سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چگونه مبارزه سیاسی به یک کاسبی تجاری تبدیل شد؟ - امید مسعودی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : هاشم

عنوان : دم خروس
آقای مسعودی علیرغم اشارات درستی که به ویژگی های اپوزیسیون راست و برخی ویژگی های اصلاح طالبان دارد ، آسمان و ریسمان را بهم بافته تا نیت واقعی خود که همانا دعوت از یک دولت خارجی برای دخالت مستقیم در کشورمان است را پنهان کند. اما دم خروس به روشنی بیرون زده آنجاییکه می گوید :

" شخصا به دولت آمریکا توصیه میکنم که به جای تلف کردن پول مالیات دهنده گان آمریکایی، اگر واقعا قصد براندازی رژیم ایران را دارد، به این تاجران جدید سیاسی توجه نکرده و از راه های منطقی تری از نهضت آزادی خواهانه ایرانیان حمایت کند!"
٨٨۶۵۹ - تاریخ انتشار : ٣ اسفند ۱٣۹۷       

    از : peerooz

عنوان : "تشریک مساعی"
در "مجلس وعظ دراز" جناب امید مسعودی جمله ای دیدم که هضم آن مشکل است و آن اینکه ".... مسئولان رژیم هم که منتظر چنین فرصتی بودند، به جای نسل جوان، فرزندان خود را به خارج از کشور فرستاده و این امتیاز را در انحصار آقازاده هایشان قرار دادند! ".

نمیدانم منظور از "انحصار" چیست؟ تا آنجا که من دیده و میدانم, دانشگاه های دنیا و یا اقلا آنها که در امریکا واقع ند مملو از لیسانسیه های ایرانی هستند که برای ادامه تحصیل و اخذ دکترا به خارج آمده و پس از اتمام دوره به هر نحوی از انحاء ماندگار میشوند. ظاهرا این نتیجه "تشریک مساعی" دولت و ملت است که دولت از "شر" تحصیل کردگانی خلاص میشود که نمیتواند برای آنها کار تولید کند و دانشجویانی که از شر چنین دولتی خلاص میشوند.
٨٨۶۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : راهنمایی بعضی ها
آقای امید مسعودی اگر چه در پی افشاگری عمل فرصت طلبانه دیگرانی که خود را مبارز می پندارند برآمده است اما می توان گفت برداشت های دیگری از نوشتار ایشان می توان داشت.
موارد دیگری که از نوشتار ایشان می توان داشت چنین است:
۱) ایشان دانسته یا ندانسته اعتراف می کند:
از دوره فتحعلی شاه قاجار تا پایان دوران پهلوی ها، کشور ایران استقلالش را از دست داده بود؛ اما توسط رژیم فعلی،کشور ایران دارای یک استقلال خاصی شده است.
ایشان، دانسته و یا نداسته دلایلی را می آورد که این دلایل تائیدی می شوند بر اسقلال داشتن ایران.
ایشان، دلیل اصلی را بازی خوردن امریکا از افراد فرصت طلب -که خود را مبارز می پندارند ویا اپوزیسیون می نمایانند- معرفی کرده است.
این روش ایشان یک پرسشی می آفرید:
اگر ایران استقلالش را بدست آورده چه دلیلی دارد رژیمی که استقلال را به ایران برگردانده چرا باید آنرا برانداخت؟
۲) ایشان بعد از این که استدلال استقلال سازی را به پایان می رساند، رندانه القا می کند بخشی از حاکمیت به نام اصلاح طلبان و دیگرانی از بقیه حکومتی ها حافظ استقلال نیستند بلکه یک جناح خاصی را می توان حافظ استقلال دانست!
روش ایشان، این پرسش را می آفریند: کدام جناح مورد نظر ایشان حافظ استقلال می تواند باشد؟
یافتن پاسخ ساده است! بگذریم!
۳) ایشان نگرانانه برای فریب خوردن امریکا آنهم از دست گروه های فرصت طلب- که خود را مبارز می پندارند و یا اپوزیسیون می نمایانند- دل می سوزاند. و از امریکا می خواهد به فرصت طلبان نباید توجه کرد بلکه به ما توجه کن که ما با هم بهتر می توانیم حکومت را براندازیم و...
۴) روش ایشان و پند ایشان این است که در جاسوسی باید صادق بود.
٨٨۶۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست