سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تجدید پیمان شاهزاده رضا پهلوی
و مصطفی هجری در نشست تورنتو
- مهرداد احسانی پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : سیامک ا

عنوان : ساز نا سازگاری
تو را بخدا به چه ساز شما باید رقصید اگر آقای رضا پهلوی اینقدر واقع بینی داره که میگه نظام فدرال برای جامعه چند زبانی و چند فرهنگی ما مناسب است او را به تجزیه طلبی متهم میکنید دوستان انصاف و مروت هم خوب چیزیست .
٣۷۷۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : جلیل عبدالله پور

عنوان : در حیرتم
در حیرتم !دیواری کوتاه تر از ملیتهای تحت ستم ساکن ایران کسی گیر نمیاره . این دوستمان هم شاهزاده را بهانه قرار داده تا حزب دمکرات کردستان را بزند.اگر با احساس مسئولیت یک ذره فقط یک ذره به ایران عزیز علاقه داشته باشیم ونخواهیم ایران به لیبی تبدیل شود. به نظرات ملیتها توجه نمود و احترام گذاشت .با هارت و پورت و تجزیه طلب خواندن این ملت و ان ملت نمیتوان از فاجعه ها جلوگیری نمود.فرهنگ ۲۵۰۰ ساله در کجا بدرد میخوره؟این فرهنگ غنی نمیگه به حق و حقوق و نظرات دیگران بایستی احترام گذاشت؟
٣۷۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : حق

عنوان : "همکاری بر اصول، نه با کسان" نوشته زنده یاد داریوش همایون
نشست و برخاست با تجزیه طلبانی مثل حزب دمکرات کردستان بوسیله هم شاهزاده و هم جبهه ملی و هم شبکه سکولارهای سبز آقای اسماعیل نوری علاء و هم بنی صدر غلط محض سیاسی بوده، هست و خواهد بود. هموطن گرامی که این مقاله را نوشته اید بمن بفرمایید که نشست و بال و پر دادن به دبیر کل حزب دمکرات کردستان که با شنیدن خبر تجزیه سودان در پوست خود نمی گنجید و این تجزیه را نور امید و نویدی برای تجزیه طلبان ایرانی می دانست چه تفاوتی با حرکت غلط مسعود رجوی دارد که بر علیه ایران و ایرانی با صدام حسین متجاوز به خاک ایران همکاری می کرد؟ دوست عزیز، ما یک میلیون کشته و زخمی و معلول دادیم که تمامیت ارضی ایران را حفظ کنیم و متجاوز را از مرزهای ایران بیرون بیاندازیم. حال مصطفی هجری ها می خواهند مثلا با زبان خوش ما و فریبکاری شان ما تن به تجزیه ی ایران بدهیم. اصول اینها در دو نکته خلاصه می شود:- به رسمیت شناختن "کثیرالمله" بودن ایران و پذیرش همه نیروهای آپوزیسیون که ایران پسا رژیم کنونی باید فدرال شود. این دو نکته را با خود به هر نشستی که می روند می برند و در هر مقاله و هر گفتگویی برایشان این دو نکته ارجح است بر هر اصل دیگری. خب حق دارند منافع شخصی و گروهی آنها این چنین دیکته می کند که در تضاد کامل با منافع ملی ایران و ملت ایران است. آنچنان ریگی به کفش دارند که پذیرش این دو نکته را بوسیله نیروهای سیاسی در غیاب ملت ایران طلب می کنند چون بخوبی می دانند که ملتی که ۸ سال برای حفظ تمامیت ارضی ایران جنگید و ۲۱، ۲۲ سال بعد نسل دیگری جان خود را با شعارهای نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران، و استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی بخطر انداخت از یک وجب خاک ایران نمی گذرد بخصوص اگر ایران از چنگ رژیم کنونی آزاد شود. حس ناسیونالیسم ایرانیان بسیار قویست و همین باعث شده است که دولتهای بیگانه و عمالشان مثل حزب دمکرات کردستان بدنبال دو نکته ای باشند که در بالا عرض کردم یعنی به رسمیت شناختن ایران بعنوان یک کشور چند ملیتی و سیستم فدرالی که هر "ملتی" را از دیگری بر حسب نژاد و زبان جدا کند و مرزهای جغرافیایی هر یک را بر حسب قوم و زبان تفکیک کند تا در آینده به هر بهانه ای حتی بهانه های واهی برای تجزیه ایران، ملت ایران را درگیر یک جنگ داخلی تمام عیار از جنس آنچه در سودان شد بکنند. آنوقت همان کشورهایی که مدعیان حقوق بشر هستند و منافعشان همسو با تجزیه طلبان است با توافق سازمان ملل نیروهای خود را در ایران پیاده کنند تا جلوی نسل کشی هایی را در ایران بگیرند که خود همین کشورها زمینه آنرا ۱۰۰سالست برای تجزیه ایران چیده اند. چرا؟ چون ایران یکی از مهمترین ۵ کشور جهان به لحاظ ژئوپولیتیکی است. چرا؟ چون ایران دارای ۱۰ درصد منابع نفتی جهان است و ۶/۱ منابع گازی جهان را دارد که بعد از روسیه بزرگترین زخایر گازی جهان را دارد. ایران یکپارچه و حفظ تمامیت ارضی آن بنفع احدی در جهان نیست بجز ملت ایران. همانطور که نشست و برخاست و معامله بر سر سرنوشت ایران همیشه با متجاوزین به تمامیت ارضی ایران مثل صدام حسین غلط بود و باید جواب فشنگ او را با فشنگ می دادیم امروز هم غلط است که با کسانی نشست و برخاست داشته باشیم که همان تجاوز به تمامیت ارضی ایران را از راه گفتگوهای مزورانه داشته باشیم و بر سر سرنوشت ایران بخواهیم با انها معامله کنیم آنهم بدون اطلاع و مشارکت ملت ایران. ما باید مرز خود را از کسان و گروههایی که خود را بما آپوزیسیون قالب کرده اند تا از درون مزورانه ایران را فرو بپاشند جدا کنیم. مهم هم نیست که اینها چه کسی و گروهی باشند. متولد شدن در ایران به کسی جواز نمی دهد همان کاری را با ما بکند که صدام خارجی کرد. گول تجزیه طلبان و سمپات های انها را نباید بخوریم که زیر پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان و سرود ای ایران و شعار "ایران از همه ما مهمترست" به تجزیه طلبان معروفی مثل مصطفی هجری دبیرکل حزب دمکرات کردستان پر و بال می دهند که تجزیه سودان را جشن گرفت. داریوش همایون در یکی از آخرین و مهمترین مقالات خود با عنوان "همکاری بر اصول، نه با کسان" مطرح کرد که چگونه منافع ملی ایران چگونه به بهترین وجه تامین می شود. کسان و گروههایی که قادر نیستند متعهد به این اصول باشند را باید از دایره آپوزیسیون کتار زد حال هر کس و گروهی که می خواهند باشد.

اگر تجزیه طلبان اجازه دارند رک و پوست کنده ابراز عقیده کنند و سانسور نشوند جایز نیست من که معتقد به ۴ اصل زیر هستم سانسور شوم:- ۱. حفظ تمامیت ارضی ایران بهر قیمتی؛ ۲. ایران یک کشورست با تنها یک ملت؛ ۳. برقراری دمکراسی پارلمانی در ایران؛ و ۴. تدوین قانون اساسی نوینی بر پایه منشور جهانی حقوق بشر برای ایران.

به نویسنده گرامی این مقاله، این نظرم را به خبرنت در پای گفتگوی آقای زعیم با سیروس ملکوتی، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) و کیهان لندن و اخباررزوز می فرستم. پاینده ایران و ملت ایران
٣۷۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : بهمن مغربی

عنوان : چرا در این سایت؟
جناب احسانی عزیز! از خودتان نمی پرسید که چرا این سایت مطلب شما را چاپ کرده ست؟!از شما بیش از این انتظار می رفت!جدا می گویم
٣۷۷۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : کامیار الف

عنوان : ارتجاع عاقبت ناسیونالیسم بی محتوی
از زمانی که با الفبای سیاست و مسایل سیاسی آشنا شدم و شدیم، باید بیاد آوریم که مرتب با جملاتی در هر کتاب و مقاله ای در ارتباط با تکیه محص و افراطی از معنای ناسیونالیسم که عاقبتش ارتجاع و فاشیسم هست، روبرو بوده ایم. خال نوشته و تفکر آقای احسانی پور هست که تصویر واضح و ۳۶۰ درجه ای را از این تعریف میدهد. ایشان بدون یک دلیل و مدرک و سندی همینطور الله بختکی به حزب دمکرات میتازد که "تجزیه طلب" هست ( لغت عاشقان سرکوب خلق های ایران در رژیم های شاهی و شیخی) ایشان از خود نمیپرسند که اگر حزب دمکرات "تجزیه طلب" بود چرا پشت به نیروهای مخالف در حال مبارزه با رژیم اسلامی کرد و دست بسوی رژیم دراز کرد و رهبر و تعدادی از اعضایش را از دست داد؟ ایشان که گویا عاشق سینه چاک "راه سبز امید" به رهبری کسانی که به محص بقدرت رسیدن خلق های کرد، ترکمن، بلوچ و عرب را دقیقا بخاطر همین طرز تفکر عالب بر آقای احسانی پور سلاخی اسلامی کرد (بلی در دوران نحست وزیری موسوی و در مسند قدرت بودن کروبی و تمامی اصلاح طلبان- یادتان نرود که جلایی فر از تئوریسن های اصلاح طالبان هنوز که هنوز هست به کشتار دست جمعی مردم مهاباد افتخار میکند و حجاریان برای این کشتار ها تئوری میبافد و موسوی و کروبی در نئشه بازگشت به آن دوران هستند) . گرچه برای "رهبران" راه سبز امید سنی بودن این خلق ها هم دلیلی دیگری بود که در کشتار خلق ترک بکار نمیامد و تنها رقیب بودن شریعتمداری برای خونخوار قرن مطرح بود.
سوال من از آقای اخسانی پور این است: آیا در دنیای که اطلاعات در حد تانیه بدست انسان ها میرسد، تجربه و شناخت نیروها و افراد میباید به مسخره گرفته شود و چون در سرزمین اسلام زده (طاعون زده) ایران بدنیا آمده ایم باید مقلد باشیم و سخن ها را کیلویی قبول کنیم بدون بهره بردن از خرد و دانش و آگاهی؟ من و بسیاری از من ها از تمام ریز کاری اسلامیون آگاهی پبدا کرده ایم به قیمت جان دهها هزار انسان آزاده، حالا چرا حرفهای شما و سرکوبگران ۳۲ ساله مردم کشورمان را در پوشش ناسیونالیسم محص که روی دیگر سکه ارتجاع و فاشیسم هست را قبول کنیم و همانند انسان های مسخ سده در اسلام بدنبال این جانیان راه بیفتیم؟ چرا نباید از عقل و شعور و خرد خودمان استفاده کنیم نه بی ربط گویی های مسلمین ناب محمدی که ۱۴۰۰ سال جنایت کردن و چپاول و تجاوز؟
٣۷۷۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست