سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حافظه ی تاریخی ما و اعلیحضرت آنان - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ا. شایان

عنوان : داشتن رویا و نداشتن راه حل
آقای دکتر نوشته اند:«در صورت برآمد یک جنبش اجتماعی فراگیر سوسیالیستی متکی به نان و آزادی در عرض دو سوت نقش بر آب خواهد شد.[...] این غول زمانی بیدار خواهد شد.پوزیتیویسم؛ دترمینیسم، فاتالیسم یا هر چه.... این غول بیدار خواهد شد» این البته چه پوزیتویسم باشد، چه فاتلیسم و... به خودی خود خیلی خوب است و خوب است که آدم رویایی برای زندگی خود داشته باشد، اما مساله این است که راه حلی ارائه نمی کند. اگر چه ایشان قبلا در مورد سازمانیابی کارگری هم مطالبی نوشته اند ولی مساله این است که با این نوع نگاه که ما چنین می خواهیم و باید چنین شود و خواهد شد، نمی شود باعث حرکت اجتماعی برای تکان دادن و دگرگون کردن شرایطی شد که نگارنده هم قبول دارم به فرض آمریکا سر مساله اتمی با رژیم وارد جنگ بشود، شکل عراقی و افغانی آن نخواهد بود و نمی تواند سبب برچیده شدن رژیم بشود. اگر مساله تغییر رژیم هدف باشد، حتی برای ساختار شکنی و وادشتن رژیم به تغییر قانون اساسی و حذف ولایت فقیه و استقرار دموکراسی «بورژوایی» (و نه انقلاب) باید چنان حرکت و موج اجتماعی گسترده یی راه بیافتد که سپاه پاسداران را وادار به عقب نشستن در برابر مردم کند، حالا بفرمایند که چند ده سال دیگر باید در انتظار «جنبش اجتماعی فرا گیر سوسیالیستی» بود. چگونه و با کدام رهبری قرار است چنین جنبشی راه بیافتد و سازمان یابد؟ با همین یکی دو سندیدکا که اساسا هدفش کسب منافع و حقوق صنفی است و نه تشکلی سیاسی که باید برنامه ای هم برای بعد از آن پیروزی مورد نظر ارائه دهد. واقعیت این است که متأسفانه ما نظریه پرداز یا تئوریسین های سیاسی قوی در دانش و دارای ابتکار در ارائه راه مسائل اجتماعی و سیاسی در سطح ملی حتی نداشته ایم. عنصر هستند با هوش و حافطه خوب که کتابهای بسیاری هم خوانده و از حفط هستند، اما در شناخت شرایط و ارائه راه حل عملی، چندان ابتکاری از آن دیده نشده است. حالا رهبری کردن حرکت اجتماعی هم خود توانائیهای دیگری می خواهد که الزاما از یک تئوریسین و استاد دانشگاه نباید انتظار داشت.
۵٣۴۹٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : علی قدیمی

عنوان : مردم پاسخ میخواهند
البته که مردم حافظه تاریخی دارند.ایراد به جریاناتی است که وعده سرخرمن دادند.
مردم ایران بخوبی میدانند هشت سال جنگ چه معنائی دارد و هشت سال دولت اقای خاتمی و وعده ایشان به کجا انجامید. حافظه تاریخی مردم میپرسد چرا حزبی که هفتاد سال اموزش ماترتالیسم دیالکتیک میداد ناگهان به دفاع از ارتجاع سیاه بر خاست و اکنون به دفاع از خاتمی .توجه کننید.
(ما به‌طور‌اصولی با دعوت از محمد خاتمی برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری مخالف نیستیم، و معتقدیم که چنین رویکردی با توجه به وضعیت جاری در میهن می‌تواند این امیدواری را به‌وجود آورد که برای بسیج توده‌ها به‌منظور برون‌رفت از خطری که میهن‌مان را تهدید می کند زمینه را فراهم می‌کن)از نامه مردم ارکان حزب توده .
در حقیقت ایرادی به اقای خاتمی نیست او نه چپ است و نه نماینده چپ .او انچنان که خود گفته است یک تدارکاتچی بیش نبوده و نیست و همچنان در حفظ بیضه اسلام است.اما نماینده چپ کجاست ؟ایا این یک درمانده گی تاریخی چپ نیست که
نه سازمانی منسجم داردونه یک شخصیت بر جسته که جامعه بتواند به او اتکا کند.
افرادی مانند خاتمی ایا میتوانندمدافع حقوق احزاب و سازمانها و اساسن حقوق بشر باشند؟ هشت سال کافی نبود؟واقعیت این است که دشمنی چپ با نظام سرمایه داری جهانی منافع ملی ما را به ارزانترین قیمت به ارتجاع سیاه واگذار کرد.

این حافظه تاریخی میگوید ما مردم ازهر قوم و زبان در برابر تجاوز عراق به ایران ایستادگی کردیم و اکنون گنگره ملیتهای تحت ستم نفی همه ان مقاوتهاست.
متاسفانه مردم ایران نه سازمان اجتماعی دارند و نه رهبران روشن فکر و متهد به ایرانیت .شاید ساده دلانی هنوز در انتظار مهدی موعود و یا خیزش پرولتاریا باشند ولی چشمها در انتظار اسکندر و یا نادری است و مردم به دنبال ان خواهند رفت.
۵٣۴۹۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : مزدک بامدادان

عنوان : آرمانهای این انقلاب کدامها بودند؟
آقای قره‌گوزلوی گرامی
از نگر من سرتاسر نوشته شما جای چون‌وچرا و بگومگو دارد. ولی از آنجایی که در چند نوشته به "انقلاب شکوهمند و دلباختگانش" پرداخته‌ام، از شما می‌خواهم این فراز از نوشته‌تان را کمی بازتر و آشکارتر کنید:
«ناتوانی آشکار در پاسخ گویی به آرمان های انقلاب بهمن ۵۷»
به گمان من جمهوری اسلامی پاسخی هرچند بسیار واپسگرایانه، ولی همه سویه به آن آرمانها است و از دل آن انقلاب چیزی جز جمهوری اسلامی بیرون نمی‌توانست آمد.
من این پرسش را از دیگران نیز کرده‌ام، از نگاه شما "آرمانهای انقلاب ۵۷" کدامها بودند؟ آیا "آزادی"، "حقوق شهروندی" و "حقوق بشر" جایی در آن میان داشتند؟

با سپاس و آرزوی تندرستی
۵٣۴۹۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : در آمد و مخارج
" ظرف ۳۲ سال گذشته بهای وسایل و نیازهای معیشتی مردم زحمت کش نسبت به دستمزد پایه یی آنان دست کم به میزان ۱۱۰۰ برابر افزایش یافته و به عبارت دیگر قدرت خرید توده ها به همین میزان سقوط کرده است.".

من تخصصی در اقتصاد ندارم ولی لطفا ممکن است کسی مرا در درک این محاسبات یاری کند ؟
حقوق مردم ۲۸۵ برابر اضافه شده و احتیاجات اساسی مانند تخم مرغ ۸۳۰ برابر مرغ ۹۶۰ برابر و برنج ۳۲۵ برابر و بنزین ۵۵۰ برابرو مسکن ۱۱۷۶ برابر ( جمعیت نیز دوبرابر) گردیده است.

ویزیت پزشک را حساب نمیکنم زیرا به عوامل گوناگون بستگی دارد و سکه طلا و گوجه فرنگی ( فصلی ) و خود رو و غیره شاید مایحتاج اساسی نباشد.

معدل این مایحتاج میشود حدود ۷۶۸ برابر. یعنی حقوق ۲۸۵ برابر و مایحتاج اقلا ۷۶۸ برابر , یعنی مخارج مردم نسبت به حقوق آنها تقریبا دو و نیم تا سه برابر شده است.

اگر معدل هر ۱۱ قلم مخارج را حساب کنیم یعنی همه مردم طلا و دلار و غیره هم بخرند ، معدل مخارج ۱۱۲۰ برابر یعنی چهار برابر حقوق میشود.

رقم ۱۱۰۰ برابر از کجا آمده است؟
۵٣۴٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : Hadi Shahab

عنوان : به چالش کشیدن سیاست مدران از سوی یک رسانه میتواند به رشد فکری مردم کمک زیادی بکند.
دوستان محترم،
نویسنده در هیچ کجای مقاله ادعا نکرده که مدیای چپ ( برای مثال تلویزیون چشم انداز ، دریچه و تلویزیون کومله) مورد علا قه مردم ایران میباشند او حتی بدرستی بر این واقعیت تاکید میکند که بسیاری از برنامه های ساخت جریان راست ( برای مثال سریال های ساخت ترکیه یا آکادمی موسیقی ) به شدت پربیننده ی هستند.
اینکه مدیای چپ قابل توجه مردم نمیباشد یک واقعیتیست که برای همه روشن است اینکه چگونه این مدیا برای مردم جالب بشود سوالی است که ما بدان باید جواب بدهیم ... من باوربر این دارم که مدیای چپ میتواند از حالت ایزوله خارج شود اگر قادر به تولید برنامه هایی شود که در آن سیاست مدران جریان راست و چپ در آن به مباحثه و مناظره با مردم بیننده و شنونده بنشینند. به چالش کشیدن سیاست مدران
از سوی یک رسانه میتواند به رشد فکری مردم کمک زیادی بکند .

هادی شهاب
۵٣۴٨٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : احمد

عنوان : برآیند مبارزه ی طبقاتی
مساله ی اصلی این است که هر انقلاب و تغییر ساختاری در طول برآیند مبارزه ی طبقاتی صورت گرفته است و عناصری همچون"حافظه ی تاریخی" – به تعبیر شاملو – و آگاهی طبقاتی (به عنوان سوژه ی انقلاب) نقش اصلی در شکل بندی انقلاب اجتماعی ندارد.

دوست عزیز به متن بالا توجه کنید.
اگر در افغانستان فئودالی نشد ظاهر شاه را برگردانند در ایران سرمایه داری برگشت شازده به تخت از آن تخیلات بقراطی_ رئیسی است. اینها همه برای اعمال فشار روی رژیم ساخته شده اند . سرمایه بدون مذهب با دو سوت مدفون می شود. قصد امپریالیست ها شکست شاخ رژیم سرمایه داری اسلامی است و الا می دانند بدون مذهب برای دو روز هم نمی توان در ایران حکومت کرد. رژیم اسلامی تنها با انقلاب می رود که آنهم کار اسلطنت پرست ها نیست. انقلاب کاری است جدی در حد و قامت طبقه متوسط مدرن آنهم لایه های فوقانی شاهدوست آن نیست .
۵٣۴٨۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : میترا کیوان

عنوان : از عموهایمان......
تعبیر نویسنده از عموهایمان بسیار خوب و ستودنی است. ما قاتلان عموهایمان را نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم. من شخصن به دادگاههای مجازی و صوری مانند ایران تریبونال اعتقادی ندارم ولی همان طور که نویسنده عزیز هم گفته بر خلاف ادعای استاد احمد شاملو و با اینکه من خودم از دوستداران سرسخت شاملو هستم اینجا حق با آقای قراگوزلو است. مردم ایران مانند مردم شیلی و همه مردم کارگر و زحمتکش حافظه تاریخی دارند و بموقع جنایتکاران را محاکمه می کنند. فرقی نمی کند که چه کسی جنایت کرده باشد. پرویز ثابتی یا جانیانی که توماج و مخدوم و واحدی و جرجانی را کشتند به زیر پل انداختند و یا با موشک به کردستان حمله کردند.
۵٣۴٨۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ناصر ت

عنوان : واقعیت اما چه باید کرد
من هم با نظر آن دوست کارگری که به نویسنده گرامی گفته دار و دسته شاه دوستان در کشور دارن رشد می کنن موافقم. موضوع فراتر از تلویزیون من و تو و ایران فردا و ایران آریائی و پارس و اندیشه است. گوگوش و شهرام شبپره و آن شوها را درست کرده اند که مردم را به یاد دوران شاه ببرند. آیا از خودمان پرسیده ایم که چرا مردم تلویزیون کومله را خاموش میکنند و برنامه گوگوش میلیونها بیننده دارد اما تلویزیون چشم انداز و دریچه که متعلق به اتحاد چپ و اقلیت است بیننده نداره؟ من که خودم چپ هستم این تی وی های خسته کننده را نگاه نمی کنم. یک سری مصاحبه تکراری با افراد خودشان است. آقا یا خانم را آنقدر آورده اند و حرف های تکراری زده است که همین که دهان باز میکند آدم می فهمد چه می خواهد بگوید. یک کلمه "طبقه کارگر" یاد گرفته و هی تکرار می کند. این که نشد آگاه گری سوسیالیستی. آقا خودش یک کتاب نخوانده بعد همه اش داره موعظه می کنه. آقا با تحولات چپ آشنا نیست بعد رفته بالای منبر حرف های تکراری و ملالت آور میزنه. نمونه هایش فراوان است. امروز یکی مجری است فردا همو میشود کارشناس جنبش کارگری. مردم خسته شدند از دست این تکرار مکررات. حالا خوبه که برنامه هاشون ۲۴ ساعته نیست. مردم از تلویزیون های اسلامی فرار نمی کنند که موعظه های آقای ایکس و ایگرگ را بشنوند. مردم نیاز به شادی و فیلم سینمائی هم دارن و موسیقی هم میخواهند. در مجموع به نظر من آقای قراگوزلو دست روی جای حساسی گذاشته و خوب است که چپ تجدید نظری در نحوه تبلیغ و ترویج و روشنگری خود بکند وگرنه قافیه را خواهد باخت.
۵٣۴۷۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : شهره خالقی

عنوان : آکادمی
من نه طرفدار سلطنتم و نه طرفدار کمونیستهایی مانند دکتر قراگوزلو که بشدت دگم و ارتدوکس هستند. من یک چپ لیبرال هستم و به آزادی و عشق و موسیقی علاقه دارم. از اول ماه مه به روزهای عشق و شامپاین پاریس می روم نه مشت های گره کرده خشن ضد سرمایه داری. از صراحت دکتر خوشم می آید اما خشونت ادبیات نوشتاری او آزارم میدهد. یک سوال دارم. فرض کنیم که کمونیست های مورد علاقه و نظر دکتر عزیز به قدرت برسند آیا درین صورت بازهم رمان پاسترناک ممنوع خواهد شد؟ گوگوش چه می شود؟ به نظر می رسد که جناب دکتر از گوگوش و برنامه جذاب آکادمی بسیار شاکی هستند.
متشکر می شوم یکی به من جواب بدهد.
۵٣۴۷٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : اردوان ج

عنوان : راست پاستوریزه اما تاریخ گذشته
آقای حافظه تاریخی
فکر میکنم فرقی نداشته باشد نویسنده مقاله چه نوشته باشد شما و همانندهایتان همیشه حرف خودتان را میزنید. کجای این مقاله نویسنده گفته ایرانیان حافظه تاریخی ندارند؟ یک بار دیگر بخوانید بعدا اظهار لحیه فرموده و با کلیدواژه های تکراری جمله سازی چندین و چند باره بفرمایید. پیشرفت( البته در زمینه توسعه فقر و فلاکت) و ارتقای فرهنگی( یعنی تبدیل هنرمندان و ورزشکاران به روسپیان و پا انداران) و توسعه سیاسی( یعنی رشد مافیا و الیت دزد) حاصل حکمروایی پیروان آزادی در اروپای شرقی است که متمدنانه و بدون خشونت( نمونه اش اعدام چائوشسکو بود) بر گرده جماعت اروپای شرقی سوار شده. معلوم است که مدافع چنین مسیری باید کسی باشد که نیست را هست و بود را نبود و شب را روز میبیند( مثلا سرکار که نویسنده این مقاله اینجا مینویسد ایرانیان حافظه تاریخی دارند و شما میفرمایید نویسنده گفته ایرانیان حافظه تاریخی ندارند).
۵٣۴۷٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست