۲۲ بهمن سرنوشت ساز - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : تظاهرات فردا ۲۲ بهمن

عنوان : ایرانی با غیرت، حمایت، حمایت. با تظاهرات گسترده خود از هموطنان درون مرزی فردا حمایت کنیم.
هموطنان گرامی،

فرصت طلایی خود را در قالب جنبش سبز که پس از سی سال رنج بدست آوردیم ارزان نفروشیم. اگر این فرصت و منفذ گرانبها را از دست بدهیم فکر می کنید فرصت بعدی ای بدست خواهیم آورد و فکر می کنید چند دهه دیگر باید صبر کنیم تا دوباره چنین فرصتی بدست آوریم؟ سوزاندان این فرصت طلایی خیانت به ایران و ایرانی است. در تظاهرات فردا شرکت کنید تا عمری در خلوت خود بخود نگویید که ایکاش رفته بودم.

عاشقان ایران و ایرانیان فردا در تظاهرات اعتراضی خود به رژیم در برابر سفارتخانه حضور خواهند یافت و خائنین در خانه های خود به تماشا خواهند نشست.
۲۱۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : نسیم نیکوئی

عنوان : بعضی ها چرا اینقدر رنگ عوض میکنند?
مستشار تا همین سال گذشته که جورج بوش رئیس جمهور امریکا بود با التماس از اسرائیل و امریکا خواستار بمباران اتمی ایران بود چون اعتقاد داشت مردم ایران عقل ندارند و باید بیگانگان با بمباران حکومت اسلامی را نابود کنند و انوقت رژیم مورد نظر ایشان بر سر کار بیاید و حالا چطور شده است که ایشان معتقدند مردم ایران باید خودشان تصمیم بگیرند?
بدبخت این ملتی که نوکران بیگانه برایشان رهنمود صادر کنند
درود بر جمهوری ایرانی و جوانان غیور ایران که برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی میرزمند
۲۱۵٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣٨٨       

    از : به یاد نداها باشیم

عنوان : تظاهرات لندن ۲۲ بهمن از ۸.۰۰-۲.۳۰ بعد از ظهردر برابر سفارت جمهوری اسلامی برگزار می شود.
تظاهرات ۲۲ بهمن در لندن بوسیله گروه های مختلف سیاسی تدارک دیده شده است. این تظاهرات بین ساعات ۸.۰۰-۲.۳۰ بعد از ظهردر برابر سفارت جمهوری اسلامی برگزار می شود. با حضور گسترده خود ندای بلند هموطنانمان دربندمان باشیم.

سپاسگزارم
۲۱۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣٨٨       

    از : فرخ ندامی

عنوان : آفرین
مقاله بسیار بجا و درستی بود . دست نویسنده درد نکند
۲۱۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : آقای مستشار گرامی، بدنه جنبش سبز تاکنون با فشار از پایین خود نشان داده است که آمر خود است.
آقای مستشار گرامی، بدنه جنبش سبز تاکنون با فشار از پایین خود نشان داده است که آمر خود است، اینرا بخوبی در طی این ۸ ماه بنمایش گزارده است. اینرا بخوبی می توان از افزایش مطالبات موسوی و کروبی در هر یک از بیانیه هایشان میشود مشاهده کرد. اگر فشار بدنه جنبش سبز نبود این دو تن اعدام های اخیر را محکوم نمی کردند...این جنبش از موسوی و کروبی تا جاییکه این دو همراهشان باشند از انها حمایت می کند. استفاده جنبش از این دو تن بسیار خردمندانه و سیاست ورزانه بوده است. متاسفانه نخبگان ایرانی در این ۳۰ سالی که فرصت داشتند یک برنامه منسجم که حاوی راه رسیدن به اهداف دمکراسی باشد را تهیه نکردند که امروز بدرد جنبش بخورد. خیزش مردم هم در این ۸ ماه این نخبگان را به خود نیاورده است که اهداف مردم را ارج نهند و در این راه بکوشند و نه اهداف شخصی که همانا قدرت و سهم خود در آینده. صداقت و عشق به میهن و هم میهن و خدمت بدون هیچ چشمداشتی باید برای این نخبگان انگیزه می بود، آزادی و دمکراسی برای ایران و ایرانی باید برایشان کافی می بود و رسیدن به آزادی و دمکراسی در ایران تنها پاداشی که آنها را ارضاء می کرد. کسانی که در این راه قدم می گذارند باید از حالا در درون خود به این نتیجه برسند که وظیفه ملی آنها روز بعد از آزادی ایران پایان می پذیرد و اهداف آنها پس از آن در صدر قدرت نخواهد بلکه در سازندگی کشور در سطح پایین جامعه خواهد بود.
جنبش سبز بخوبی آنهایی که هدفشان آزادی دمکراسی در کشور است را از آنانی که هدفشان گرفتن قدرت در کشور است را از هم تمیز می دهد. شما درست می گویید جنبش را باید تقویت کرد و با آنانی که خود را در صدر این جنبش می خواهند قرار دهند باید محتاطانه برخورد کرد که خوشبختانه تاکنون همینطور بوده است.

شاد و تندرست باشید
۲۱۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : تقدیم به «حق«
شرائط بسیار حساس است.یک نیروی سیاسی آگاه و مسئول الان باید روی یک تامو راه برود تا به موفقیت دست یابد.نه باید یکسره به زیر پرچم موسوی رفت ونه راه اورا سد کرد.با جنبش سبز باید ارشادی برخورد نه آمرانه و نباید برای مردم ایران تکلیف تعین کرد ،چون مردم از این روشهای برج عاج نشینی خسته و بیزار شده اند.باید شدیدا بفکر ارتقاء جنبش سبز بود نه رهبری آن ! مردم خود رهبر را تعیین می کنند با تشکر!
۲۱۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨       

    از : *** ***

عنوان : ۲۲ یاد آوری مهم برای راهپیمایی ۲۲ بهمن
۲۲ یاد آوری مهم برای راهپیمایی ۲۲ بهمن

۱- جهان در این روز ایران را می نگرد، نکته کلیدی نخست اینکه همه باید حضور داشته باشیم ،
ما مردم نیروی پرتوان و شگرفی را دارا هستیم. به نیروی عظیم خود باور داشته باشیم.
۲- برای اینکه رژیم نیروی اصلی خود را در تهران متمرکز کرده است این فرصت خوبی برای شهرهای دیگر خواهد بود که نیروی کوبنده خود را به نمایش بگذارند, اما اگر در شهر خود امکان راهپیمایی ندارید حتما به تهران بیایید ،
ولی بیاد داشته باشد که حتما چند روز پیش از ۲۲ بهمن بسوی تهران حرکت کنید و نزد یکی از دوستان و یا آشنایان خود اقامت کنید.
۳- رژیم از چند روز پیش شروع به دستگیری برخی از فعالین جنبش کرده است ، اگر شما ازفعالین جنبش هستید سعی کنید همین امروز به خانه یکی از دوستان و یا آشنایان خود بروید و تا روز ۲۲ بهمن در آنجا بمانید و از آنجا به راهپیمایی بروید.
۴- در روز تظاهرات بصورت گروهی و یا خانوادگی بروید ، اگر کارگرو یا دانشجو هستید بهمراه همکلاسیان خود و یا همکاران خود بروید و سعی نمایید از یکدیگر جدا نشوید.
۵- هیچگاه اجازه ندهید سرکوبگران شما را به دسته های کوچکتر از صد نفره پراکنده کنند.
۶- رژیم سعی خواهد نمود رسیدن به مراکز اصلی تظاهرات را مشکل سازد ، به این خاطر اگر برایتان امکان دارد شب قبل از ۲۲ بهمن نزد یکی از دوستان و یا آشنایان که محل سکونت شان نزدیک محل تظاهرات است بمانید و اگر با بقیه دوستان قرار دارید قرار خود را بطور روشن با آنان بگذارید.
۷- مقداری کمک های اولیه مهم را همراه خود داشته باشید. اگر کسی زخمی شد او را فوری به کناری برده و سریعا او را به بیمارستان منتقل کنید .
۸- از همه پزشکان و پرستاران که در حین انجام کشیک خود در بیمارستان ها نیستند خواسته میشود که در تظاهرات مردم حضور داشته باشند ، اما آنان باید بخاطر داشته باشند که وظیفه اصلی آنان کمک به مردم درموقعیت اضطراری و اورژانس است .
۹- حتما از مراسم فیلم گرفته و آن را پیش از پایان روز هرطور شده به شبکه های اینترنتی ارسال نمایید.
۱۰- علاوه بر شعارهای فارسی شعارهای انگلیسی نوشته شده بر روی پارچه همراه داشته باشد تا در اخبار جهانی خواست مردم ایران به نمایش گذاشته شود.
۱۱- به احتمال قوی ارتباطات تلفن همراه بویژه در محل تظاهرات مختل خواهد بود به ابتکار خود یک روش جایگزین را برای ارتباط گیری انتخاب نمائید, به طورمثال بخشی از فعالین میتوانند با موتور سیکلت خبرهای حساس را به قسمت ها ی مختلف راهپیمایی برسانند
۱۲ - اگر نیروهای سرکوبگر قصد حمله به تظاهرات را داشته باشند با ساختن سنگرهای خیابانی راه آنان را ببندید ، میتوانید از خودروهای دولتی برای بستن راه استفاده نمائید. و اگر کسی دستگیرشد با همه توان باید در آزادی او بکوشیم.
۱۳- در تظاهرات با لباس و کفش مناسب شرکت نمائید.
۱۴- چند روز قبل از تظاهرات و روزتظاهرات پیش از خروج از خانه با نرمش ساده و غیرسنگین بدن خود را آماده یک روز طولانی و پر تحرک نمائید. از خوردن خوراک سنگین در شب قبل از تظاهرات پرهیز کنید و در روز تظاهرات از نوشیدن بیش از حد مایعات خوداری نمایید.
۱۵- به شایعاتی که از جانب دیکتاتور برای ایجاد وحشت پراکنده میشود توجهی نکنید و به نیروی بیشمار و پر توان خود متکی باشید
۱۶- اگر به هیچوجه ورود به مسیر اصلی تظاهرات یعنی میدان امام حسین تا میدان آزادی امکان پذیر نباشد میتوانیم در خیابان های موازی و یا منشعب از مسیر اصلی راهپیمایی خود را شروع کنیم.
۱۷- شعار های اصلی ما : به زیر کشیدن دیکتاتور و دیکتاتوری ، انتخابات آزاد ، آزادی زندانیان سیاسی ، آزادی اندیشه و بیان ، جدایی دین از حکومت ، حق حیات و زندگی شرافتمندانه و مرفه و انسانی برای کارگران و چهل میلیون ایرانی که در زیر خط فقر هستند و کار برای بیکاران میباشد.
۱۸- به یاد داشته باشیم که تظاهرات حق مردم است و به یاد داشته باشیم که دفاع ازخود نیز حق ماست ، اگر به ما حمله شود این حق انسانی وطبیعی ماست که از خود دفاع کنیم.
۱۹- درپایان تظاهرات باید در گروه های چند ده هزارنفره به سوی مراکز دیکتاتور, نظیرصدا و سیما این بنگاه دروغ پراکنی ، زندانها ، دادگاه ها و غیره حرکت نمود، چشم امید اسیران به ماست
۲۰- پس از ۲۲ بهمن ما دوره اصلی تظاهرات خیابانی را پشت سر گذاشته ایم ، باید بدنبال ۲۲ بهمن یک اعتصاب سراسری یک هفته ای کلید زده شود . نباید به دیکتاتوری فرصت عکس العمل و تنفس داد.
۲۱- کارگران، دانشجویان، زنان , جوانان و بقیه گروه های اجتماعی باید ارتباطات خود را پس از ۲۲ بهمن حفظ نموده و گسترش دهند . رژیم دیکتاتوری رفتنی است و ما مردم هستیم که باید ایجاد یک مردمسالاری را ضمانت کنیم . کمیته ها , انجمنها و شورا های مردمی ضامن پیشرفت به سوی دموکراسی است و از دست بدست شدن دیکتاتوری از یک دیکتاتور به دیکتاتور دیگر جلوگیری خواهد نمود .
۲۲- فراموش نکنیم جنبش مردم با اعتماد به نفس بالا در حالت تهاجمی است و رژیم به شدت در موضع ضعف قرار دارد . کفه ترازو را میتوانیم در روز۲۲ بهمن به سوی خود سنگین کنیم . این فرصت طلایی را از دست ندهیم .

رسانه شمایید ، هر چه زودتر اطلاع رسانی کنید
۲۱٣۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : آقای مستشار گرامی، نگرانی شما را درک می کنم ولی با وقوع انقلاب ۵۷ انقلابی هم در درون اکثریت ایرانیان رخ داد که تبلور آنرا در ۸ ماه اخیر مشاهده کرده ایم که در تاریخ بلند ایران بی سابقه بوده است.
در این ۸ ماه بیکباره همه از تحولی که در تفکر ایرانیان در عرض این سی سال رخ داد آگاه شدند، تحولی که حتی یکایک ما را هم متحیر کرد. پیشرفت و توسعه فکری مردم در این سی سال از چشم آپوزیسیون و «آپوزیسیون» و نظام بقدری دور مانده بود که فقط موسوی نبود که مجبور شد همواره بدنبال مردم می بدود، چپ ایرانی هم یکه خورده است و سرگردان شده است. خواسته های مردم شفاف است ولی چپ های ما هنوز با یک برنامه منسجم و قرن بیست و یکمی که برای مردم ما جذاب و گیرا باشدوارد صحنه نشده اند و بنظر می رسد که علاقه ای هم ندارند.

هزاران سال از تاریخ ما سپری شد ولی هیچ زمانی به اندازه امروز مردم ما اینهمه قدرت در خود را حس نکرده بودند که با آگاهی و پافشاری بخواهند در سرنوشت خود مشارکت کنند و همه حقوق خود را بگیرند،و نه تنها بخشی از آنرا. همانطور که در این ۸ ماه دیده ایم خواسته های مردم منطبق با طرز تفکری است که در این سی سال بوجود آمده، تفکری که قابل ریشه کن کردن نیست، مانند یک دین در تار وپود مردم ریشه دوانده است و بهمین دلیل نابود کردنی نیست. طرز تفکری که می فهمد آزادی حق اوست، حقی که باید آنرا از آن خود کند تا خوشبخت شود. طرز تفکری که ارزش آزادی و هزینه ای را که باید برای آن پرداخت کند را بخوبی درک می کند. طرز تفکری که دیگر نمی تواند قبول کند که هر آنکس قدرتش بیشتر است حق حکومت و تعیین سرنوشت حکومت شوندگان را دارد. طرز تفکری که کشور را از آن خود می داند و نه از آن زورگویانی که کشور را اشغال و ملتی را به گروگان گرفته اند و حق مرگ و زندگی هر دو را تعیین می کنند. طرز تفکری که دولت انتخاب می کند و دولت را مستخدم خود می داند و دولتی را که خادم نباشد بیرون می کند. طرز تفکری که دیگر به انتظار ناجی و قهرمانی نمی نشیند که از راه برسد و نجاتش بدهد، دستان خود را به عرش خدا دراز نمی کند که با دست غیب اش او را از منجلابی که در آن غوطه ورست برهاند.

همانطور که هیتلر قادر نبود تفکر دمکرات فرانسویان را با اشغال فرانسه را نابود کند من بعد هیچکس در ایران هم قادر نخواهد بود طرز تفکری را که ما در این ۸ ماه از ملت ایران دیده ایم را نابود کند. چنین طرز تفکری وقتی در تار و پود ملتی ریشه دوانده باشد آن ملت پیروز خواهد شد.

نظام فکر می کرد که این قیام هم مانند قیام ۵۷ سر دارد و بدنه ای تهی از مغز که بدنبال سر به هر کجا و ناکجا آباد می دود. فکر می کرد و می کند با زدن سر، بدنه این قیام متلاشی می شود. نظامی که معتقد است دشمنش در بیرون از مرزهای ایران است و هنوز درک نکرده است که دشمنش طرز تفکری است که در داخل کشور و در درون تار و پود ملت ایران است و به تعداد بدن خود سر دارد.

آقای مستشار گرامی، نگرانی شما را درک می کنم ولی با وقوع انقلاب ۵۷ انقلابی هم در درون اکثریت ایرانیان رخ داد که تبلور آنرا در ۸ ماه اخیر مشاهده کرده ایم که در تاریخ بلند ایران بی سابقه بوده است. اگر درست می گویم اگر صلاح می دانید، با قلم شیوای خود مقاله ای در این رابطه بنویسید، و اگر اشتباه می کنم مرا آگاه کنید. سپاسگزارم.
۲۱٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشا ر

عنوان : اگرجنبش سبزملی شکست بخورد؟
همه مبارزان راه آزادی ایمان دارند که این بار پیروز خواهیم شد. اما همچنان درلابلای نوشته ها و گفتارهای بعضی از مبارزان راه آزادی در رسیدن به پیروزی شک وتردید مشاهده میشود. هنوز بسیاری هستند که قیام مردم را جدی نگرفته اند و منتظر انقلاب به شیوه دست نوشته ها ونسخه های خود روزشماری می کنند.آنهائیکه مبارزه رسیدن به آزادی را منوط به نابودی دین اسلام وبرگشت ایرانیان به فرهنگ ودین باستانی می پندارند ،عملا آینده ائی همچون فاجعه کشور کامبوج و پل پت را برای مردم ایران طراحی می کنند.ناب طلبی همچون آفتی است که مارا به بنیاد گرائی اسلامی نزدیک و یکپارچه خواهد کرد.هرگونه جنبش برگشت گرائی به بنیاد گرائی و ارتجاع و خونریزی منتهی خواهد شد.خمینی علیرغم همه عقب ماندگی هایش بدرستی گفته بود«احوال افراد شرط است نه گذشته آنها« خمینی با چنین سیاستی توانست به پیروزی دست یابد.هنوز بسیاری یافت می شوند که همچنان خود را با گذشته افراد مشغول کرده اند. همه مبارزان راه آزادی ایمان دارند که این بار پیروز خواهیم شد..آیا براستی بدین موضوع اندیشیده ایم که ممکن است در سایه اختلافات ،تفاوت های فکری و نظری ،جنبش سبز ملی به شکست برسد؟آیا بدین موضوع ژرف اندیشیده ایم اگرجنبش سبزملی شکست بخورد؟چه فاجعه ائی رخ میدهد؟همه جهانیان به روزشماری افتاده اند که بالاخره از درون جنبش سبز ملی مردم ایران چه چیزی بیرون خواهد آمد! اما بخشی از مبارزان راه آزادی همچنان با کمال طلبی و مطلق گرائی بیش از اندازه خود هنوز رویاها و آرزوهای خود را در کتابهای جستجو می کنند که سالیان دراز در دانشگاهها و کتابخانه های غرب آموخته اند.براستی اگرجنبش سبزملی شکست بخورد چه فاجعه در ایران شکل خواهد گرفت؟ابتدا حکومتگران فعلی با شناخت ضعف ها ی خود ایران را صد برابر امنیتی تر و بدتر از طالبان کنترل خواهند کرد و دوم اینکه امکان حمله نظامی افزایش خواهد یافت وسپس سرافکندگی تاریخی ونا امیدی مطلق چه در داخل و خارج گریبان مردم ایران خواهد شد!زمانی گرفتار درسهای مسکو در انقلاب اکتبر شده بودیم و بعدها انقلاب فرانسه و کمون پاریس ما را جادو کرده بود.بخشی از نیروهای سیاسی هنوز مردم ایران و احساسات و روحیات و افکار آنها بدرستی نشناخته اند ودائما به غلط مردم ایران را با اهالی اروپا مقایسه می کنند. وقتی مردم افغانستان یا ترکیه را در همسایگی ایران که از تاریخ ودین مشترک برخوردارند نمی توان با یک و دیگر مقایسه کرد ،آنگاه چگونه می توان اروپائیان را با مردم ایران قیاس نمود؟در میان بخشی از نیروهای راه آزادی هنوز عشق رهبری موج می زند و از اینکه جنبش سبز ملی مردم جهت رهبری به سراغ آنها نرفته است ،شدیدا دلگیرند.در میان بعضی از مخالفین حکومت اسلامی هنوزعطش انتقام جوئی شعله می کشد !بعضی از آنها تنها مبارزاتی را که قبل از کودتای ۲۲ خرداد علیه جمهوری اسلامی صورت گرفته است را« اصل« می دانند و جنبش کنونی را موظف به پیگیری از آن دوره می پندارند!آری هنوز در میان عده ائی علیرغم مشاهدات دلاوری های مردم ایران همچنان یک دلی در میان آن دسته از مبارزان بوجود نیامده است ودائما به شکل عمدی چوب لای چرخ یک دیگر می گذارند تا از یک دیگر برای کسب شهرت ونام وقدرت سبقت می گیرند!در برابر سیل خروشان مردم بزرگ ایران با ید سر تعظیم فرود آورد وفقط باید به آنها به هرشکل و شیوه ائی یاری رساند.بگذاریم خود به لحاظ فکری متحول شویم تا دیگران نیز در اندیشه های خود تحول نمایند. بگذاریم تا شانس تحول و تصیح اشتباهات در گذشته بطور مساوی برای همه نتقسیم گردد.به امید پیروزی آزادی ـ نابود باد استبداد
۲۱٣٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : آیا هرکس ازظن خویش یار جنبش سبز شده است؟
جنبش آزادیخواهی سبز مردم ایران در همان آغاز حرکت خود بیشتر نیروها و شخصیت های سیاسی را یا مجذوب خود نمود یا گیج مبهوت! همه اینها درحالی بخود بسرعت می گیرد که حاکمان مستبد ایران در داخل و خارج به انزوای کامل دست یافته اند ودر مقابل سرکوب گران حکومت ایران اما جنبش سبز مردم در حال صعود به قله های آزادی و دمکراسی با منطق و بدور از احساسات بر سرعت خود می افزاید!

در غم ما روزها بیگاه شد......... روزها با سوزها همراه شد

بنظر من در حال حاضر ،موقعیت روحی و روانی ایرانیان پس از سی سال حکومت جابرانه و جائرانه حکومت اسلامی به یکی ازشعرهای جاودانه مولوی شباهت یافته است که در گوشه از آن چنین سرائیده است:

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش ....... باز جوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم.......... جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

هرکسی از ظن خود شد یار من...... از درون من نجست اسرار من

جنبش آزادیخواهی سبز مردم ایران در همان آغاز حرکت خود بیشتر نیروها و شخصیت های سیاسی را یا مجذوب خود نمود یا گیج مبهوت! همه اینها درحالی بخود بسرعت می گیرد که حاکمان مستبد ایران در داخل و خارج به انزوای کامل دست یافته اند ودر مقابل سرکوب گران حکومت ایران اما جنبش سبز مردم در حال صعود به قله های آزادی و دمکراسی با منطق و بدور از احساسات بر سرعت خود می افزاید!

ـ آن یکی که روزگاری اسلحه بدست مبارزه می کرد و اگر دستش به مهندس میرحسین موسوی می رسید ـ لابد اورا نیز قربانی اهداف استراژیک خود می نمود اما امروز تقاضای حفاظت از جان میرحسین موسوی را کررده است!

ـ آن یکی که همواره خود را وارث تاج وتخت پادشاهی معرفی می کرد اما اینک می گوید ،به هرچه جنبش سبز مردم ایران بر گزیند او نیز گردن می نهد!

ـ آن یکی شعار جمهوری ایرانی را با حکومت سکولار مساوی می داند و ادعای رهبری جنبش سبز را عنوان می نماید.

ـ روزی نیست که در سایت های فارسی زبان در باره اهداف و خواسته ها و مسیر راه جنبش سبز مردم ایران تفسیر هائی نخوانده باشیم که همه اینها نشانه از این هست که بقول مولوی هرکس از ظن خویش یار جنبش سبز شده است.اگر همه تلاشها برای تشریح و نفوذ و پیروزی جنبش سبز بعمل آید چه زیباست.

استبداد ساسانیان ، ایرانیان را در برابر حمله اعراب بی دفاع کرد و دوقرن عربها را بر ایران حاکم نمود ومی رفت که ایران را نیز مانند مصر و شمال افریقا به جرگه ممالک عربی پیوند دهد که ایرانیان زیرکی خاص با ابداء زبان فارسی نوین که از ناحیه شمال خراسان برمی خاست از استحاله خود در فرهنگ اعراب جلوگیری نمودند. بعدها مردم ایران در مبارزه با استبداد و حاکمان عرب به تاکتیک های ظریفی دست زدند که در آن روزگار در نوع خویش بی نظیربود.مردم ایران هیچگاه منویات خود را بطور مستقیم ابراز نمی دارند بلکه با ابزارهای خاصی بدنبال اهداف خود مبارزه می نمایند. مردم ایران روزگاری در رهائی از حاکمان اعراب به شیعه گرویدند اما ناگهان در دوره صفویه ـ مذهب شیوه به مذهب حکومتی تبدیل گردید!اینک نیز اگر

در مثنوی مولوی قصه ای است که همه آنرا خوانده ایم و اگر با خلوص نیت برای آزادی و سربلندی مردم ایران مبارزه می نمائیم واز برج عاج نشینی دست برداشته و نفس خود را نیز تزکیه کرده باشیم ـ می توان از آن حکایت بسیار پند ها گرفت و تجربه آموخت. داستان آن چهار کس که دًًرًمی به ایشان داده شد ، و بدین شکل شرح داده شده است :

چار کس را داد مردی یک دًرم .... آن یکی گفتا به انگوری دهم

آن یکی دیگر عرب بُد گفت :لا ..... من عنب خواهم نه انگور ای دغا

آن یکی ترکی بگفت واین بنُم ....... من نمیخواهم عنب ، خواهم ازوم

آن دگر رومی بگفت این قیل را .... ترک کن خواهیم اسرافیل را

در تنازع مشت ها بر هم زدند .... چون ز سرًٌَُِ نامها غافل بُدند

مشت بر هم میزدند از ابلهی ... پر بدند از جهل و از دانش تهی

واین در صورتی است که از مناقشه موجود در جامعه کنونی امروز ما ، که از هرسوی ماجرا، متعصبانه عنب و انگور خویش میخواهند و چون (سّر نامها ) نمیدانند ، پندار به مفاهیم نمی کشند .

بنده در دوران نخست وزیری آقای موسوی در سال ۱۳۶۴ دوره خفقان از ایران خارج شده ام و پس از آن از تحولات فکری آقای میرحسین موسوی باخبر نبوده ام .آقای خمینی هنگام اقامت در پاریس به مردم ایران قول های بسیار نیکوئی دادند که هیچ یک از آنها درسایه ندانم کاری ها عمدی و غیر عمدی اپوزیسیون و شرائط آغاز جنگ وایران عراق وتغییرات اساسی استراژیک آقای خمینی برای دستیابی حکومت اسلامی و ولایت فقیه اجراء نشد.اما اگر اینک آقای میرحسین موسوی تا به آخر به عقایدی که در مصاحبه با سایت کلمه ابراز داشته اند ، وفا دار بمانند و از گفته های زیر به شیوه زینتی ،تاکتیکی وموقت برای رسیدن به اهداف خود بهره برداری نکرده باشند ،آنگاه بسیار پسندیده بنظر می رسد!

««آیا شما آقای موسوی نماینده و سخنگویی در خارج دارید؟

در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخن‌گویی در خارج ندارد. یکی از زیبایی‌های فضای سبز آن است که همه حرفهای خود را می‌زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می‌یابد. بنده هم به عنوان یک همراه نظرات و پیشنهادات خودم را در این فضا مطرح می‌کنم.««

به امید آنروزی که مردم ایران ـ طعم آزادی را چشیده و براستی آنرا لمس نمایند!
۲۱٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ۲۲ بهمن

عنوان : آدرسهای تظاهراتهای ۲۲ بهمن در وبلاگ مهر ایران
آدرسهای تظاهرات در شهر های مختلف در سراسر دنیا را می توانید در وبلاگ مهر ایران پیدا کنید. اکسیونها در کشورهای مختلف منجمله در مسکو و برلین/ ژاپن و استرالیا/ آلمان و ایتالیا/ سویس و بلژیک/ قبرس و فنلاند/ دانمارک و کانادا تا آمریکا. در این وبلاگ در قسمتهای آرشیو فیلم هم فیلمهای قیام و حرکتهای اعتراضی مردمی در سراسر کشور.
۲۱٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : خ. صدری

عنوان : "وال استریت ژورنال: در مورد ایران می نویسد:
"وال استریت ژورنال" در شماره اول فوریه خود ، مقاله ای دارد تحت عنوان :" ۷ روایت در مورد ایران . آموختن این درس چقدر زمان می خواهد؟"

عناوین این "۷ روایت" ، بدین شرح است:
۱- حمله نظامی به مراکز هسته ای ایران ثمر بخش نخواهد بود.
.....
۲- حمله نظامی ، باعث تقویت رژیم ج.ا خواهد شد.
.....
۳- تحریم های اقتصادی معمولا موثر نیستند و باعث فشار به مردم خواهند شد.
....
۴- جهان با ایران هسته ای، چون دیگر دولت های هسته ای خبیث کنار خواهد آمد.
....
۵- رژیم ج.ا خود در حال فروپاشی است . بهترین کار آن است که هیچ اقدامی تا متلاشی شدن آن صورت نگیرد.
....
۶- ما هرچه بیشتر از اپوزیسیون ایران پشتیبانی کنیم ، کار آنان را دشوار تر خواهیم کرد.
....
۷- اسرائیل دیر یا زود با برنامه هسته ای ایران تسویه حساب خواهد کرد.
هرچه بیشتر سیاستمداران و دولت ها به روی ۶ مورد اول تمرکز کنند ، امکان تعبیر روایت هفتم ضعیف تر خواهد شد.
http://online.wsj.com/article/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۰۵۲۷۴۸۷۰۴۱۰۷۲۰۴۵۷۵۰۳۸۹۷۱۹۱۵۸۰۸۲۹۴.html
۲۱۲٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣٨٨       

    از : اخبار

عنوان : توضیح
نظرهای مربوط به این یادداشت پاک نشده اند. یادداشت ۲۲ بهمن سرنوشت ساز در بخش خبرها نیز همچنان موجود است و نظراتی که در آن قسمت درباره ی این یاداشت داده شده بود نیز در بخش خبرها قابل دسترس هستند
۲۱۲۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : * *

عنوان : **************
*************************
در ۲۲ بهمن با اتکاء به قدرت میلیونی مردم باید درب زندانهای رژیم را شکست و زندانیان سیاسی را آزاد کرد.
باید چوبه های دار را به آتش کشید و اعدام را برای همیشه متوقف کرد.
باید قوه قضاییه، وزارت اطلاعات، صدا و سیما و سایر مراکز دولتی را به محاصره درآورد و یکصدا فریاد برآورد اعدام، زندان و شکنجه بس است!
حکومت خرافه و دروغ بس است
فقر و فلاکت و بیکاری و حکومت آیت الله های میلیاردر بس است
۲۱۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ببطرف

عنوان : جناب اخبار روز
جناب اخبار روز، چی بسر اونهمه نظرها اومده. دیشب اینهمه نظر بود الان پا شدم و می بینم همه پاک شدن چرا.
۲۱۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : با درود به خانم و یا آقای «حق«
بیشتر نوشته های بنده در سایت ایران گلوبال در دسترس است!
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=۳&autorid=۳۵
۲۱۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : آفرین بر شما آقای مستشار و آفرین بر شهامت اخلاقی شما. حال برای ۲۲ بهمن چه باید بکنیم، نظر شما چیست؟
آقای مستشار گرامی، با عرض سلام و پاسخ شما به سئوال من.

من با علاقه فراوان نظرات شما را طی چند روز اخیر دنبال کرده ام و مایلم این نظرات را جمع آوری کنم. من نظرات متفاوت، منطقی و بدور از حب و بغض را در اخبار روز جمع آوری و حفظ می کنم و آنها را به دوستان علاقمند ارسال می کنم. متاسفانه دو نظری که در آگهی سازمان فداییان گذاشته بودید را بدلیل نقص فنی کامپیوترم نتوانستم کپی برداری کنم و از دستم رفتند. اولین نظری را هم که در این ستون گذاشته بودید هم دیگر دیده نمی شود. چگونه می توانم به این نوشته های شما دسترسی پیدا کنم؟

آفرین بر شما آقای مستشار و آفرین بر شهامت اخلاقی شما. حال برای ۲۲ بهمن چه باید بکنیم، نظر شما
چیست؟

************
با درود فراوان به سردبیر و کارکنان اخبار روز،

آیا این توهم من است یا حقیقت است که ۱۵ نظر دیگر هم در این ستون داده شده بود؟

از زحمات شما سپاسگزارم.
۲۱۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران و جهان در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. در این روز، رژیم، ملت ایران و ابر قدرتها در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت و تکلیف هر کدام با دو دیگر روشن خواهد شد. در این میان ملت ایران با حضور و یا عدم حضور گسترده خود عامل تعیین کننده
زمانیکه توازن قوا بین رژیم و مردم برقرار شود، رژیم کنترل کشور را از دست خواهد داد و مردم پیروز می شوند. همانطور که میدانیم رژیم مدیریت کشور را از دست داده است و تنها چیزی که در دست دارد کنترل نسبی است. این کنترل به علت ضربات سنگینی که در ۸ ماه اخیر در یکایک تظاهرات خورده است بشدت آسیب دیده است. نیروهای قهریه نظام در بدنه خود دچار ریزش و تزلزل شده است و نظام اینرا بخوبی می داند. نظام بخوبی می داند که سخت به پیروزی در ۲۲ بهمن نیازمند است که تجدید قوا کند و اعتماد به نفس از دست رفته را در نیروهای قهریه خود باز سازی کند. بسیاری از کنسول ها و سفیران ایرانی و مدیران ارشد و میانه رژیم هم دچار تردید شده اند و منتظر نتایج ۲۲ بهمن هستند که تصمیم نهایی خود را بگیرند. پیروزی مردم بر نظام در ۲۲ بهمن این دو نیروی نظامی و مدیریتی رژیم را سخت تضعیف کرده و حداقل به همان اندازه به بدنه اصلی سکولار دمکرات جنبش سبز نیرو و انرژی می بخشد. بنابراین حضور گسترده در تظاهرات ۲۲ بهمن برای ملت ایران حیاتی است. اگر رژیم پیروز شود فقر و استبداد را مساوی با آنچه در کره شمالی است می کند باضافه گسترش استبداد دینی و خرافه های دینی.

معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. هم رژیم تکلیفش روشن می شود و هم ابر قدرتها تکلیف خود را با این رژیم تعیین خواهند کرد. هر یک از این دو بدنبال منافع خود هستند و ملت هم باید بدنبال منافع ملی خود باشد. در این معادله واکنش مردم ایران در ۲۲ بهمن تعیین کننده اصلی و نهایی است.

کوتاهی ما یعنی شروع دوره ای مخوف و سیاه برای یک ملت.
با شرکت کردن و شرکت نکردن در تظاهرات ۲۲ بهمن در جلوی سفارتخانه های ج.ا، هر یک از ما حداقل بخود نشان خواهیم داد که با ملت ایران هستیم یا ضد ملت. شرکت نکردن در تظاهرات یک خیانت ملی و طناب دار انداختن به گردن یک به یک اسیران ج. ا در آینده نزدیک است. حال خود دانی هموطن.

هر جای دنیا که هستیم باید جلوی سفارتخانه های ج ا در تظاهرات ۲۲ بهمن شرکت کنیم و جلوی انتقامجویی و کنترل نظام بر اوضاع که برای حفظ بقای خودش است و بس را بگیریم. ۲۲ بهمن روز سرنوشت سازی است و آن سرنوشت را ملت ایران باید تعیین کند و نه رژیم درنده خوی ج.ا.

معادلات سیاسی داخلی و خارجی ایران و جهان در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد. در این روز، رژیم، ملت ایران و ابر قدرتها در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت و تکلیف هر کدام با دو دیگر روشن خواهد شد. در این میان، ملت ایران با حضور و یا عدم حضور گسترده خود عامل تعیین کننده این معادلات سیاسی است.

برد و باخت ملت ایران در ۲۲ بهمن رقم خواهد خورد.آیا درجه اهمیت حضور گسترده خود را در ۲۲ بهمن درک کرده ایم یا نه؟

روز ۲۳ بهمن به بعد یا با شرمندگی و عذاب وجدان بخود خواهی گفت کاش رفته بودم و تاثیر می گذاشتم و یا با شور و شعف خواهی گفت منهم در آنروز تاریخی و سرنوشت ساز در کنار ملت خود بودم.
از حال تصمیم خود را بگیریم که به کدامیک از این دو گروه خواهیم پیوست، تکلیف خود را با خود روشن کنیم.

حال خود دانی هموطن.
۲۱۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : فاجعه ائی که همچنان ستایش می شود!
براستی باید تاکید کرد که در ۲۲ بهمن تنها شاه سرنگون نشد بلکه جامعه نیمه مدنی بدست آمده از انقلاب مشروطیت و بخصوص حقوق نسبی زنان نیز بر باد رفت!



با گذشت سی سال از چاپ مقاله رشیدی مطلق که به نوشته آنتونی پارسونز سفیر انگلستان در تهران، فتیله انقلاب در ایران آتش زده شد وخمینی را به قدرت رساند، همچنان در میان پژوهشگران در باره بروز آن مقاله مشکوک بحث وجدل ادامه دارد؟ فراموش نگردد طبق اسنادی که وزارت خارجه انگلستان اخیرا علنی کرده است همین آقای آنتونی پارسونز در نامه ائی که در سال ۱۹۷۷ نگاشته است از بی اعتمادی شاه به امریکا به انگلستان گزارش می دهد که این خود می تواند حاوی اسرار پشت پرده زیادی باشد که تا کنون همگان از آن اطلاع نداشته اند!اما درست پس از یک هفته از چاپ مقاله رشیدی مطلق که با اعتراضات طلاب وبخشی از کسبه شهر قم را بهمراه داشت ،خمینی در نجف در یک سخنرانی در میان هوادارانش،آغاز مبارزه علیه شاه و پایان حکومت او را خبر داد؟ اما سئوال اساسی در اینجاست که خمینی از کجا می دانست که انتشار یک مقاله می تواند اینگونه نظام پادشاهی ۲۵۰۰ ساله را ازبین ببرد؟هنوز کسی مسئولیت نوشتن وانتشار مقاله رشیدی مطلق را به عهده نگرفته است و اصلا معلوم نیست علت انتشار آن مقاله از کجا ریشه گرفت وچگونه نویسنده فرضی آن مقاله می توانست سالیان دراز با اسم اصلی خود در ایران زندگی کند. در آن مقاله که آنرا توهین آمیز قلمداد می نمایند در آن به خمینی هندی زاده خطاب شده بود که این موضوع به هیچ وجه تهمت نبود چرا که پس از پیرزوی وقدرت گیری خمینی در ایران ،آیت الله پسندیده نابرادری خمینی در یک مصاحبه مطبوعاتی بطور رسمی عنوان نمود که اجداد آنها از کشمیر هند به ایران آمده اند وکسی به ایشان اعتراضی نکرد و آن اظهارات به یک انقلاب منجر نگردید؟ اما وقتی شخصی با نام مستعار بنام رشیدی مطلق نه بنام دولت ایران همان گفته های آیت الله پسندیده را یکسال قبل با نیات معین به چاپ می رساند باعث ارتجاعی ترین حرکت قهقرائی تاریخ بشریت جهان می گردد که همچنان گریبان ملت ایران ومنطقه وسیعی از سلسله جبال هند وکش تا جبل امل را رها نمی کند.هنوز اسناد معتبری که نشان دهد که با چه نیات واهدافی می بایستی انقلاب ارتجاعی واسلامی در ایران به وقوع می پیوست، بواسطه حضور ملیونی مردم ایران در آن انقلاب بطور یقین تکمیل نیافته است اما پیش در آمدهای علمی حاکی از یک توطئه را خبر می دهد که همچنان در باره آن تحقیق می گردد؟دکتر ابراهیم یزدی بعنوان رابط خمینی در امریکا هنوز از توطئه بودن انقلاب سخن نمی گوید چرا که خود در پیروزی آن آن سهیم بوده است ونمی تواند خود را به ارزانی زیر سئوال ببرد اما در مصاحبه های گوناگون، گاهی اوقات پرده از حقایقی بر می کشد که جای شگفتی وتعمق زیادی دارد.برای مثال هنگامی که او بعنوان سفیر تام الاختیار خمینی از پاریس رهسپار امریکا شد بطور اتفاقی از حضور آیت الله بهشتی بعنوان رابط خمینی در امریکا با خبر گردید که در تماسی با خمینی از اینکه اورا از حضور بهشتی بی خبر گذاشته بودند اظهار شگفتی وشکایت کرد که خمینی در پاسخ نامبرده گفته بود:آقای یزدی شما ماموریت خودتان را به انجام برسانید و آقای بهشتی نیز به مسائل محوله اینجانب رسیدگی خواهند کرد.مذاکرات بهشتی سپس از امریکا به تهران منتقل گردید وایشان رابط خمینی وسالیوان سفیر کبیر امریکا گردیدند که آقای ایراهیم یزدی در چندین نوبت از عباس عبدی یکی از اعضای اصلی دانشجویان پیرو خط امام در گروگان گیری سفارت امریکا، خواسته بودند شما که همه اسناد و روابط اشخاص مهم با سفارت امریکا را منتشر کرده اید چرا اسناد و روابط آقای بهشتی با سالیوان راعلنی نمی کنید که عباس عبدی در پاسخ ایرهیم یزدی گفته بود که شخص خمینی مانع انتشار مذاکرات و تماس های بهشتی وسالیوان شده اند؟ چرا بهشتی پس از مرگش به بت خمینی تبدیل شد برای این بود که بهشتی همه زمینه های بین المللی را برای قدرت گیری خمینی فراهم آورد بهمین خاطر خمینی ،بهشتی را به پاس خدماتش به او بالا ترین نشان را اهدا کرد ودر یک جمله گفت:بهشتی یک ملت بود! اما در میان همه روحانیون تنها آیت الله طالقانی به مهره ائی با نفوذ بنام بهشتی پی برده بود اما از دست او نیز در مقابله با باند بهشتی هیچ کاری بر نمی آمد چراکه او نیز مسلمان بود وبه حکومت اسلامی به زعامت خمینی لبیک گفته بود ونمی توانست آنرا به همان راحتی در بحبوبه شور وشوق انقلابی پس بگیرد! آقای ابوالحسن بنی صدر اینک بعنوان یک نیروی سیاسی در اپوزیسیون که ادعای سکولاریته نیزدارد قبلا یکی از مشاورین خمینی در پاریس بود وبعد ها از جانب ملت ایران به مقام ریاست جمهوری دست یافت وبسرعت مورد بی مهری خمینی واقع گردید وبه یکباره بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی همه آن آرای کسب شده از جانب مردم را از دست داد اما ایشان همچنان بر اسلامی بودن انقلاب سال ۵۷ تاکید می ورزد ونامبرده کما فی سابق نشریه خود را حتی در تبعید بنام انقلاب اسلامی در هجرت منتشر می نماید!

در روزهای اخیر از طریق اینترنت مقاله ائی که در نشریه" طرح نو" به قلم دکتر منوچهر صالحی انتشار یافته بود نظر مرا به خود جلب کرد؟ ایشان در مقاله ائی بسیار مبسوط تحت عنوان "انقلابی که ۲۹ ساله شد" می نویسد: با آغاز ماه بهمن در آستانه بیست ونهمین سالگرد انقلاب ضد سلطنتی و ضد امریکائی ۱۳۵۷ قرار داریم.انقلابی که در آغاز دارای خصلتی دمکراتیک وسکولاریستی بود ودر پایان به نخستین انقلاب ضد سکولاریستی تاریخ انسانی بدل شد" ۱ـ ابتدا باید گفت که انقلاب سال ۵۷ اصلا ضد سلطنتی نبود چراکه بجای نظام مورثی پادشاهی نظام خلیفه گری اسلامی از نوع مذ هب شیعه را در ایران بنیاد نهاد. اینک برهمگان آشکار شده است که نظام ولایت فقیه بلافاصله پس از قدرت گیری روحانیون در ایران شکل حکومتی ولایت فقیه را که الهام گرفته از نظام سلطانی اما در قامت مذهب نه نظام شاهی را در ایران بر پا نموده است .۲ـ برابر تمام شواهد ومدارک واسناد تاریخی که تا کنون علنی گردیده است انقلاب اسلامی به رهبری خمینی در سازش با امریکا به پیروزی رسیده است.مذاکرات ژنرال هایزر وسالیوان با روحانیون وارتش برای هموار سازی قدرت گیری خمینی دیگر شهره آفاق جهان گردیده است وهیچکس نمی تواند منکر آن گردد.ضد امریکائی شدن انقلاب اسلامی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ آغاز گردید که آنهم با سناریوی گروگانگیری سفارت امریکا در به شکست کشاندن نیروهای لیبرال وچپ به انجام رسید.به گفته دکتر ابراهیم یزدی که گفته است، روحانیت یعنی خمینی با گروگانگیری سفارت امریکا چپ را فریب داد به معنای یک استراژی تمام عیار روحانیت در یک مقطع حیاتی برای اخراج لیبرالها وچپ ها بوسیله روحانیت بکار گرفته شد!

۳ـ انقلاب ارتجاعی واسلامی سال ۵۷ به هیچ وجه از همان آغاز خصلت دمکراتیک وسکولاریستی نداشت چراکه از همان عنفوان خود جنبشی مذهبی در زیر رهبری روحانیون بود که مردم با شعار آزادی ،استقلال ،جمهوری اسلامی به خیابانها سرازیر شدند.اگر خواسته باشیم تنها دو شعار آزادی واستقلال را در انقلاب ۵۷ بعنوان شعار محوری سکولاریستی وملی برجسته نمائیم اما شعار سوم یعنی برقراری جمهوری اسلامی که مبتنی بر همان شعار تاریخی حکومت اسلامی استوار گردیده بود هیچگونه همخوانی با یک حرکت سکولاریستی نداشت( اساسا در اسلام چیزی بنام جمهوریت به لحاظ شکل گیری تاریخی این دین در ۱۴۰۰ سال پیش نمی تواند با واقعیات اسلام همخوانی داشته باشد)! تقاضای شکل گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران آنچنان شعار آزادی را از محتوای سکولاریستی خود تهی نموده بود که درخواست آزادیخواهی دمکراتیک را در چهارچوب حکومت اسلامی براحتی توسط احکام شرعی نادیده می گرفت وتنها حکومت اسلامی برای مردم باقی می ماند نه یک حکومت سکولار؟.۴ـ انقلاب اسلامی در همان نطفه گیری خود به شکست تاریخی ملت ایران تبدیل گردید چراکه از همان آغاز انقلاب با آماج شعار های اسلامی که حاوی شرکت دین در حکومت را در خود آشکار نموده بود بسرعت برق آسائی به شکست رسید.بنابراین انقلاب ۵۷ در همان آغاز به لحاظ شعارهای اسلامی شکست خورده متولد گردید و عملا آغاز وپایان آن انقلاب در همان نطفه گیری خود پدیدار گردید وانقلاب به موجودی معلول وناقص الخلقه تبدیل گردید. انقلاب اسلامی از همان آغاز موجب الیگارشی روحانیت گردید نه در سرانجامش! اگر روشنفکران نزد خود می اندیشیدند که انقلاب ۵۷ با برگزاری شب های شعر در انسیتوته گوته آغاز گردید ورهبری انقلاب را آنها در کنترل دارند تنها یک لجبازی روشنفکرانه نارس بود چراکه انقلاب ۵۷ در فقدان رهبری روحانیت بخصو ص بدون شخص خمینی هیچگاه به پیروزی نمی رسید! در کنار نیروهای روشنفکری ایران نیروهای جبهه ملی ایران نیز می پنداشتند که رهبری انقلاب در دست آنهاست و انقلاب ۵۷ را ادامه جنبش سال ۳۲ ارزیابی می کردند که این تحلیل نیز هیچ ربطی به جنبش اسلامی سال ۵۷ نداشت چراکه رهبران اسلامی انقلاب سال ۵۷ را ادامه مبارزات سال ۴۲ می دانستند نه سال ۳۲ چراکه آنها در سال ۳۲ در سرنگونی مصدق پیشتاز بودند. شاه که همه نیروهای سیاسی آن دوره را علیه خود متحد کرده بود ودر مصاحبه های پی درپی منافع غربی ها را به زیر سئوال می برد و در اواخر حکومتش آنها را چشم آبی زیاده خواه وموذی خطاب می کرد به همام میزان بر تعداد دشمنانش می افزود . شاه که بسیار تنها شده بود در همان راستا همه نیروهای داخلی وخارجی حتی بخش وسیعی از اطرافیان خود را آنچنان علیه خود متحد کرده بود که با کوچکترین جرقه کاری می توانست به یک شورش سراسری علیه خویش را در تمام ایران تبدیل نماید.شاه خود نیز پی برده بود که وقت رفتنش را دشمنانش فراهم دیده اند اما او می خواست قبل از فرا رسیدن سرنگونیش سلطنت را حتی بخاطر بیماریش به پسرش واگذارد، بهمین خاطر شاه تلاش می نمود تا قبل از شعله ور شدن جرقه ائی که می توانست دودمان اورا به خاکستر تبدیل نماید آنرا مهار نماید اما همه محاسبات او با بی مهری تاریخ روبر گردید. اینک همه آنهائی که در انقلاب ۵۷ شرکت فعال داشته اند و آن انقلاب را از ظن خویش مثبت می دانند که بعدها به بیراهه رفت به تکاپو افتاده اند تا منشاء شکست تاریخی را بیابند! اما تاریخ نیک می داند که انقلاب سال ۵۷ اصلا قرار نبود جامعه ایران را بسوی تکامل جهانی رهنمون نماید بلکه انقلاب اسلامی در تضاد بر فرهنگ غرب ریشه گرفته بود و پیام اصلی انقلاب ۵۷ در برگشت به هویت اسلامی خلاصه شده بود نه رسیدن به مرتبه کشورهای پیشرفته!
۲۱۲۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٨٨