از : آرمان شیرازی
عنوان : خیزشی نو, که فرزانه و نیرومند ست, بپا خواهد شد... بر خیز, که بشکفند گلهای امید!
برای پیشگیری از ویرانگری و تبهکاری بیشتر حکومت اسلامی در کشورمان, هر گام که در راستای همراهی و یگانگی نیروها برداشته شود ارزشمند است. بر این بنیاد و با حفظ انتقادات خود به بخشی از مطالب نوشته شده در "پیش نویس منشور وحدت سه سازمان چپ", ویرایش های زیر را پیشنهاد میکنم.
دیدگاه و ارزش های ما - بند ۳
واژه ی "اردوگاه" دارنده بار و مفهومی منفی است. همچنین عبارت "جنبش تاریخی سوسیالیستی" بسیار عام و نا مشخص است. میتوان چنین نوشت:
"ما جزئی از جنبش چپ سوسیالیستی هستیم و با تاکید و ارج گذاری بر دستاوردهای همه ی برآمدهای سوسیالیسم در جهان و تاثیرات آن بر تحولات جهانی، با نقد نظری و تجربی آن برآمدها, به این باور رسیدیم که سوسیالیسم و دموکراسی در هم تنیده اند و ....."
سرمایه داری و فرآیند جهانی شدن - بند ۴
بهتر است کمی روشنتر, مانند آنچه در زیر آمده است, به موضوع پرداخته شود:
"از آنجا که سرمایه داری بر بهره کشی از مزد و حقوق بگیران استوار است, ما مخالف و ناقد مناسبات سرمایه داری هستیم. همچنین براین باوریم که سرمایه داری آخرین نظام اقتصادی ـ اجتماعی و پایان شکل بندی تاریخی و محتوم نیست...."
برای گذار از جمهوری اسلامی - بند ۹
میزان مسالمت و خشونت در مبارزه ارتباط مستقیمی با ماهیت دمکراتیک و یا سرکوبگر حکومت دارد. بنابراین, جمله ی "ما طرفدار مبارزه مسالمت آمیز هستیم" بهتر است حذف شده و بجای آن گفته شود:
"حاکمیت جمهوری اسلامی عامل تضییق حقوق بشر و محرومیت بیشینه مردمان ایران است. ما مبارزه ی اقشار گوناگون مردم در راه گرفتن کلیه حقوقشان را حق مسلم آنان میدانیم و از ابتکارات آنان با توجه به شرائط و سطح رشد مبارزات مدنی آن ها حمایت می کنیم...."
مسائل برنامه ای - بند ۱۹
از آنجا که در بخش "برای گذار از جمهوری اسلامی - بند ۱۰" از "جنبش دمکراتیک ملیتها" سخن رفته است, و نیز در هر دو فرمول یکم و دوم (بند ۱۹) عبارت "مولفه های ملی تشکیل دهنده ملت ایران" بکار گرفته شده, حساسیت در کاربرد واژه "ملی" یا "ملیت" در اینجا که افزار پیدایش دو فرمول گردیده, دیگر بی معنی است. همچنین, عبارت "مناطق پیرامونی کشور" نارساست بویژه اگر بدانیم خراسان, مازندران و گیلان از استان های پیرامونی کشور هستند. شاید بتوان این بند را چنین نوشت:
"از مشخصه های جمهوری اسلامی، درهم آمیزی حکومت و مذهب، تمرکزگرائی، برتری جویی، ستمکاری و نقض حقوق بدیهی شهروندان و سیاست مرکزگرائی به زیان مناطق ملی و قومی کشور است. ده ها میلیون شهروند آذری، کرد، بلوچ، ترکمن، عرب .... از حق تحصیل به زبان مادری و از کاربرد رسمی زبان و فرهنگ خود محرومند. این رویکرد نقض حقوق انسانی بخش بزرگی از مردم کشور ما است و مانع شکوفائی انواع فرهنگ های موجود در این سرزمین به عنوان یک ثروت ارزشمند وموجب گسست همبستگی ملی می شود. ما مخالف هرگونه نابرابری میان شهروندان بوده و براین باوریم که شایسته و لازمست اداره امور هر منطقه توسط ساکنان آن انجام گیرد و همه ساکنان ایران از حق تحصیل به زبان مادری برخوردار شوند. دولت نماینده و خدمتگزار همه ی ایرانیان است و موظف است امکانات لازم برای شکوفائی زبانهای غیرفارسی کشور را فراهم نماید. به باور ما یکپارچگی کشور و همبستگی ملی، در گرو تامین و تضمین برابر حقوقی همه مولفه های ملی تشکیل دهنده ملت ایران قرار دارد."
پیوستگی در نوشتار گاه فراموش شده است: در بند ۳ "فرمول یک, فرمول دو" بکار گرفته شده که اشکال ندارد. اما در بند ۱۹ از "فرمول اول, فرمول دوم" استفاده شده است. در هر حال, کلمه "اول" عربی ست و به نادرستی در زمره ترتیبی بکار برده میشود. درست آنست که بگوییم "یکم, دوم, سوم...."
بامید آنکه, با زنده شدن احساس مسئولیت و میهن دوستی در رزمندگان چپ, اتحاد گسترده ای از بیشینه نیروهای چپ میهنمان, بر بنیاد پایه ای ترین خواسته های مردم کشورمان, در زمانی کوتاه پدید آید.
٨۲۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۶
|