سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بیانیه کانون صنفی معلمان تهران پیرامون اعتصاب غذای محمود بهشتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام بر محمود بهشتی لنگرودی عزیز. در سرزمینی که مفسدان، دزد ها، قاچاقچیان و ... - جنایتکاران، آزادند
طبیعی است که معلم و کارگرِ دلسوزِ آن مرز و بوم باید زندانی شود. بخشی از این اَعمال خلاف قانونی برای رد گم کردن و بازی با افکار عمومی صورت می گیرد. یعنی یک بازی روانی و امری تنظیم شده است. در همین ارتباط غارتگران تلاش می کنند نظر خود را به مسئولین رسمی کشور اینگونه بقبولانند که گرچه ما دزد و غارتگریم، ولی یادتان نرود که مسلمانیم و داریم خدمت می کنیم. شاید بعضی دوستان فکر کنند که قصد لطیفه گویی دارم؛ خیر همینک این نظر سردزدان کشور ما است که اخیرن تلاش زیادی شده تا نه فقط از زبان آن ها، بلکه هم از زبان مسئولین بالادست با صدای بیان گردد. چکیده ی نظرشان این است که فساد و غارت و رشوه در کشور ایران جا افتاده و نهادینه شده؛ پس میازارید مفسدان را؛ بگذارید کار خود کنند. امروز خواندم، یکی گفته بود باید با فساد راه آمد. یعنی باید حضور فساد را در مملکت مسلمانان امری عادی دید و خیلی نباید مزاحمشان شد، زیرا در غیر این صورت «در شهر هر آنچه هست گیرند»
طبیعی است که در چنین مملکتی پادوهای غارتگران و جنایتکارانِ رشوه و ریا گاه معلمی شریف را به بند کشند و گاه اخباری دیگر را مهندسی کنند تا اصل قضایا دیده نشود. این شیوه گرچه سال ها پیش به بن بست رسیده، ولی همچنان از آن سود می جویند!
طرفداران مفسدان راست می گویند، زیرا فساد و رشوه در سر زمین ما شغل است. در نتیجه مسئولین(اغلب مسئولین) خود را موظف می دانند که به غارتگران کمک نمایند. به عنوان مثال در غرب استان گیلان، همینک کار اصلی نماینده سه شهرستانِ آن منطقه این است که قوانین را به سود جنایتکاران جنگلبُر بشکند. و متأسفانه مسئولین دولتی نیز در آن باج خواهی به سود غارتگران عقب نشینی کرده اند. همینک این باج خواهی(حرکت ضد قانونی) بحث داغِ غرب استان گیلان است. و جالب است، هربار که باج می گیرند، دیگر بار بیشتر می خواهند. یعنی جنگلی که قرار شده بود ده سال استراحت داشته باشد(قانون تصویب شده در مجلس) عملن همچنان دارد غارت می شود؛ با کمک نماینده ی مجلس(محمود شکری) دارد غارت می شود.

کوتاه: این فشار ها بر نمایندگان واقعی مردم، یعنی کارگر، معلم، وگیل و ... وسیله ای است برای گمراه سازی و بازی با افکار عمومی.
پس چه خواهد شد؟
جواب: این شیوه ها هیچ کمکی به غارتگرانِ تا مغز استخوان فاسد نمی کند؛ بر عکس وضعیت بحرانی را تشدید می نماید و در نهایت حکومتگران را در پیچی لغزنده و بسیار خطرناک متوقف می سازد. و این را بعضی افراد داخل حکومت می بینند؛ یعنی برایشان مثل روز روشن است که به سوی بُن بست کامل و توقف می روند. پس، یورش به غارتگران را سفارش می کنند؛ ولی از آنجایی که غارت و رشوه و ریا و تباهی در میهن بلا دیده ی ما سیستمی سرتاسری و بسیار عظیم و قوی دارد، مبارزه با آن در حد حرف، فقط حرف می مانَد.
او که این نداند کیست؟ که بازی با افکار عمومی برای گریز، دیگر راه به جایی نمی بَرَد.
هیچ کارساز نیست.
پس چرا ادامه می دهند؟!
خود درون خود یکی چاه گشته اند
پس در آن افتاده گمراه گشته اند

باور کنید که بندی کردن معلم هیچ کمکی به بازیگران با افکار عمومی و ردگم کنندگان نمی کند. اگر دو ده سال پیش می کرد، حالا دیگر نمی کند. یک راه وجود دارد و آن به بیرحمانه ترین اَشکال ممکن به غارتگران یورش آوردن است؛ و چنان توانی در این حکومت دیده نمی شود.
افراد حکومتی هنوز به غارت و جنایت تن در نداده! تا خیلی دیر نشده به مردم بپیوندید و با تمام قوا علیه غارتگران برخیزید.

زندان جای معلم نیست؛ زندان جای جنایتکاران غارتگر است؛ پس فرزندان راستین مردم، محمود بهشتی لنگردوی، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، عبدالفتاح سلطانی و دیگر آزادگان بناحق بندی شده را فورن آزاد سازید!
٨۵۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست