سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انتخابات و سیطره ی کیچ ها - علی عبدالرضایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهدی احمدی

عنوان : در جواب امیر ایرانی
آقای امیر ایرانی، عبدالرضایی قبلا در مقالات مختلف بطور کامل مخالفت خودش را با نوع دمکراسی مرسوم در بسیاری از کشورها اعلام کرده است در همین مقالات اما شیوه اجرای انتخابات در کشور هائیتی را ستایش کرد پس مخالف شکل درست دمکراسی نیست. او انتخابات در هائیتی را ستایش کرد چون مجری آن نه حکومت مرکزی بلکه خود مردم بودند یعنی کمیته های محلی اجرای آن را بعهده داشتند. عبدالرضایی در همین مقالات نشان می دهد چگونه انتخابات در بسیاری کشورها با کمک مدیاها مهندسی می شوند و نتیجه می گیرد که پیروزی در هر انتخاباتی را پول و سرمایه داری رقم می زند که مدیاها را در اختیار دارد . در همین مطالب نیز منتقد شیوه اجرای دمکراسی است نه خود دمکراسی. پس هرگز دمکراسی خواهی واقعی را نه بلاهت و بی خردی بلکه روشنفکرانه می داند مسئله این است که سرمایه داری به کمک ژورنالیست در انتخابات جاری در تحمیق توده ها موفق عمل می کند و به هدفش می رسد مخالفت عبدالرضایی دقیقا اینجاست. ضمنا در هیچ کجای همین چهار سریال ادعا نکرده که فقط من می دانم و راهکار این است. او به ذکر دلایلی از نحوه اجرای دمکراسی انتقاد می کند. در واقع مخالفت عبدالرضایی با کسانی است که با انتخابات و دمکراسی بیزینس می کنند حتی در ایران هر شش کاندید چند مشاور انتخاباتی دارند که سخنرانی هایشان را می نویسند یعنی آنچه که ما در سخنرانی ها و برنامه های تبلیغی از کاندیداتورها می شنویم نه برنامه کاری بلکه صرفا یک بروشور تبلیغی است. مثلا شعارهای روحانی در انتخابات قبلی را یکی دیگر نوشته که این روزها افشا شده است...
۷۹۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : سیامند امیری

عنوان : تردید علم تولید می کند، اما من بی تردید نه می گویم
راستش مانده ام که جناب نویسنده از حال خویش می نویسد یا از احوال مردم ایران؟ ایشان خود را به یقین تافته ای از بنیاد جدا از همه می داند. زیرا همه به طرز فجیعی سیاست زده اند، همه بدبین اند، سوءظن دارند. بیمارند و ازهمه بدتر ابلهند.(عین کلمات نویسنده در سطور اول)ونیز همه رویکردی انفعالی دارند. و یک سره متر و میزان از دست داده اند. همه تحریم میکنند، اما او اهل حرام نیست لذا « نه » می گوید. و...بسیاری دیگر ازاین لیچارهای پتی که به ناف همه بسته است، اما ایشان که با این پرچین های پُر خار، کرت خود را از کرت (همه) جدا می کند، چند سطر کوتاه طول نمی کشد که ناگهان به (بلاهت) این( همه) ی بیمار گرفتار میشود.
ایشان نوشته اند:(آری و نه فلسفه بازند، فلسفه ساز نیستند، علم را همیشه تردید تولید کرده است، در حالی که آری ونه را برای اینکه عده ای دور یک هیچ، پشت یک پوچ جمع شوند به کار گرفته اند). باید پرسید پس این "نه" قاطع ایشان که هیچ نشانی از تردید در آن نیست، دور کدام «هیچ» یا پشت کدام «پوچ» را گرفته است؟ و چرا ایشان ناگهان در دور بلاهت این همه ی (بی تردید) و(آری و نه گو) گرفتار شده است؟ چرا خود بدتر ازاین (همه) ی بدبین و ابله، به تمام دنیا و همعصران خویش سوء ظن گرفته است؟ سراسر چهار سریال ایشان، چنان سرشار از
(کچل مو فرفری) است که شرح آنها نه درحجم یک کامنت می گنجد ونه در ارزش یک مقاله ی جداگانه. اینگونه واژه بازی ها که گهگاه در ادبیات ما بجای اندیشه های پخته، کلمات داغ و تفته تولید می کنند، شاید چون پیمانه ای مستان را به شور آورد، اما به شعور نه.
۷۹۲۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : دانیال محمدی

عنوان : در جواب به کامنت آقای امیر ایرانی
آقای امیر ایرانی، عبدالرضایی قبلا در مقالات مختلف بطور کامل مخالفت خودش را با نوع دمکراسی مرسوم در بسیاری از کشورها اعلام کرده است در همین مقالات اما شیوه اجرای انتخابات در کشور هائیتی را ستایش کرد پس مخالف شکل درست دمکراسی نیست. او انتخابات در هائیتی را ستایش کرد چون مجری آن نه حکومت مرکزی بلکه خود مردم بودند یعنی کمیته های محلی اجرای آن را بعهده داشتند. عبدالرضایی در همین مقالات نشان می دهد چگونه انتخابات در بسیاری کشورها با کمک مدیاها مهندسی می شوند و نتیجه می گیرد که پیروزی در هر انتخاباتی را پول و سرمایه داری رقم می زند که مدیاها را در اختیار دارد . در همین مطالب نیز منتقد شیوه اجرای دمکراسی است نه خود دمکراسی. پس هرگز دمکراسی خواهی واقعی را نه بلاهت و بی خردی بلکه روشنفکرانه می داند مسئله این است که سرمایه داری به کمک ژورنالیست در انتخابات جاری در تحمیق توده ها موفق عمل می کند و به هدفش می رسد مخالفت عبدالرضایی دقیقا اینجاست. ضمنا در هیچ کجای همین چهار سریال ادعا نکرده که فقط من می دانم و راهکار این است. او به ذکر دلایلی از نحوه اجرای دمکراسی انتقاد می کند. در واقع مخالفت عبدالرضایی با کسانی است که با انتخابات و دمکراسی بیزینس می کنند حتی در ایران هر شش کاندید چند مشاور انتخاباتی دارند که سخنرانی هایشان را می نویسند یعنی آنچه که ما در سخنرانی ها و برنامه های تبلیغی از کاندیداتورها می شنویم نه برنامه کاری بلکه صرفا یک بروشور تبلیغی است. مثلا شعارهای روحانی در انتخابات قبلی را یکی دیگر نوشته که این روزها افشا شده است...
۷۹۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : حقییقتِ دربند وغل زنجیر چیست؟
بحث بر سرواقعیات موجود در یک جامعه است؛ آنهم واقعیاتی که ریشه در سنتهای عرفی و یا دینی ماورا ساز جامعه دارند.
اما بحث بر سر رهائی از بعضی از واقعیات ریشه دوانده است که حالت ایستایی را در جامعه آفریده است؛ که برای عبور از این ایستایی ها،در حوزه سیاست روش خاص خودش طلبیده می شود!
مشکل اینست:
افرادی با شگردی روشنفکری پرت و پلاگویانه با خلط حوزه های دیگر در بازی های حوزه سیاست در پی توجیه ایده حقیقت نمای خویش بر می آیند.
پس از آنکس هم باید ترسید، که در پی آدرس غلط دادن در خصوص واقعیات جامعه است؛آنهم برای دفاع از چیزی به نام حقیقت که آنهم با گذر زمان نشان داده شد یا می شود چیزی جز یک حقیقت نما نبوده.
۷۹۱۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : محمود محمود

عنوان : سلام به حضرت دوست
دیروز به حضرت دوست نوشتم
وقتی حقیقت ازاد نیست
ازادی حقیقت ندارد
۷۹۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : مهران همایون فر

عنوان : مشکل اصلی؛ مردم مردم مردم
از نکاتی که در رساله‌های اخیر جناب عبدالرضایی بسیار اهمیت دارد، نوع برخورد وی با واقعیت است؛
درواقع ایشان مردم را به سمت بایدها و نبایدها نمی‌برد و تفکر رساله‌هایشان وابسته به هیچ حزب و ایده‌‌ای شخصی نیست.
به عبارت بهتر، مردم را وادار به انجام کاری نمی‌کند و تنها به تحلیل واقعیتِ انتخابات می‌پردازد.
ثمره‌ی همچین رویکردی نیز جزئی‌پردازی و با سند و مدرک حرف زدن است که ما مخاطبان بیش از پیش آگاه می‌شویم و مسئله‌ای در ذهنمان بی جواب رها نمی‌‌ماند.
خلاصه اینکه من هم برای رفتار و نگاه کیچ سیاست‌مداران متاسفم و امیدوارم روزی برسد که مردم متوجه‌ی این آینه‌ بشوند و مشکل واقعی را که خودشان هستند، پیدا و برطرف کنند.
۷۹۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : خِرد داشتن یک فرد بیخردی اکثریتی
وقتی نوشتارهای سریالی آقای عبدالرضایی مطالعه شود پیام اصلی این سریال نویسی ایشان را می توان چنین دید:
انتخابات نهی ونفی شده و دمکراسی خواهی را نشانی از بلاهت و بی خردی ونادانی اکثریت دیده است.
البته ایشان برای قبولاندن ایده اش، آنهم ایده ای که بی خرد شناسی را در دستور کارش دارد به کارناوال و به سه کاف متوسل می شود که در خصوص سه کاف قبلا نظری ارائه شد که به تشخیص زحمت کشان سایت منتشر نشد؛ شاید سه کافش زیاد بود.
در روش آقای عبدالرضایی چیزی که مشاهده می شود و جالبست اینست:
ایشان یک ایده حق پنداری را برای خود ترسیم کرده، و چنانچه هر جریانی که در ایده حق پندار ترسیم شده او نگنجد، به اتهام بلاهتی دچار خواهد شد.
آندره ژید می گوید:« به کسی که حقیقت را جستجو می کند باور داشته باش و به کسی که مدعی دستیابی به حقیقت است شک کن.»
در ادامه گفته آندره ژید می توان گفت: آن فرد چه بسا ...
۷۹۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : سروش محسنی

عنوان : نه به انتخابات
کاملا با گفته های عبدالرضایی موافقم.در نظامی که اصلا سیاسی نیست و ماهیت دیکتاتوریش و پابرجاییش بر اساس اقتصاد می گردد.حتی به فرهنگ مردم نگاه می کنید چه در طبقه ی بالای کشور و پایین کشور و حاشیه نشین ها بازهم از دریچه اقتصادی می شود فرهنگ مردم را نقد و تحلیل کرد. حکومت نه تعریف فلسفی و اجتماعی اش مورد نظر نیست.ماهیت حکومت ؛قدرت است! و برای نگه داشتن قدرت باید هزینه های زیادی بدهی تا بتوانی نظام خود را پابرجا نگه داری.حالا حکومت شدیدن نظامی باشد مثل کره، یا لیبرال باشد،اسلامی باشد،سوسیال باشد یا ... همه برای اثبات ماهیت خود نیاز مبرمی به بده بستان های اقتصادی دارند که بتوانند سرپا بمانند.هر چند حکومت ایران و رهبرانش به هیچ عنوان باهوش نیستند،بلکه حماقت مردم، آنها را پر قدرت نشان می دهد!رسانه ها را نباید دست کم گرفت
۷۹۰۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : مهدی رزازان

عنوان : سریال چهارم
هرچند من تا پیش از خواندن سریال چهارم تصمیم داشتم در انتخابات شرکت کنم اما خواندن سریال چهارم این رساله انتخاباتی باعث شده که دودل شوم. عبدالرضایی در این چهار سریال که درباره انتخابات نوشته چون منشوری از تمام وجوه به امر انتخابات نگاه کرده و تحلیل تئوریک او بسیار خواندنی و تاثیرگذار است. اما ای کاش نثرش را چنین تند و برخورنده نمی نوشت. در هر چهار سریال عبدالرضایی انگشت روی درد گذاشته و تیزهوشانه حیله های نظام را برملا کرده اما باور دارم چنین نثر تندی که همه را مورد هدف قرار می گیرد بیش از آنکه مخاطب ایرانی را همراه کند او را می رماند. در کل بسیار آموزنده و روشنگرانه می نویسد و از این لحاظ از او تشکر می کنم
۷۹۰٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : مصطفا جعفری

عنوان : انتخابات مسکن ست درمان نیست
رای دادن و انتخاب کردن بدون باور به کانسپت حقیقی اش که در ساده ترین بیان بهتر کردن وضعیت موجود است،اکتی دموکرات است که در حد همان اکت باقی می ماند و خیلی خوشبینانه است که انتطار بهتری داشت. این بدیهی ست که در بهترین حالت رای میدهند تا مسیولیت خودشان را در قبال منافع طبقاتی خود انجام دهند، أما بقول خودت انتخابات تنها مرگ یک ایدبولوژی را به چهار سال به تاخیر می اندازد و هر این "چارسال" ها می اید و اتفاقی نمی افتد.
۷۹۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست