سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

توجیهات مضحک در رابطه با مضحکه انتخابات - هلمت احمدیان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : هلمت احمدیان

عنوان : پاسخی کوتاه به امیر ایرانی و علی اردلان
به امیر ایرانی: تحلیل از روندها و گرایشات سیاسی و اجتماعی سخنگویان خود را دارد. اگر در این نوشته به سخنان فرد مشخصی اشاره شده است نه از کینه شخصی، بلکه از این جهت است که این شخص بخوبی توانسته است یک گرایش معین را نمایندگی کند و به این اعتبار پرداختن به این نظر، نه جواب به یک شخص بلکه پاسخ به توجیهات یک گرایش معین در بین اصلاح طلبان اپوزیسونی است. به گمان من تحلیل پدیده ها هر اندازه بر فاکت های مشخص استوار باشد زمینی تر و واقعی تر است و این نه تنها از ارزش تحلیلی نوشته نمی کاهد، بلکه آن را معتبرتر و مستندتر می سازد. ممنون از توجهتان.

به علی اردلان: ضمن تشکر از توضیحاتتان به عرض می رسانم که من در نوشته ام نه با لحن شما ولی بطور خیلی مشحص تاکید کرده ام که هر دو جناح رژیم، چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان با دو رویه متفاوت حافظ رژیم جمهوری اسلامی بوده و هستند.
۷٨۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کارپایه یک تحلیل
گفتاری از فردی یا دیگرانی را کارپایه تحلیل خود قرار دادن گاهاً به بی اعتباری تحلیل منجر می شود.
و چه بسا این تصور ایجاد شود، اقدام تحلیلگر ناشی از حسادت یا کینه یا عقده های شخصی یا ... بوده.
پس هر تحلیلگر برای اعتباربخشی به تحلیلش، ناچار خواهد بود:داده های درست و مشخص و شناخت درست از رویدادها را کارپایه تحلیل خود قرار دهد.
ایجاد تصور آب دوغ خیاری و در پیتی بودن برای تحلیل،به بی اعتباری نوشتارنویس و نظر دهنده نیز منجر خواهد شد!؟
۷٨۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۶       

    از : علی اردلان

عنوان : توسعه سیاسی
باتشکرازرفیق هلمت، لازم است یک نکته رایادآوری نمایم.مگراصلاح طلبی (درابتدایعنی دردوره نخست ریاست جمهوری خاتمی) باشعارتوسعه سیاسی وارد میدان نشد؟مگرنمی گفتند که بدون توسعه سیاسی هیچ گشایشی دراقتصادبیمارمملکت نخواهدشد؟آن روزمدعی بودندکه تمرکزقدرت باعث فسادمیشودوبدون آزادی احزاب ومطبوعات وتقسیم قدرت نمی توان یک توسعه همه جانبه راپیش برد.پس آن تزهاوآن شعارهای میان تهی درموردتوسعه جامعه مدنی ورکن پنجم دموکراسی به کجارفت؟چرادیگرسخنی ازاین حرف هانیست؟یعنی تمرکزقدرت ازبین رفته؟فسادریشه کن شده؟اگراصلاح طلبان روزگاری این حرف هانزده بودند، اکنون میشدازناآگاهی آنهاسخن راند، ولی موضوع این است که این جماعت شکست خورده بی خاصیت می دانند، هم ولی فقیه یعنی نماداستبداددینی هنوزبرراس قدرت است وهم اینکه فسادروزبه روزبیشترشده وبه شکل ساختاری درآمده است.این حضرات می دانندکه خانه ازپای بست ویران است ولی سال هاست که درانکار یا نادیده انگاشتن آن می کوشند.باتوجه به آن گفته معروف برتولت برشت بایدپرسیدکه آیا اصلاح طلبان جنایتکارنیستند؟یعنی چه فرقی ست میان آنکه شماراباافتخارسرکوب می کند، باآن کسیکه سعی درپنهان نمودن این جنایت هادارد؟موضوع این است که دیگراصلاح طلبان به دنبال اصلاح امورنیستندبلکه فقط سهم خودازخوان یغمارامی طلبند.یعنی بااین حقایق روشن ترازآفتاب ،باززحمتکشان وسایر مردم تحت ستم بایدبه غارتگران رای بدهند؟مگرغارتگرباغارتگرفرقی دارد؟فرق عارف بالاریجانی چیست؟یاآن دزدهای تازه ازراه رسیده که حتی خوداصلاح طلبان نمی شناسندولی اسمشان رادرلیست می گذارند.درآخراین راهم بگویم که همه می دانندتجاوزنظامی آمریکاهیچگاه حقیقت نداشته، آنچه واقعی بوده تحریم های اقتصادی بوده که تاثیرخودرادرزندگی مردم گذاشته است.
۷٨۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست