سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

طبقه کارگر تنها سوژه وعامل گذار از سرمایه داری نیست - سعید رهنما

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : م حسین

عنوان : ۱۰۰ مین سالرزو انقلاب اکتبر گرامی
جناب آقای دکتر رهنما
انقلاب را مردم می کنند و نه رهبری انقلاب.
هر دو برنامه بلشویکی (انقلابی) و منشویکی (اصلاح طلبانه) به مردم عرضه شده بود و همانطور که متذکر شدید تا قبل از اکتبر منشویک ها اکثریت داشتند. شرایط انقلابی را لنین بوجود نیاورد، لنین فرارسیدن آن را پیشبینی کرد و حزب را برای راهبری آن آماده کرد.
در طول کمتر از یک ماه رای مردم به طرف انقلاب چرخش کرد. اکثریت قاطع سویت ها به طرف بلشویک ها آمدند.
به قول لنین انقلاب یک دعوت همگانی ست. حزب سیاسی و رهبری نمی تواند مردم را به انقلاب فرا بخواند اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد.
وقتی انقلاب در دستور کار توده های مردم قرار گرفت، فقط می توان انقلابی بود و در آن شرکت کرد و یا در برابر آن قرار گرفت.
٨۱۶۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۶       

    از : امیر آمویی

عنوان : اهداف و رادیکالیسم اُپتیمم
بسیار ممنون از آقای سعید رهنما،

عبارات داخل «گیومه» از نویسنده است، عبارات درون [قلاب] و نیز تأکیدهای داخل "گیومه" همه افزوده‍ی من است-آمویی.

شایسته و ضروری است که چپ به متن کامل مقاله و بویژه به مطالب زیر عمیقاً توجه کند:
«سوسیالیسم در یک کشور، اگر در گذشته عملی نبود، امروز، با جهانی شدن سرمایه، قدرت تحرک بیشتر آن، و نهادهای بین‌ المللی [که] در کنترل آن است، از یک سو، و ضعف طبقه کارگر بر اثر اتوماسیون ها، برون سپاری ها، و ساختارهای جدید تولید پراکنده، از سوی دیگر، "امری غیر ممکن است"».
«[در عین حال] "طبقه کارگر" تنها سوژه و عامل گذار از سرمایه داری نیست، و اقشار و گروه های مختلف اجتماعی که از سلطه ی سرمایه و نظام کنونی صدمه می بینند، به ویژه اقشار مختلف طبقه ی متوسط جدید، و نیز گروه های "هوییتی"، زنان، گرایش های جنسیتی، اقلیت های ملی، نژادی، ومذهبی، مسکینان جامعه، و "حتی بخشی از سرمایه داران کوچک و متوسط"، عاملین تحول اجتماعی اند.»
«[با تأکید فراوان] استقرار سوسیالسیم تنها با روش های دموکراتیک و مشارکتی قابل دسترسی است. سوسیالیست ها تنها به شکل اقناعی از طریق [بالا بردن آگاهی طبقاتی،] آموزش و سازماندهی درجهت کسب هژمونی و اقتدار عقلانی مبارزه می کنند. "کسب قدرت به شکل قهر آمیز بناچار به استقرار یک حکومت اقتدارگرا می انجامد". بارزه ی مسالمت آمیز البته به معنی پرهیز از خشونت در هر شرائطی نیست و سوسیالیست ها، در صورت لزوم، [با گزینش و تعمیم روش های مبارزاتی توده ها-لنین] حق توسل به "خشونت دفاعی" را دارند، و بر خلاف تجربه های رفرمیستی گذشته، و "با رادیکالیسمی اپتیمم" مبارزات خود را با ترکیبی از حرکت های انقلابی و اصلاحات تدریجی به پیش می برند.»
در واقع امروز چپ می بایست در اتحاد با نیروهای دموکرات مترقی شرایط ایجاد یک نظام دموکراتیک را مهیا و رهبری کند و اگر نمی تواند بر تناقضات و اختلافات خفه کننده‍ی خویش فائق آید، با نیروهای مترقی دموکرات وارد ائتلاف سازنده شود تا دذست کم برخی از اهداف و برنامه های مترقی خود را در برنامه‍ی عمومی جنبش دموکراتیک بگنجاند.

دستتان درد نکند.
٨۱۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست