سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

امامِ چهاردهم نیز جامِ زهر را نوشید!ها هها هاه! - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : آ بزرگمهر

عنوان : برای البرز
دکتر اسمعیل خوئی قبل از اینکه جنبش فدائیان در دهه ۵۰ مطرح شود و او را در ارتباط با امیر پرویز پوبان دستگیر کنند . بخاطر اشعارش و در س های فلسفی در جامعه دانشگاهی شناخته شده بود. دانشجویان واحد های انتخابی را به درس های او اختصاص می دادند. نگارنده از او بسیار اموخت و نمی دانم کسی که علیه "استحاله " زیاد نوشت چگونه خودش "مستحیل" شد.

البته استاد امروز نیز خود را سکولار دموکرات می داند و هفته ی پیش سومین کنفرانس "سکولار دموکرات ها " در فرانکفورت بر گزار شد.

در اینکه انواع سکولار ها از انواع نیروهای مشروعه خواه که زیر پرچم "جمهوری اسلامی" جمع شده اند مدرن تر هستند تردیدی نیست. حتی سکولار ها نظامی هم دوره ای محدود تاریخ مصرف دارند و در ترکیه و آمریکای لاتین و کشورهای آسیائی دیده ایم. ولی حکومت دینی فاجعه است.

اگر در سال ۵۷ مردم می دانستند از حکومت دیکتاتوری شاهنشاهی با تمام اشکالات آن بنا ست به یک نظام مذهبی مافیائی که ۳۷ سال اخیر تمام زوایای کریه خود را نشان داد وارد خواهند شد که این همه مصیبت ببار خواهد آورد هرگز حکومت "بد " دیکتاتوری ،رستاخیزی و سکولار را سرنگون نمی کردند تا حکومت ولایت مطلقه فقیه که هزارن مرتبه "بدتر " است جای آن بگذارند. ولی این ها تائید کودتای ۲۸ مرداد نیست. شما ملتفت هستید.

نکته ی اساسی نیست که سکولار ها شمول دکتر خوئی ، نوری علا ، میر فطروس ، حشمت رئیسی حکومت دیکتاتوری شاهنشاهی را به ولایت مطلقه فقیه ترجیح می دهند . این را تمام مردم عادی نیز در ایران می گویند.

نکته اساسی این است که دکتر خوئی و همفکران "سکولار دموکرات" او حرف و عمل متفاوتی در ارائه الگوی "سکولار دموکراسی " دارند و در دنیای آنها تمام سکولار جا میگیرند و وقتی کنگره اخیر فرانکفورت را نگاه می کنیم متوجه می شویم که دکتر خوئی که رهبر این جریان خارج از کشور می باشد از فرط نفرت از حکومت مذهبی حاضر است که با تمام مخالفان حکومت ولایت وفقیه همراهی کند. درست مثل ۵۷ که فقط شعار "شاه باید برود " غالب یود و کسی اهمیت نمی داد که اگر حکومتی وحشتناک تر بیاید چه خواهد شد ؟ امروز همان می کند که ۵۷ کردند. اسمعیل نوری علا نیز چنین بود ، حشمت الله رئیسی نیز ، میر فطروس نیز ...

امروز با اردشیر آهی و سیروس آموزگار و "حزب مشروطه" بعداز انقلاب که برای بازگشت تاج و تخت به رضا پهلوی همه کار می کنند زیر یک سقف می نشینند و ریاست کنگره را نیز به سیروس آموزگار می سپارند.
این چیزی جز اظهار ندامت از فعالیت های قبل از سال ۵۷ نیست.
بنظر من این امر نیز اشکالی ندارد. که چپ و ملی ، لیبرال و دموکرات ، شاه دوست و.و. تغییر عقیده دهند. ولی کسانی که ادعای "سکولار دموکراسی" می کنند نباید این مقوله ها را به ابتذال نکشند.
حزب رستاخیزی ها ، سومکائی ها ، درباری ها ، "حزب مشروطه " بعداز انقلاب همه و همه ارتجاعی و ضد دموکراسی و منشور جهانی حقوق بشر بوده اند و تا کنفرانس استکهلم خواهان تشدید تحریم ها و حمله نظامی به ایران بوده اند. به صرف سکولار بودن آن ها نمی توان آنها "تبرئه " کرد این وظیفه ما نیست.
در صمن کسانی که ادعای "سکولار دموکراسی " می کنند دروغ می گویند. چگونه سکولار دموکراسی را تعریف می کنند؟

تعریف سکولار دموکرات جیست؟ آقای خوئی به این مبانی خیلی وارد است یکی از سئولات همیشگی او در امتحانات این بود:

تعریف را تعریف کنید.
۶۹۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : فرمانفرمایی ی آخوندی و هیروشیمای جهان
آقای خویی گرامی، در باب بحث اتم و هسته آن باید بگویم، برای در نغلطیدنِ بیشتر کشور به دامان اختلاس گران لازم است، که همه بکوشیم، تا در بابِ مبالغِ هنگفتی از سرمایه کشور که آزاد خواهد شد، بنویسیم. و نیز در بابِ باز شدنِ درهای کشور به روی شرکتها و کنسرنهای خارجی، و الی سیر حکایت اتم و هسته آن در همان مسیری است که از همان آغاز بوده، یعنی مجرایی مطمئن برای مذاکراتِ با غرب. اینکه ج.ا می توانست راه کم هزینه تری را برای این هدف برگزیند، بحث دگری است، که ریشه در وجودِ چندگانه ج.ا دارد

نوشتار "فرمانفرمایی ی آخوندی و هیروشیمای جهان"، که سال ها پیش از این نوشته ای را، بنا به پیشنهاد شما خواندم. وقتِ خواندنِ نوشته، از اینکه دلیرانه در برابر ستمی که در حقِ مردمان کشورمان می رود، ایستاده و به صراحتِ تمام سخن می گویی، نه یک بار، بل هزاران بار بر خود بالیدم. اما وقتی به آنجایی از سخنت که بویی از تطهیرِ شاهِ آریامهر!!! می آید رسیدم، اسف خوردم، نه یک بار، بل هزاران بار، که نازنینی چون شما، دیگر چرا؟!.

سخنم را کوتاه و به این بسنده می کنم، که اگر آن شاهِ آریامهر!!! آنگونه که شما تصویرش می کنی؛ «... انسانی زمینی بود و زمینی و تاریخی می اندیشید...» نمیتوانست در فاجعه ملی مردادماه ۳۲ در تعویض زنده یاد مصدق با کاشانی ها و شعبانها فعالانه شرکت جوید. و در تمامی آن ۲۵ سالِ پس از آن حماقتِ تاریخی، کشور را در معیتِ کاشانی ها و شعبانها، و در اوج اختناق به انفجار بهمن ۵۷ فرا برویاند.
۶۹۱۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : چپ و راست
جناب مرد قدیم,
مساله چپ و راست نیست. مساله هم صدا شدن با کسی ست که به نیابت از بزرکتر خود کمر به تغییر نقشه خاورمیانه و بالکانیزه کردن آن بسته است. مانند آن مرد قدیمی دیگر که در مقاله ای به منتقدان سخنرانی نتانیاهو در کنگره امریکا حمله کرد, بگمان من نفرت این بزرگواران از جمهوری اسلامی به حدی ست که حضور فیل در صحنه را نمی بینند . درک این موضوع احتیاج به نبوغ آینشتان ی ندارد که شش قدرت جهانی آمریکا و چین و آلمان و روسیه و انگلیس و فرانسه اجرای این معاهده را تضمین کرده اند و در صورت شکست این قرارداد دود تحریم ها به چشم مردم میرود نه جمهوری اسلامی. مگر آنکه اینها طرفدار حمله نظامی به ایران باشند.
۶۹۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : جام زهر نوشی
آیا خامنه ای،آرزویش این نیست که او را جام زهرنوش ،بنامند؟ برای یافتن پاسخ چاره ای نیست که به گذشته بر گردیم و به ماجرای زهر نوشیِ زهر نوش اصلی،که در قامت امامی ۱۳(۱۲+۱) پنداشته می شد.آنگونه که همگان می دانند فتحی رخ داد بنام فتح خرمشهر که این فتح می توانست نقطه ء عطفی، در تحولات سر زمین ایران گردد:چه از نظر غرور ملی و چه از نظر بنا نهادن ساختارهای مناسب دز کشور.اما آن امام با گرفتن جام زهر در دستش پذیرفت که جنگ را ادامه دهد و چنین نیز کرد و آن ادامه بگونه ای شد که می توان آنرا خورندهء جوانان کشور دید. آنهم خورندگی که ضحاکیان را بیاد می آوردو در نهایت آن شد که باید می شد آنهم: نوشیدن جام زهر ی که در دستش بود. متأسفانه در تاریخِ دهه های اخیر در کشور ، اعمال ضحاک گونه ای دیگر را از طرف دیگرانی که خویش را ضد ضحاک گری می پنداشتند و یا می نمایاندند مشاهده کرده ایم.آنهم توسط باندی که فروغِ جاوید و فروغ جاویدانها را آفریدند که در مقابلِ آنان نیز مرصادیان دو چندان می کردند و می کنند واین فروغ های جاویدان نیز در تاریخ کشورمان طنز های غم انگیزی را آفریده اند.بگذریم.::::::با رفتن آن امام ۱۳(۱۲+۱)، جانشین ساخته شده اش که خویشش تلاش کرده و می کند که شبه امام ۱۳(۱۲+۱) پنداشته شود و تلاش می کند او را امام ۱۴ نیز بدانند و او را امام بنامند. اما هر چه می کند!همان پرورش یافتگانش ،که از اموال عمومی،که غاصبانه اموال خویش می داند انواعِ ساندیس ها و........ را به حتقشان ریخته و می ریزد حتی بصورت ظاهری،امامیت وی را بر زبان جاری نمی کنند. اما این شبه امام در دوران صدارتش فقط در یک دوره هشت ساله توانست بدور از بودن رقبای درون نظامش اهداف مورد نظرش که گروهی آن اهداف را مأمورانه می دانند انجام دهد و پی گیری کند که آن مأموریت را چیزی جزء بازیگری جنگ سردی در منطقه:بنام جنگ شیعه و سنی نبوده، جنگ سردی که مضحکتر از آن جنگ سرد اصلی که بر جهان حاکم بوده، اما این سرد این شبه امام، چیزی نبود جزء یک جوک که هیچکدام از بازیگران درون نظام آنرا جدی نگرفتند که این شبه امام یا همان امام ۱۴، بازی پرونده هسته ای را بهترین وسیله ای دید :که بکمک آن و بر کشیدن دلقکی بنام احمدی نژاد آن رسالت امام ۱۴ خویش را به پیش ببرد. تااینجا هیچ نشانی از جام زهر گرفتن در دست ،نزد امام ۱۴ مشاهده نمی شود بلکه او می خواست جام زهرها را به کمک پرونده هسته ای به خورد رقبایش بدهد وآنان را برای همسشه از سر راه بر دارد . اما در نهایت شرایط بگونه ای شد که امام ۱۴ در مظان اتهام فروپاشی سرزمین ایران قرار گرفت آنهم:بازی با پرونده هسته ای و بازیگری جنگ سرد شیعه و سنی مضحکش. در این راستا رقبایش در تلاشند که ویرانی و چپاولگری وی و تیمش چه از طرف دلقکانی از نوع احمدی نژادی چه از طرف سرداران قاچاق چی را اقداماتی هوشمند و بر نامه ریزی شده ثابت کنند.اما امام۱۴می خواهد اعمال خویش و تیمش را ناشی از یک برآوردغلط و یا در بعضی از مواقع سهل انگاری نشان دهد.که نکتهء اصلی در همین جاست که ایشان اصلا"جام زهری در دست نداشت که بخواهد بنوشد بلکه او با اتهامی مواجهه شده که اعمال و رفتارش:مأمورانه و ویرانگرانهءسرزمینِ ایران بوده ، و حتی متلاشی کردن سرزمین ایران را هم تعقیب می کرده است.که با بودن این اتهام ها، جام زهر نوشی ، برایش گوارائی عسل را دارد.گویندهء این جام زهر نوشی را می تواند ناجی خویش از اتهامات که ثبت در تاریخ می شوند بداند .این همان نکته ایست که هوشیاری زیادی از طرف فعالین می طلبد،خامنه ای در مظان اتهام فروپاشی کشور است جام زهر نوشی اورا از این اتهام دور می کند و قدرت بازیگری و مانور بیشتری را هم در داخل در بین رقبایش خواهد یافت.
۶۹۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

    از : علی امیری

عنوان : شما چرا؟؟
خیلی سعی کردم به آقای خویی جوابی ندهم چون انتظار بیشتری از ایشان داشتم ودارم ولی به نظرم رسید که ایشان در اشتباه هستند به همین دلیل این شرط بندی را در ذیل آوردم و حاضرم با ایشان هم شرط بندی کنم که آنچنان که ایشان می پندارد نیست:
حالا که چند ساعتی هم از شور و شعف جشن هسته ای و هم از بد و دشنام گویی به شادی کنندگان و حکومت گذشته، وقتش رسیده که از تازه ترین شرط سیاسی که بستم بنویسم.
هفته پیش یکی از آشنایان بسیار گرامی گفت آخرش چه می شود؟. گفتم به توافق می رسند. گفت: "به توافق می رسند ولی ایران نقض تعهد و خطا می کند؛ بعد حمله هوایی شروع می شود، و سپس حمله نظامی زمینی که به تغییر رژیم ایران می انجامد". گفتم حاضرم ۱۰۰ دلار شرط ببندم که این طور نخواهد شد اما اول بگو از نقض تعهد تا تغییر رژیم چقدر طول می کشد تا موعد وصول مبلغ را بدانم. گفت از زمان اعلام توافق (یعنی امروز) یک سال. مبلغ را بردم بالا و گفتم حاضرم ۱۰۰۰ دلار شرط ببندم که آینده خلاف پیش بینی تو را نشان خواهد داد.
ضمنا (بعد از عمری تحصیل و مطالعه جامعه شناسی و علوم سیاسی) در کمال فروتنی به او گفتم که اگر باختم علاوه بر پرداخت ۱۰۰۰ دلار می آیم محضرت دو زانو می نشینم به تلمذ علوم سیاسی. شرط بستیم.
دنباله داستان سال دیگر در همین روز.
۶۹۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

    از : مرد قدیم

عنوان : راه را به راهدان نشان دادن، بی راهه رفتن است
آقای پیروز، بی خیال! آنهایی که احتمالا به گمان سرکار، احتمالا گمراهند، به احتمال زیاد، بخوبی راهی را که می پیمایند می دانند. ایشان به احتمال فراوان آنگاه گمراه بودند که با همه ی فخرشان به دانایشان،کج رفتند و در کوچه پسکوچه های چپ بیچاره و سرگردان شدند.
جان شما و جان ملیون ها مردمی سلامت که درخارج از ذهن این مردمان دانا، در راه پر از سنگلاخ زندگی واقعی، چون دیروز و امروز و فردا، به امور رنج آور خود می پردازند.
۶۹۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " و دختران در خیابانها خواهند رقصید "
جمهوری اسلامی سرانجام خواهد مرد. آنچه نخواهد مرد " اسلامیت " در ما مردهاست که در ذهن ما فقط " دختران در خیابانها خواهند رقصید ".
۶۹۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

    از : مسعود چ

عنوان : زهر اتمی خامنه ای و رقص جوانان ایرانی
خمینی زهر خورد و دهها هزار زندانی سیاسی را قتل عام کرد و مرد. خامنه ای هم با خفت و رسوایی خواهد مرد و دختران در خیابانها خواهند رقصید. مرگ جمهوری اسلامی جشن ملی ماست.
۶۹۱۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " پیران جاهل شیخان گمراه " حافظ
" آخوند از "برنامه ی اتمی" نیز دست بردار نخواهد بود. خواهید دید. "اسلامِ عزیز" نمی تواند بی شمشیرِ اتم در ایران بر سرِ کار بماند، چه رسد به این که جهانگیر هم بشود!". پایان نقل قول از مقاله.

" تانیاهو پس از اعلام توافق تصریح کرد: «با این توافق راه ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای هموار شده است.» به اعتقاد نتانیاهو بسیاری از محدودیت‌هایی که تا کنون وجود داشته، برداشته شده است. به گفته او، اکنون با برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی جمهوری اسلامی درآمد کافی کسب می‌کند تا بتواند "هزینه تروریسم و تجاوزات خود را در سطح جهانی" تأمین کند.".
۶۹۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست