سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اعتصاب غذا - قهرمان قنبری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : قهرمان قنبری

عنوان : عین و ذهن
البرز گرامی
در مرحله اول از انتقاد و حُسن نظر شما ممنون و سپاسگذارم.
در رابطه با جایگزینی عین و ذهن با ابژه و سوبژه، واقعیت این است که خود من با اینکه فارسی ام چندان بد نیست اما هنوز فکر می کنم که عین و ذهن برایم تا قسمتی کدر و غیرقابل درک است و همیشه فکر می کنم عین در ترجمه فارسی معنی سوژه خنثی و غیر ارادی را نمی رساند همانطور که ذهن چندان مفهوم فاعل خودمختار را به ذهن متبادر نمی کند. البته پیشنهاد واژه افق بجای پرسپکتیو بنظرم خوب است و ممنون از پیشنهادتان و حتماً در آینده اگر توفیقی شد استفاده می کنم.
به هر حال از انتقاد و اظهار لطفتان تشکر می کنم و برایتان آرزوی شادکامی و سلامتی می کنم.
۷۷۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ آذر ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : او برای......احقاق حق عمومی و اعتلای جامعه...مجبور میشود درد و رنج جسمی[و روانی]را بر خود تحمیل کند
هموطن گرامی آقای قهرمان قنبری، تصور می کنم، اگر بتوانیم آبژه را عینی، عینیت یا واقعیتی فیزیکی(جسمی)، و سوبژه را ذهنیت و یا ذهنی معنا کنیم، آنگاه در معنا کردنِ جمله ی شما که می گوید؛ «... زندانی ابژه نیست بلکه خود سوبجکتیوی است که بسته به تفکرش مانند هر انسانی دیگر از گوشت و خون و استخوان تشکیل شده است...» مردد می شوم، چرا که با توجه به معانی یاد شده، درک مقصود شما برایم دشوار می گردد.

شما در جمله ای دیگر می نویسی؛ «... او برای احقاق حق خود که خود منطبق بر پرسپکتیوی از احقاق حق عمومی و اعتلای جامعه است مجبور میشود درد و رنج جسمی را بر خود تحمیل کند...» وقتی این جمله ی شما می خوانم، به این می اندیشم، که چرا شما به جایِ واژه ی "پرسپکتیو" نتوانسته ای بنویسی دورنما، منظر و یا افق؟

اطمینان راسخ دارم که برایِ واژه هایِ ارگاسم، هومانیسم و توتالیر نیز می شود، واژه هایی دیگر بکار بست، که ذهن خواننده ی مطلب را بجایِ، کشفِ معانی این واژه ها، معطوفِ پیام انسانی و ژرف اندیشانه ی نهفته در این مطلب خوب گرداند.

از واژه ها و معانیش که بگذریم، مطلب شما را بیشتر بخاطر جملاتِ ذیل بسیار پسندیدم؛ «...فقط جسم نحیف رو به تحلیل اعتصاب کننده است که بر دل شکنجه گران و حاکمیت توتالیر[مستبد] وحشت ایجاد می کند، طنز تلخ در اینجاست کسانی که فلسفه وجودی شان بجز اشاعه وحشت و ترس چیزی نیست، اینچنین در چشم برهم زدنی موقعیت شان توسط جسم نحیف زندانی اعتصاب کننده متزلزل میشود...»
۷۷۴۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست