سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در دفاع از همبستگی ملی!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : peerooz

عنوان : " چرا نفرت پراکنی می کنید؟! "
جناب باور صاد،
اگر " از پرداختن به کامنت سیاوش ایرانی فاکتور می گیرید " لطفا از کامنت بنده هم فاکتور بگیرید.
اما در باره یوری آونری و دیگران ، اگر دقت کنید آنها سالهاست همان میگویند که مردمان منصف و بیطرف دنیا میگویند و کسی گوش نمیکند. من کیم که نفرت پخش کنم ؟ اخبار دنیا را بخوانید.
۵۲۶۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣۹۱       

    از : البرز

عنوان : ‫آیا خودت را ایرانی می دانی
‫آقای سیاوش ایرانی، باز که سعی داری از جواب دادن طفره بروی.
‫چرا نامت را گذاشته ای سیاوش ایرانی.
‫آیا خودت را ایرانی می دانی.
‫چند خطی در باره ستم ملی که تو را آزار میدهد بنویس.
۵۲۶۹٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣۹۱       

    از : باورصاد

عنوان : روشنفکران اسراییلی
آقای پیروز! از پرداختن به کامنت سیاوش ایرانی فاکتور می گیرم که ملغمه ای ست برای خود، اما روحیه ی ضد اسراییلی، بخوان ضدیهود برخی از ما ایرانی ها هر بار شگفت زده ام می کند.
از کمپین "اسراییل ایران را دوست دارد" لابد چیزی نشنیده اید. از کمپین "اسراییل فلسطین را دوست دارد" هم به طریق اولی چیزی نمی دانید. یوری آونری و مردخای وانونو و آموس اوز و یورام کانیوک و ... حتمن نمی شناسید.
چرا نفرت پراکنی می کنید؟!
۵۲۶۹۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سیاوش ایرانی

عنوان : همبستگی ملی وخانم شادی صدر
قابل توجه صازمی(صارمی؟سارمی؟ثارمی؟)peeroozالبرز(=البرج)همیشه درصحنه!،من طرفدارفدرالیسم دموکراتیک ملی هستم وبرای حفظ ایران ،ناسیونالیسم وشونیسم قارس راکه دررژیم فارسی/اسلامی وروشنفکرانش!!!دراپوزیسیون وحاکمیت تیلوریافته،دشمن عمده میدانم.شما که همیشه درصحنه مجازی حاضزید ودربرابرخواسته های وبرابری زبانی وفرهنگی غیرفارس ربانان باخامنه ای واحمدی نژادکه همیشه میگویندفارسی هویت تمام ایرانیان است ،همفکریدو،مقاومت میکنید،راه حلتان چیست؟باشعاروسرودوتحریف تاریخ که ۹۰ سال انجام داده ومیدهیدمتوجه هستید که نتیجه ی عکس گرفته اید.درجنبش روشنفکری خارج هم که تک وتنهائید!سمیناروکنگره ومصاحبه مکررونکراری ولی بدون غیرفارس زبانان!جنبش سبزتان هم فقط محدوددرشهرهای فارسی بود!کی میخواهیدبیدارشوید؟
خانم شادی صدرفرهیخته روشنفکروبسیارنادرفارس زبان میگوید««
اتحاد پایدار همه ایرانیان برعلیه رژیم توتالیتر اسلامی در صورتی میسر خواهد بود که روشنفکران و فعالان اتنیک فارس جنبش ضدنژادپرستانه ای را که در میان اتنیک های غیرفارس شروع شده و نضج گرفته، به رسمیت بشناسند و حتی خودشان نیز به این جنبش بپیوندند. یکی از مظاهر اساسی آگاهی ضدراسیستی برای روشنفکران اتنیک فارس، نقد هژمونی فرهنگی/زبانی فارس ها در ایران و تلاش برای رسمیت دادن به زبان های ملی و طبیعی اتنیک های غیرفارس است. اصل برابر- حقوقی اتنیک های غیرفارس با فارس ها، اصلی است دموکراتیک و مترقی. هرکس که به این اصل ابتدایی حقوق انسانی باور ندارد، نمی تواند انتظار داشته باشد تا شعارها و پیام های او در مورد دموکراسی و حقوق بشر جدی گرفته شوند»»
۵۲۶۹٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣۹۱       

    از : محمد رضا رقابی

عنوان : روشنفکران ملیت های!!؟ ایرانی
در کدام مکتب سیاسی و در محضر کدام ملتی این دعوت شما خریدار خواهد داشت که در دفاع از "همبستگی ملی در ایران" از "روشنفکران ملیت های ایرانی" صحبت میکنید...مگر میشود ملیت ها در یک ملت جمع شده و نماد و جوهری داشته باشد!؟ با چنین صغرا و کبرائی معلوم است که ره به کجا خواهیم برد ،چیزکی در حدود ایرانستان، و طبعن ملت با هوش ایران بدلیل آگاهی با چنین طرز تفکرها و مدعیانیش... است که دست روی دست گذاشته و به مار غاشیه "رضایت" داده. ایرانی میهن پرست و آزاده به زبان و لحجه هر قوم و طایفه ایرانی احترام " در واقع بخود" میگذارد و یادگیری آنرا بر هر کسی فرض میشمارد ولی نه اینکه زبان فارسی حذف و یا فراموشمان شود که گاهی نمونه های سخیف آنرا شاهدیم... نتیجه اینکه روشنفکران "ملیت های ایرانی" خوش خوشانشان شود...زهی خیال باطل. جنگ و برادر کشی هم باندازه کافی شده و از ضایعات جبران نا پذیر آن، همین پراکندگی است. نماد ها و نتایج آن هم بوضوح آشکار است که هر که یک ساز میزند خارج از هماهنگی و توازن ، آخوند هم با آگاهی این دور باطل ِ"رقیبانش" با خیالی آسوده بر خر مراد سوار است...آیا کافی نیست ای روشنفکرهای "ملیت های عدیده"!؟
۵۲۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

    از : حشمت صازمی

عنوان : تذکر دوستانه
دوستان گرامی اخبار روز
شجاعت شما قابل ستایش است که با حوصله امکان می دهید تا نظرات به یاری هم بشتابند. شما بی شک قصد صادقانه کمک به برون رفت از معضل قومی که صد البته هیچ شباهتی به شکل بحث در ایران ندارد دارید.
اما شکل و محتوای برخورد برخی از شرکت کنندگان و زبان تلخ و آلوده به دشمنی آشکار آنان موجب تلخی و انحراف عمیق این بحث شده است. هدف از گفتگو هماره رسیدن به نقاطی مشترک برای نزدیک شدن طرف های بحث است. اما عده ای از ناسیونال/شوینیست های افراطی این تریبون را عرصه عمیق تر کردن دشمنی مردم ایران با هم کرده اند. مساله ای که اصلا در تاریخ ما سابقه نداشته است. در کشور های دمکراتیک آزادی بیان هست اما نازی ها و نژادپرستان هرگر آزادی تحرک و تبلیغ ندارند. کاربری با نام سیاوش ایرانی کمر به نابودی رابظه عمیق مردم ایران بسته است و با عدم صداقت نامی بی مسما هم برای ریشخند کردن ایرانیان گزین گرده است. این مساله و حضور این افراد تخریب چی از اعتماد ما به تلاش های مفید شما می کاهد. دیگر خود دانید
۵۲۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : " انسانهای شریف اسرائیل "
"....... درست مثل دموکراتهای وانسانهای شریف اسرائیل علیه تجاوزدولت خودشان برعلیه فلسطینی ها.". سیاوش ایرانی .

ای وای ، جناب سیاوش ( سیمون ؟ ) ایرانی ، بنا نبود که بند را به این سادگی به آب دهی. نمیشد بجای " انسانهای شریف اسرائیل " از یکی دو انسان شریف دیگر مثلا Rachel Aliene Corrie نام ببری که در ۱۶ مارس ۲۰۰۳ بخاطر دفاع از فلسطینی ها در زیر تانک جان خود را از دست داد؟

عزیز من اینجا گذشت ولی مواظب باش جای دیگر به این سهولت هوویت خود را آشکار نکنی.
۵۲۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

    از : ‫البرز

عنوان : هر روزی که میگذرد عدد بیشتری از ایرانیان به اهمیت با هم بودن، تفکر جمعی و فعالیتهای دموکراتیک مشترک پی میبرند
‫جناب سیاوش ایرانی، ‫چرا نام سیاوش ایرانی را برای خودت برگزیده ای، آیا خودت را ایرانی میدانی، اگر جوابت مثبت است، چرا، و اگر هم جوابت‫ منفی است، چرا.
‫وقتی مینویسی، که خود را تحت ستم ملی احساس میکنی، لطفا چند خطی در باره ستم ملی که شما را آزار میدهد بنویس.
‫نوشته ای «باید کارزاری علیه سیستم ارتجاعی تک زبانی و انحصار زبان فارسی ترتیب دهید». اگر منظورت آموزش زبان مادری در مدارس ‫استانهای مختلف کشور است، ‫که این در دستور کار تقریبا تمامی احزاب، سازمانها و جمعیتهای مختلف اپوزیسیون ج.ا.ا است. ‫اینکه چرا در‫حکومت شاهنشاهی سابق یا جمهوری اسلامی فعلی اجازه چنین کاری را داده نشده است‫.‫ جواب این سئوال را باید در ریشه های استبدادی و غیر دموکراتیک این حکومتها جست.
اما ‫صحبت از دموکراسی، و با هم بودنهای واقعی، در این سالیان اخیر به تازه گی شروع شده، و هر روزی که میگذرد عدد بیشتری از ایرانیان به اهمیت با هم بودن، تفکر جمعی و فعالیتهای دموکراتیک مشترک پی میبرند، چه به تدریج بر همگان آشکار شده که فرهنگ دموکراسی با شرکت یک حزب، یک ‫سازمان و یا یک ‫جمعیت ایرانی معنا نداشته و به حقیقت نخواهد پیوست. پس برای نهادینه کردن‫ فرهنگ دموکراسی در جامعه ایرانی،‫ باید یاد بگیریم با هم بودن، تفکر مشترک و فعالیتهای اجتماعی مشترک را.
‫سیاوش ایرانی‫، اگر نگاهی به دور و برت در آن کشور اروپائی که اقامت داری بیندازی، خواهی دید، آسایش و رفاه نسبی که آنها دارند، به یکباره از آسمان برایشان نازل نشده، آنها درست از روزی که تصمیم گرفتند، با نظر داشت و احترام به ‫تمامیت ارضی مملکتشان، ‫و با تکیه به منافع ملی مملکتشان،‫ به حقوق شهروندی یکدیگر احترام بگذارند، با تصویب قوانین دموکراتیک در مجلسی که نمایندگان واقعیشان نشسته اند، به تدریج ‫به رفاه و آسایش امروزیشان رسیده اند.
۵۲۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سیاوش ایرانی

عنوان : آتش مثل گندم خوشه میدهد
این مقاله سطحی ترازمقاله قبلی اخبارروزبروشنی نشان میدهدکه مدیران سایت واکثریت پیام نویسان زیرایندومقاله ،ختی درک ابتدائی ازمساله ملی نداشته وبتبع آن،راه حلی برای مساله ملی ندارند.
دوستان شمادراولین بخش این مقاله که از۹ بخش تشکیل شده،نوشته اید«دراین ستم نه تنها حکومت ها بلکه که جریان شونیست وعظمت طلب ایرانی - که الزامآ به زبان فارسی هم صحبت نمیکند-سهیم است.»
پس زبان شونیست حاکم ومحکوم کدام است؟اگرمنظورآخوندزاده،کسروی،تقی زاده و...بنیانگذاران ناسیونالیسم ایرانی(فارسی)ودنباله روان آنها درحاکمیت رضاشاه وممدرضاشاه وخامنه ای و...همه ترک تباربوده اند!!!ولی فراموش نکنیداینهادرخدمت ماشین دولتی فارس بوده اندوهستند.آیا اینها حتی خامنه ای که اصلآضدترک وترک کش است،بفرض ترک باشد،مگرمنشاء تباری درمقابل موضع طبقاتی تعین کننده است؟ مگرخامنه ای هم مثل هویت طلبان برای زبان مادری بزندان وشکنجه محکوم میشود ویا مثل کردها وعربها وبلوچ ها اعدام میشود؟اینست درک شما ازمقوله ستم ملی ،یعنوان انسانهای چپ ودموکرات؟
علت رشدگرایشات شونیستی که متاسفانه روبافزایش است درچیست؟مگرشونیسم فارس حاکم ومحکوم درشبه اپوزیسیون فارس محورعلت رشدناسیونالیسم وشونیسم درملل تحت ستم نیست؟بفرض شونیسم فارس محوشود،آیا ازشونیسم ملل دربنددرنبودشونیسم حاکم اثری خواهدبود؟شما معلول رابجای علت عوضی گرفته اید.
دربند۴ بازهم گرفتار تئوری توطئه شده اید کارکارامپریالیستهاست؟؟؟شاه خائن هم زمانیکه درتبریزقیام شدمیگفت «اینها اجنوی اندوازآنسوی ارس آمده اند!!!»
دربند۵ بازهم از«فارس ها» با «ملیت های ساکن ایران»نوشته اید!بالاخره فارس ها ملت اندیانه؟یا یکسر ی انسانهای پراکنده وویلان حیران درگستره ی ایران؟
دربند۸ صحبت ازتوافق است.ولی توافق برسرچه وچه موضوعی؟نکته ی مرکزی مساله ملی درایران انحصاروهژمونی زبان دولتی فارسی است.
شما اگر معائیر حقوق بشر واعلامیه جهانی حقوق بشرراقبول داریدوخودرادموکرات وچپ مینامیدبایدکازاری علیه سیستم ارتجاعی تک زبانی وانحصارزبان فارسی ترتیب دهیدوبرعلیه زبان دولتی قاتل فارسی مبارزه کنیددرست مثل دموکراتهای وانسانهای شریف اسرائیل علیه تجاوزدولت خودشان برعلیه فلسطینی ها.
فراموش نکنیدصحبت ازدموکراسی وهمه باهم ووحدت کلمه ی خمینی دیرشده است درجنش سبز شهرهای فارس نشین دیدید وحتی درچندسال اخیرتمام سمینارها هم بدون شرکت غیرفارس زبانان برسرمساله ملی بشکست انجامیده است،اگرنسل ما دراثرخفقان وترورشاه وشیخ اطلاع چندانی ازگذشته وتاریخ خویش نداشت ،نسل جوان امروزی ببرکت ساتلایت واینترنت بشعورملی خودآگاه است.
۵۲۶۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

    از : کیوان ش

عنوان : نکاتی برای اندیشیدن
چناب بیستون سنندچ (بگذریم که ایشان خواسته یا نا خواسته متوجه نیستند که بیستون در سنندج واقع نشده و هم میهنان کرد زبان ما در شمال کردستان، کردان کرمانشاه و جنوب کردستان را اصلا کرد نمیدانند، نژاد پرستی در درون یک نژاد). من بر خلاف آقا و یا خانم سنندج حتی یک سلولم هم با نژاد پرستی هماهنگ نیست و اگر یک هم میهن زابلی، نیشابوری، اردبیلی، مریوانی، خرم آبادی و......... اگر وجودش از انسانیت انباشته باشد و به انسان بعنوان انسان احترام بگذارد، نه تنها اجازه میدهم که در سرنوشت نقطه نقطه سرزمینم اظهار نظر کند، بل دوش در دوش او قدم برمیدارم. من برخلاف آقا یا خانم سنندج که از یک منطقه وجودش ببار نشسته، من از مادری گیلکی و پدری آذری بوجود آمده ام و در فقیرترین منطقه تهران بزرگ شده ام. در تمام دوران زندگی ام مادام چه نیمه گیلکی من مورد تمسخر قرار گرفته و هم نیمه آدری ام و مهم تر از همه بخاطر گناهم در بدنیا آمدن در محله عود لاجان (اتاق های اجاره ای آیت الله !! کاشانی-بلی آیت خدا) و چه بزرگ شدن در محله ترک آباد-مفت آباد- بخاطر فقر نهادی آن مورد تمسخر قرار گرفته ام ولی هیچگاه نه کینه ای از فارس زبان داشتم و نه ترک زبان و عرب زبان. هر کینه ای که داشتم و دارم متوجه رژیم های دیکتاتوری شاه و شیخ بوده و بس. همزبانان من فقرا بودند (ترک-فارس-کرد-لر و...) چرا که زبان مشترکی با هم داشتیم و داریم و آنهم چیزی نیست جز زبان فقر و زبان مبارزه با فقر. فقر نا آگاهی ببار میاورد و آلت دست اربابان سرمایه دار که ما را بجان هم میاندازند تا حکومتشان پا برجا. من بجای مبارزه با فارس و ترک و کرد که توسط سرمایه داران داخلی و خارجی برنامه ریزی میشود و بسیاری از رهبران نیروهای "قومی" از این راه ارتزاق میکنند، به مبارزه با سرمایه داری که دشمن مشترک تمامی قوم-ملیت-نژاد هست باور دارم و ابدا باور ندارم که عقلی که نشان خرد در آن هست خود را درگیر این مسائل ساخته و پرداخته دشمنان (سرمایه داران داخلی و خارجی) میکنند. عقلی که با منطق عجین شده تمامی انسان ها را یکی میداند (صد البته آنانی که به انسانیت پشت نکرده اند) و بازیچه اختلافات قومی و محلی و بومی نمیشود. اگر نیک بنگریم میبنیم که در سازمان عاشقان زحمتکشان و سرکوب شده گان از تمامی اقوام ایران شرکت داشتند (ترک-شمالی- کرد-عرب-لر-بلوچی-ارمنی-یهودی- بهایی- و ...) دوش در دوش هم با دشمن جنگیدند و جان دادند و زمانیکه لشگریان اسلام به گوشه میهنمان -کردستان- هجوم وحشیانه آغاز کردند از سراسر ایران بسوی آنجا شتافتند و چه جان های زلالی که د رکنار هممیهنان کردمان به خاک نیافتادند و این نشانی بود از بلوغ انسانی و همبستگی ملل. به امید تکرار آن روزها
۵۲۶۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست