سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حمید اشرف نویسنده جزوه «حماسه سیاهکل» نیست - مهدی سامع

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهدی سامع

عنوان : سپاس از همگی
با سلام و سپاس از همه دوستان و رفقایی که اظهار نظر کردند. با دقت همه مطالب را مطالعه کردم
۷۷٣۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱٣۹۵       

    از : مجید اصلانی

عنوان : اتحاد رمز پیروزی
اگر نیروهای مختلف سیاسی و بخصوص چپها یک دهم نیرویی را که صرف کوبیدن یکدیگر حول مسائل حاشیه ای می کنند صرف بحث و گفتگوی سازنده حول رسیدن به یک اتحاد وسیع ضد دیکتاتوری می کردند قطعا موقعییت جنبش مردمی به مراتب بهتر از این میبود ، من کاملا با نظرات اقای الهیاری موافقم.
۷۷۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣۹۵       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : یک مطلب دوستانه ـ خانم سودابه جزنی
پیش از از هر چیز علاقمندم که برخوردی با "سئوال" شما داشته باشم :
«چرا همواره رژیم حاکم سعی در مخدوش کردن شخصیت های برجسته فداییان میکند ؟»
نگارنده ی این سطور فکر می کند شما نیز می دانید که رژیم حاکم و سلفش هیچ مخالف ، منقد و دگراندیشی را تخمل نمی کرد و نمی کند و به دشمنی آنها با فدائیان خلاصه نمیشود.
در حکومت پادشاهی قبل و بعداز تشکیل سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در سال ۵۰ احزاب ، سازمانها ، گروهها و افراد مبارز دیگر هم علیرغم تمام بگیر و به بندها و محدودیت ها، علیه حکومت دیکتاتوری بعداز کودتا و وابسته به غرب با تمام وجود در داخل و خارج از کشور مبارزه می کردند و زندانهای ساواک تا مقطع انقلاب ۵۷ مملو از انواع نحله های فکری بود.
البته ؛ تردیدی نیست که شجاعت ، صداقت ، فداکاری و مقاومت های بی بدیل و تا پای جان فدائیان در زندانها و سراسر میهن الهام بخش هزاران مبارز گردید و به همین دلایل نیز بعداز انقلاب فدائیان به بزرگترین سازمان سیاسی چپ تبدیل گردیدند.
حکومت اسلامی ولایت مطلقه فقیه به تائید حتی بنان گذارانش در قساوت و بیرحمی و سرکوب و کشنار سیستماتیک دگر اندیشان روی حکومت پادشاهی را "سفید " کرده است اگر آن حکومت جان صد ها نفر را گرفت حکومت فعلی جان صد ها هزار را گرفت.
اگر حکومت شاه با تمام توان تمام گروههاو شخصیت ها را سرکوب کرد و امکان ذره ای فعالیت علنی صنفی و سیاسی را تحمل نکرد دیدیم که در بحران ۵۶ و ۵۷ چگونه حوادث با شتابی فراوان مجال سازمان دهی به هیچ گروه و سازمان نداد. روحانیون و مساجد و هیئت ها بمنزله تنها " تشکیلات سیاسی" قدرت را از حکومت شاه تحویل گرفتند.
امروز وضعیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در ایران بمراتب از سال ۵۶ و ۵۷ از نظر کمی و کیفی ضعیف تر و راکد تر است. در آن سالها تقریبا تمام احزاب ، سازمانهای سیاسی و روشنفکران با وجودیکه امکان فعالیت نداشتند ولی عملا مخالف و منقد حکومت دیکتاتوری آریامهری بودند و در آن راستا مبارزه می کردند.
وقایع بعداز انقلاب بخصوص سرکوب و جنایات وحشیانه حکومت علاوه بر تمام ضایعات جانی از نظر روحی چنان شکستی را بر مردم و مبارزان راه استقلال و آزادی وارد کرده که یکی از عوارض آن تفرقه ی عمومی گروههای سیاسی و دیگری مهاجرت و تبعید عمومی آن ها به خارج است که در تاریخ معصر بی نظیر است.
متاسفانه نه در حکومت پیشین و نه در این حکومت نخبگان سیاسی و رهبران نتوانستند در تشکیل [جبهه] ی مخالف دیکتاتوری و استبداد حاکم سرمایه گذاری کنند. محدودیت ها و مشکلات نمی تواند توجیهی برای این نیاز اصلی باشد .
در همان روزهای باشکوه بعداز انقلاب سازمان های چریک های فدائی خلق و مجاهدین خلق که بزرگترین بودند بصرافت همکاری و اتحاد نبودند ، جبهه دموکراتیک مردم ایران نیز بزرگ بود ده ها حزب ، سازمان و گروه دیگر نیز بودند که اگر در حرف از اتحاد سخنی می گفتند. در عمل چنین نبود و حکومت خمینی از همان تفرقه نهایت استفاده را برای نابودی همه نمود.
خانم سودابه جزنی محترم ، جانهای زیادی در راه مشروطه ، جنبش قانونی شدن صنایع نفت ، علیه کودتای ۲۸ مرداد و بر چیدن آن تا انقلاب تلاش کردند و صد هزاران نفر دیگر بعداز انقلاب علیه ارتجع و استبداد مذهبی فداکار کردند و میلیونها نفر در سراسر جهان به مهاجرت و تبعید اجباری روی آوردند.
ما طیف فدائیان مشکلات خود را داریم و بقیه نیروها نیز با مشکلات دیگری درگیر هستند. همه باید بنشینیم و بیاندیشیم و راهی برای بیرون آمدن از این پراکندگی پیدا کنیم. این فقط وظیفه ی فدائیان نیست . تکلیف حکومت منقرض شده و حاکم فعلی معلوم است . هر دو دروغ می گویند. طرفه آنکه حتی پرویز ثابتی سر شکنجه گر ساواک از مخفی گاه ـ بخوان سوراخ موش ـ بیرون آمده و در رسانه های معروف و حتی فیس بوک در خدمت اربابانش از "شاهکار های " سابقش می نویسد. اگر بخواهیم دنبال حوادث برویم با وضعی بمراتب وحشتناکتر از سال ۵۷ روبر خواهیم شد که آن موقع "از ما بهتران" نشستند و پارچه ای را به قول معروف بریدند و برای عبای خمینی اندازه گرفتند دفعه ی دیگر برای یک دیکتاتور و یاند دیگر که برایشان حرف شما ارزشی ندارد «. غافل ز اینکه آنچه در ذهن و قلب هر انسان ازادیخواه ایرانی حک شده است سنت مبارزاتی آن فداییان است علیه هر نوع استبداد و برای به زیر کشیدن قدرت حاکم و تا پای جان ایستادن برای ازادی و دمکراسی بدون وابستگی به قطب های جهانی و یا وارد بازی و مانور با جناحی از رژیم حاکم است»
باید متحد شویم ولی نمی دانیم چه نیروهائی در این جبهه قرار میگیرند. چه باید کرد؟ زمان شاه مذهبی و غیر مذهبی علیه حکومت بود . امروز چنین نیست راهی بس دشوار در پیش رو داریم
آنها که به پراکندگی دامن میزنند را می توان تشخیص داد. مهم نیست قبلا چه بوده اند. متوجه منظورم هستید؟
۷۷۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۵       

    از : سودابه جزنی

عنوان : چرا همواره رژیم حاکم سعی در مخدوش کردن شخصیت های برجسته فداییان میکند ؟
گاه نیش و دندان را کاملا عیان نشان میدهندو قوچانی و امثالهم انها را روشنفکران تروریست معرفی میکنند ، ولی در مبیابند که به کاهدان زده اند و همان جریده لجن مال به خاطر نام فداییان و حتی اکثرا همراه با اطلاعات غلط بسرعت نایاب میشود . در مییابند که این مبارزان راستین و تا پای جان باختن رزمنده بر رژیم شاه به دلیل ویژگیهای خاص سنت مبارزاتی شان را نمیشود با آن خنجر از رو بسته شده از حافظه ها زدود . لذا صنعت تحریف و داستان سرایی و جعل اسنادی نظیر جزوه "حماسه سیاهکل" را به کار میگیرند. غافل ز اینکه آنچه در ذهن و قلب هر انسان ازادیخواه ایرانی حک شده است سنت مبارزاتی آن فداییان است علیه هر نوع استبداد و برای به زیر کشیدن قدرت حاکم و تا پای جان ایستادن برای ازادی و دمکراسی بدون وابستگی به قطب های جهانی و یا وارد بازی و مانور با جناحی از رژیم حاکم است . و این همان هراسی را به جانشان میاندازد که دست به دامان انوش ها و فرخ ها میشوند تا از حیله تزویر و گرگ در لباس دوست شاید بتوانند خدشه ای به منش و رفتار امثال حمید اشرف ویا دیگر انان وارد کنند . ان هشت سال مبارزه مسلحانه ( ۴۹ تا انقلاب) به دلیل بکار گیری این نوع مبارزه بعنوان هم استراتژی و هم تاکتیک ، اشکال عمده ای بر ان وارد میکند هرچند که دوره کوتاه است و منصفانه باید به یاد داشت این قلیل ستاره ها در مقابل یکی از قوی ترین و مجهز ترین ارتشهای ناحیه خاور میانه قد علم کرده بودند و توانستند با فداکردن خوشان مشعل مبارزه را برفروزند و جو هراس از حکومت و بی اعتمادی بعد از خیانت حزب توده را بشکنند
۷۷۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : تعریف از گذشتگان، تحریف گذشتگان، شرایط فعلی چه می طلبد؟
قطعاً، هر حاکمیت استبدادی یا وجود مستبد در رأس حکومتگری در هر کشور، به تشکیل گروه هایی منجر خواهد گردید که این گروه ها، برعلیه آن حاکمیت و آن مستبد خواهند شورید و با آن مبارزه خواهند کرد.
این شرایط ایجابی یا سلبی در ایجاد گروه های مبارز، محققینی را براین داشته که پی ببرند: تأثیر گذاری روش حکومت استبدادی و روش فرد مستبد بر مبارزین و چگونگی مبارزه گری آنان، چگونه خواهد بود. و کدامیک از شیوه های مبارزاتی می تواند، بدون هرز بردن توان مبارزاتی، شرایط منطقی تغییر را فراهم کند.
گروهی می گوید:
چنانچه روح حاکم برتشکیلات مبارزاتی و افراد آنان، آزادی خواهی و دمکراسی خواهی حاکم نباشد آن تشکیلات و مبارزین خود دچار رفتاری همانند تفکر مستبد و حاکمیت مستبد خواهند شد.
اگر بخواهیم تفکر حاکم بر تشکیلات مبارزاتی بر علیه مستبد قبلی و حتی مستبد فعلی را مورد توجه قرار دهیم، پرسشی مطرح خواهد شد:
اکثر آنان مدعیند که در پی تحقق عدالت اجتماعی بوده وهستند اما می توان گفت، آیا آنان اعتقاد راسخ به آزاد و دمکراسی داشته اند و یا دارند؟
با توجه به نوشتار آقای سامع که می توان برداشت کرد؛ ایشان در پی نوعی افشاگری است، می توان نکاتی را آورد:
هر تشکیلاتی که شرایط مبارزاتی مخفی خاص، برای خود تعریف می کند وبراین شرایط روح آزادی ودمکراسی حاکم نیست، آن تشکیلات، برای انتقال اطلاعات نیز می بایست: در نهایت مخفی کاری، انتقال اطلاعات اصلی را بصورتی خاص وبا توجه به رده بندی خاصی که در تشکیلات سری تعریف می شود، در بین اعضا انجام دهد و انتشار اطلاعات و خبر کند.
قطعاً در این روش، در دوره های بعدی و عبور بعضی از اعضا از شرایط قبلی که بر آنان تحمیل شده بود یا قبولانده بودند، آن افراد می توانند مدعی شوند که دارای اطلاعات خاصی هستند. آن فرد می تواند مهدی سامع باشد یا فرخ نگهداری و یا هر کس دیگری که در یک حالت رودررو و کینه ای نسبت به هم قرار گرفته اند.
در دنباله مطالب بالا می توان گفت:
روند مبارزاتی درونزا که در پی آزادی خواهی و دمکراسی خواهی و عدالت اجتماعی است می گوید: شرایط حال را باید برای مبارزه در نظر گرفت و درگیر گذشته شدن و انرژی را صرف تعریف یا توبیخ این و آن کردن، می تواند انحرافی در روند مبارزاتی درونزای کشور تعبیر شود.
اما قطعاً تاریخ و حافظه تاریخی در خصوص مبارزین قبلی وجدید، اگرچه ممکن است خود خواهان استبدادخاصی بوده وهستند، نسبت به آن قسمت از مبارزاتشان که بر علیه حاکمیت استبداد و فرد مستبد بوده، به نیکی یاد می کند و فراموش ناشدنی هستند و قابل یادبود و قابل ارج گذاریند.
۷۷۱۵۱ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۵       

    از : مسعود خا جعلی

عنوان : جنبش فدایی و تحریفات
با سپاس از اقای مهدی سامع بخاطر مطلب خوبشان و تلاش های ارزنده برای روشنگری های ایشان در زمینه های مختلف. دستگاههای امنیتی دو نظام سعی دارند مبارزان زمان شاه را بشکلی منفی جلوه بدهند و در اینجور موارد از تو ابان و افراد پشیمان بخوبی استفا ده می نمایند.
۷۷۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱٣۹۵       

    از : سیما سرابی

عنوان : محک
آقای سامع با تشکر
اگرچه من در راستای فکری شما حرکت نمی کنم ولی در برابر افشاگریهای شما سر تعظیم فرود میاورم. راستش تا حالا هرجا که پای اقای نگهدار درمیان بوده یک جای کار لنگیده. اما در این عصر و با تکنولوژی پیشرفته ی امروز سنجش اعتبار و اصالت نوشته ی زنذه یاد حمید اشرف و یا آنچه به او نسبت داده می شود چندان دشوار نیست. گذشته از مقایسه ی سبک نوشتن که برای اهل فن آسان است، کارشناسان کاغذ و مرکب و ابزار فنی نوشتن و چاپ، سال و به تقریب ماه نگارش را هم تعیین می کنند.
درود بر شما
۷۷۱٣۹ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۵       

    از : محسن ارام

عنوان : از اشنای قدیمی به اقای سامع
با سلام
ماه به زیر ابر..تا ابد نمیماند..کم کم جعل و تحریف تاریخ ،روشن خواهد شد. نمردیم و دیدیم کسی پیدا شد بگوید :دروغ بس است..تحریف بس است!
اقای سامع با تشکر از شما دوست عزیز..
دوران های تاریخی مشروطه ،ملی شدن نفت تا اواخر سالهای ۵۰ توسط تاریخنگارانی چون: مرحوم کسروی،کرمانی و اریان پور ،بطور کلی و نگاشته های مختصر تر و خلاصه تری از دیگر نویسنده گان معتبر ما ،چاپ شده است.
گر چه بطور کلی امکان تفسیری منطبق بر واقعیات و وضعیات ممکن نیست به این دلیل که زبان با مفاهیم امروزی خود و " مفسر با پیش برداشت های تاریخی / اجتماعی خویش و اطلاع ناقص از افق دانش و اگاهی ها و خصوصا وضعیت زمان واقعه مورد نظر..هر تآویل و رخدادی را ،رنگین میکند..اما باز حقایق بسیاری روشن گشته است در رابطه با ان دورانها.
ایکاش فردی صادق ،در نقطه ئی از این کره زمین واقعیات این چهل ،پنجاه سال اخیر ایران و حوادث را ،دنبال کرده باشد و بکند و روزی در اختیار ایرانیان قرار بگیرد..ایکاش..
نکته ئی که مسلم است و اقای سامع نیز در اغاز مقاله خاطر نشان کرده اند،تحریف وقایع تاریخی ست توسط اشخاصی با اهداف مشخص!

در بخش نظر دوستی اشاره کرده اند به پاسخ ندادن نگهدار!
مشخص است که اگر من و یا شما و کس دیگری به "حق " باشیم و مطمئن از راستی کردارمان،پاسخ میدهیم و توضیح و شرح کامل .اما وقتی سکوت اختیار کنیم معنایش جز این نمیتواند باشد که :
نمدانم و نمیتوانم..محق نیستم!
در سالهای اغازین ۶۰ در احوال بگیرو ببندها،کسی باقی نمانده بود برای اداره و ادامه برنامه های سیاسی ..همه در بند..فقدان افراد توانا و اگاه و کننده ،اجبارآ هر کسی که دم دست باشد ،انتخاب میشود " فعلا " برای رهبری.
خاوری از طرف حزب و نگهدار از طرف سازمان و روانه المان..کسی نمانده..و در این خلل و نبود خرد جمعی و افراد اگاه..هستند کسانی که از اب گل الود ماهی بگیرند و دفترو دستک خود را برداشته مانند این ..جناب..صالحی به نقدو بررسی تاریخ سازمان فدائی بپردازد!!
و مشتی خزعلیات بخورد بازمانده گان..چه باز مانده گانی..مشتی جوانان پاک دل که نسل امروزند و از پدران و مادران و نسل گذشته خود ازادی و عدالت و برابری را ارزومند اند ..و دقیقا هم این تحریف برای نسل امروز "بازمانده گان ازادی خواهان" نوشته میشود تا شستشوی مغزی لازم بخورد این جوانان داده شود..متاسفانه نیز تیر همین گروه به هدف نیز ..میخورد...اگر به تاریخ اغاز پرداختن این حوادث نگاه کنیم ..شاید جالب توجه باشد که برای چه نسلی نوشته اند و مینویسند!
موفق باشید اقای سامع
ارام
۷۷۱٣۶ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۵       

    از : ابراهیم انزلی

عنوان : سیاهکل
آقای سامع با استدلال فراوان به رد این کتاب به عنوان نوشته ای از حمیداشرف پرداخته است.سوال من از فرخ نگهدار است که چرا اعلام نمی کند که این کتاب در چه تاریخی و توسط چه کسی به ایشان داده شده است.آیا امداد های غیبی در رساندن این نوشته به ایشان نقشی داشته اند ؟
۷۷۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : جنبش فدایی یکی از اصیل ترین و مردمی ترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران است
هموطن گرامی آقای سامع، بی تردید جنبش فدایی یکی از اصیل ترین و مردمی ترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران است. و تصورم این است، آنچه که این جنبش را در یادها ماندگار کرده و می کند، شجاعت و جسارت این جنبش در ایستادگیش در برابر استبداد بوده و هست، و نه اتخاذ شیوه ی مسلحانه برای مبارزاتش در آغاز راه

و هم از این روست که، گر چه امروز بسیارانی از اعضاء و هواداران جنبش فدائی از شیوه های مسلحانه فاصله گرفته اند، اما نام زنده یاددانی چون غزال آیتی، مرضیه احمدی اسکوئی، بیژن جزنی، حمید اشرف و....... همچنان بر تارک درخشان این جنبش می درخشند

لذا آنجا که شما با صراحتی زیبا می نویسی؛ «...با این داستان سرایی می خواهند به جامعه و به ویژه به نسل جوان این ایده را تزریق کند که هر جنش مسلحانه، حتی اگر به وسیله افراد پاک و فداکار شروع شود، در عمل به خشونتگرایی درونی کشیده می شود. این جوهر و هسته فکری جزوه ی حماسه سیاهکل است...»
منطقی و پسندیده است، چه آنانی که دل در گرو مهر و سلامتِ مردمان کشور ندارند. نهایتِ تلاششان این است که، چهره هایِ درخشان این مرز و بوم را آلوده تصویر کنند.

و هر آنجایی که آلودگیهایی در این جنبش وجود داشته است، ماجراهایِ غم انگیزی چون کشته شدن زنده یاد عبدالله پنجه شاهی، گرچه دیرهنگام، اما بالاخره خودِ جنبش به توصیفِ لکه های سیاه نشسته بر دامنش پرداخته است
۷۷۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست