سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

۲۲ بهمن سرنوشت ساز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ۲۲ بهمن

عنوان : آدرسهای تظاهراتهای ۲۲ بهمن در وبلاگ مهر ایران
آدرسهای تظاهرات در شهر های مختلف در سراسر دنیا را می توانید در وبلاگ مهر ایران پیدا کنید. اکسیونها در کشورهای مختلف منجمله در مسکو و برلین/ ژاپن و استرالیا/ آلمان و ایتالیا/ سویس و بلژیک/ قبرس و فنلاند/ دانمارک و کانادا تا آمریکا. در این وبلاگ در قسمتهای آرشیو فیلم هم فیلمهای قیام و حرکتهای اعتراضی مردمی در سراسر کشور.
۲۱٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : خ. صدری

عنوان : "وال استریت ژورنال: در مورد ایران می نویسد:
"وال استریت ژورنال" در شماره اول فوریه خود ، مقاله ای دارد تحت عنوان :" ۷ روایت در مورد ایران . آموختن این درس چقدر زمان می خواهد؟"

عناوین این "۷ روایت" ، بدین شرح است:
۱- حمله نظامی به مراکز هسته ای ایران ثمر بخش نخواهد بود.
.....
۲- حمله نظامی ، باعث تقویت رژیم ج.ا خواهد شد.
.....
۳- تحریم های اقتصادی معمولا موثر نیستند و باعث فشار به مردم خواهند شد.
....
۴- جهان با ایران هسته ای، چون دیگر دولت های هسته ای خبیث کنار خواهد آمد.
....
۵- رژیم ج.ا خود در حال فروپاشی است . بهترین کار آن است که هیچ اقدامی تا متلاشی شدن آن صورت نگیرد.
....
۶- ما هرچه بیشتر از اپوزیسیون ایران پشتیبانی کنیم ، کار آنان را دشوار تر خواهیم کرد.
....
۷- اسرائیل دیر یا زود با برنامه هسته ای ایران تسویه حساب خواهد کرد.
هرچه بیشتر سیاستمداران و دولت ها به روی ۶ مورد اول تمرکز کنند ، امکان تعبیر روایت هفتم ضعیف تر خواهد شد.
http://online.wsj.com/article/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۰۵۲۷۴۸۷۰۴۱۰۷۲۰۴۵۷۵۰۳۸۹۷۱۹۱۵۸۰۸۲۹۴.html
۲۱۲٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣٨٨       

    از : اخبار

عنوان : توضیح
نظرهای مربوط به این یادداشت پاک نشده اند. یادداشت ۲۲ بهمن سرنوشت ساز در بخش خبرها نیز همچنان موجود است و نظراتی که در آن قسمت درباره ی این یاداشت داده شده بود نیز در بخش خبرها قابل دسترس هستند
۲۱۲۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : * *

عنوان : **************
*************************
در ۲۲ بهمن با اتکاء به قدرت میلیونی مردم باید درب زندانهای رژیم را شکست و زندانیان سیاسی را آزاد کرد.
باید چوبه های دار را به آتش کشید و اعدام را برای همیشه متوقف کرد.
باید قوه قضاییه، وزارت اطلاعات، صدا و سیما و سایر مراکز دولتی را به محاصره درآورد و یکصدا فریاد برآورد اعدام، زندان و شکنجه بس است!
حکومت خرافه و دروغ بس است
فقر و فلاکت و بیکاری و حکومت آیت الله های میلیاردر بس است
۲۱۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ببطرف

عنوان : جناب اخبار روز
جناب اخبار روز، چی بسر اونهمه نظرها اومده. دیشب اینهمه نظر بود الان پا شدم و می بینم همه پاک شدن چرا.
۲۱۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : با درود به خانم و یا آقای «حق«
بیشتر نوشته های بنده در سایت ایران گلوبال در دسترس است!
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=۳&autorid=۳۵
۲۱۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : آفرین بر شما آقای مستشار و آفرین بر شهامت اخلاقی شما. حال برای ۲۲ بهمن چه باید بکنیم، نظر شما چیست؟
آقای مستشار گرامی، با عرض سلام و پاسخ شما به سئوال من.

من با علاقه فراوان نظرات شما را طی چند روز اخیر دنبال کرده ام و مایلم این نظرات را جمع آوری کنم. من نظرات متفاوت، منطقی و بدور از حب و بغض را در اخبار روز جمع آوری و حفظ می کنم و آنها را به دوستان علاقمند ارسال می کنم. متاسفانه دو نظری که در آگهی سازمان فداییان گذاشته بودید را بدلیل نقص فنی کامپیوترم نتوانستم کپی برداری کنم و از دستم رفتند. اولین نظری را هم که در این ستون گذاشته بودید هم دیگر دیده نمی شود. چگونه می توانم به این نوشته های شما دسترسی پیدا کنم؟

آفرین بر شما آقای مستشار و آفرین بر شهامت اخلاقی شما. حال برای ۲۲ بهمن چه باید بکنیم، نظر شما
چیست؟

************
با درود فراوان به سردبیر و کارکنان اخبار روز،

آیا این توهم من است یا حقیقت است که ۱۵ نظر دیگر هم در این ستون داده شده بود؟

از زحمات شما سپاسگزارم.
۲۱۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران و جهان در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. در این روز، رژیم، ملت ایران و ابر قدرتها در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت و تکلیف هر کدام با دو دیگر روشن خواهد شد. در این میان ملت ایران با حضور و یا عدم حضور گسترده خود عامل تعیین کننده
زمانیکه توازن قوا بین رژیم و مردم برقرار شود، رژیم کنترل کشور را از دست خواهد داد و مردم پیروز می شوند. همانطور که میدانیم رژیم مدیریت کشور را از دست داده است و تنها چیزی که در دست دارد کنترل نسبی است. این کنترل به علت ضربات سنگینی که در ۸ ماه اخیر در یکایک تظاهرات خورده است بشدت آسیب دیده است. نیروهای قهریه نظام در بدنه خود دچار ریزش و تزلزل شده است و نظام اینرا بخوبی می داند. نظام بخوبی می داند که سخت به پیروزی در ۲۲ بهمن نیازمند است که تجدید قوا کند و اعتماد به نفس از دست رفته را در نیروهای قهریه خود باز سازی کند. بسیاری از کنسول ها و سفیران ایرانی و مدیران ارشد و میانه رژیم هم دچار تردید شده اند و منتظر نتایج ۲۲ بهمن هستند که تصمیم نهایی خود را بگیرند. پیروزی مردم بر نظام در ۲۲ بهمن این دو نیروی نظامی و مدیریتی رژیم را سخت تضعیف کرده و حداقل به همان اندازه به بدنه اصلی سکولار دمکرات جنبش سبز نیرو و انرژی می بخشد. بنابراین حضور گسترده در تظاهرات ۲۲ بهمن برای ملت ایران حیاتی است. اگر رژیم پیروز شود فقر و استبداد را مساوی با آنچه در کره شمالی است می کند باضافه گسترش استبداد دینی و خرافه های دینی.

معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. هم رژیم تکلیفش روشن می شود و هم ابر قدرتها تکلیف خود را با این رژیم تعیین خواهند کرد. هر یک از این دو بدنبال منافع خود هستند و ملت هم باید بدنبال منافع ملی خود باشد. در این معادله واکنش مردم ایران در ۲۲ بهمن تعیین کننده اصلی و نهایی است.

کوتاهی ما یعنی شروع دوره ای مخوف و سیاه برای یک ملت.
با شرکت کردن و شرکت نکردن در تظاهرات ۲۲ بهمن در جلوی سفارتخانه های ج.ا، هر یک از ما حداقل بخود نشان خواهیم داد که با ملت ایران هستیم یا ضد ملت. شرکت نکردن در تظاهرات یک خیانت ملی و طناب دار انداختن به گردن یک به یک اسیران ج. ا در آینده نزدیک است. حال خود دانی هموطن.

هر جای دنیا که هستیم باید جلوی سفارتخانه های ج ا در تظاهرات ۲۲ بهمن شرکت کنیم و جلوی انتقامجویی و کنترل نظام بر اوضاع که برای حفظ بقای خودش است و بس را بگیریم. ۲۲ بهمن روز سرنوشت سازی است و آن سرنوشت را ملت ایران باید تعیین کند و نه رژیم درنده خوی ج.ا.

معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران و جهان در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. در این روز، رژیم، ملت ایران و ابر قدرتها در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت و تکلیف هر کدام با دو دیگر روشن خواهد شد. در این میان، ملت ایران با حضور و یا عدم حضور گسترده خود عامل تعیین کننده این معادلات سیاسی است.

برد و باخت ملت ایران در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد.آیا درجه اهمیت حضور گسترده خود را در ۲۲ بهمن درک کرده ایم یا نه؟

روز ۲۳ بهمن به بعد یا با شرمندگی و عذاب وجدان بخود خواهی گفت کاش رفته بودم و تاثیر می گذاشتم و یا با شور و شعف خواهی گفت منهم در آنروز تاریخی و سرنوشت ساز در کنار ملت خود بودم.
از حال تصمیم خود را بگیریم که به کدامیک از این دو گروه خواهیم پیوست، تکلیف خود را با خود روشن کنیم.

حال خود دانی هموطن.
۲۱۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : فاجعه ائی که همچنان ستایش می شود!
براستی باید تاکید کرد که در ۲۲ بهمن تنها شاه سرنگون نشد بلکه جامعه نیمه مدنی بدست آمده از انقلاب مشروطیت و بخصوص حقوق نسبی زنان نیز بر باد رفت!



با گذشت سی سال از چاپ مقاله رشیدی مطلق که به نوشته آنتونی پارسونز سفیر انگلستان در تهران، فتیله انقلاب در ایران آتش زده شد وخمینی را به قدرت رساند، همچنان در میان پژوهشگران در باره بروز آن مقاله مشکوک بحث وجدل ادامه دارد؟ فراموش نگردد طبق اسنادی که وزارت خارجه انگلستان اخیرا علنی کرده است همین آقای آنتونی پارسونز در نامه ائی که در سال ۱۹۷۷ نگاشته است از بی اعتمادی شاه به امریکا به انگلستان گزارش می دهد که این خود می تواند حاوی اسرار پشت پرده زیادی باشد که تا کنون همگان از آن اطلاع نداشته اند!اما درست پس از یک هفته از چاپ مقاله رشیدی مطلق که با اعتراضات طلاب وبخشی از کسبه شهر قم را بهمراه داشت ،خمینی در نجف در یک سخنرانی در میان هوادارانش،آغاز مبارزه علیه شاه و پایان حکومت او را خبر داد؟ اما سئوال اساسی در اینجاست که خمینی از کجا می دانست که انتشار یک مقاله می تواند اینگونه نظام پادشاهی ۲۵۰۰ ساله را ازبین ببرد؟هنوز کسی مسئولیت نوشتن وانتشار مقاله رشیدی مطلق را به عهده نگرفته است و اصلا معلوم نیست علت انتشار آن مقاله از کجا ریشه گرفت وچگونه نویسنده فرضی آن مقاله می توانست سالیان دراز با اسم اصلی خود در ایران زندگی کند. در آن مقاله که آنرا توهین آمیز قلمداد می نمایند در آن به خمینی هندی زاده خطاب شده بود که این موضوع به هیچ وجه تهمت نبود چرا که پس از پیرزوی وقدرت گیری خمینی در ایران ،آیت الله پسندیده نابرادری خمینی در یک مصاحبه مطبوعاتی بطور رسمی عنوان نمود که اجداد آنها از کشمیر هند به ایران آمده اند وکسی به ایشان اعتراضی نکرد و آن اظهارات به یک انقلاب منجر نگردید؟ اما وقتی شخصی با نام مستعار بنام رشیدی مطلق نه بنام دولت ایران همان گفته های آیت الله پسندیده را یکسال قبل با نیات معین به چاپ می رساند باعث ارتجاعی ترین حرکت قهقرائی تاریخ بشریت جهان می گردد که همچنان گریبان ملت ایران ومنطقه وسیعی از سلسله جبال هند وکش تا جبل امل را رها نمی کند.هنوز اسناد معتبری که نشان دهد که با چه نیات واهدافی می بایستی انقلاب ارتجاعی واسلامی در ایران به وقوع می پیوست، بواسطه حضور ملیونی مردم ایران در آن انقلاب بطور یقین تکمیل نیافته است اما پیش در آمدهای علمی حاکی از یک توطئه را خبر می دهد که همچنان در باره آن تحقیق می گردد؟دکتر ابراهیم یزدی بعنوان رابط خمینی در امریکا هنوز از توطئه بودن انقلاب سخن نمی گوید چرا که خود در پیروزی آن آن سهیم بوده است ونمی تواند خود را به ارزانی زیر سئوال ببرد اما در مصاحبه های گوناگون، گاهی اوقات پرده از حقایقی بر می کشد که جای شگفتی وتعمق زیادی دارد.برای مثال هنگامی که او بعنوان سفیر تام الاختیار خمینی از پاریس رهسپار امریکا شد بطور اتفاقی از حضور آیت الله بهشتی بعنوان رابط خمینی در امریکا با خبر گردید که در تماسی با خمینی از اینکه اورا از حضور بهشتی بی خبر گذاشته بودند اظهار شگفتی وشکایت کرد که خمینی در پاسخ نامبرده گفته بود:آقای یزدی شما ماموریت خودتان را به انجام برسانید و آقای بهشتی نیز به مسائل محوله اینجانب رسیدگی خواهند کرد.مذاکرات بهشتی سپس از امریکا به تهران منتقل گردید وایشان رابط خمینی وسالیوان سفیر کبیر امریکا گردیدند که آقای ایراهیم یزدی در چندین نوبت از عباس عبدی یکی از اعضای اصلی دانشجویان پیرو خط امام در گروگان گیری سفارت امریکا، خواسته بودند شما که همه اسناد و روابط اشخاص مهم با سفارت امریکا را منتشر کرده اید چرا اسناد و روابط آقای بهشتی با سالیوان راعلنی نمی کنید که عباس عبدی در پاسخ ایرهیم یزدی گفته بود که شخص خمینی مانع انتشار مذاکرات و تماس های بهشتی وسالیوان شده اند؟ چرا بهشتی پس از مرگش به بت خمینی تبدیل شد برای این بود که بهشتی همه زمینه های بین المللی را برای قدرت گیری خمینی فراهم آورد بهمین خاطر خمینی ،بهشتی را به پاس خدماتش به او بالا ترین نشان را اهدا کرد ودر یک جمله گفت:بهشتی یک ملت بود! اما در میان همه روحانیون تنها آیت الله طالقانی به مهره ائی با نفوذ بنام بهشتی پی برده بود اما از دست او نیز در مقابله با باند بهشتی هیچ کاری بر نمی آمد چراکه او نیز مسلمان بود وبه حکومت اسلامی به زعامت خمینی لبیک گفته بود ونمی توانست آنرا به همان راحتی در بحبوبه شور وشوق انقلابی پس بگیرد! آقای ابوالحسن بنی صدر اینک بعنوان یک نیروی سیاسی در اپوزیسیون که ادعای سکولاریته نیزدارد قبلا یکی از مشاورین خمینی در پاریس بود وبعد ها از جانب ملت ایران به مقام ریاست جمهوری دست یافت وبسرعت مورد بی مهری خمینی واقع گردید وبه یکباره بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی همه آن آرای کسب شده از جانب مردم را از دست داد اما ایشان همچنان بر اسلامی بودن انقلاب سال ۵۷ تاکید می ورزد ونامبرده کما فی سابق نشریه خود را حتی در تبعید بنام انقلاب اسلامی در هجرت منتشر می نماید!

در روزهای اخیر از طریق اینترنت مقاله ائی که در نشریه" طرح نو" به قلم دکتر منوچهر صالحی انتشار یافته بود نظر مرا به خود جلب کرد؟ ایشان در مقاله ائی بسیار مبسوط تحت عنوان "انقلابی که ۲۹ ساله شد" می نویسد: با آغاز ماه بهمن در آستانه بیست ونهمین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی و ضد امریکائی ۱۳۵۷ قرار داریم.انقلابی که در آغاز دارای خصلتی دمکراتیک وسکولاریستی بود ودر پایان به نخستین انقلاب ضد سکولاریستی تاریخ انسانی بدل شد" ۱ـ ابتدا باید گفت که انقلاب سال ۵۷ اصلا ضد سلطنتی نبود چراکه بجای نظام مورثی پادشاهی نظام خلیفه گری اسلامی از نوع مذ هب شیعه را در ایران بنیاد نهاد. اینک برهمگان آشکار شده است که نظام ولایت فقیه بلافاصله پس از قدرت گیری روحانیون در ایران شکل حکومتی ولایت فقیه را که الهام گرفته از نظام سلطانی اما در قامت مذهب نه نظام شاهی را در ایران بر پا نموده است .۲ـ برابر تمام شواهد ومدارک واسناد تاریخی که تا کنون علنی گردیده است انقلاب اسلامی به رهبری خمینی در سازش با امریکا به پیروزی رسیده است.مذاکرات ژنرال هایزر وسالیوان با روحانیون وارتش برای هموار سازی قدرت گیری خمینی دیگر شهره آفاق جهان گردیده است وهیچکس نمی تواند منکر آن گردد.ضد امریکائی شدن انقلاب اسلامی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ آغاز گردید که آنهم با سناریوی گروگانگیری سفارت امریکا در به شکست کشاندن نیروهای لیبرال وچپ به انجام رسید.به گفته دکتر ابراهیم یزدی که گفته است، روحانیت یعنی خمینی با گروگانگیری سفارت امریکا چپ را فریب داد به معنای یک استراژی تمام عیار روحانیت در یک مقطع حیاتی برای اخراج لیبرالها وچپ ها بوسیله روحانیت بکار گرفته شد!

۳ـ انقلاب ارتجاعی واسلامی سال ۵۷ به هیچ وجه از همان آغاز خصلت دمکراتیک وسکولاریستی نداشت چراکه از همان عنفوان خود جنبشی مذهبی در زیر رهبری روحانیون بود که مردم با شعار آزادی ،استقلال ،جمهوری اسلامی به خیابانها سرازیر شدند.اگر خواسته باشیم تنها دو شعار آزادی واستقلال را در انقلاب ۵۷ بعنوان شعار محوری سکولاریستی وملی برجسته نمائیم اما شعار سوم یعنی برقراری جمهوری اسلامی که مبتنی بر همان شعار تاریخی حکومت اسلامی استوار گردیده بود هیچگونه همخوانی با یک حرکت سکولاریستی نداشت( اساسا در اسلام چیزی بنام جمهوریت به لحاظ شکل گیری تاریخی این دین در ۱۴۰۰ سال پیش نمی تواند با واقعیات اسلام همخوانی داشته باشد)! تقاضای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران آنچنان شعار آزادی را از محتوای سکولاریستی خود تهی نموده بود که درخواست آزادیخواهی دمکراتیک را در چهارچوب حکومت اسلامی براحتی توسط احکام شرعی نادیده می گرفت وتنها حکومت اسلامی برای مردم باقی می ماند نه یک حکومت سکولار؟.۴ـ انقلاب اسلامی در همان نطفه گیری خود به شکست تاریخی ملت ایران تبدیل گردید چراکه از همان آغاز انقلاب با آماج شعار های اسلامی که حاوی شرکت دین در حکومت را در خود آشکار نموده بود بسرعت برق آسائی به شکست رسید.بنابراین انقلاب ۵۷ در همان آغاز به لحاظ شعارهای اسلامی شکست خورده متولد گردید و عملا آغاز وپایان آن انقلاب در همان نطفه گیری خود پدیدار گردید وانقلاب به موجودی معلول وناقص الخلقه تبدیل گردید. انقلاب اسلامی از همان آغاز موجب الیگارشی روحانیت گردید نه در سرانجامش! اگر روشنفکران نزد خود می اندیشیدند که انقلاب ۵۷ با برگزاری شب های شعر در انسیتوته گوته آغاز گردید ورهبری انقلاب را آنها در کنترل دارند تنها یک لجبازی روشنفکرانه نارس بود چراکه انقلاب ۵۷ در فقدان رهبری روحانیت بخصو ص بدون شخص خمینی هیچگاه به پیروزی نمی رسید! در کنار نیروهای روشنفکری ایران نیروهای جبهه ملی ایران نیز می پنداشتند که رهبری انقلاب در دست آنهاست و انقلاب ۵۷ را ادامه جنبش سال ۳۲ ارزیابی می کردند که این تحلیل نیز هیچ ربطی به جنبش اسلامی سال ۵۷ نداشت چراکه رهبران اسلامی انقلاب سال ۵۷ را ادامه مبارزات سال ۴۲ می دانستند نه سال ۳۲ چراکه آنها در سال ۳۲ در سرنگونی مصدق پیشتاز بودند. شاه که همه نیروهای سیاسی آن دوره را علیه خود متحد کرده بود ودر مصاحبه های پی درپی منافع غربی ها را به زیر سئوال می برد و در اواخر حکومتش آنها را چشم آبی زیاده خواه وموذی خطاب می کرد به همام میزان بر تعداد دشمنانش می افزود . شاه که بسیار تنها شده بود در همان راستا همه نیروهای داخلی وخارجی حتی بخش وسیعی از اطرافیان خود را آنچنان علیه خود متحد کرده بود که با کوچکترین جرقه کاری می توانست به یک شورش سراسری علیه خویش را در تمام ایران تبدیل نماید.شاه خود نیز پی برده بود که وقت رفتنش را دشمنانش فراهم دیده اند اما او می خواست قبل از فرا رسیدن سرنگونیش سلطنت را حتی بخاطر بیماریش به پسرش واگذارد، بهمین خاطر شاه تلاش می نمود تا قبل از شعله ور شدن جرقه ائی که می توانست دودمان اورا به خاکستر تبدیل نماید آنرا مهار نماید اما همه محاسبات او با بی مهری تاریخ روبر گردید. اینک همه آنهائی که در انقلاب ۵۷ شرکت فعال داشته اند و آن انقلاب را از ظن خویش مثبت می دانند که بعدها به بیراهه رفت به تکاپو افتاده اند تا منشاء شکست تاریخی را بیابند! اما تاریخ نیک می داند که انقلاب سال ۵۷ اصلا قرار نبود جامعه ایران را بسوی تکامل جهانی رهنمون نماید بلکه انقلاب اسلامی در تضاد بر فرهنگ غرب ریشه گرفته بود و پیام اصلی انقلاب ۵۷ در برگشت به هویت اسلامی خلاصه شده بود نه رسیدن به مرتبه کشورهای پیشرفته!
۲۱۲۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست