سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آیا رفراندوم در کردستان عراق بمعنی حق تعیین سرنوشت است؟ - هدایت سلطان زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیا

عنوان : آنان که از عدالت فاصله دارند ،مخالفان استدلال کردستان میباشند!
حاکمیت های موجود در منطقه اند که به دعوای قومی سوخت میرسانند،نه خلق ها ئی که از موجودیت خویش دفاع میکنند.
٨۱۴۴٨ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣۹۶       

    از : ب پوینده

عنوان : حق تعیین سرنوشت واقعی با جابجابی یک نظام دیکتاتوری با دیکتاتوری دیگر بدست نمیآید.
نفی هرگونه تبعیض بر اساس جنسیت، قومیت، و ایده و مذهب آری. اتحاد و مبارزه اقوام و جنبش های متنوع مدنی برای تحول دمکراتیک و عدالت اجتماعی آری. همیاری و همکاری آزادی خواهان منطقه در برابر نظام های استبدادی و سلطه گری و تمامیت خواهی نیروهای سلطه گر جهانی آری. جدایی طلبی و برتری جویی بر اساس قبیله گرایی و قوم پرستی و ناسیونالیسم کور نه. در قرن بیست و یک: از ایده کشوری آزاد و آباد و دمکراتیک متشکل از اقوام متنوع آذری و کرد و لر و بلوچ و ترکمن حمایت کنیم و نه از تکه تکه شدن و ایجاد "ملت قومی" و قبیله ای. حق تعیین سرنوشت یک کلیشه شعاری نیست. حق تعیین سرنوشت یعنی داشتن آزادی سیاسی و آزادی برای سازماندهی و تغییر و تحول. حق تعیین سرنوشت واقعی با جابجابی یک نظام دیکتاتوری با دیکتاتوری دیگر بدست نمیآید. حق تعیین سرنوشت در مبارزه با استبداد و استعمار بدست می آید و نه با همکاری و بازیچه دست نیروهای استبدادی و سلطه طلب شدن. آنچه که درجهان امروز بدان نیاز داریم مبارزه مشترک ملت ها و نژادها و اقوام متنوع برای ازادی احقاق حقوق برابر انسانی و عدالت اجتماعی است و نه تفرق و تقسیم نژادی و قومی. کاری که آب به آسیاب کمپانی های تسلیحاتی و نفتی و تمامیت خواهان و دیکتاتورها میریزد و مبارزه برای عدالت اجتماعی را تبدیل به دعواهای ناسیونایسیتی و قومی و مذهبی می کند.
٨۱۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۶       

    از : ایکاروس

عنوان : حق تعیین سرنوشت و چپ
هر دو نظریه پرداز: بهزاد کریمی و هدایت سلطانزاده بخشی از مطلب را درست بیان کرده و نه کامل را.
واقعیت آن است که حق تعیین سرنوشت تا حد جدایی، حقی ست کاملا دموکراتیک و چپ به آن اعتقاد دارد. اگر حق تعیین سرنوشت را می پذیریم دیگر نمیتوان برای آن محدویت صادر کرد. براساس این حق، خلقی و ملتی می خواهد برای سرنوشت خود تصمیم بگیرد و این تصمیم ممکن است تصمیم به جدایی باشد حال موضع دیگران هر چه میخواهد باشد. بنابراین دیگران حق ندارند برایشان به زور تعیین تکلیف کنند. گذاشتن هرگونه شرط و شروط برای این حق سرانجامش به سرکوب و استفاده از نیروی زور ختم خواهد شد. اعتقاد به این حق جزو اصول دموکراتیک چپ هاست. ولی آیا چپ جدایی را تشویق می کند؟ مثلا اگر ما به حق طلاق و جدایی بین دو طرف یک زندگی اعتقاد داشته باشیم به معنی تشویق این جدایی ست؟ چپ پیرو یکپارچگی مبارزات دموکراتیک کارگران و زحمتکشان یک کشور است و هرگونه انفصال خلقها را موجب ایجا خطر و اسیب رساندن به این مبارزات می داند و بر عکس، با تمام توان و وجود، خلقها را تشویق می کند تا در مبارزه ای یکپارچه و سراسری همراه با دیگر خلقهای یک کشور، نظمی دموکراتیک رادر آن کشور برقرار کنند و همانگونه که آقای سلطانزاده می گوید خطرات چنین امری را در شرایط مشخص برای توده های مردم و مبارزاتشان بر می شمارد. ولی آیا اگر یک ملت بر خواسته خود مصر بودند و اصرار بر جدایی داشتند و همچون اقلیم کردستان در رفراندوم حرف خود را زدند چه؟ در اینجا همانگونه که بهزاد کریمی می گوید باید به آن احترام گذاشت و آن را به رسمیت شناخت و با تمام توان در مقابل هر گونه دست اندازی و تجاوز از آن دفاع کرد.
٨۱۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۶       

    از : لطیفی

عنوان : یک مقاله خوب وخواندنی و قابل تأمل
یک مقاله خوب وخواندنی و قابل تأمل - و البته بسیار مسئولانه. زمینه های تاریخی موضوع خیلی دقیق شکافته شده اند. از تلاش نویبسنده سپاسگزارم
٨۱٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۶       

    از : سیروس شفیعی

عنوان : توضیح مختصری به اقای سلطان زاده
با سلام به شما و اخبار روز.
اقای سلطان زاده گرامی ،در نظرهای کوتاه سوء تفاهم ها و یا نارسائی ها ئی ،اسان پیش میاید.تحلیل شما از وقایع خاورمیانه و کردستان منطقی و درست میباشد.این ارزیابی به طور کلی ،میان اقشار محققین و پژوهش گران سیاسی اجتماعی،همانند و شبیه است.در روزنامه ها و مجلات اروپا ،اسکاندیناوی و امریکا ،انگلیس وقتی نگاه کنید ،معمولا چنین تحلیلی ست ،منطقی و درست.اما..این امای بزرگ این است که ایا تحلیل های امروز جامعه شناسان و از جمله شما دوست عزیز،ایا با واقعیات همسوئی دارند یا خیر؟
مردم چنین ارزیابی نمیکنند.انچه واقعیت است این که از هر دویست سیصد نفر شاید یکی دو تا مانند شما بررسی علمی و درستی بکند..مردم عامی بر عکس!
دید واقع گرایانه برخلاف این است مردم کردستان همگی از چنین پدیده ئی شاد و راضی اند.مردم عامی کرد نیاز حیاتی به دانستن و اگاهی دارند.چگونه؟
اینکه حالا که مردم پی خواسته بی منطق خویش اند،ایا درست تر این نیست که شما و جامعه شناسان،جمعیت روشنفکر و سیاسیون،چشم مردم کرد را نسبت به واقعیات باز کنید؟
چنانچه اقای بارزانی و همفکرانشان رابطه ئی هم،سازشی هم با دولت بریتانیا و ایالات متحده نموده اند..با اگاهی و هشدار و باز گوئی واقعیات، شاید بتوان جلوگیری کرد از معادلات اقتصادی و منفعت طلبی دولت های غربی از ملت کرد..میبینیم که بی بی سی امروز هم درست در زمان ۵۷ در ایران همانند ان زمان به تکاپو افتاده است.کلیپها،نوشته ها و گزارش های پی در پی این روزنامه و تایمز و نیوز..اینها ببینید چه دلسوز مردم شده اند؟ درست مانند سالهای ۵۷ درایران!
واقعیت چیز دیگریست اقای سلطان زاده گرامی..منطق و ارزیابی شما درست و منطقی حقیقت محض..اما روند تاریخی امروز و حوادث ،روی به طرف دیگری دارند..وقایع امروز در بعد از جنگ دوم ،طرح ریزی شده است و تا کنون امپریالیسم به تمامی اهداف خود،دست رسی پیدا کرده است و میکند..حرکت به ان سوی است.اما اگر کوشندگان روشنفکر امروز بجای تحلیل درست روندی که مردم هیچگونه درک درستی از انها ندارند..نیرو هایشان را صرف اگاهی این مردم کنند،شانس باخت کمتر نیست؟
همه منظور و مقصود امپریالیسم فقط و فقط منابع نفتی و انرژی منطقه کردستان عراق است و بس!اگر مردم،کردها بدانند که بعد از استقلال چگونه از منافع خود دفاع کنند و انها را حفظ و تثبیت کنند...به رهبران خود اعتماد کامل نکنند..و خود در همه امور مملکتی،اقلیمی خود شرکت فعال داشته باشند..باز امید بشتری هست تا موفق شوند..اینطور نیست؟(مرحوم طالقانی:شوراهای محلی را هر چه زودتر تشکیل دهید)
بنده این چند خط را مینویسم تا احیانا برداشت اشتباهی از پیام اولم نشود.
به هر حال امیدواریم همه انسانها زود تر به سعادت و بهروزی دست یابند.
به امید حق.و با تقدیم احترام.شفیعی راد
٨۱٣۹۶ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۶       

    از : گودرز رودبارکی

عنوان : هدایت و بهروز
با سلام به هدایت عزیز که ۵۰ سال است او را در مبارزه علیه آزادی ، استقلال و عدالت اجتماعی می شناسم و دورا دور برایش آرزوی سلامتی می کنم که یکی از هزاران راهیان و آرمان خواهان ایران آزاد و آباد برای مردم می باشد و خوشبختانه در این ۵۰ سال خوب آموخته و دریغ که مانند هزاران ِ دیگر در تبعید و حاکمان مشروعه نیازی به آگاهان سیای و اجتماعی ندارند.
به بهروز ناشناخته نیز سلام می کنم که خیلی «مطمنئن» مثل ۵۰ سال پیش ما که از پائین کشیدن حکومت شاه چیزی کمتر را قبول نداشتیم .تند و تیز نوشته :
۱ ـ " صد سال گذشته بهترین دلیل برای درست بودن رفراندم استقلال کردستان است."
واقعا عجب استدلالی ! یعنی چه اگه خواستی مفصل و جداگانه بحث می کینم.


۲ ـ "این همه داستان شما برای اثبات درست نبودن جدایی کردستان از عراق و ذکر اسراییل و..."
چه با وقار و آراسته بحث می کنید . ولی از کجا این نوشته ، این ها را کشف کردید؟
۳ ـ "برای مشروعیت زدایی از این رفراندوم.."
رفراندوم یک کار مدنی و متمدنانه است ربطی به شرع و مشروعه ندارد.حتی آنکه خمینی و بازرگان برای سوء استفاده در ۱۲ فروردین ۵۸ انجام دادند و ما خوشبختانه شرکت نکردیم.
۴ـ " نشان از نیت واقعی چپ ایرانیست که در پس صغری٬ کبری ها حس ناسیونالیستی ایرانیشان را میپوشانند."
خیر هدایت ارجمند یکی از هزاران راهیان سوسیالیسم است و نظرش چه درست چه غلط بحساب همه‍ی چپ گذاشته نمیشود. کمی منطقی باشیم.
۵ـ ـ "فساد رهبران کرد چیزی از این حق کم نمیکند٬ .."
آیا در مورد حکومت اسلامی هم همینطور استدلال می کنید؟
۶ ـ " چون اگر غیراز این بود مبارزات فلسطین٬ و جنبشهای ازادیخواه دیگر (به دلیل داشتن رهبران فاسد) زیر سوال میرفت."
پس جرا فلسطینی ها بعداز ۱۰۰ سال به کشور مستقل نرسیدند؟
۷ـ "نگران کردها نباشید اگر ایران توانست بحرین را پس بگیرد عراق هم میتواند کردستان را دوباره ببلعد."
شما نه قوانین ملی کشورها را می شناسید و نه قوانین بین المللی وفعلا در حال بی احترامی به آقای هدایت سلطانزاده هستید که نظرش را نوشته و موجب آزردگی شما شد. فکر کنید و پاسخی منطقی بنویسید. برخورد اندیشه با اعصاب خورد کردن بدرد نمی خورد.
پیروز باشیم
٨۱٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۶       

    از : سیروس شفیعی

عنوان : هموطن گرامی اقای سلطان زاده
هموطن گرامی اقای سلطان زاده..با سلام
مقاله طولانی را معمولا نظری،تحلیلی طولانی نیز باید اما از انجائیکه در بخش نظرات نوشتن محدود است ،متاسفانه نمیتوان با اشاره به نمونه های تاریخی ،درست و یا اشتباه بودن نظر را ،بالا و پائین برد...
ببینید دوست عزیز،شما در بخش پایانی مقاله در مورد خطرات این رای گیری ملی کردها ،اشاره ئی داشتید،مگر بالا تر از سیاهی رنگی هست؟مگر خطرناک تر از امروز خاورمیانه و خصوصا مناطق مرزی و اقوام کرد،میتواند بشود؟مگر امروز روزانه انسان قربانی نمیشود؟قدرتهای بزرگ و غارت گر جهان(غرب) خاورمیانه را به قصابخانه ئی تبدیل کرده اند.یا زنگی زنگ..یا رومی روم!بیش از صد سال پیش قومی را تکه تکه کردند و در چهار کشور پخش و پلا..امروز بعد از گذشت این همه نسلها و زندگی با فقر و تنگدستی،زیر فشار و اختناق حکومت های دست نشانده ،مردمی که زیر پایشان نفت و گاز است،به نان شب محتاج بوده اند ...تا به همین لحظه که مینویسیم!
اقای سلطان زاده گرامی ..از وقتی که مالکیت خصوصی بوجود امد،جنگ و کشتار و غارت و خونریزی و برادر کشی در جهان بوجود امده است تا به امروز...فرض کنیم،البته فرض ممکن است به واقعیت نیز تبدیل شود..فرض کنیم که بشر رو به تاریخ گذشته خود میرود،منتها با ترتیبی مدرن وهمسو با شرائط امروز.هر قومی خود تصمیم بگیرد چگونه میخواهد زندگی کند..چرا که نه؟مگر به کسی،کشوری و یا قوم دیگری ظرری وارد میکند؟مگر امنیت و ارامش همسایه و قوم دیگری را به مخاطره میاندازد؟
اما چرا مخالفان با تبلیغات گسترده خود و رسانه های در دست خود مدام بر ضد این استقلال و خود گردانی اقوام و خصوصا کردها،پافشاری کرده و در بلند گوهای خود برخلاف ان میدمند؟چرا؟ زیرا در همین منطقه کردستان منابع دست نخورده نفت موجود است..اگر کردها خود بتوانند استقلال و امنیت و حفظ ثروت های زیر زمینی و خصوصا نفت زیر زمین خود را ،برقرار کنند و حفاظت..کور شود هر انکه نتواند دید!
چرا نباید مورد پشتیبانی قرار گیرند؟ هموطن گرامی بنده کرد نیستم .اما مگر باید کرد بود تا نقطه نظرات خود را بیان کرد؟ خیر..در ثانی دوست عزیز جهان را بدین سان به منجلاب کشانده اند..میبینید که چه جهنمی بوجود اورده اند...مگر دیگر :
"" صلاح مملکت خویش خسروان دانند"" ی برای ملت ها و انتخاب گذاشته اند؟
من و شما هم چنان که در ان منطقه از کردستان بودیم و با ان شرائط میزیستیم..من به این نتیجه میرسیدم که :هر چه بادا باد،ما صدها سال این رای گیری را نکردیم..زیر بار استبداد و غارت منابعمان بودیم..حالا میخواهیم چند صباحی خود باشیم..طریقه ئی دیگر را بیازمائیم.مگر از این بیشتر خون ریزی میشود که روزانه خون فرزندان و انسانها در این مناطق میریزد؟
مگر دیگران بفکر امنیت و ارامش و رفاه ما بوده اند که امروز ما برای امنیت منطقه رای گیری و رفراندوم را نفی کنیم..گرچه نظر این حقیر کوچکترین اثری ندارد اما در جان و اندیشه شخصی خود ،نسبت به این پدیده...میگویم:خیر اقا خیر..ما میگویم بالا تر از
سیاهی رنگی نیست..!
با تقدیم احترام به شما دوست عزیز.
شفیعی راد
٨۱٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۶       

    از : زرندی

عنوان : یک موضع درست برای چپ ها
با سپاس از آقای سلطانزاده که از زاویه نیروی چپ به مساله کردستان و منطقه پرداختند. امیدوارم برخی از مدعیان چپ بیاموزند.
٨۱٣۷۹ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۶       

    از : بهرام خراسانی

عنوان : نرود میخ آهنی بر سنگ
جناب آقای سلطان زاده
با درود.از خواندن نوشتار بسیار پخته و واقعگرایانه شما بسیار بهره بردم و چیزها آموختم. اما بسیار اندوهگینم از اینکه هنوز پوپولیسم و ساده انگاری در میان بسیاری از کسان و از آن میان دوستان چپ چیرگی دارد. همچنین بسی اندوهگینم از اینکه هنوز میخ آهنین بر سنگ نادانی بساری از آنارکو نیهیلیستها فرو نمیرود. نمونه اش همین آقای بهروز که زیر نوشته شما یادداشت گذاشته است. بازهم در جایگاه یک نفر از ۸۰ میلیون ایرانی، برای این نوشته خوب و آگاهی بخش، از شما سپاسگزارم.
پیروز باشیم
بهرام خراسانی
سوم مهر ۱۳۹۶
٨۱٣۷۱ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣۹۶       

    از : سعید ح

عنوان : تحلیلی درست
آقای سلطان زاده گرامی، نوشته‍ی خوب، اثباتی، انتقادی و با استدال شما را خواندم و بسیار آموختم. بسیار متشکرم، خسته نباشید، باز هم بنویسید.
٨۱٣۷۰ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست