امروز و چندصباحی دیگر خرج نان سفره خویش فراهم سازند..اما ایرانیان بقول نفیسی:
در تاریخ بارها سر و کمر خم کرده اند،در مقابل بیگانگان بارها و بارها حتی شده سر به زمین رسانده اند..اما باز کمر راست کرده اند..این بار اما برای همیشه تکلیف خویش را با این مذهب غیر و از راه رسیده ،روشن خواهند کرد واین مرز و بوم را برای ابداز وجود این جانوران خدا نشناس ،پاک خواهند کرد.
کشور ما ۴۰ سال است که مورد اشغال تندرو های اسلامی عراق و سوریه و ..قرار گرفته است..و شما ،اقای امضا محفوظ از اشغال کشورت ..اگر ایرانی باشی..ناراحت و نگران نیستی؟
شما نمیدانی که شاهرودی،لاریجانی ها و سران سپاه از متولدین نجف و قادسیه هستندو بزرگ شده ایران نیستند و هیچگونه احساسی نسبت به این مرز و بوم ندارند؟نمیدانید؟ نظرتان چیست؟مردم ما در فقر و بدبختی..لجنزار حقارت و هرازان گرفتاری دست و پا میزنند و این دزدان و جانیان ثروت این ملت را در عراق و سوریه به هوا دود میکنند..و شما کسی را که هویت این نامردان را هویدا میکند ..براو میتازی؟
اقا/ خانم شما نیز..همه ملت ایران نیاز داریم کمی در ائینه حقیقت بخود نگاه کنیم..شما نیز!
٨۰۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : این قصه سر دراز دارد
آقای مهدی اصلانی شما به عملکرد مهدی کروبی در مقطع انقلاب و پس از آن پرداختید که یک واقعیت تاریخی است. اصولأ به حصر رفتن کروبی و حمایت بخش بزرگی از جامعه از وی بخاطر همین سابقه و وزنه حکومتی است که داشته است و اگر فاقد این سابقه بود مثل خیلی های دیگر حرفشان هر چند درست ولی خریداری نداشت. اصولأ جامعه ایران در نبود احزاب سیاسی ٫ خود کنش و واکنشهای سیاسی را اتخاذ میکند و همین امر موجب خشم افراد و سازمانهائی که در تصفیه حساب ۵۷ زیست میکند میشود. ۸۸ نمونه بارزی بود که وقتی موسوی کاندید ریاست جمهوری شد و زنجیره های انسانی خیابانها را احاطه کرد آنان سراغ آرشیوهای زمان نخست وزیری او رفتند و هنگامی که مردم در مقابل تقلب آشکار حکومت اعتراض کردند ٫ آنان پرچم های خود را به اهتزاز درآوردند شعارهای خود را جایگزین خواست زمینی مردم کردند و رنگهای مطلوب خود را در مقابل نماد سبز همبستگی بنمایش گذاشتند و جناح حاکم نیز معترضین را فتنه گر تئوریزه کرد و جامعه مدنی را بنوعی دوباره مانند دهه شصت در منگنه لاجوردی رجوی قرار داد . این تسلسل و آچمز تاریخی حالا حالاها ادامه خواهد داشت تا یک جامعه مدنی پر قدرت چنان توانمند شود که صرفأ مثل ۵۷ نقشش این نباشد که دیکتاتور حاکم را اسقاط کند و خلأ حکومتی را به دیکتاتوری دیگر که در زندانها و تبعید حاکم قبلی بود تحویل دهد.
٨۰۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۶