سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ترامپ و سپاه! چرا مخالفت و از چه موضعی؟ - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : بهزاد کریمی

عنوان : فهم متقابل بیشتر!
سپاسگزار دوستان "کاربر قدیمی"، "نوید عالی پیام" و "مجید نشاط" هستم که هم روشن تر تشریح جایگاه خود کردند و هم زبانی سازنده تری در گفتگو در پیش گرفتند.
"کاربر قدیمی" گرامی حق با شماست که علت وجودی کنشگر سیاسی، برای تغییر دادن است و نه تفسیر کردن و فقط بر آن اضافه کنم که ظرافت و حساسیت کار او همانا در نحوه تغییر است و نه صرفاً نفس تغییر. شما درست توضیح می دهید که سیاست از مسیر تغییر در توازن قوا می گذرد و درست می بینید که برهم زننده تعادل قوا می تواند ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی باشد، اما بر این نیز باید افزود که هنر سیاسی، تنظیم نسبت بین پارامترها در جریان بهم زدن توازن قواست. آنچه من سر موافقت با آن ندارم این تز است که هر نوع از "فشار بر رژیم ملایی" و از سوی هر جریان هم که باشد عین خیر و برکت است و مبارک باد باید بشنود! تفاوت نظرها بر سر اینست که آیا امر تغییر را، ساده انگارانه فقط در رفتن جمهوری اسلامی باید خلاصه کرد یا در چگونگی رفتن و انگیزه نیروی اصلی تغییر نیز؟ برای من چگونه رفتن جمهوری اسلامی و نقش و وزن نیروی برکنار کننده آن، بخش پایه ای در روند تغییر است. از این نکته در نوشته تان که مرا "امریکا ستیز" و آنهم از نوع "قیصری" خو کرده به آن معرفی می کند اگر بگذرم چون نوشته های من و جملگی شان نیز قابل دسترس به روشنی قلم بطلان بر چنین اتهام هایی می کشد، اما محض اطلاع شما بگویم که من همسویی و همکاری تاکتیکی کردهای سوریه با امریکا را تایید می کنم و تنها نگرانی ام اینست که مبادا در سربزنگاه قربانی شوند. در مورد کردستان عراق زیر "انفال" صدام نیز از ممنوعیت پرواز بر فضای آن استقبال کردم ولی نسبت به بسیاری از برخوردهای "دولت اقلیم" هم حرف و حدیث کم نداشتم و ندارم. سیاست در هر لحظه امر مشخصی است و سنجیدنی در پرتو نتایج کلان طی زمان. اما مطمئن باشید که از دل دعوت از اپوزیسیون چپ ایران به هورا کشی برای ترامپ هیچ نیروی جدی تاثیر گذار در فردای گذر از جمهوری اسلامی نخواهیم داشت. و سرانجام اینکه نوشته اید: " هیچ راه دیگری نیست و مردم نمی توانند از خودشان دفاع کنند". این اگر بدین معنی باشد که مردم با نظامی مواجهند بسیار بی رحم، حرف درستی است ولی اگر ناشی از بی باوری به قدرت مردم باشد آنگاه فهمیدنی می شود که چرا باید چشم امید به امریکا دوخته شود زیرا که جمهوری اسلامی به گفته شما "حریفی قلدرتر از امریکا" ندارد.

"نوید عالی پیام" عزیز از فرمولاسیون به نظر من ساده انگارانه و گمراه کننده "دزدیده شدن انقلاب ۵۷ توسط خمینی دجال" که بگذرم، صمیمانه بسی خرسندم از تاکیدی که شما بر هدف "سکولار دمکراسی در چارچوب جمهوریت فدرال" به عنوان نظام جایگزین جمهوری اسلامی دارید و نیز ابراز "هراس" تان از بازگشت سلطنت و عروج هر اقتدار دیگری در ایران پسا حکومت اسلامی. واقعاً خوشحالم که آن پرسش از شما را در همانی پاسخ گرفتم که حدس می زدم : "من این را نمی دانم که شما جزو کدام بخش از "مخالفین" هستید اما این را خوب می دانم که خلاف مکنونات قلب خود می نویسید"! و بنابراین با تکرار اینکه کماکان فکر می کنم هدف شما ناخوانا با تاکتیک شما در رابطه با ترامپ است دیگربار تاکید می کنم که مهم، چگونگی طی راه تحول است و تا آنجا که به ما بر می گردد و در حد امکانات ما، برقراری نحوه و نوع نسبت میان عوامل تغییر. همانی که، در پاسخ به "کاربر قدیمی" آمد.

"مجید نشاط" گرامی. این برداشت شما کاملاً درست است که من معتقد به "امکان عقب نشاندن جمهوری اسلامی و سپاه از سیاست و استراتژی منطقه ای شان" هستم، ولی آن یکی تصورتان که گویا بر این باورم که "جمهوری اسلامی بدون سپاه و استراتژی شناخته شده اش قابلیت ادامه حیات" دارد، درست نیست. این دومی به ادرس اصلاح طلبان دچار توهم می خورد و نه به فکر و سیاست من که بر گذر از جمهوری اسلامی به عنوان هدف واقع در دستور جامعه ایران تاکید و تصریح دارم. با یک نگاه دقیق می توان دید که سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی در سرازیری شکست و بن بست قرار گرفته است. و نیروی باورمند به برکناری این نظام می باید که این شکست رو به شتاب بیشتر رژیم را بطور جدی در استراتژی خود برای رساندن جامعه به لحظه وداع با جمهوری اسلامی وارد کند. من فقط آرزو دارم و امیدوارم که این حلقه دیالکتیکی با عاملیت تعیین کننده نیروی اعتراضی هدفمند جامعه علیه این رژیم بسته شود و نه با نقش تعیین کننده پارامتر امریکا و شرکاء! جانمایه "ترامپ و سپاه؛ چرا مخالفت و از چه موضعی؟" در همین نکته نهفته است و در بند نهم نوشته تجلی دارد. این را نیز تصریح کنم که مردم ایران می توانند و باید هم از اعمال فشار نیروهای خارجی به جمهوری اسلامی برای عقب نشانده شدن آن از سیاست منطقه ای اش بهره بگیرند اما نه به هر بهایی. حرف من اینست که جنگ را خط قرمز خود در بهره گرفتن از منازعات دو طرف ماجرا قرار دهیم و حرف آخرم به شما اینکه من یکی هیچ " امیدکی به اصلاح و سر عقل آمدن این جماعت " ندارم، همه مسئله بسیارانی چون من نحوه گذر از این نظام است. از همان فردای روآمدن اصلاح طلبی دو خرداد ۷۶ و با گفتن "اصلاحات آری، ولایت فقیه نه" تاکید و تصریح کرده ام که اصلاح این حکومت مبتنی بر دین و لاجرم استبداد فقاهتی و ولایی، به رفتن آن ممکن است و در همانحال البته در سیاست ورزی تاکتیکی به توازن قوای موجود و متکی کردن استراتژی گذار از جمهوری اسلامی به سطح تجربه و توانمندی جامعه نیز توجه داشته ام و رعایت سیاست ورزانه آن را لازم دانسته ام. در موضوع بین "بد" و "بدتر" در رابطه با جمهوری اسلامی و امریکا هم به همانی تاکید دارم که صدایش در جامعه ایران چه در منازل و محل کارها و چه در شبکه های اجتماعی و خیابان شنیده می شود: "دشمن ما همینجاست"! مبارزه ما ایرانیان با هر آزمندی و ماجراجویی برون مرزی، همانا از مبارزه با برنامه و هنجارها و موجودیت این نظام شوم می گذرد.

بازهم ممنون شما عزیزان شرکت کننده در بحث.
٨۹۴۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹٨       

    از : امیر ایرانی

عنوان : در صف مهاجمان قرار گرفتند و شرمندگی تاریخی آن
هر حرکت جزئی بخشی از یک حرکت کلی است اگر حرکت کلی درک شود آنگاه تحلیل حرکت جزئی بسیار ساده و قابل فهم و قابل تفهیم است. بگذریم.
می دانیم، نظم، یکی از ملزومات زیست جمعی است. براساس اصل نیازبه نظم ، بعداز فروپاشی نظم جهان دو قطبی، جهان نیازمند تعریف یک نظم جدیدی شد. از آنجائیکه بر قراری هر نظمی یک دوره زمانی خاصی را می طلبد پس نظم جهانی جدید هم می بایست یک دوره خاصی را سپری کند. که چه بسا، در این دوره گذار حوادث گوناگونی رخ دهد که گاهاً حوادث تأسفبار و خونباری می شوند.
نکته ای که در مورد گذار از نظم فرو ریخته جهان دوقطبی به نظم جدید بعدی باید گفت
متاسفانه در این دوره گذار تاکنون، بعضی از مکان های جغرافیایی خاص کره زمین محل نزاع های نیابتی و رقابتی ی قدرت های جهانی خاص شده اند؛ که قدرت های جهانی، با این اعمالشان، دنبال یک هویت قدرتمند جدیدی هستند.
که متاسفانه در این مکان های محل نزاع، رخ دادهای وحشتناک و ویرانگری را شاهد خواهیم بود که متضررین اصلی، مردمان ساکن در ناحیه های محل نزاع خواهند بود؛که برای چند دهه، پیآمدهای درگیریها را با خود خواهند داشت و از آنها رنج خواهند برد .
برای ارائه نمونه، می توان از کشور افغانستان ،لیبی، عراق،یمن و سوریه نام برد.
با این مقدمه ممکن است پرسش شود وظیفه نیروهای مبارز و میهن پرست در دوران گذار چگونه باید باشد؟
پاسخ هم ساده است و هم دشوار
ساده از این منظر،
که هیچ نیروی میهن پرستی در این مواقع در صف مهاجمین قرار نخواهد گرفت چون می داند که ویرانی هایش بگونه ای است که شرمندگی تاریخی را خواهد آفرید و هیچ توجیه و مشابهت سازی هم کمکی به فرد وارد شده به صف مهاجیم نخواهد کرد.
دشوار از این منظر،
با وجود یک حاکمیت پلید برکشور باید چگونه حرکت کرد که فرد مبارز متهم به همکاری با پلید اندیشان حاکم نشود.
اگر کشور خودمان را در نظر بگیریم، برای پرداختن به موضوع نیاز به آورده ای دیگر است.
البته این را باید گفت آنانی که از این ماجراها و نزاع ها در پی اهداف دیگری جدا از میهن پرستی است بحثشان از دو منظر اشاره شده جدا است.
٨۹٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : مجید نشاط

عنوان : ما هم از جنگ و جنگ افروزان متنفریم
جناب کریمی، نمی دانم توجه دارید که در تحلیل شما، برای سر عقل آوردن جمهوری اسلامی مقابله با ترامپیسم ضد بشریت، اسراییل متجاوز و سعودی های جاه طلب از ضروریات است. از تحلیل شما این طور استباط مستقیم می شود که امکان عقب نشاندن جمهوری اسلامی و سپاه ازسیاست و استراتژی منطقه ای شان وجود دارد. همچنان منکر این هستید که جمهوری اسلامی بدون سیا و استراتژی شناخته شده اش اصلا قابلیت ادامه حیات ندارد. هنوز به خواننده احتمال اصلاح پذیری رژیم را وعده می دهید. مگر چقدر سخت است اعلام این که:
- دشمن اصلی نه آمریکا، اسراییل یا عربستان، بلکه جمهوری اسلامی است،
- ما جنگ افروز اصلی را جمهوری اسلامی و نه آمریکا یا اسراییل می دانیم. حقیقت آن که آمریکا هیچوقت اشتیاقی برای جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی نداشته است،
- ما هم معتقد به براندازی رژیم به عنوان تنها تضمین صلح و دوستی در منطقه ایم اما به تاکتیک ترامپ اعتراض داریم،
- جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در نقش دستگاه محافظ نظام امکان عقب نشینی از مواضع واقعا موجود و تغییر و اصلاح را ندارند،
- و دست آخر این که ما اگر آمریکا را بد می دانیم، جمهوری اسلامی را بدتر می شناسیم.
- راستی در محاسبات فرضی شما آیا اصولا امکان اتحاد تاکتیکی با آمریکا برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی وجود دارد؟ به شهادت تاریخ و مواضع فعلی شما ظاهرا امکان اتحاد با رژیم بر علیه جنگ افروزی آمریکاهنوز وجود دارد. هنوز هم به نظر می رسد که امیدکی به اصلاح و سر عقل آمدن این جماعت دارید.
باور کنید که ما هم میهن پرستیم و متنفر از جنگ. مشکل این است که شما آدرس اشتباهی از جنگ افروزان واقعی می دهید.
٨۹٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : نوید عالی پیام

عنوان : به جناب کریمی
پرسیدید:"یعنی واقعاً برای شما مطرح نیست که جای این رژیم شر را چه کسی پرکند؟!" البته که برای من مهم است که جای این رژیم را حتما یک سکولار دموکراسی در چارچوب جمهوریت پارلمانی فدرال مثل آلمان پُر کند! با دزدیده شدن انقلاب ۵۷ توسط خمینی دجال کار ما برای دمکراسی و آزادی ایران نیمه کاره و ناتمام مانده و بعد از گذر از ج.ا. تنها با دمکراسی و آزادی است که میشود به بیماری های جامعه ایران و ایرانی خاتمه داد. هراس من باری از برگشت سلطنت به ایران است یا گذاشتن قدرت در دستان گروه اسلامی مجاهدین خلق توسط جان بولتون مشاور عالی ترامپ که قولش را در همین سال ۲۰۱۹ داده! ولی با این موضعگیریهای نامتناسب با زمان فعلی چپهائی امثال جنابعالی هیچ امیدی هم به بازی گرفتن چپها در بازی قدرت سیاسی آینده ایران نیست چونکه چپ خودش دوست دارد در آفساید باشد یا توسط مردم ایران کارت زرد یا قرمز بگیرد و شاید هم گرفته و خودش خبر ندارد؟ در ضمن جناب کریمی شما ناراحت نشوید وقتیکه امروز در رسانه ها آمده:" جانشین فرمانده سپاه: افتخار می‌کنیم از سوی ترامپ تروریست خوانده شویم." بنابراین ترامپ با تروریست خواندن سپاه باعث افتخارشان شد! یا ببینید هارت و پورت ج.ا. را:" حمیدرضا آصفی : خاورمیانه را برای آمریکا باتلاق می‌کنیم/ ایران شروع کننده جنگ نخواهد بود." نوکران رژیم هنوز فکر میکنند با جنگ روانی احمقانه میتوانند از پس ابرقدرتی مثل آمریکا و متحدانش عضو ناتو با ارتش ۲۹ کشور دیگر برآیند و برخلاف میل مردم در یک جنگ تحمیلی وحشتناک ایران را کاملا ویران کنند! هرچند که خامنه ای دجال قول داده "جنگ نمیشود"! پشت صحنه مذاکرات مخفی در جریان است و رژیم دارد به ترامپ باج میدهد تا نظام فاسدش پابرجا بماند! آخوندهای شارلاتان را گویا خوب نمیشناسید که همه این حرفهایشان فقط مصرف داخلی دارد تا پاک آبرویشان نرود با نرمشهای قهرمانانه سریالی ۱ و ۲...! دوران جفتک انداختن رژیم دارد به پایان میرسد! ترامپ رامش میکند!
٨۹٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : کاربر قدیمی

عنوان : تسلیم وعقب نشینی رژیم اسلامی شروع شده!
جناب کریمی گرامی ممنون از زحمات شما در جواب دادن به نظرات انتقادی!
جنابعالی میفرمائید که نمیخواهید بعنوان یک چپ حتی علیرغم مخالفت شما با ج.ا. از هورا کنندگان سیاست ترامپ یا آمریکا باشید تا مقبول اکثریت مردم ایران بیافتید که خواهان سرنگونی رژیم اسلامی زورگو هستند! پس سیاسی کاری مثل جنابعالی اگر نخواهد یا بعنوان فعال حزبی هدف نداشته باشد با خط مشی سیاسی اش در بین مردم پایگاه کسب کند پس لابد میخواهد فقط یک روشنفکر چپ باشید که فقط مقاله نویسی کند نه تغییر دهنده جامعه اش و پیشگام و پروتاگونیست باشد؟ مگر هدف چپهای فعال امثال شما این نیست که مردم به دنبال برنامه شما راه بیفتند؟ پس چطور نمیخواهید خواسته مردم را بشنوید که چی میخواهند؟ نه اینکه شما چی میخواهید! در این مقطع زمانی دشمن اصلی مردم ایران و دشمن مشترک من و شما و آمریکا که ج.ا. باشد بایستی نابود شود عقل سالم حکم میکند که در همین صف مشترک بمانیم و مشترکاً دشمن ج.ا. را به زانو درآوریم یا نه مثل شما مدام آهنگ جداسری نواختن و از صف مبارزه با رژیم اسلامی خارج شدن؟ مگر شما حریفی قلدرتر از آمریکا برای رژیم منفور اسلامی پیدا میکنید که خامنه ای واقعا از آن میترسد و خوب میداند درافتادن با آمریکا همانا و فروپاشی نظام اسلامی اش هم همان! انتقاد من بشما اینست که چرا میخواهید فشار را روی رژیم ملائی کم بکنید در حالیکه کمرش دارد خُرد میشود! مگر طرفدار تغییر رژیم در ایران نیستید؟ هیچ راهی دیگری نیست وقتیکه مردم گروگان گرفته شدند و نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و حتما به نیروئی از بیرون برای کمکشان نیازمندند تا دست و پا و دهانشان را که گروگانگیر سپاه بسته رها سازد! اگر شما پایتان شکسته و زمین گیر شدید نباید از هر کمکی خوشحال باشید یا نه ابتدا نگاه میکنید که دکتر معالج شما کیست؟ اگر دکتر معالج آمریکائی بود را رد میکنید؟ با رد کردن کمک آمریکا چرا توجه نمیکنید که زمین گیر میمانید و حریف بیماری (ج.ا.) نمیشوید یا نمیتوانید بشوید چونکه توازن قوا نیست بین حکومت اسلامی و اپوزیسیونش! سوال دیگر رفیق گرامی جناب کریمی خب اگر چپ نوعی شما همیشه بر همین موضعگیری ضد آمریکائی اش باشد مردم ایران دیگر چرا صدای شمای چپی آمریکاستیز را بشنوند که باز به بهانه جنگ با امپریالیست بدنبال جنگ و جدال بعدی هستند؟ اینکه میشود سیاست همین رژیم ملائی که با شعار آمریکا ستیزی چهل سال است کشور و مردم ایران را فقیر و بدبخت و بیچاره کرده! کریمی جان مگر چپهای کردستان سوریه و عراق چپ نیستند که با آمریکا همکاری کردند و میکنند و الان اوضاعشان بهتر است! چرا توجه نمیکنید با همیشه نه گفتن به حتی کمکهای رژیم براندازی آمریکا چپهای امثال شما خودشان را در انزوا قرار میدهند و از چشم مردم میافتند چونکه نمیشود جانم هم مخالف رژیم ملائی باشی و هم مخالف آمریکا که مخالف رژیم ملائی است! خلاصه یکطرف قضیه باید بود وگرنه وسط نشینی جنابعالی نتیجه نمیدهد جانم! البته بعنوان کمونیست سابق میدانم که برای شما که یک عمر در خدمت یک ایدئولوژی کمونیستی بودید سخت است به دلایل تعصبات ایدئولوژیکی تزریق شده غلط دست از امپریالیسم ستیزی بردارید وگرنه میشود حکایت کایزر لخت! در این مقطع زمان که مبارزه همه جانبه مشترک بر علیه غول ج.ا. لازم است ببینید میشود با آمریکای امپریالیسم برای رسیدن به هدف مشترک یعنی سرنگونی ج.ا. در یک صف مشترک اتحاد عمل داشت و بعد از گذر خرمان از پل ج.ا. بیائید کار کمونیستی بکنید! نه اینکه با چنین موضعگیری فشار روی رژیم ملائی را کم کنید!
٨۹٣٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : نوید عالی پیام

عنوان : به جناب مجید نشاط گرامی!
مشکل جناب کریمی و امثالهم اینست که در یک ایدئولوژی دیروزی و کهنه گیر کرده اند و برایشان به نوعی تعصب تبدیل شده و بنابراین همه چیز و همه فرایندها را هم از دید همین عینک ایدئولوژی تنگ دگماتیسمی میبینند و نمیتوانند زنجیرهای تعصب ایدئولوژیکی خود را پاره کنند تا آزادانه بیاندیشند! به جناب کریمی و هم دیدگاهایشان بیاییم کمک کنیم تا شاید از تعصب ایدئولوژیکی مثل ضدامپریالیستی مادام العمری دست بردارند و دریابند که حکومت اسلام سیاسی همان فاشیسم مذهبی است و جای تعجب است که سیاسی کار ورزیده با سابقه و شناخت طولانی مثل جناب کریمی هنوز قبول ندارد و نمیخواهد قبول کند که ج.ا. با ساختار دیکتاتوری اش بدتر از آمریکا با دمکراسی است! امثال جناب کریمی مگر نمیدانند که با دین ارتجاعی اسلام و نمایندگانش نه میشود کشور ساخت و نه به دمکراسی و آزادی برای همه رسید! با ابرو برداشتن پیرزن ۱۴۰۰ ساله زشت را نمیشود ملکه زیبائی کرد! ذات اسلام و نمایندگانش همگی کثیف و فاسد و تبهکار است و تنها با دروغ و فریبکاری و کلاهبرداری و زور و قتل و جنایت میتوانند با زور اسلحه بر مردم بیچاره گرفتار آمده ایرانی حکومت کنند! این خیلی خطرناک است که نه تنها اسلحه را دست یک مشت چماقدار دیروزی که حالا سرداران سپاه شدند دادند بلکه میلیاردها دلار ثروت نفت هم در اختیارشان است تا تروریستهای مسلمان نسل اندر نسل پرورش بدهند و بمب اتمی بسازند!
در کنار اسلحه و میلیاردها دلار ثروت نفت یک ایدئولوژی شیعه تازی شرارت طلب هم به سپاه تزریق کردند که روی دیگر همان سکه داعش شدند و پمپئو حق دارد که میگوید قاسم سلیمانی فرقی با رئیس داعش ابوبکر البغدادی ندارد! چونکه هردو در راه اسلام قتل و جنایت میکنند و ماشین مرگ آور هستند با ایدئولوژی مرگ آور اسلام سیاسی!
ناگفته نماند که جناب کریمی همه چپهای ایرانی را نمایندگی نمیکند بلکه فقط فرقه خودش را که در اوایل انقلاب خواستار بودند:" سپاه پاسداران را به سلا ح های سنگین مجهز کنید!" ولی فکرش را نمیکردند با سلاح سنگین به دست سپاه دادن اول ریشه خود چپها را خواهند زد بعد هم به کشورهای اطراف حمله ور میشوند تا اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی خودشان را با زور اسلحه صادر کنند این مرتجعین مسلمان!
جناب نشاط سوالات جالبی کردید ببینیم جناب کریمی چه جوابی برایشان دارد یا از زیرش طفره میرود و سکوت میکند؟
٨۹٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : در خود سئوال بمانیم!
با تشکر از اظهار نظر کنندگان پای نوشته "چرا مخالفت و از چه موضعی؟" و سلام به آنها

جناب "کاربر قدیمی"، در این نوشته من نه به تحلیل وضعیت پرداخته ام و نه شقوقی را بررسیده ام که می توانند پیش بیایند. همانگونه که نگفته ام وقوع جنگ حتمی است این را هم نمی گویم که جنگ ممکن نیست. شرطبندی این چنینی از نوع قمار، به درد سیاست نمی خورد. جان کلام که دقیقاً هم معیار تعیین جایگاه های سیاسی همین است، در این فرمایش خود شما آمده است: "در این مواقع معمولا نیاز به کمک بیرونی است تا گروگانگیر یعنی سپاه خلع سلاح شود. پس این کار آمریکا میتواند مردم ایران را از دست گروگانگیرهای سپاهی رها سازد"! و من همینجا و بار دیگر تصریح می دارم که اگر قرار باشد چپ با هورا کشیدن به ترامپ و استقبال از جنگ، در چهره "عاقلانه" و "مدرن" جلوه نماید تا "برای مردم ایران بسیار ناامید کننده" نباشد، من یکی عطای چنین "چپی" را به لقایش می بخشم! در نگاه من، چپ روندی است اجتماعی و جهانی و وطنی و نه یک لحظه سیاسی آنهم با برداشتی اغواکننده و از نوع انحرافی. در عین حال صمیمانه آرزو می کنم که تبیین مطلق گرایانه شما مبنی بر "بی اساس" بودن هرگونه جنگ میان طرفین تنش، کاملاً درست از آب درآید زیرا که "آنم آرزوست"!

جناب "روزبه زرین"، سرانجام پلمیک میان شما و سهراب مبشری این شده که بگویید: "ترامپ می خواهد که با این هیولاها معامله کند و برای اینکار پای آنها را به کنار آتش رسانده است تا تسلیم شوند و معامله کنند." یعنی از نقطه نظر خوش خیالی نسبت به منتفی دانستن وقوع جنگ، چیزی مشابه تحلیل جناب "کاربر قدیمی" از وضع. با این تفاوت اما که ایشان صراحتاً می گویند جنگ اگر بشود از دست سپاه و جمهوری اسلامی راحت می شویم، اما شما بلاخره روشن نمی کنید که حرف و موضع تان چیست؟ آیا جنگ اگر شد دلشاد خواهید شد یا دقیقه شمار؟ موضوع محوری نوشته من این بود.

جناب "کیا" در مقایسه با نشستن بر تک صندلی و "میان دو صندلی"، دو انتخاب دیگر هم هست. یکی نشستن است گاه بر این صندلی و گاه آن صندلی که زیبنده پادوهای سیاسی به شمار رود و شغل ناشریف آنانی که پایی در واشنگتن دارند و پای دیگر را در تهران؛ همان رفتاری که شما و من و هر شرافتمند سیاسی دیگر، از آن بیزار است. اما گزینه دیگری هم وجود دارد که عبارت باشد از نه نشستن بلکه ایستادن در برابر این هر دو مایه و منبع شر! نوشته من در خدمت تکریم چنین انتخابی است عزیز. چپ ماندن و با مردم بودن، همین را ایجاب می کند که گرچه با همه وجودش می داند چه انتخاب سختی است و تا کجاها تحت فشار دو سویه در این بازار غوغا، با اینهمه اما سرفرازی در قبال واقعیت تلخ امروز و پاسخ دهی به نیاز فردا را به هیچ نام و جاهی نمی فروشد.

"مژگان" خانم چه نیازی بود به تصریح اینکه پستچی"مجاهدین" نیستید؟ مگر من از پشت الکترون های دیجیتالی، لای سطور را می خوانم تا تعلق نگارنده به این یا آن تشکیلات و حتی غیر تشکیلات را بسنجم و بدانم و اصلاً مگر کاری به فرعیات دارم؟ مبنای گفتگو میان دلسوزان امر سیاست در ایران و از هر موضع نیز در این سایت، برای من همانی است که در "بخش نظرات" منعکس می شوند و نه که چیزی فراتر یا فروتر از این. اما در اصل موضوع که بمانیم، باید عرض کنم بله این کاملاً درست است که امریکا کشور "بالاترین مرحله سرمایه داری" است و دژ مونوپل های جهانی شده جهانخوار. درست هم هست که سیاست سازانش نیز طبعاً و عموماً نمایندگان رنگارنگ همین منافع بنیادی اند. اما بلاخره وجود خود رنگارنگی ها در آن را قبول داریم یا نه؟ آخر از باز تکرار ایدئولوژیک اینکه کندی و نیکسون یک چیزند، کارتر و ریگان سر و ته یک کرباس، بوش ها و کلینتون ها کپی همدیگر و نیز چه فرق بین اوباما و ترامپ، کی تاکتیک سیاسی در می آید؟ این تعریف از ترامپ که او یعنی "امریکای بی نقاب"، ساده نگرانه ترین فهم از امریکای امروز است! مگرریگان و بوش ها نقاب داشتند که این یکی پوست کنده توصیف شود؟! ترامپیسم، در درستترین معنی خود، همان "اول امریکا"ست همچون پدیده ای متناقض: نمایندگی گرایش اعمال جهانروایی امریکا از یکسو و در همانحال و از سوی دیگر پرهیز از هزینه های آن! و متاسفانه اینجا، فرصت و مجال شرح آن را نداریم.

جناب "نوید عالی پناه" فرموده اید که "هر جنگ یا درگیری، مخالفان رژیم جمهوری اسلامی را به خیابان‌ها سرازیر خواهد کرد و این احتمالا به سرنگونی رژیم منجر خواهد شد" و در نتیجه، "ترامپ فعلا دارد با این اقداماتش به نفع مخالفین رژیم ملایان کار می کند". پس با این حساب، دو طرف داریم و تمام: جمهوری اسلامی و "مخالفین" و این دیگر مهم نیست که جایگزین جمهوری اسلامی چه باشد. مهم، رفتن آن است و بس! من این را نمی دانم که شما جزو کدام بخش از "مخالفین" هستید اما این را خوب می دانم که خلاف مکنونات قلب خود می نویسید! یعنی واقعاً برای شما مطرح نیست که جای این رژیم شر را چه کسی پرکند؟!

جناب "مجید نشاط". ۱) در سطر اول نوشته تان از ضمیر "ما" بهره برده اید، و من از خودتان می پرسم که آیا حدود و ثغور این "ما" برایتان روشن است یا باز مبنا را باید بر "خود جوش" بودن ها گذاشت؟! ۲) شما سئوالاتی را طرح کرده اید که یا بکلی متوجه فکر و نظر من نیستند و با یک مراجعه گذرا به آرشیو همین "اخبار روز" صحت و سقم آاین ادعای مرا محک زد و یا اتهام زدن هایی هستند سنتی و دیر آشنا. این داستان "بد" و "بدتر" را رها کنید و لطفاً به این پرسش مشخص جواب دهید که نوشته من نیز متمرکز بر آنست: جنگ آری یا نه؟ "سترون" بودن یا نبودن موضع در اکنون ما، با ورود یا گریز نسبت به این پرسش است که محک خواهد خورد.

با ابراز سپاسی دیگر به همه ابراز نظر کننده ها و مخصوصاً آنجاهایی که منتقدان صادقانه در پی جستجوی پاسخ مسئولانه به این دغدغه روز هستند.
٨۹٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : هموطن

عنوان : در عا لم توهم
خیلی ساده و به زبان روستائی عزیز وقتی جمهوری اسلامی اصلاح طلب و اکثریتی و توده ای خودی و غیر خودی را غیر قانونی و منحله اعلام کرده این بساط این خوب است و آن یکی اش بد است چیست؟!
تا چه وقت این امپریالیسم بر سر علم امام حسین هست و چرا سوسیالیسمی نیست که پوزه این امپریالیسم را به زمین بزند!!
با پوزش فراوان چپ های ایرانی نوع بخصوصی هستند که در دنیا از نظر دگماتیسمی و توهم بی رقیب هستند.
تا وقتی آقای کریمی این مطلب را ننوشته من خواننده نقدی و نظری ندارم ولی وقتی نوشت نظر و نقد یا بی تفاوت خواهم بود.
چه کسانی و گروههائی خواستار مسلح شدن سپاه با تسلیحات سبک و سنگین بودند!؟ راستی آقای کریمی کحترم شما چرا نمی توانید به ایرانی بروید که جمهوری اسلامی بر آن حاکم ظالم است.
جنگ میشه به جهنم صلح میشه چه خوب! سپاه پاسداران قابل نقد نیست بلکه باید نابود شود! ما سنگ مردم را به سینه می زنیم ولی دنبال تطهیر سپاه پاسدارانی هستیم که همین مردم هزار جور بر علیه آن شعار می دهند!!
٨۹٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : مجید نشاط

عنوان : اندوه سترون سیاسی بودن
اندوه سترون سیاسی بودن

قرار نیست که هربار آقای کریمی و همفکرانشان اظهار نظری کردند، ما به صورت خودجوش و بیرحمانه به نقد و تحقیر فکری ایشان دست بزنیم. اما مواقعی هستند از جنس "سر بزنگاه" که برآیند منفی افکار متناقض و سترون جریانات خاص فکری را به نمایش می گذارند. ظاهرا هنوز بعد از بیش از ۴۰ سال سلطه جمهوری اسلامی، آقایان بهزادی و مبشری در حال انتخاب بین بد (بخوان جمهوری اسلامی) و بدتر (بخوان امپریالیسم آمریکا) هستند و صد البته بد بهتر از بدتر است. ظاهرا این آقایان هنوز پاسخی صریح به سئوالات زیر ندارند:
- آیا علت مخالفت آمریکا با جمهوری اسلامی دشمنی آمریکا با مردم و انقلاب ایران است و یا ریشه در ماهیت حکومت مذهبی ای دارد که اگر امکان و قدرت کافی داشت شعار مرگ بر آمریکایش را تا به حال عملی کرده بود؟
- آیا علت عمده و اصلی دشمنی سعودی ها با جمهوری اسلامی در ذات ارتجاعی و ضد انقلابی حاکمان سعودی است یا ناشی از استراتژی جمهوری اسلامی در منطقه است؟
- بر همین مبنا علت دشمنی اسراییل با حکومت ایران را چگونه باید توضیح داد؟ آیا در فردای ایران و با فرض حکومت و سیاست خارجی ای متعارف و صلح جو باید به سیاستی معتدل بر اساس دوستی و روابطی دیپلماتیک بر اساس انتقاد سازنده روی آورد و یا استراتژی همان استراتژی بایکوت و عدم رابطه با اسراییل خواهد بود؟
- چرا ادبیات و کلام آقای کریمی هنوز بر مبنای "اتحاد شوم و ضد ایرانی آمریکا، اسراییل و عربستان" استوار است؟
- چرا منکر این حقیقت هستید که در طول حیات جمهوری اسلامی، دشمنان اصلی ایران و ایرانی نه آمریکا، اسراییل و سعودی ها، بلکه حاکمان هزار فامیل جمهوری اسلامی بوده اند؟
- گیریم که سیاست های قبلی و فعلی آمریکا در مورد جمهوری اسلامی غلط بوده اند و هستند، اما آیا این باید دلیل پشتیبانی مستقیم و یا غیر مستقیم ما از جمهوری اسلامی باشد؟
- آیا واقعا در مورد نقش سپاه در هسته سخت و مرکزی و اصلی قدرت در ایران هنوز شکی دارید؟ مگر قدرت جز با پارامترهای اقتصادی، نظامی و امنیتی قابل تعریف است؟ آیا هنوز در این که سپاه با تسلط مطلق بر این سه عرصه قدرتمدار اصلی در ایران است شکی دارید؟ مگر جمهوری اسلامی بدون سپاه به شیری بی یال و دم و اشکم تبدیل نمی شود؟
- مگر در این که این حکومت، حکومت ترور و وحشت و جنگ افروز بوده است هنوز شکی دارید؟ اگر در تروریست خواندن صهیونیست های حاکم در اسراییل دغدغه ای ندارید، پس علت ارفاغ های بی حد شما به سپاه و جمهوری اسلامی را چگونه باید توضیح داد؟
- مگر نه این که سال هاست با کوبیدن بر وحشت جنگ، این حکومت و حامیان عیان و خفایش سعی در خانه نشین کردن مردم داشته اند؟ مگر نه این که هر بار که فشار داخلی و یا خارجی بر رژیم افزون گرفته خطر جنگ را فوری و جدی وانمود کرده اید؟
- راستی اگر جریانی اصلاح طلب یا مشابه اش فردا خواست که نهضتی ضد سیاست "ضد سپاهی" ترامپ به راه اندازد، آقای کریمی چه توصیه ای به ملت خواهد کرد؟ آیا قرار است یکبار دیگر زیر علم سپاه و متعلقانش سینه بزنیم؟
- و حالا که خطر جنگ به نظر آقای کریمی از هر زمان بیشتر است و محور شوم آمریکا-سعودی- اسراییل از هر زمان فعال تر، آیا باید "سپاه را به سلاح های سنگین تر مجهز کنیم"؟؟!!
٨۹٣۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹٨       

    از : روزبه زرین

عنوان : دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟
من نوشتم که " برای مخالفت با آمریکا لابد باید از هیتلر و گشتاپو حمایت می کردیم که خدای ناکرده آمریکا با هیتلر وارد جنگ نشود!" با دلخوری از گنجاندن سپاه پلید تروریستی در لیستی که سالها پیش باید در آن می بود و خودش را به کوچه علی چپ زدن و در کنار جمهوری وحشت اسلامی بودن در مخالفت با آمریکا او همان می کند که بقیه حامیان این رژیم تروریستی می کنند حال خودش را "چپ" بنامد یا هر نام دیگری که دوست دارد.

"این آمریکا نبود که در جنگ با هیتلر پیشقدم شد. ژاپن به آمریکا (پرل هاربر) حمله کرد و متعاقب آن آلمان نازی به عنوان متحد ژاپن به آمریکا اعلام جنگ داد. آمریکا اصلا تمایلی به جنگ با آلمان نداشت اما اکنون درست بر عکس است."

من کی گفتم که آمریکا پیشقدم شد؟! شوروی هم پیشقدم نشد و این فاشیست ها بودند که دنیا را به آتش کشیدند. مثل همین فاشیست های اسلامی که اکنون در اقصی نقاط خاورمیانه به شرارت مشغول هستند و از باندهای جنایتکار حمایت می کنند. اما از کجا می دانید که اکنون بر عکس است؟ ترامپ می خواهد که با این هیولاها معامله کند و برای اینکار پای آنها را به کنار آتش رسانده است تا تسلیم شوند و معامله کنند. آمریکا اگر می خواست حمله کند که بهانه درست کردن که کاری ندارد و این رژیم به اندازه کافی در کارنامه اش اعمال شرارت آمیز دارد از جمله "زندانی کردن دیپلمات های آمریکای" و حمایت مالی و نظامی از تروریستی های که نامشان مدتها است در لیست تروریستی هست.

"تمام تلاش امثال جان بولتون مشاور ترامپ این است که جمهوری اسلامی را به درگیری نظامی بکشانند. شاید با این انگیزه که در آستانه انتخابات سال آینده آمریکا ترامپ را به رییس جمهور دوران جنگ تبدیل کنند که همیشه انتخاب مجددش تضمین شده است."
اگر رفتار نه حرف نشانه نیت ها می باشد که رژیم بیشتر رفتار شرورانه داشته است از جمله دخالت در جنگ داخلی سوریه و شلیک موشک های کروز و ترورهای اخیر در اروپا پس این "تمام تلاش" بیشتر برای جمهوری جانیان واقعیت دارد تا بولتون که فقط واقعیت های را در مورد این جانیان بیان کرده است.

"بهزاد کریمی با اقدام مشخصی اعلام مخالفت کرده است یعنی با اعلام سپاه پاسداران به عنوان نیروی متخاصم از سوی بزرگترین قدرت نظامی جهان. در ضمن بهزاد کریمی انتقادات صریحی هم به سپاه دارد که در همین نوشته می خوانید. فکر نمی کنم از این موضع بهزاد کریمی بتوان نتیجه گرفت که او از جمهوری اسلامی دفاع می کند. زنده و تندرست باشید. سهراب مبشری."

این اقدام مشخص هم شبیه همان امدادهای غیبی است که رژیم جانیان از خیر سر به اصطلاح اپوزیسیون استفاده کرده است. اقدام مشخص گنجاندن نام یک موجود تروریست در لیست موجودات تروریست است که به "رفیق" شما برخورده است و انتقادات صریح ایشان هم نه برای مردم ایران و نه برای رژیم ملایان شیاد ارزشی نداشته و ندارد. دست از حمایت از جانیان مردم ایران بردارد بزرگترین کاری است که می تواند بکند!
٨۹٣۶۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست