سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ما و کوروش - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : کامران ستاری

عنوان : اشتباهات
جناب کریمی این قطعه از نوشته شما،بنظر اشتباه نمیاید؟

۱/ در این گردهمایی، هم آریاپرستی دیده شد، هم شاه دوستی به نمایش درآمد و هم عرب ستیزی وجود داشت. وجه مشترک و فراگیر در آن اما، تاکید بر "ایران" بوده همچون خیزشی مشترک .
شعار ها با هیچ یک از مبانی "وجه مشترک!" همسازی و هم خوانی ندارد..به هیچوجه!
شعار ها، تبعیض نژادی و بر ضد همبستگی ملی ست.
۲/ شعار های ضد نژادی هموطن ستیزی (بزرگترین استان کشور ما ،خوزستان دارای ریشه های کهن با ملت های عرب زبان دارند) بنا بر این چگونه شعار های نا همگون و ضد همبستگی ملی ،میتواند تا کید بر "" ایران "" داشته باشد؟
تحلیل شما غلط است و نادرست.شعار های ضد خوزستان ما ..در ان روز را،نیروئی که در کارزار جدائی و تجزیه ایران..و جدائی خوزستان از تمامیت ارزی ست..هدایت و رهبری میکرده است .سیاستی که استعمار غرب از بعد از جنگ جهانی دوم و هنگامی که محمد رضا بیستو سه ساله را،بجای پدر نشاندند،رهبران سیاسی بریتانیا و ایالات متحده،چرچیل و رزولت در تهران ،پایه و اساس ان را ریختند و تا امروز گام به گام بدان نزدیک شده اند.
اساس سیاست ها و کشتار های امروز خاورمیانه تنها دو هدف را دنبال کرده و میکند.
۱/ تبدیل یک کشور مستقل از مناطق کردستان های چهار کشور : ایران/ ترکیه/سوریه و عراق.
۲/جدا ساختن خوزستان در اهمین نخست و جنوب ایران تا مرزهای سیستان و بلوچستان در مرحله ""ببینیم چه میشود""
نزدیک به چهار دهه روشنفکران ما مینویسندو مینویسندو یکدیگر را نقد میکنند....دوست و دشمن، مهربان و نا مهربان میشوند..همزمان نکیرو منکر،شاهد و مشهود...و..و..هنوز بعد از ۳۹ سال انواع تفکرات و عقاید و احزاب و غیره..اما همه از هم بیگانه..همه از هم دور.بظاهر با هم دوست..اما مانند این مقاله اظهار دوستی سراغاز مقاله اما..تضاد ها و اختلاف نظرات یکی بعد از دیگری..بنمایش گذاشته میشود...
۳۹ سال است که شهر فرنگی ست رابطه ما ایرانیان با هم..البته در خصوص مسائل کشورمان..
چرا؟..چرا اینهمه از یکدیگر دورند؟ زیرا یکدست بودن مساویست با بردن بازی!
این است رمز پیروزی ..اتحاد! ما نه داشتیم و نه خواهیم داشت..
شعار ضد ایرانی داده میشود اما اقای نویسنده تعبیرش ":
وجه مشترک برای یک ایران..میشود!!
هر کدام از اقایان تحلیل و دید خود را در سایت ها مینویسند،اما حتی یک،تنها یک نفر خطر نفاق و تفرقه و خطر شعار ها را در رابطه با تمامیت ارزی کشور را..اشاره نمیکند..چرا؟
رفیق ..رفیق..چپ..چپ..کدام چپ اقایان کدام چپ؟
مگر تنها کلمه چپ..نشان دهنده یک و تنها سیستم پیچیده و پر از فلسفه سوسیالیسم میشود؟!
یکدیگر را رفیق خطاب کردن...و خود را راضی نمودن با بردن کلمات کوچک و خلاصه و بریدن و دوختن..یک مقاله تمام شدو رفت..ایران ازاد..ایرانیه خوشبخت!
اقایان هیچ میدانید که تنها ما ایرانیان امروز به گذشته چسبیده ایم و شهامت بیرون امدن از تار تنیده سالها..را نداریم؟
انگار خوابیم..مگر چپی مانده؟..اگر مانده ..کدام یک از چپ ها؟
منظور و مقصود شما کدام چپ است و چرا نمیگشائید که مقصودتان چیست؟
چپ حزب توده ایران؟
راه کارگز؟
پیکار؟
اتحاد جماهیر شوروی؟
چکسلواکی؟
کدام چپ..اقای نویسنده چپ خود را تشریح کنید بنده جواب شما را بسیار مختصر و کوتاه خواهم داد..چنانچه میل ندارید این جا بنویسید..بگوئید بنده ادرس ایمیل خود را مینویسم تا به بحث بپردازیم..
و سوال این است..چپ؟ کدامین چپ؟
با تشکر از اخبار روز .
ستاری .کپنهاک.
۷۶۹٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۵       

    از : فریبا حصاری

عنوان : بی عملی
یاشیا سن بهزاد! نوع تفکر و نگاه "اکثریت" را خوب نشان دادی. اما من می خواهم مطلبی را در قالب سوآل گوشزد کنم که هم تو و هم شالگونی خوب می شناسید. آیا چپ همچون سال ۱۳۵۷ باز هم از توده ها عقب نمانده؟
بهزاد جان! تو هر آنچه گفتی، صحیح! آیا برای حضور مشخص و اثرگذار در اینگونه یا هرگونه حرکت توده ای در ایران برنامه ای هم داری؟ یا تو و شالگونی از دو زاویه به یک نتیجه می رسید "بی عملی" .
۷۶۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : ایکاروس

عنوان : دو دیدگاه
من بعید می دانم بهزاد کریمی مقاله شالگونی را دقیق نخوانده باشد با توجه به اینکه به همه نکات مشترک خود با او اشاره می کند. او می داند که شالگونی راه چگونگی برخورد با این پدیده را نیز ارائه داده است ولی آنچه که بهزاد کریمی را وادار به نوشتن به این مقاله کرده با توجه با اینکه مقاله شالگونی را جامع می داند، چگونگی راه حل و برخورد شالگونی با این قضیه است که در واقع تفاوت دیدگاه بین "چپ" "دموکرات" و چپ انقلابی است. من معتقدم چنانچه شالگونی از سوسیالیسم نامی نبرده بود بهزاد کریمی خود را ملزم نوشتن این مقاله نمی دید. "چپ" "دموکرات" از وارد شدن به هر مسئله ای توسط هر نیرویی در هیبت سوسیالیسم و یا به قول خودش صف مستقل طبقه کارگر هراس دارد و بلافاصله عکس العمل نشان می دهد. به همین خاطر است که نامی از این دو مقوله در نوشته ها و گفته های آنها نمی بینید. آنها از منظر "چپ" به قضیه وارد می شوند ولی نه در قالب چپ. سوسیال دموکراسی فقط نامش سوسیال دموکراسی است وگرنه به آنها در سراسر جهان بنگرید: نامی از سوسیالیسم در نوشتار و گفتارشان نیست. در هیچ یک از نوشته ها و موضع گیریهای "چپ" "دموکرات" در ایران که بزرگترین نماینده آن سازمان"اکثریت" است خبری از سو سیالیسم و طبقه کارگر نیست چرا که به آن اعتقادی ندارد و اهمیت جنبش طبقه کارگر را در حد سایر جنبش های دموکراتیک می داند.
۷۶۹۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۵       

    از : امیر آمویی

عنوان : هدف اصلی اتحاد نیروهای مترقی است و پر کردن خلاء نیروی بالنده در نظام نیروها!
آقای کریمی، با درود. از درستی تعبیر آقای شالگونی از حرکتی که به قول ایشان پتانسیل انفجاری گسترده دارد و می تواند حکومت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را به مستراح تاریخ بیاندازد بگذریم. حرف اصلی ایشان این است که جای اتحادی از چپ، مخصوصا سوسیالیست ها در اوضاع کنونی و نظام تعادل نیروها خالی است و این ناشی از بی‌عرضگی چپ و سوسیالیست‌هاست. این سخن کاملا درست است. حقیقت این است که چپ در خواب دراز مدت خود فراموش کرده است که خلاء تفکر مترقی و سوسیال دموکراتیک منجر به رویش رهبری از جناح دیگری خواهد شد و توده های به جان آمده سراغ نیرویی خواهند رفت که نماینده‍ی بلوغ فکری و تاریخی آنان در جهت آن چیزی که آقای شالگونی «نور» اصطلاح کرده اند (بخوان آزادی و دموکراسی و بعدها سوسیالیزم) نیست. در نتیجه هراسان از حادثه ی ریشه دار شکل گرفته می خواهند تا فرصت باقی است، سوسیالیستها و نیروهای دموکراتیک به ایجاد دست کم ائتلافی سازنده دعوت کنند. ضمنا دوست عزیز در سراسر تقریبا چهل سال گذشته چپ علی رغم خواب آلودگی عمیق خود، دائماً به جان خود و دیگران افتاده که تا کنون حاصلی نداشته جز پراکندگی و خالی گذاشتن میدان. شکل گیری آن ائتلاف می تواند نیروهای پراکنده ی داخلی را از سردر گمی خارج سازد و راه را بر تکرار خلاء پیش از انقلاب ببندد. این مهم ترین مسأله است. راستی بد نیست این شعر زیبای آقای طارمی را در تحت عنوان «خواب» در همین اخبار روز هم بخوانید که چند سطری از آن در زیر امده است:

دیشب همه خوابِ خواب بودید
نه پرسش و نه جواب بودید
ماه آمد و بوی بوسه آورد
نقاشی روی آب بودید
ای هیچ کسان آرزومند!
وصل آمد و رفت، خواب بودید!
۷۶۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست